eitaa logo
شهیدانه
1.7هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
15 فایل
🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃🌸 *وَلَا تَحسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُوا۟ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَموَ ٰ⁠تا بَلۡ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزقون به یاد شهدای عزیز هستیم تا شهدا شفیع مان باشند مطالب شهدایی و مذهبی و سیاسی روز خادم‌کانال: @Salam_bar_mahdi_fatemehh
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ نماز خوب چه نمازی است؟ آثار و فواید یک نماز خوب و نقش آن در زندگی چیست؟ چگونه باید یک نماز خوب بخوانیم؟ چرا باید خوب نماز بخوانیم؟ این کتاب که برگرفته از سخنرانی‌های استاد پناهیان در حرم مطهر رضوی درباره نماز است به چنین سوالاتی پاسخ می‌دهد. در بخشی از این اثر ارزشمند چنین می‌خوانید: نماز خوب خواندن، رسیدگی به واجبات نماز است. نماز خوب خواندن یعنی اینکه واجبات نماز را بپذیرم، و به آن گردن بنهم. واجبات نماز طوری قرار داده شده‌اند که معمولاً برای انسان خسته‌کننده هستند. قسمت‌های واجب نماز به گونه‌ای است که بعد از چند روز، نماز برای آدم تکراری می‌شود. کافی است همین را بپذیریم. و این پذیرش را در چهرۀ و رفتار خودمان نشان دهیم. به خدا نگوییم «خدایا، نماز برای ما تکراری و ملال‌آور شده‌است.» به خدا نگوییم که «عبادت دیگری را به ما پیشنهاد بده تا برایمان جذاب‌تر باشد و ما با لذت عبادت کنیم!» به این فکر کنیم که چرا خدا نماز را تا این اندازه تکراری، با یک روال ثابت، به سوی یک قبله ثابت، و با یک‌سری اذکار ثابت برای ما قرار داده است؟ درِ خانۀ خدا بایستیم و بگوییم: خدایا! می‌خواهی نماز برای ما تازگی نداشته باشد؟ پس می‌خواهی برای ما چه خاصیتی داشته باشد؟ همان را به ما بده! نماز یک عمل جدید نیست که از بابت جدید بودنش برای ما لذت‌بخش باشد، عملیات نماز از بس که تکراری است، لذتش از بین می‌رود. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
کتاب «چگونه یک نماز خوب بخوانیم»، دهمین و جدیدترین اثر مکتوب حجت‌الاسلام پناهیان که برگرفته از یکی از پرطرفدارترین مباحث اوست، پس از یکسال به چاپ هشتم رسید.    این کتاب 220 صفحه‌ای از زاویه‌ای جدید و کاملاً کاربردی و روان‌شناسانه به سوال بسیار مهم «چگونه یک "نماز خوب" بخوانیم؟» پرداخته است و مهم‌ترین آثار و فواید روحی و روانی نماز را که اغلب به آن توجه نمی‌شود را به زبان ساده و تحلیلی توضیح داده است. نسخۀ صوتی این مباحث که حدود ده سال قبل منتشر شد، به دلیل نگاه تازه و متفاوت و درعین حال علمی، کاربردی و چالش‌برانگیزش به «نماز خوب» که با بیانی ساده و روان و آمیخته با مثال ارائه شده، با استقبال فراوان و گستردۀ اقشار مختلف به ویژه دانش‌آموزان، دانشجویان، مراکز فرهنگی و همچنین معلمان، مربیان و فعالین فرهنگی قرار گرفت و سرانجام پیگیری‌ها برای چاپ این مباحث به صورت مکتوب به سرانجام رسید.   #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم #نماز #معرفی_کتاب ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
شهیدانه
گلچینی از کتاب: از هر عارف و عالمی درمورد راه رسیدن به مراتب معنوی سوال می‌کنی، به «نماز» تاکید می‌کند. اگر واقعا نماز اینقدر مهم و تاثیرگزار است، چرا روی ما تاثیر نمی‌گذارد؟! ما این همه نماز که خوانده‌ایم، چرا هنوز عارف نشده‌ایم؟ اگر نماز، معراج مومن است و لذت دارد، چرا ما هیچوقت از نماز خواندن لذت می‌بریم؟! تازه نماز برای ما یک کار تکراری و ملال آور هم شده است! اِشکال نماز ما کجاست؟! چه کار کنیم تا نماز ما را رشد بدهد و بر روی ما تاثیر بگذارد؟  ما خدا را دوست داریم. اما این دوستی ما را وادار نمی‌کند که روزی پنج بار نماز بخوانیم. ما غالباً نمی‌توانیم سر نماز با خدا عشق‌بازی کنیم. نماز خیلی سریع ما را خسته می‌کند. حتی بعضی وقت‌ها موقع اذان حالمان گرفته می‌شود و حوصله نداریم سراغ نماز برویم. پس خدایی که می‌داند ما اکثراً با نماز رابطة قشنگی نداریم، چرا آن را برای ما واجب کرده است؟ آیا بهتر نیست خدا صبر کند تا ما عاشق و عارف شویم، آنگاه برویم نماز بخوانیم؟ اگر شما به کسی دستوری بدهی و بدانی که او نمی‌تواند آن دستور را درست انجام دهد، هم حرفت را و هم خودت را سبک کرده‌ای. پس چرا خداوند حکیم دستور خودش را سبک کرده است؟! خدایا تو که می‌دانی بندگان تو از نماز خواندن عشق نمی‌کنند. پس چرا نماز را بر همه واجب کردی؟ خدایا تو که می‌دانی بندگان تو عموماً سر نماز توجه پیدا نمی‌کنند، پس چرا نماز را بر همه واجب کردی؟ خدایا تو که می‌دانی مردم، از اینکه روزی پنج بار نماز بخوانند، خسته می‌شوند و نماز برای آنها ملال‌آور می‌شود، پس چرا نماز را واجب کردی؟ خداوند در پاسخ می‌فرماید:...  تصور رایج از نماز خوب این است که نماز خوب، همان نماز عاشقانه‌ای است که وصفش را در مورد  اولیاء خدا شنیده‌ایم. خیلی‌ها تصور می‌کنند نماز خوب یعنی نمازی که از اول تا آخر آن اشک بریزی، از اول تا آخر در نماز از خوف خدا بترسی و بلرزی... در صورتی‌که منظور از نماز خوب این نیست و معیار نماز خوب هم چنین چیزهایی نیست.  قصد ما نصیحت کردن نیست، بلکه یکی دو رمز و راز دربارۀ نماز وجود دارد که کمتر گفته شده است و ما می‌خواهیم در مورد آن رموز به گفتگو بنشینیم و ببینیم چقدر راحت می‌توان با نماز به مراتب بلند معنوی رسید، ولی متأسفانه ما خودمان را از بهره‌برداری از چنین عبادت پراثری محروم کرده‌ایم. ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
#بریده_کتاب
#تربیت_فرزند 🔹🔹🔹 🔘 والدين کشورهای دیگر(و ایران!)براى اينكه كودكشان #طعم_شيرين_مطالعه را بچشد، دركنار سرگرمى هاى روزانه، برای فرزندشان #كتاب ميخوانند. #فرهنگ_کتابخوانی ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
گلچینی از کتاب تو شهید نمی شوی: میدان انقلاب سر خیابان کارگر جنوبی با هم قرار داشتیم یک پراید سفید رنگ داشت که آن روز با همان آمد سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر . همیشه می نشستم توی ماشین و بعد روبوسی میکردیم آن روز موقع روبوسی دیدم چشم هایش سرخ است و سر و ریشش پر از خاک از زور خواب به سختی حرف می زد حتی کلمات را اشتباه ادا می کرد؛ مرتب دستش را می کشید روی سرش؛ به زور چشمهایش را باز نگر داشته بود. گفتم: چرا اینطوری هستی ؟ گفت: سه چهار روز است، درست نخوابیده ام و خانه هم نرفتم . گفتم: بیابان بودی ؟ گفت: آره می دانستم دوره آموزشی برگزار کرده است گفتم خوب این طوری درست نیست زن و بچه هم حق و حقوقی دارند چرا خانه نرفته ای ؟ گفت: بعضی از اینهایی که مهمان ما هستند ( منظورش نیروهای مقاومت بود ) خیلی مستضعف هستند طرف کاپشنش را فروخته آمده چطور اینها را ول کنم بروم توی خانه بخوابم..... #تو_شهید_نمی شوی #شهید_محمود_رضا_بیضایی #بریده_کتاب ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم: بعد از اینکه در سال 1382 به عضویت سپاه در آمد،از تبریز رفت.یکی از بهانه هایی که آن موقع برای برگشتن محمودرضا به تبریز وجود داشت،وصلتش با خانواده ای تبریزی و به تبع آن،انتقال کارش به تبریز بود.علی رغم اصرار های ما هیچ گاه به این کار تن نداد.در صحبت های مفصلی که آن اوایل باهم می کردیم معتقد بود برگشتنش به تبریز،مساوی با کوچک شدن ماموریتش است.چون از اول در فکر پیوستن به نهضت جهانی اسلام بود،بعد از اینکه این فرصت را به دست آورد،به کار با بسیجی های جهان اسلام افتخار می کرد.اصلا این ترکیب«نهضت جهانی اسلام»را من از محمودرضا یاد گرفتم و آن را اولین بار از زبان او شنیدم.حاضر نبود آمدن به تبریز را با چنین فرصی عوض کند.ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه ی میدان و برگشتن به تبریز،به معنی پشت میز نشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن،نیروی قدس را انتخاب کرده بود.یادم هست یک بار که خیلی سخت گرفتم و تا صبح با او بحث کردم،خیلی قاطع به من گفت:«من پشت میز بروم می میرم!»بعد از اینکه در تهران تشکیل خانواده داد،در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند،گفته بود:«تو شهید نمی شوی!» کتاب تو شهید نمی شوی صفحه 30 #شهید_محمود_رضا_بیضایی #تو_شهید_نمی_شوی #بریده_کتاب ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
چاپ نخستِ کتاب «تو شهید نمی شوی» خاطرات شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی در دو روز اول تمام شد. و در طول یک سال، به خاطر استقبال علاقه مندان به چاپ پانزدهم رسید. این کتاب حاوی روایت هایی از حیات شهید محمودرضا بیضایی و از سری کتاب های تاریخ شفاهی جبهه مقاومت اسلامی است که توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی منتشر شده است، روایت های برادر شهید از فراز و فرودهای یک زندگی با برکت، کودکی و نوجوانی، مسجد و مدرسه تا دانشگاه و پادگان، تبریز تا تهران و از تهران تا شام است. گفتنی است شهید محمودرضا بیضایی، 29 دیماه 1393 در سوریه منطقه «قاسمیه» در جنوب شرقی دمشق به شهادت رسید. #شهید_محمود_رضا_بیضایی #تو_شهید_نمی_شوی #معرفی_کتاب ✅پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98
. #بسم_الله_الرحمن_الرحیم #اقا_محمودرضا 🌷دخترش را خیلی دوست داشت طوری که هر روز به دوستانش که دختر داشتند زنگ می‌زد و می‌گفت دخترم اینقدر -با دست نشان می‌دهد- بزرگ شده. وقتی به پدرم زنگ می‌زد همه‌اش از کوثر می‌گفت. خیلی دوستش داشت. بار آخر موقع رفتن به یکی از دوستانش گفته بود «این بار دیگر از کوثرم بریدم». یکی از دفعاتی که برگشته بود به من گفت که بعضی وقت‌ها در تیررس تکفیری‌ها گیر می افتیم و گاهی مجبور شده‌ام که این مسیر را بدوم. مثلا از پشت یک دیوار تا دیوار دیگر مسافتی را بدوم؛ می‌گفت در آن مسافت چند متری کوثر می‌آید جلوی چشمانم. این‌ها را می‌گفت تا به من بفهماند که اینجوری و با وابستگی‌ها مثل وابستگی به فرزند نمی‌شود شهید شد. 🌷شما اگر محمودرضا را با کوثر می‌دیدید، لطافت خاص و دیدنی‌ای در ارتباطشان قابل درک بود. یک بار به محمودرضا گفتم: «دخترت خیلی می‌خندد برای دختر خوبیت ندارد». در حالی‌که کوثر در بغلش بود و داشت بالا و پایین می‌انداختنش گفت: «این مدلش خوشحال است» محمودرضا آرمانی داشت و همه چیز را آگاهانه فدای آن آرمان کرد و فدا کردن همه چیز به خاطر آرمان اسلام و در راه خدا، تأسی صحیح به سیدالشهداء(ع) است.. 🌷محمودرضا 4 سال بود که ازدواج کرده بود اما از زندگی، از خانواده، از همه چیز صرف نظر کرد و رفت. روای : برادر شهید #شهید_محمودرضا_بیضایی #تو_شهید_نمیشوی #معرفی_کتاب ✅ پاتوق کتاب شهیده زینب کمایی @maghar98