eitaa logo
روایتگری شهدا
23.6هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
72 فایل
🔰 #مقام_معظم_رهبری: 🌷 #شهدا را برجسته کنید،سیمای #منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. 🛑لطفا برای نشر مطالب با #مدیر_کانال هماهنگ باشید.🛑 📥مدیر کانال(شاکری کرمانی،راوی موسسه روایت شهدا،قم) 📤 @majnon313
مشاهده در ایتا
دانلود
🎨 | 🔻وَ اِنْ اَخَذْتَنٖی بِذُنُوبیٖ اَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ... و اگر مرا به گناهانم باز خواست کنی تو را به مغفرتت باز خواست کنم... 💠فرازی از مناجات شعبانیه💠 ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️تصویری از مقاومت قهرمانانه در خرمشهر ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
🔺️ملاقاتی به سبک زمان جنگ 🔻چند روزی از عید1365می‌گذشت. پس از مجروحیت سخت در عملیات والفجر 8 در فاو،از بیمارستان به خانه آمدم.مادرم تُشکی گوشۀ اتاق،رو به حیاط پهن کرده بود که آن‌جا استراحت می‌کردم.در را هم بازکرده بود تا نسیم بهاری بهم بخورد.به‌قول خودش،این نسیم مُرده را زنده می‌کرد. 🔻ازبس آب‌میوه و غذاهای مقوی به‌خوردم داده بود و مدام استراحت می‌کردم،مثل جوجه‌  ماشینی‌های جلوی آفتاب بهاری،چُرت می‌زدم. 🔻تلفن که زنگ خورد،مادرم گوشی را برداشت و گفت:بیا مثل این‌که رفیقای تو هستند.گوشی را که گرفتم،فهمیدم علی اشتری است.گفت می‌خواهند با چندتا از بچه‌ها به ملاقاتم بیایند. 🔻مادرم ازصبح خانه را جمع‌وجور کرده بود. تا گفتم:رفیقام دارن میان. چایی را دم کرد و ظرف میوه و پیش‌دستی‌ها را آورد گذاشت کنار تُشک من.نیم ساعتی نگذشت که زنگ خانه به‌صدا درآمد. خواستم بلند شوم بروم در را بازکنم که مادرم مانع شد و گفت:مثلا تو زخمی هستی و اینا اومدن ملاقاتت! 🔻با دیدن جمشید مفتخری(شهید)،علی اشتری،مجید محمدی و حسین کریمی(شهید)،کلی ذوق کردم و خوشحال شدم.از روزی که در فاو زخمی ‌شدم آنها را ندیده بودم. 🔻دست اشتری یک کادوی بزرگ بود.تعجب کردم.این اخلاق اصلا به این بچه‌ها نمی‌آمد.نگاهی به مادرم انداختم که ذوق‌زده،داشت به کادو نگاه می‌کرد.اشتری گفت: -ببخشید دیگه،قابل شما رو نداره.خواستیم یه جعبه شیرینی بگیریم،دیدیم این بهتره.واسه همین این رو شریکی باهم خریدیم. ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
روایتگری شهدا
🔺️ملاقاتی به سبک زمان جنگ 🔻چند روزی از عید1365می‌گذشت. پس از مجروحیت سخت در عملیات والفجر 8 در فاو
🔻کلی از آنها تشکر کردم.مجید اصرار کرد کادو را بازکنم.حسین کریمی،محجوب سر به‌زیر انداخته بود. شانس آوردم مادرم رفته بود توی آشپزخانه.کاغذ کادو را که باز کردم،با جعبۀ بزرگی مواجه شدم.با خود فکر کردم حتما ظروف کریستال و از این چیزها باشد،ولی آن‌قدر سنگین نبود. 🔻در جعبه را که بازکردم،با چند بسته پفک‌نمکی مواجه شدم. چشمانم چهارتا شد.بین‌شان را گشتم،هیچی نبود جز دو سه تا پفک‌نمکی. 🔻اشتری و مجید داشتند از خنده می‌ترکیدند.حسین جلوی خنده‌اش را گرفته بود و جمشید هم پِقی زد زیر خنده؛آن‌چنان که مادرم باتعجب وارد اتاق شد. 🔻مانده بودم چه بگویم.مادرم نگاهی به داخل جعبه انداخت و با نگاهش بهم فهماند: بفرما، رفیقات هم مثل خودت بی‌مزه هستند. اشتری با نگاه مادرم،از خجالت آب شد.حسین که مثل لبو قرمز شده بود؛ولی به ‌یک‌باره همه باهم زدیم زیر خنده. 🔻اینجاش رو مجید میگه،من یادم نمیاد و قبول ندارم: "تا مادرت از اتاق رفت بیرون،با اون بدن مجروح و داغونت،پفکها رو پرت کردی طرف ما و خواستی بلند شی دنبالمون کنی.تا هرچی از دهنت دراومد بارمون کردی،فلنگ رو بستیم و در رفتیم!" ⚡حمید داودآبادی ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 بازنشر | به یاد شهیدان ▫️دوازدهم فروردین، ایران مبارک باد. 🌷بشنویم وصیت شهید عشق، حاج_قاسم سلیمانی را؛🌺❤️ امروز قرارگاه حسین بن علی ایران است. بدانید! حرم است! ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺️در گمنامی هم مشترکیم ای شهید 🔻تو پلاکت را گم کردی و من هویتم را ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 حاج‌قاسم کنار خانواده در روز سیزده‌بدر ☀️  @shahidabad313 ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯