🌟 شب آرامش دلها
🔺️ رهبرانقلاب: شب قدر شبی است که خدای متعال آن را به عنوان سلام دانسته است. سلام، هم به معنی درود و تحیّت الهی بر انسانهاست، هم به معنای سلامتی، صلح و آرامش، صفا میان مردم، برای دلها و جانها و جسمها و اجتماعات است. از لحاظ معنوی، چنین شبی است! شبهای قدر را قدر بدانید و برای مسائل کشور، مسائل خودتان، مسائل مسلمین و مسائل کشورهای اسلامی #دعا کنید.
🌷 #شب_قدر | #مواعظ_رمضانی
@shahid_tahernia
#عمار
#روز_قدس
🚩 بمیرم برای تپش آن قلب کوچک ترسیده ات. والله قسم کسیکه دلش برای نجات تو نتپد و برای آزادی ات از چنگ جنایتکاران صهیونیست کاری نکند (حتی زبانی)انسانیت ندارد.
#مرگ_بر_اسراییل
@shahid_tahernia
#عمار
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | #معامله_قرن هرگز تحقق پیدا نخواهد کرد
👈 #روز_قدس امسال از هرسال مهمتر است
🔻 رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار رمضانی جمعی از اساتید دانشگاه:
🔸️ مسئلهی روز قدس امسال از هر سال مهمتر است. البته مسئلهی فلسطین یک مسئلهی اساسی است و مخصوص دولتها و کشورهای اسلامی هم نیست. مسئلهی فلسطین یک مسئلهی انسانی است.
🔹️ البته برای مسلمانها این کار اهمیت بیشتر و اولویت بیشتری دارد و غیر جنبهی انسانی، جنبههای شرعی و دینی هم دارد.
🔹️ راهپیمایی روز قدس که دفاع از فلسطین بهوسیلهی حضور مردمی است، همیشه مهم است. امسال این راهپیمایی مهمتر است بهخاطر این کارهای خیانتباری که بعضی از دنبالههای آمریکا دارند در منطقه انجام میدهند برای جا انداختن معاملهی قرن؛ که البته جا نخواهد افتاد و هرگز تحقق هم پیدا نخواهد کرد و آمریکا و دنبالههایش حتماً در این قضیه هم شکست خواهند خورد.
🔺️ منتها فرقش با گذشتهها این است که حالا صریحاً میگویند میخواهیم مسئلهی فلسطین را کَان لَم یکُن کنیم و از مسائل مطرح دنیا حذف کنیم؛ البته چنین کاری را نخواهند توانست و ناکام خواهند ماند. ۹۸/۳/۸
💻 @Khamenei_ir
🌸 #حدیث_مهدوی 🌸
✨ امام صادق(علیه السلام )
شما شیعیان اگر دعا برای تعجیل
فرج را انجام دهید، خداوند قطعاً
فرج و گشایش مارا میرساند و اگر
انجام ندهید و بی تفاوت بمانید
این امر به نهایت خود میرسد.
📚 (تفسیر عیاشی، ج 2، ص155)
@shahid_tahernia
#عمار
بسم الله الرحمن الرحیم
خاطرات سراسر عشق ,
#سردار شهیدحاج حسین همدانی
#کتاب:مهتاب خین
کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا
قسمت 5⃣0⃣1⃣
صـفحه5⃣7⃣1⃣
تحولات منطقه و چگونگی وضعیت خطوط خودی و دشمن را دریافت کرد.
-کلاً شهبازی در آن سفر چند روز در منطقه بود؟
-یک هفته پیش ما ماند،البته همین جبهه آمدن محمود هم خیلی با مزه بود اصلاً و ابداً هیچ کاری نمی کرد.بر کنار از اوقات نماز و صرف غذا یا توی سنگر می خوابید،یا می نشست و یک روند،پسته و آجیل می خورد.هر بار هم که بچه های مسئول خط با او صحبت می کردند که آقا، با بودن شما در این جا،شاید صحیح نباشدکه دیگر ما مسئولیت منطقه را داشته باشیم،می گفت:بابا جان،فرماندهی که توی همدان بنشیند و به جبهه نیاید،به درد فرماندهی سپاه نمیخورد،در ثانی،فرماندهی جبهه،کار خودش را بکند،مگر من کاری به کارتان دارم؟فقط،آمده ام این جا،برای چند روزی مهمان شما باشم.
این جوری توی منطقه میچرخید و چند روزی استراحت میکرد.آن جا برادرمان اسماعیل شکری موحد که مسئول واحد بهداری سپاه استان و اصالتاً از اهالی شهرستان مریانج بود هم حضور داشت.شهبازی به قدری با او شوخی می کرد،سر به سرش،می گذاشت و لطیفه می گفت که حد و حساب نداشت.مدام سر به سر بچه ها میگذاشت،بعد توی سنگر شروع میکرد به کشتی گرفتن با بچه ها،هر کسی را میگرفت میزد زمین.
کنار پادگان ابوذر،یک حوضچه ی طبیعی بود که بچه ها می رفتند داخل آن،شنا میکردند،آن جا رگ بازیگوشی محمود گل میکرد،ناگهان می آمد،یواشکی یکی از بچه ها را به ما نشان می داد و می گفت:بیایید برویم او را بگیریم و سرش را زیر آب کنیم!شوخی های عجیب و غریبی میکرد،آن سرش ناپیدا.
-خب پس معلوم شد که بازیگوشی هایی که در سفرهای مان به دو کوهه از شما دیدیم،میراث همنشینی با چه کسی بود!
-بله دیگر!....[میخندد]....از همین میراثی است که محمود شهبازی برای ما گذاشته،منتها ما دیگر رعایت موقعیت را نمی کنیم و همه جا از این کارها میکنیم[باز هم میخندد]،اما محمود نه،توی جبهه سراپا شوخی و بازیگوشی بود و در سپاه استان همدان آدمی مقرراتی،منضبط،خشک و حتی تا حدودی خشن!
یادش بخیر همین شهید عزیزمان اسماعیل شکری موحد یک بار در منطقه ی سر پل ذهاب آمد سراغم و گفت:برادر همدانی می بینی اینجا چقدر با ماخوب است و شوخی می کند؟باور نمی کنی ولی در همدان که ما را می بیند،اصلاً انگار که هیچ ما را نمی شناسد؟!...[می خندد].....
ادامه دارد ...
بسم الله الرحمن الرحیم
قسمت 6⃣0⃣1⃣
خاطرات سراسر عشق ,
#سردار شهیدحاج حسین همدانی
#کتاب:مهتاب خین
کتابخانه (مجمع جهانی خادمین شهدا
○از اوایل تیر ماه سال ۱۳۶۰ که شما در معیت محمود شهبازی به منطقه عملیاتی بر گشتید، تا شهریور ماه همین سال که عملیات شهیدان رجابی و باهنر در غرب اجرا می شود،حدود ۲ ماه فاصله زمانی وجود دارد. در این برهه ۲ماهه ، وضعیت محور میانی جبهه ی سر پل ذهاب به چه صورت بود؟
□ ابتدا بایستی بگویم طی سه_ چهار ماهی که به دستور آقای شهبازی در همدان گرفتار رتق وفتق امور واحد تدارکات سپاه استان بودم. در منطقه ی سر پل ذهاب و مشخصا جبهه ی میانی آن ، یک سری شناسایی فشرده توسط برادرهای ما شروع شده بود. مسئو لیت آن شناسایی ها را هم قدیر نظامی به عهده داشت. قرار بود روی ارتفاعات قراویز و دشت ذهاب انجام بگیرد، طراحی کردند و رفتند پای کار شروع آن، منتهی ،همان شب حمله، حادثه ای رخ داد که منجر شد به هوشیاری دشمت ولغو عملیات.
خلاصه ی ماجرا از این قرار بود: شب حمله ، جمعی از نیروهای عشایری منطقه، سوار بر یک دستگاه وانت نیسان که مقادیر معتنابهی موشک RPG هم پشت آن بار زده بودند. به سمت سه راهی قره باغ حرکت کردند. از آن طرف هم،یک ماشین دیگر، حامل نیروهای خودی، به سمت سه راهی قره بلاغ حرکت کردند.از آن طرف هم،یک ماشین دیگر، حامل نیروهای خودی،به سمت این سه راهی در حال تردد بود.برای این که دشمن متوجه تردد نیروها در منطقه نشود،هر دو ماشین به صورت چراغ خاموش حرکت می کردند. به علت همین فقدان دید،این دو تا خودرو با هم تصادف کردند. بر اثر همین تصادف شدید، تمام آن موشک های RPG منفجر شدند و کل سر نشین های دو خودرو، به همراه فرمانده عملیاتی شان به نحو فجیعی به شهادت رسیدند. در نتیجه دشمن کاملا هوشیار شد و به نیروهایش در خط، آماده باش داد. تک لو رفته بود، لذا،از طرف فرماندهان ارشد-محمد بروجردی و سرهنگ محمود بدری۱-دستور لغو عملیات صادر شد.
○ و عملیات دوم؟
□ قرار بود در اطراف روستای جگر محمدلو، عملیاتی انجام شود. این روستا که در گویش بچه رزمنده های تهرانی به جگر ممدلی معروف است. در سمت غرب شهرک المهدی(عج) واقع شده. آن ۱۰ نفر نیروی رزمی داوطلبی را که روزهای اول جنگ از شهرستان آمل به منطقه آمده بود، ما فرستاده بودیم به همین روستای جگر محمدلو.
_______________
۱- آقای بدری ابتدا فرمانده تیپ ۳ سر پل ذهاب لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه بود و بعد هم به فرماندهی لشکر ۸۱زرهی ارتقاء یافت و بعد از جنگ، با درجه ای امیری از خدمت بازنشسته شد. خوشبختانه ایشان هنوز هم زنده است و خدا کند برقرار باشد. در آن روزها، خیلی در جبهه ی غرب زحمت کشید.
ادامه دارد ...
۱۷۶ ■مهتاب خین