﴾﷽﴿ . وقتی از آرزوهایش حرف می‌زد، چشمانش برق خاصی داشت. می‌گفت: می‌دونی چی خوبه؟ بری سوریه، نزدیک حرم حضرت زینب، جون بدی، قشنگ سیاه و کبود بشیاااا. تیکه تیکه بشی برای حضرت. خانم صدایش را شنید، پیکرش که از سوریه برگشت، دقیقا همانطوری بود که دوست داشت... ______________ When he had told about his dream you could figure out delight from his eyes. He said :" l like going to Syria and be killed near holy shrine of Mrs. Zeinab (Imam Hossein's sister) be burnt and be fragment for her, it's very good." She had heard his voice , When he returned from Syria, his body was exactly as he liked ... _______________ كان عینه وهج خاص عندما يتحدث عن أحلامه. كان يقول: هل تعلم ما هو الخير؟ اذهب إلى سوريا ، بالقرب من مرقد حضرة زينب تموت ، الأزرق تصیر و تكون و تصیر اررباً اربا. سمعت السيدة زینب صوتها ، فكان جسدها العائد من سوريا بالضبط كما یحب ... وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد. #لبیک_یا_زینب @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . داشتیم با روح‌الله در مورد شهدا صحبت می‌کردیم. بهش گفتم: حتما شهدا خیلی خوب بودن، نماز شب شون ترک نمی‌شده که شهادت نصیب شون شده روح‌الله نگاهی کرد و گفت: نه بابا، اگر من شهید شدم نمیخواد بگی آقاجون بود! همین جوری که هستم تعریف کن! . با اصطلاحاتش آشنا بودم. با این که به وقتش خیلی اهل عبادت خالصانه بود و نماز شب‌هایش را هم دیده بودم اما می‌دانستم منظورش این است که شهدا هم مثل ما زندگی عادی و روزمره خودشان را داشتند. مجموع همه این کارها و رفتار و اخلاق شون باعث شد که خدا شهادت رو روزی شون کنه... . به نقل از : یکی از رفقا و همدوره ای شهید ________________ Me and Ruholla had talked about martyrs then I said that martyrs had been the best and they had said prayers every midnight because of that they achieved martyrdom. Ruhollah looked at me and said: "surly not . If I become a martyr, don't describe me as a very religious and fundamentalist person, introduce me really how I am now." I knew him and I knew his idioms. He was devout, I saw him when he said prayers at midnight and I knew he worshipped God candidly ,but he wanted to say that martyrs' life was usual and normal like ours . All their ethics and behaviour cause martyrdom. Quoted from one of Ruholla's friend. ________________ كنا نتحدث مع روح الله عن الشهداء ؛ اخبرته: لابد أن الشهداء كانوا طيبين للغاية ولم يتركوا صلاة الليل عندما استشهدوا نظر روح الله وقال: لا يا أبي ، إذا استشهدت لا تريد أن تقول إنه کان یسوی ریا ! عرفني كما أنا ‌! كان على الرغم من أنه كان مخلصًا جدًا في ذلك الوقت وكنت قد رأيت صلاته الليلية ، إلا أنني كنت أعلم أنه يعني أن الشهداء ، مثلنا ، كانت لهم حياتهم العادية واليومية. مجموع كل هذه الأعمال وسلوكهم وأخلاقهم جعل الله يستشهد لهم ... نقلاً عن: أحد الصدیق الشهيد #روح_الله_قربانی @shahid_roohollah_ghorbani

جوونها بسم الله😉😍 به عشق آقام علی اکبر (ع) و آقام امام سجاد(ع)....💕 سهم هر یک از ما فقط: ۳۰ هزارتومان 🌸@yaranebeheshti53 @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . روح‌الله همیشه دفتر برنامه‌ریزی داشت. یک دفتر را برمی‌داشت، برنامه‌هایش را می‌نوشت، برای هرکدام جدول بندی می‌کرد و تاریخ می‌زد. این کار به برنامه‌هایش نظم می‌داد. هر کاری که سر وقت انجام می‌شد جلوی آن روز را تیک می‌زد. برای ورزش کردن، برای خرید خانه، درس و کارش و حتی صله رحم و تماس با اقوام جدول درست کرده بود. پ‌ن: نمونه‌هایی از این جدول بندی‌ها و دفتر برنامه‌ریزیش را در عکس‌های بعدی ببینید. به تاریخ و زمان بندی آن توجه کنید... او برای سال ۹۵ هم برنامه ریخته بود که آبان ۹۴ به سعادت ابدی رسید. _______________ Ruhollah had a planning notebook. It was an usual notebook and he wrote his plans ,then tabulated ,and chose a date. This notebook gave him a regular life . When he had done some of them at determined time he signed in front of it at notebook. He set time table to exercise, to buy house,to study,to work ,and to call relatives. Here are some his tables and scheduling notebook.Please pay attention to their date. He became martyr in 2015 while he had planed for 2016. ________________ كان لروح الله دائمًا دفتر تخطيط. یختار دفترا ، و خططه جدولًا لكل منها ، وحدد موعدًا. هذا نظم خططه. أي شيء يتم إنجازه في الوقت المحدد سيتحقق من مقدمة اليوم. كان قد أقام طاولة للتمرين ، ولشراء منزل ، وللدراسة والعمل ، وحتى للتصالح مع أقاربه. [ شاهد أمثلة على هذه التخطيطات ومكتب الجدولة الخاص بهم في الصور التالية. انتبه إلى تاريخها وجدولها الزمني ... كما أنه وضع خطة لعام 1995 ، والتي وصلت إلى النعيم الأبدي في نوفمبر 1994. ] #برنامه_ریزی #آدم_خاص #زندگی_درست #عاشقی @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . کجا دلت برای یک شهید رفت؟ ش*هدا برای خونه تکونی دلت اومدن... #حاج_حسین_یکتا #شهید_روح_الله_قربانی @shahid_roohollah_ghorbani

#یا_باب_الحوائج #یا_موسی_بن_جعفر_ادرکنی ️در آستانۀ تو کسی نا امید نیست.. ️آقا برای ما همه، باب الحوائجی.. ️بی شک شفیع ماست نگاه رئوف تو... ️در رستخیز واهمه باب الحوائجی... شهادت هفتمين خورشيد آسمان هدايت امام موسی کاظم علیه‌السلام تسلیت باد🏴 @shahid_roohollah_ghorbani

#استوری #وضعیت #عید_مبعث 🎊 #حامد_زمانی🎙 ✨ لبیک یا شمس العرب... ✨توحافظ دین ما #عید_مبعث را به تمام مسلمین جهان تبریک عرض میکنم.🌸 @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . پنجشنبه‌ها و یادِ تو... #روح_الله_قربانی @shahid_roohollah_ghorbani

🌺سلام بر شعبان و اعیادش، 🌸سلام بر حسین و عباسش، 🌺سلام بر سجاد و سجودش، 🌸سلام بر نیمه شعبان و ظهور مولودش 🌙حلول ماه شعبان، ماه رسول خدا مبارک باد @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . روح‌الله فقط منتظر نبود؛ او برای رسیدن به «امام زمان عج» دائم در تلاش بود... ای کاش ما هم بتوانیم ذره ای مثل او باشیم.🤲🏻 __________________________ Ruhollah wasn't just waiting for Imam Mahdi. He had been trying to achieve and visit him. I wish we could be a bit like him. AMEN🤲🏻 _________________________ لم يكن روح الله ينتظر فقط. كان يسعى باستمرار للوصول إلى امام العصر أتمنى أن نكون مثله قليلاً 🤲🏻 #جمعه #جمعه_های_مهدوی #جمعه_های_دلتنگی @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . پاسداری از خونِ حسین(ع) کار هر کسی نیست... . باید «رقص خون» بلد باشی تا در میدان رزم برای خدا خوش رقصی کنی . آن وقت است که امضای سالار شهیدان بر شهادت‌نامه‌ات می‌نشیند... . باید به قول شهید روح‌الله، حسین(ع) را بگیری و تا ته بری... درست مانند خودش . «روزتان مبارک مردان خدا» . . میلاد با سعادت امام حسین(ع) بر همگان مبارک🌹 هرکه را عشق حسین نیست ز خود بی‌خبر است کشته‌ی عسق حسین از همه کس زنده‌تر است _________________________ حماية من دم الحسين عليه السلام مو شغل احد ... عليك أن تعرف "رقص الدم" حتا ضحی نفسک لی الله في ساحة المعركة .وذلك بتوقيع ولي السید شهداء على الشهادات ... بقول شهيد روح الله ، يجب أن تأخذ حسين (ع) وتذهب إلى القاع ... مثله تماما "يوم سعيد يا رجال الله" - میلاد سعید المام الحسین علیه سلام - #سوم_شعبان #ولادت_امام_حسین ع @shahid_roohollah_ghorbani

میلاد‌گل‌رسول‌وزهرا‌وعلی‌است زیراکه‌جهان‌خجسته‌زین‌نور‌جلی‌است مارا‌دگرازروز‌جزا‌بیمی‌نیست چون‌بردل‌ما‌عشق‌حسین‌بن‌علی‌است😍🎊 #عیدڪم‌مبروڪ🥳 @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . #خاطره_طنز 😄 . به نقل از: #جانباز مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری(اسماعیل) . وقتی #روح‌اللہ و #قدیر شهید شدند حالِ همه‌ی بچه‌ها خیلی بد بود. دیدن جای خالیشون غیرقابل تحمل بود. . روح‌الله و قدیر رو که منتقل کردن عقب، وارد خونه‌ای که مقرمون بود شدم، دیدم چفیه #روح‌اللہ به دیوار آویزونه... . دلم براش پر کشید. رفتم چفیه شو برداشتم و گذاشتم رو صورتمو شروع کردم به گریه کردن. . داشتم چفیه رو می‌بوسیدم که یکی از بچه‌ها دست گذاشت رو شونه‌م و گفت: . - اسماعیل این چفیه‌ی منه، چفیه‌ی روح‌الله اون یکیه... . چپ چپ نگاهش کردم‌. چفیه رو پرت کردم سمتش. وسط گریه دوتایی مون زدیم زیر خنده... . #عیدتون_مبارک #روز_جانباز_مبارک _______________ Quoted from Amir Hossein Haji Nasiri,Ruholla's friend: When #Ruholla and #Qadir had become martyrs. We missed them and it was heartbreaking. RuholIa and Qadir were moved to city then I entered our home and saw Ruholla's special scarf that he had hanged it up on the wall. I was heartbroken and I missed him very much . I picked it up and put it on my face then started crying . I was kissing it when one of my friend put his hand on my shoulder and said : " Ismaeel ,Amir Hussein's nick name , this is my scarf , Ruholla's is that one." I stared him and threw that scarf toward him and between our crying we both laughed. #روز_جانباز @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . یکبار به روح‌الله گفتم: می‌دونستی من و تو با هم پسردایی و پسر عمه هستیم؟ با تعجب نگاهم کرد و گفت: چطوری؟ گفتم: من سیدم، مادر تو هم سادات بود. پس ما با هم فامیلیم دیگه. . گل از گلش شکفت. با خوشحالی گفت: راست میگی سید، پس ما علاوه بر اینکه دوستیم فامیلم هستیم. . به نقل از: جانباز مدافع حرم، سید محسن مرتضویان . روزِ جانباز مبارک🌸 _______________ Once I asked Ruholla, " do you know we are cousins?" He looked surprisingly at me then asked, "How do you say that?" I answered , " I am seyed and your mother was,too . So we are as a family." He was delighted and said happily, "yes, you're right and now we are both friend and family." Quoted from: Mohsen Mortazavian,Ruholla's friend. @shahid_roohollah_ghorbani

|•✨ سلام عطر خوش دلپذیر سجاده سلام دلبر سجده ، امیر سجاده سلام سفره پر نعمت دعا خوانی سلام سفره مهمان پذیر سجاده ولادت امام زین العابدین(ع) مبارک. @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . روح‌الله به خواندن دعای «صحیفه سجادیه» خیلی علاقه‌مند بود. به دیگران هم توصیه می‌کرد حتما «صحیفه سجادیه» را بخوانند. مخصوصا دعای بیست و هفتم آن که در مورد رزمندگان و مرزداران اسلامی بود. ولادت امام سجاد(ع) مبارک باد🌸 #عیدتون_مبارک @shahid_roohollah_ghorbani

#گفت_و_گو 🤲 دعای سی‌ام صحیفه سجادیه جامعه _ فراز یک 💫 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِيَ الْعَافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهِي ، وَ يَحَارُ فِيهِ ذِهْنِي ، وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرِي ، وَ يَطُولُ بِمُمَارَسَتِهِ شُغْلِي. ✍ پاهایم کم‌توان شده؛ اما از سمت تو آمدن خسته نشدم. نفسم بریده اما از بالا رفتن به سمت آغوشت کم نیاوردم و موی سفیدم ثمرۀ عاشقی‌های بسیار است در سرای تو. 🤲 خدایا در این روزهای پیری هم آبرویم را نگه‌دار. ※ دریافت صوت و متن کامل دعا @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . از کلاس زبان یک راست رفتم مسجد. یه گوشه نشستم و دفتر کتابم رو درآوردم. #روح‌الله اومدم پیشم. کتاب‌های زبانم رو که دید تشویقم کرد و گفت: آفرین... سرباز امام زمان باید زبان بلد باشه. واسم برادر بزرگتری بود که نداشتم... هادی راهم بود... . یکبارم بهم گفت: همیشه عینک آفتابی بزن چشمات ضعیف نشه. سرباز امام زمان باید چشماش سالم باشه... . تمام معیار زندگیش رو گذاشته به اینکه «سرباز خوبی برای امام زمانش باشه» . خاطره: یکی از دوستان شهید ________________ I went to a mosque after my English class. I sit alone and opened my books and notebook. #Ruholla came and encouraged me when he saw my books and said : "well done, Imam Mahdi's soldier must learn English as second language" I don't have older brother but he guided me like my older brother. Once he adviced me : "always put on your sunglasses so that your eyes don't become weak,Imam's soldier should have healthy eyes ." He set whole of his life to being a good soldier for his Imam. Memory: from one of Ruholla's friend. ________________ ذهبت مباشرة من درس اللغة انجلیزی إلى المسجد. جلست في زاوية وأخرجت دفتر ملاحظاتي. #روح‌الله اجه یمی. عندما رأى كتب لغتي شجعني وقال: أحسنت .. جندي الإمام زمان يجب أن يعرف اللغة. كان لي أخ أكبر ... كان هادی الطریقی ... قال لي ذات مرة: ارتدِ دائمًا نظارة شمسية حتى لا تضعف عيناك. يجب أن يكون لدى جندي الإمام زمان عيون سليمة ... لقد وضع كل معايير حياته ليكون "جنديًا صالحًا لإمام عصره". . الذاكرة: صديق شهيد _______________________ @shahid_roohollah_ghorbani

#گفت_و_گو 🤲 دعای هفتم صحیفه سجادیه جامعه _ فراز ۱٠ " دعا برای پیشآمدهای سخت و اندوهناک " 💫 فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي يَا رَبِّ ذَرْعاً ، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً ، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ ، فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ . ✍ خدایا، چیزی از من گرفته شده که نیازمندش بودم. قلبم مالامال درد است و روانم پریشان. 🤲 ای پناه تنهایی‌های من، حرفم را می‌دانی و دردم را نگفته می‌فهمی. این‌بار هم قبل ازینکه من، لب واکنم، برایم کمکی از سمت خودت بفرست. ※ دریافت صوت و متن کامل دعا @shahid_roohollah_ghorbani

﴾﷽﴿ . این تویی که در قطعه ۵۳ ایستاده‌ای اینجا همان ایستگاه آخر توست. نمی‌دانستی؟ یا شاید هم می‌دانستی... قرار بود این قطعه از زمین خدا تو را تا ابد در آغوش کشد و حالا تو اینجا ایستاده‌ای و به منزلگاه ابدی خود نگاه میکنی... زمینی که قرار بود با وجود شماها به قداستش افزوده شود... حالا همین قطعه از زمین بسیار شلوغ‌تر شده، آدم‌های زیادی به خودش دیده. چشمان اشکباری که بر آن بسیار باریده و قلبهایی که از این قطعه عاشقی را آموخته... و چه عجیب زمینی است این قطعه ۵۳... پ‌ن: حضور ش*هید روح‌الله قربانی و ش*هید محمدحسین محمدخانی در قطعه ۵۳ بهشت زهرا(س) #قطعه_ای_از_بهشت @shahid_roohollah_ghorbani