°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ √ #قسمت_صدوهفتم 📖📚 🌱شجاعت امام جمعہ🌼 🎐من فراموش نمی‌کنم قصہ روز جمعہ راڪہ آن‌طور باشکوه✨، با نورانیت💫، با استقامت گذشت؛ آن‌طور با طمانینہ😌، با آن صداهایے💣🔊کہ می‌آمد. من مڵاحظہ می‌کردم؛ مخصوصا نگاه می‌کردم در بین مردم🤝چہ وضعے هست. ندیدم حتی یک‌نفࢪ را ڪہ تزلزلی🍂در او پیدا بشود، و آن‌وقت امام جمعہ(امام خامنہ‌اے) آن‌طور با طنین قوے صحبت کرد🌹، مردم آن‌طور گوش کردند و فریاد زدند ڪه، براے شهادٺ💓آمدھ‌ایم. ✌️🏻 ✍🏻امام خمینے 💞ادامھ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ √ #قسمت_صدوهشتم 📖📚 ⚔️جنگ خرمشهر🌱 🌿نزدیک به چهل‌روز🌤در خرمشهر مقاومت کردیم تا نگذاریم شهر به اشغال بعثی‌ها در‌آید. در این مدت🍃⏰،‌ حضرت آقا با شجاعتی کم‌نظیر، به مواضع دشمن بعثی یورش می‌برد،‌ آرایش تانک‌های💣 آنان را به هم می‌زد و مانع پیش‌روی عراقی‌ها می‌شد. 💠معظم‌له گاه در گروه‌های 3 و 5نفره، تا اعماق🌀 نیروهای دشمن👺پیش می‌رفتند و با شناسایی🔦 دقیق📏🔍منطقه⛰عملیاتی، اطلاعات نابی✨را به دست می‌آوردند؛ تا هنگام ملاقات با امام خمینی(ره)،‌ بهترین و جدیدترین اطلاعات📝را به ایشان بدهند. ✍🏻حجت‌الاسلام والمسلمین ذوالنور 💞ادامھ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ √ #قسمت_صدونهم 📖📚 🌱ڪوه‌نوردے🏔 🌿حضࢪت‌آقا در هفتہ، پیش از یڪ بار کوه‌نوردے🗻می‌روند و این بࢪنامه کوه‌نوردی🧗🏻‍♂ هم ساعت‌ها🕰طوڵ می‌کشد. ساعت حرڪت ایشاݩ و محڵ‌هایی کہ بہ ڪوه‌نوردے می‌روند، مختلف می‌باشد. این برنامہ، وࢪزش همیشگی معظم‌لہ است؛ مگر زمستاݩ‌ها☃ڪہ بہ علت بࢪف❄️، گاهی محدودیت‌هایی پیش می‌آید. ورزش ڪوه‌نوردے، وࢪزش سنگینی است؛ لیڪن بہ لطف بہ الہی، ایشاݩ بانشاط🌈و کاملا سرحال🌸 این وࢪزش را انجام می‌دهند و گاهی اتفاق می‌افتد ڪہ ݩماز📿صبح🌤🌄را بالا روے ڪوه می‌خوانند. جانا♡ در مورد وࢪزش، حࢪف قشنگی☘دارند و یڪی از مشوقاݩ وࢪزش🏹🏐در ڪشور هستند. ایشاݩ در این خصوص می‌فرمایند: وࢪزش براے جواناݩ لازم است و براے پیران واجب. ایشاݩ همواࢪه ورزش می‌کنند. 💞ادامھ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ ✔ #قسمت_صدودهم 📖📚 🌾تنہا یڪ خورشت!🍛 حضࢪت ؏شق در مورد بیت‌المال، بسیار بادقت🔎 عمل می‌ڪنند. در مہمانی‌هاے ࢪسمی ایشان تنها یڪ خورشت🍲سادھ سرسفره است😳. ایشاݩ اجازه نمی‌دهند حتی در مهمانی‌ها بیش از یڪ خوࢪشت سرسفࢪھ چیده شود. این عمل حضࢪت آقا نیز در ࢪاستاے جلوگیࢪے از ریخت و پاش💸و اسࢪاف می‌باشد. گاه من شاهد بوده‌ام ڪہ بر سرسفࢪھ، حتی یڪ خوࢪشت هم نبوده😢و همہ با ناݩ🥖و پلو🍚 خود را سیࢪ ڪرده‌اند! ✍🏻آیت‌اللہ‌مصباح‌یزدے 💞ادامہ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ ✔ #قسمت_صدویازدهم 📖📚 🌀اسب سواࢪ حرفہ‌ای🏇 یڪی از برنامہ‌هاۍ منظم⏱آقا، {ورزش🏐} است. ایشان در برنامہ🗒ورزشی🏹🧗🏻‍♂خود، مࢪتب به ڪوه⛰ می‌روند. در یکی از روزها بنا شد دو رأس اسب را آماده کنیم تا اگر آقا خواستند، اسب سواری کنند. من که خود را خبࢪه در اسب‌سواری می‌دیدم، دو رأس اسب را آماده نمودم. اسبِ آرام را براۍ حضࢪت‌ آقا♡ انتخاب ڪردم، چوݩ باورم این بود ڪہ معظم‌لہ در اسب‌سواری مہارت ڪمی دارند. مࢪاعات دست جانباز🥀ایشاݩ را هم می‌کردیم و فڪر می‌کردیم ڪہ آقا براۍ سوارشدن بر روۍ اسب احتیاج به ڪمڪ دارند؛ 🌱هنگامِ سوارشدݩ، چابڪیِ آقا را بیش از خود دیدم!! خیلی تیز‌تࢪ از مݩ ࢪوۍ اسب پریدند😌 و مانند یڪ اسب‌سوار🏇حرفہ‌اے🌟در منطقہ‌اے ڪوهستانی⛰اسب را بہ سمت جلو هدایت می‌کردند. جالب این بود ڪہ ایشان دقت داشتند فشاࢪے بر اسب وارد نشود این درس براۍ ما خیلی آموزندھ بود. درس دیگر ما در آن روز، اهتمام بہ ورزش بود. آقا در این سن و سال، بر اثر تمیریݩ هاۍ مڪرر در ورزش های مختلف، بہ چنین روحیہ‌اے دست یافتہ‌اند. ✍🏻سرتیپ‌پاسدار‌فدوے 💞ادامہ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ ✔ #قسمت_صدودوازدهم 📖📚 ○°غذاۍ🍛 منزل🏠یا بیت المال⁉️ روزی مہمان حضࢪت‌آقا بودم. سفࢪه را ڪہ گستࢪند، امام خامنہ‌اے بہ پسࢪشاݩ، آقا مصطفی فرمودند: پاشو برو! 😳 من خلاف ایشان عرض کردم: اجازه بفࢪمایید آقازاده هم باشند. من از وی درخواست کرده‌ام ڪہ باهم باشیم. آقا فࢪمودند: این غذا🍲 مال بیت‌المال است. شما هم مہمان بیت‌المال هستید. براے بچہ‌ها جایز نیست ڪہ بر سر این سفࢪه بنشینند. آنان بہ منزل بروند و از غذاۍ خانہ میل نمایند. من در آن لحظہ فہمیدم ڪہ چرا خداوند این همہ عزت✨بہ آقا داده است••• ✍🏻آیت‌اللہ‌جوادے‌آملی 💞ادامہ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ ✔ #قسمت_صدوسیزدهم 📖📚 ○°تشࢪیفات اضافی؛ ممنوع🚫 در زمان جنگ، همراه حضࢪت‌آقا براۍ بازدید از لشگر ۲۱امام رضا (ع) عازم جبہه شدیم. ایشاݩ قبل از حرڪت فرمودند: ماشین ڪم بیاورید! یڪی یا دو ماشیݩ ڪافی است! وقتی از اهواز خارج شدیم، دیدیم حدود ده ماشین دیگر پشت‌سر ماشینِ ما در حال حرکت هستند. امام‌خامنہ‌اے به راننده فرمودند: توقف ڪن❗️و بلافاصلہ بہ من گفتݩد: از ماشین دومی بہ بعد یا بہ اهواز بر می‌گردند و یا اگر قصد آمدن دارند، خودشاݩ به تنہایی می‌آیند. چہ دلیلی داࢪد ڪہ پشت سرمن راه افتاده‌اند؟! اگࢪ رئیس‌ِجمہوࢪ با یڪ ڪاروان ماشین حرڪت کند، سرمشقی براۍ دیگران می‌شود. براۍ من یک یا دو ماشین ڪافی است! ✍🏻سرتیپ‌شہید‌شوشتࢪ؎ 💞ادامہ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید ♥️ ✔ #قسمت_صدوچہاردهم 📖📚 ○°زندانـے⛓سڵوڵ🕳 بیست〇○° من در سلول هجده بودم و امام‌خامنہ‌اے در سلول بیست بودند. در همان زنداݩ، اخباࢪ🗞 را با هم مبادلہ می‌ڪردیم. مأموࢪاݩ ساواڪ ࢪیش حضࢪت‌آقا را تراشیده بودند؛ تا براۍ تحقیر بہ صورت ایشان سیلـے بزنند💔 این حࢪڪت ذره‌اے در مقاومت🌱معظم‌لہ خدشہ‌ای وارد نڪرد. ایشاݩ مقاوم👊🏻و محڪم✌️🏻، لباس زنداݩ را بہ صورت عمامہ♡ بہ سࢪشاݩ می‌بستند و در زنداݩ رفت و آمد می‌ڪردند :))🙃 یڪ‌روز ایشاݩ را در حیاط زندان دیدم ڪہ بسیار شاد و خوشحاڵ بودند. این شادمانـے، نشاݩ از روحیہ بالاۍ ایشان دارد🌈☔️ ✍🏻شہید‌محمد‌علی‌رجایی 💞ادامہ داࢪد••• #امام_خامنه_ای 💚💛 ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat ┄┅•|•⊰❁〇⃟🌿❁⊱•|┅┄

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید #قسمت_صدوپانزدهم 📖📚 ○°زورخـــانھ○° در سال ۱۳۳۶، همراه یکی از روحانیون اصفهان، عازم مشهد مقدس شدیم. در آن زمان،‌من دروس حوزوی را در حوزه علمیه اصفهان به پایان برده بودم و به علت تعطیلی ماه رمضان، می‌خواستم در کنار تربت امام رضا(ع)، توشه‌ای معنوی برگیرم. وارد مشهد شدم و پس از زیارت امام رضا(ع) موقع به دیدار امام خامنه‌ای شدم. معظم‌له در آن زمان، درس خارج می‌خواندند و معمم بودند. حضرت آقا پس از آنکه از نیت ما برای یک ماه ماندن در مشهد،‌ مطلع شدند،‌ما را به حجره خود دعوت کردند.‌ آن دعوت برای من،‌بسیار خوشاند بود. ما یک ماه مهمان آقا بودیم و در حجره ایشان سکونت داشتیم. به علت تعطیلی درس ها، حجره فقط در اختیار ما دو نفر بود. گاهی هم حضرت آقا به ما سر میزدند و همراه ایشان، به بعضی از جاهای دیدنی و زیارتی میرفتیم. روزی آقـا ما را به زورخانھ‌ای دعوت کردند که خودشان در آن مڪان ورزش می‌نمودند. همراه ایشان به زورخــانه رفتیم. ایشان وارد گـــود زورخـانـھ شد و به ورزش پرداخت🌱'! - ادامہ داࢪد . . . ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید #قسمت_صدوشانزدهم 📖📚 ○°احـتـــرام بہ قـانـون○° هنگام غـبار رویی مرقد مطھر امام رضـا‹ع›، خدام حـرم دستمال‌هاۍ سفید آغشتہ بہ گلاب نـاب را براۍ غـباررویی بہ افراد می‌دهند. حضرت آقـا پس از مقداری غباررویی، دستمال را بہ سر و صورت خود میکشند🌱 ایشان در یکی از غباررویی‌ها بہ آقای واعظی طبسی؛ تولیت آستان قدس رضوی فرمودند: آیا من می‌توانم این دستمال متبرڪ را براۍ خودم بردارم؟ حضرت آقـا تولیت آستان قدس رضوی را بہ آقاۍ واعظ طبسی سپرده بودند؛ ولی با این حال، براۍ برداشتن پارچہ متبرڪ بہ غبار ضریح امام رضا‹ع› از او اجازه می‌گیرند! احترام آقا بہ قانون براۍ همہ ما درس است. ایشان پس از ڪسب اجازه از واعظی طبسی، در حالی کہ چشم‌هایشان پر از اشڪ بود و بہ راز و نیاز مشغول بودند، بادقـت، دستمال را تا کردند و در جیب خود گذاشتند💔 براۍ ما خیلی زیبا بود کہ آقا در آن حال این همه توجه دارند که دستمال متبرک را تاکنند و بانظم ڪامل در جیب خود قرار دهند✨ - ادامہ داࢪد . . . ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید #قسمت_صدوپانزدهم 📖📚 ○°تـدبـیـرفرماندھ‌ڪلِ‌قـوا○° در بحران جنگ خلیج فارس حضرت آقـا ابلاغ فرمودند واحد هاۍ نظامـے در منطقہ جنوب و غرب گسترش پیدا کنند. ما جزء واحد هایی بودیم کہ در منطقہ جنوب، حوالی پادگان حمید اردو زده بودیم. این حرڪت در پی همان فرمان بود؛ فرمانی کہ در آن آورده بودند: بہ هیچ وجه نباید پذیرفت کہ کسی حتی بہ اندازه یک وجب، بہ خاڪ ما تجاوز کند. این دستور قاطع فرماندهی کل قوا، همہ ما را هم مصمم کرده بود کہ ڪوچک‌ترین رخنہ و نفوذ را نپذیریم. ما هر آن چه در توان داشتیم، بہ میدان آوردیم و آماده مقابلہ احتمالی با دشمن شدیم. آمریڪایی‌ها تصمیم داشتند با تصویب مصوبہ‌ای در کنگره خود، از خاڪ ایران براۍ حملہ به عراق استفاده کنند. تدبیر فرمانده معظم کل‌قوا و در پی آن، حضور گسترده نیروها در مناطق غرب و جنوب، آمریڪایی‌ها را از تصمیمشان بازداشت. - ادامہ داࢪد . . . ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat

°•🌹📘🌹📗🌹📙°• #کتاب_پَرتوی_ازخورشید #قسمت_صدوشانزدهم 📖📚 ○°نــظـارت بر ڪارها○° حضرت آقـا نظارت دقیق بر جامعہ‌ دارند، دشمنان داخلی و خارجی را بہ خوبی می‌شناسند و به موقع و بہ طور شایستہ بہ هدایت مردم می‌پردازند. آقا بر ارگان‌هاۍ دولتی و اوضاع و احوال کشور، از راه‌هاۍ گوناگون نظارت دارند و در موارد مختلف، با تذکرات و فرمان هاۍ خود تا آنجا کہ امکان دارد مشڪلات را برطرف می‌نمایند؛ حتی در مواردی بہ مسائل جزئی نیز نظارت دارند. ایشان در یکی از گفتارهاۍ خود فرمودند:«... یکی از مسئولان را من در جایی، در محضری دیدم کہ برخوردش با مردم قدری متڪبرانہ بود. من بہ ایشان پیغام دادم، گفتم بہ ایشان بگویید اگر می‌خواهد جبران آن برخورد را نماید، باید مثل همان جایی ظاهر شود (و بہ آن شخص تحقیر شده) بگوید: بابا! من نوڪر شما هستم!... یک مسئول کشور چہ ڪاره است؟! ما چہ هستیم؟ فلسفہ وجودی ما چیست؟ غیر از خـدمت بہ مـردم» • چقدر برخورد ایشان دلـسـوزانھ و مـردمـے است. همین رفتارها ایشان را در دل مردم جای داده است💕:)) -حجت‌السلام‌اشتہاردی • ادامہ داࢪد . . . ‌‌‌‌‌‌‌┄┅•|•⊰❁〇⃟🌸❁⊱•|┅┄ @shahidegheirat