📚درسهاي از قیام امام حسین (ع):
✍جهاد تبیین :روحانی حسینی
قسمت دوم
📘1.درسهاي سياسي
امام حسين(ع) براي يک واجب قيام کرد و اين واجب در طول تاريخ متوجه به مسلمانهاست و به يکايک مسلمانها، و اين واجب هم عبارت است از اينکه هر وقت ديدند نظام جامعة اسلامي دچار يک فساد بنيادي شده است و بيم آن هست که به کلي احکام اسلام تغيير پيدا کند هر مسلماني بايد قيام بکند.
«مقام معظم رهبري»[2]
🕌الف) امربمعروف و نهي از منکر
يکي از شيوه هاي اعلام اهداف قيام عاشورا نوشتن و ارسال نامه هاي فراوان به دوست و دشمن بود.
امام حسين(ع)
در نامه اي به برادرش محمدحنفيه هم سخنان خود را گنجاند و هم اهداف قيام عاشورا را بيان داشت تا دست تحريف گران به ساحت قدس نهضت کربلا نرسد و آيندگان بدانند که چرا امام حسين(ع) به قيام روي آورد. امام نوشت:
✍«بسم الله الرحمان الرحيم. هذا ما اوصي به الحسين بن علي بن ابيطالب الي أخيه محمد المعروف بابن الحنفيه:
أنَّ الحسين أَنْ لااله الاالله وحده لا شريک له و أنَّ محمداً عبده و رسوله جاء بالحق من عند الحق و أنَّ الجّنه والنّار حق و أنَّ الساعه ايتهٌ لا ريب فيها و أنَّ اللهَ يبعث مَن في القبور
🤝 و أنّي لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انّما خرجت لطلب الاصلاح في امّت جدّي صلي الله عليه و اله أريد أن امُربالمعروف و أنهي عن المنکر و أسيرَ بسيره جدّي و ابي علي بن ابيطالب. فمن قبلني بقبول الحق فا الله اولي بالحق و من ردّ عليَّ هذا أصبر حتي يقضي الله بيني و بين القوم بالحق و هو خيرالحاکمين و هذا وصيّتي يا اخي اليک و ما توفيقي الّا باللهِ عليه توکّلت و اليه انيب»
امام حسين(ع) فرمودند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. اين وصيت حسين بن علي است به برادرش محمد حنفيه:
حسين گواهي مي دهد به توحيد و يگانگي خداوند و گواهي مي دهد که براي خدا شريکي نيست و شهادت مي دهد که محمد بنده و فرستادة اوست و آئين حق «اسلام» را از سوي خدا براي جهانيان آورده است و شهادت مي دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همة انسانها را در چنين روزي زنده خواهد نمود.
و من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از مدينه خارج مي گردم بلکه هدف من از اين سفر امربمعروف و نهي از منکر است و خواسته ام از اين حرکت اصلاح مفاسد است و احيا و زنده کردن سنّت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علي بن ابيطالب است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد و از من پيروي کند راه خدا را پذيرفته و هر کس آن را رد کند و از من پيروي نکند من با صبر و استقامت راه خود را در پيش خواهم گرفت تا خداوند ميان من و اين افراد حکم کند که او بهترين حاکم است».[3]
حضرت در جملة
«وأن امربالمعروف و انهي عن المنکر» تعبير امربمعروف و نهي از منکر را به کار برده اند و همچنين اين مطلب را که قيام عاشورا براي امربه معروف و نهي از منکر است.
در جامعة اسلامي ما از جملة اولين مسائلي که در خانواده و مدرسه به کودکان آموزش داده مي شود اصول و فروع دين است و در شمار فروع دين فرع هفتم و هشتم را امربمعروف و نهي از منکر ذکر کرده اند يعني امربمعروف و نهي از منکر هم مثل نماز و روزه واجب است بنابراين وجوب امربمعروف و نهي از منکر براي همة مردم روشن است و همه مي دانند که از ضروريات دين است . و جاي اين شبهه نيست که کسي بگويد: قرائت من در مورد اين دو عنوان اين است که در اسلام امربمعروف و نهي از منکر واجب نيست. اين دو امر از ضروريات اسلام است.
در قرآن کريم و روايات اسلامي در اهميت اين دو فريضه و نقش اصلاحي آنها و زيانها و مفاسد ترک آن دو تکليف، بسيار سخن گفته شده است و به عنوان «برترين فرضيه» به شمار آمده که فرايض و احکام الهي ديگر، در ساية امربمعروف و نهي از منکر، قوام و استواري مي يابد.
در صدر اسلام، عمل به اين تکليف مهم از سوي مسلمانان واگذاشته شد و مردم بخاطر ترس يا طمع، از تذکرهاي زباني و اقدامهاي عملي در اين راه کوتاهي کردند و در نتيجه، دين به ضعف گرائيد و فاسقان مسلّط شدند.
يکي از درسهاي نهفته در جملة امام حسين(ع) آن است که فريضة امربمعروف و نهي از منکر، تنها در تذکراتي نسبت به بعضي از گناهان جزئي از سوي افراد عادي خلاصه نمي شود، بلکه قيام بر ضد حکومت ستم و تلاش براي اصلاح ساختار سياسي جامعه و تشکيل حکومتي بر اساس حق و قرآن نيز از مصاديق امربمعروف و نهي از منکر است، آنگونه که امام حسين(ع) حماسة عاشورايي خود را عبارت از همان دانست.
ادامه دارد
روندقبول قطعنامه 598
پازلی که هاشمی رفسنجانی برای قانع کردن امام برای پذیرش قطعنامه چید
35 سال پیش در حالی که از همه جا شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" شنیده و دو روز قبل از آن از تلویزیون گزارشی دربارۀ چرایی تن ندادن به صلح پخش شده و در نماز جمعه حاج محمود مرتضاییفر نمازگزاران را به شعار برای ادامه جنگ تا سقوط صدام حسین دعوت کرده بود در نیمروز یکشنبه 27 تیر 1367 محمدرضا حیاتی گویندۀ اخبار رادیو در ساعت 14 این خبر را خواند: «جمهوری اسلامی ایران، قطعنامۀ 598 شورای امنیت سازمان ملل درباره آتشبس در جنگ عراق با ایران را پذیرفت».
این پذیرش به معنی ختم جنگی بود که دو ماه دیگر 8 ساله میشد. قطعنامه یک سال قبل صادر شده بود و اگرچه ایران به شدت و حِدت قبل آن را مردود ندانست ولی هنوز نپذیرفته بود و همچنان بر اعلام و تنبیه متجاوز و یایان جنگ با سقوط صدام حسین و حزب بعث داشت
محسن رضایی فرمانده وقت سپاه گفته است امام وقتی پذیرفتند به من وقت ملاقات ندادند و آقای هاشمی با من تماس گرفت و گفت در تأیید قبول قطعنامه مصاحبه کنم و من هم چنین کردم.
محسن رضایی پس از آن باز تقاضای ملاقات میکند. این اصرار نشان میدهد که میخواسته از زبان خود امام هم بشنود تا آرام بگیرد
با این وصف تردیدی نیست که پازل پایان جنگ را هاشمی رفسنجانی چید. اما چگونه؟
هنر هاشمی این بود که از محسن رضایی خواست سیاههای از نیازها برای پیروزی در جنگ را برای او بنویسد و او به گمان این که جانشین فرمانده کل قوا میخواهد تمام کشور را در خدمت جنگ قرار دهد و چه بسا دولت را هم نظامی کنند فهرست بلندبالایی نوشت و در اصطلاح عامیانه چربتر.
هاشمی از موسوی نخستوزیر اما خواست گزارش اقتصادی را بنویسد
جانشین فرمانده کل قوا از سید محمد خاتمی معاون فرهنگی خود هم خواست گزارشی دربارۀ نیروی انسانی بنویسد.
هاشمی رفسنجانی این سه گزارش را با هم به امام ارایه داد
هنر هاشمی این بود که پازل راطوری چیدکه امام تن به قبول قطعنامه داد.
هاشمی رفسنجانی برگ دیگری هم داشت که آن را ضمیمه گزارش نکرد و آن هشدار حسن روحانی دربارۀ احتمال حمله شیمیایی بود. در نورزوز همان سال 67. اگر امام زیر بار قبول آتشبس با آن سه گزارش نمیرفت هاشمی گزارش حسن روحانی را هم رو می کرد
دل گرمی دیگر هاشمی رفسنجانی موضع مخالف منتظری با ادامه جنگ بود. امام البته از نظرات او آگاه بود و نیازی نبود دیدگاه های او را نیز منضم کند
اما در مصاحبه بعد از قبول قطعنامه هاشمی دوبار با لفظ «آیتالله العظمی منتظری» به نظر او هم توجه کرد. به سه دلیل. چون بخش قابل توجهی از فرماندهان و رزمندگان و خانواده های شهیدان اصفهانی و مشخصا نجفآبادی بودند و نظر آقای منتظری برای آنها حجت بود. دیگر این که قائم مقام رهبری بود و هنوز برکنار نشده بود و سوم هم به دلیل آن که می توانست به لحاظ فقهی به آرای او استناد کند.
سه گزارش نظامی و اقتصادی و انسانی (رضایی و موسوی و خاتمی) امام را مجاب کرد و نیاز به نقل دیدگاههای منتظری و هشدار حسن روحانی نیفتاد
در حالی که آن سه هم به قصد پایان جنگ ننوشته بودند. یکی نیازها را فهرست کرده بود و دو دیگربه ظاهر واقعیت ها را.پازل را هاشمی چیدوباعث شد امام از حرف وراهبردخودکه جنگ جنگ تا پیروزی بودعدول کند
پازل پایان جنگ را جانشین فرمانده کل قوا چید.و رهبر فقید انقلاب پذیرفت بر اساس گزارش آن سه. اما هزاران نام دیگر را میتوان آورد که از جان خود گذشتند و هیچ مطالبه ای هم نداشتند
پذیرشی که چنان برای امام خمینی سنگین بود که پس از آن دیگر هرگز در حسینیه جماران دیدار نکرد و در جمع عمومی سخن نگفت و صدای امام از صدا وسیما درقریب یک سال آخر عمر تنها در سه مورد شنیده شد: اولی دیداری کوتاه با اعضای دولت درشهریور67. دومی ملاقاتی کوتاه با ادوارد شوارد نادزه وزیر خارجه و فرستاده ویژه گورباچف رهبر شوروی در دی همان سال
و سوم پیام نوروز 68.
واین است داستان نوشاندن جام زهر به حضرت روح الله
منابع ومآخذ:
۱-کتاب راز قطعنامه
۲-بررسی مسائل اساسی جنگ درودیان
۳-سایت مرکز اسناد وتحقیقات دفاع مقدس ومصاحبه ها ومطالب کارشناسان این حوزه
رئیسی راوی دفاع مقدس
@jonbeshsaybery
Mahdi:
📚درسهاي از قیام امام حسین (ع):
✍جهاد تبیین :روحانی حسینی
قسمت دوم
📘1.درسهاي سياسي
امام حسين(ع) براي يک واجب قيام کرد و اين واجب در طول تاريخ متوجه به مسلمانهاست و به يکايک مسلمانها، و اين واجب هم عبارت است از اينکه هر وقت ديدند نظام جامعة اسلامي دچار يک فساد بنيادي شده است و بيم آن هست که به کلي احکام اسلام تغيير پيدا کند هر مسلماني بايد قيام بکند.
«مقام معظم رهبري»[2]
🕌الف) امربمعروف و نهي از منکر
يکي از شيوه هاي اعلام اهداف قيام عاشورا نوشتن و ارسال نامه هاي فراوان به دوست و دشمن بود.
امام حسين(ع)
در نامه اي به برادرش محمدحنفيه هم سخنان خود را گنجاند و هم اهداف قيام عاشورا را بيان داشت تا دست تحريف گران به ساحت قدس نهضت کربلا نرسد و آيندگان بدانند که چرا امام حسين(ع) به قيام روي آورد. امام نوشت:
✍«بسم الله الرحمان الرحيم. هذا ما اوصي به الحسين بن علي بن ابيطالب الي أخيه محمد المعروف بابن الحنفيه:
أنَّ الحسين أَنْ لااله الاالله وحده لا شريک له و أنَّ محمداً عبده و رسوله جاء بالحق من عند الحق و أنَّ الجّنه والنّار حق و أنَّ الساعه ايتهٌ لا ريب فيها و أنَّ اللهَ يبعث مَن في القبور
🤝 و أنّي لم أخرج أشراً و لا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انّما خرجت لطلب الاصلاح في امّت جدّي صلي الله عليه و اله أريد أن امُربالمعروف و أنهي عن المنکر و أسيرَ بسيره جدّي و ابي علي بن ابيطالب. فمن قبلني بقبول الحق فا الله اولي بالحق و من ردّ عليَّ هذا أصبر حتي يقضي الله بيني و بين القوم بالحق و هو خيرالحاکمين و هذا وصيّتي يا اخي اليک و ما توفيقي الّا باللهِ عليه توکّلت و اليه انيب»
امام حسين(ع) فرمودند: «به نام خداوند بخشنده مهربان. اين وصيت حسين بن علي است به برادرش محمد حنفيه:
حسين گواهي مي دهد به توحيد و يگانگي خداوند و گواهي مي دهد که براي خدا شريکي نيست و شهادت مي دهد که محمد بنده و فرستادة اوست و آئين حق «اسلام» را از سوي خدا براي جهانيان آورده است و شهادت مي دهد که بهشت و دوزخ حق است و روز جزا بدون شک به وقوع خواهد پيوست و خداوند همة انسانها را در چنين روزي زنده خواهد نمود.
و من نه از روي خودخواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي فساد و ستمگري از مدينه خارج مي گردم بلکه هدف من از اين سفر امربمعروف و نهي از منکر است و خواسته ام از اين حرکت اصلاح مفاسد است و احيا و زنده کردن سنّت و قانون جدم رسول خدا(ص) و راه و رسم پدرم علي بن ابيطالب است. پس هر کس اين حقيقت را از من بپذيرد و از من پيروي کند راه خدا را پذيرفته و هر کس آن را رد کند و از من پيروي نکند من با صبر و استقامت راه خود را در پيش خواهم گرفت تا خداوند ميان من و اين افراد حکم کند که او بهترين حاکم است».[3]
حضرت در جملة
«وأن امربالمعروف و انهي عن المنکر» تعبير امربمعروف و نهي از منکر را به کار برده اند و همچنين اين مطلب را که قيام عاشورا براي امربه معروف و نهي از منکر است.
در جامعة اسلامي ما از جملة اولين مسائلي که در خانواده و مدرسه به کودکان آموزش داده مي شود اصول و فروع دين است و در شمار فروع دين فرع هفتم و هشتم را امربمعروف و نهي از منکر ذکر کرده اند يعني امربمعروف و نهي از منکر هم مثل نماز و روزه واجب است بنابراين وجوب امربمعروف و نهي از منکر براي همة مردم روشن است و همه مي دانند که از ضروريات دين است . و جاي اين شبهه نيست که کسي بگويد: قرائت من در مورد اين دو عنوان اين است که در اسلام امربمعروف و نهي از منکر واجب نيست. اين دو امر از ضروريات اسلام است.
در قرآن کريم و روايات اسلامي در اهميت اين دو فريضه و نقش اصلاحي آنها و زيانها و مفاسد ترک آن دو تکليف، بسيار سخن گفته شده است و به عنوان «برترين فرضيه» به شمار آمده که فرايض و احکام الهي ديگر، در ساية امربمعروف و نهي از منکر، قوام و استواري مي يابد.
در صدر اسلام، عمل به اين تکليف مهم از سوي مسلمانان واگذاشته شد و مردم بخاطر ترس يا طمع، از تذکرهاي زباني و اقدامهاي عملي در اين راه کوتاهي کردند و در نتيجه، دين به ضعف گرائيد و فاسقان مسلّط شدند.
يکي از درسهاي نهفته در جملة امام حسين(ع) آن است که فريضة امربمعروف و نهي از منکر، تنها در تذکراتي نسبت به بعضي از گناهان جزئي از سوي افراد عادي خلاصه نمي شود، بلکه قيام بر ضد حکومت ستم و تلاش براي اصلاح ساختار سياسي جامعه و تشکيل حکومتي بر اساس حق و قرآن نيز از مصاديق امربمعروف و نهي از منکر است، آنگونه که امام حسين(ع) حماسة عاشورايي خود را عبارت از همان دانست.
ادامه دارد
کلام_شھـــــید
محرم🖤
امام_حسین🕯
🌱شرط مرخصی امام خمینی ره
به شهید بابائی
🌿شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی(ره) رسیدند
و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی خورد، مرخصی خواستند.
وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن در آن بحبوحه ی جنگ پرسیدند.
شهید بابایی گفتند: من در دهه اول محرم برای شستن استکان های چای عزاداران به هیئت های جنوب شهر که من را نمی شناسند می روم. مرخصی را برای آن می خواهم.
امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه مرخصی می دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی.
صبحتون شهدایی.....❣
🌺زیارت نامه شهدا 🌺
بسم الله الرّحمن الرّحیم
💫اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلِيآءَ اللَّهِ وَاَحِبَّائَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَصْفِيآءَ اللَّهِ وَاَوِدَّآئَهُ،💫
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ دينِ اللَّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ،🌹
✨اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ،✨
🍀اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ، الْوَلِىِّ النَّاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَنْصارَ اَبى عَبْدِاللَّهِ،🍀
💫بِاَبى اَنْتُمْ وَاُمّى طِبْتُمْ، وَطابَتِ الْأَرْضُ[ اَنْتُم] الَّتى فيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً عَظيماً،💫
فَيا لَيْتَنى كُنْتُ مَعَكُمْ، فَاَفُوزَ مَعڪم
🍀🍀🍀
📌شهادت یعنی...
ڪوچه ے خلوتے را میخواهم بی انتها، براے رفتن🕊
بے واژه، براے سرودن و آسمانے براے پـرواز ڪردن🕊
عاشقانہ اوج گرفتن و رها شدن
یاد شهیدان والامقام سرهنگ هومان ملک پور و بسیجی شهید هوشنگ مینایی از دهستان دهنو شهرستان اقلید، گرامی و جاودان باد به برکت ذکر صلوات بر محمد و آل محمد
°•࿐༅🌷༅࿐•°
الان روش منافقانه اصلاحاتیای غربگرا ، برای تخریب حریف یعنی افراد انقلابی ، ورود به پوشش ظاهرا انقلابی و مذهبی است.
کانال حجره انقلاب و
کانال سعیدیسم و
کانال رسولیسم و
کانال سهیل و ... از این مدل مخفی شدن اصلاحاتیا جهت تبلیغات همسو با دشمن است.
#تخطئه عنوان مسئولان کار دشمنه
#خط براندازی در تحصنها فعال است
🟢
⚪️
🔴
روشنگری و تبیین روایت ها 🇮🇷
👈 گروه گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
👇کانال گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
🟢⚪️🔴
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بحرانی که تن رهبری را لرزاند!!
❌ ایران، زیر خط بقاء!!
♦️ ابتکار هوشمندانه سرباز روس برای سنجش عیار انسانیت
🔹 یک سرباز ارتش روسیه با انتشار این عکس مدعی می شود که به همراه همقطاران خود یک زن اوکراینی را اسیر کردهاند. در فاصله کوتاهی پس از انتشار عکس، بیش از ۲۰۰ هزار کاربر، کامنتهای توهین آمیزی را ذیل پست منتشر شده از سوی او درج میکنند و میگویند «این عمل غیر انسانی است و شایسته انسان نیست.» سرباز روسی ۲۴ ساعت پس از انتشار عکس، ضمن عذرخواهی اعلام می کند که عکس منتشر شده مربوط به یک زن فلسطینی است که توسط سربازان اسرائیلی اسیر شده است.
🔹 پس از این توضیح حتی یک کامنت دیگر نیز ذیل عکس منتشر نمیشود!
🖌#پی_نوشت:
گوساله های سامری یهود همه جا فعالند لکن بیشترین گوساله های سامری یهود در ایران حضور دارند که توانستند برجام را بر نظام تحمیل کنند و زندگی را بر اکثریت مردم ایران سخت نمایند و امروز مروج شعار زن زندگی آزادی یا همان سگ سازی از شخصیت زن شوند
🟢
⚪️
🔴
روشنگری و تبیین روایت ها 🇮🇷
👈 گروه گام دوم انقلاب 👇
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
👇کانال گام دوم انقلاب👇
https://eitaa.com/joinchat/869073078C29271ed308
🟢⚪️🔴
📿برخی از توصیههای اخلاقی عرفانی آیتالله سید عبدالله فاطمینیا رحمةاللهعلیه
✍عمده چیزی که برزخ را تاریک میکند، حرف پشت سر مردم است، غیبت، تهمت... یکی از چیزهایی که برزخ را روشن میکند، گرهگشایی از کار مردم است. برزخ را گناهان، تاریک میکنند، و از آن طرف اعمال خیر، باعث روشنایی عالم قبر و برزخ میشوند.
✔️ خواهش میکنم حاضر جواب نباشید. من به جوانها میگویم دیر نمیشود، بعداً جواب بدهید. کمی تأمل کنید. حاضر جوابی بعضی وقتها آدم را محروم میکند. همینطوری زود چیزی را نپرانید، تمرین کنید و یک ذره دیرتر جواب بدهید.
✔️مشاجرهها و نزاعها، نور باطن را خاموش میکند! بسیاری از بیحالیها و عدم نشاطها به جهت مشاجرات است! کم منزلی داریم که در آن پرخاش و تندی نباشد. روزی چندتا پرخاش باشد، برکات میرود و دیگر چیزی نمیماند! حتی اگر حق هم با تو بود، در امور جزئی و شخصی مشاجره نکن، چون کدورت آور است.
✔️ نعمتی که انسان را از خدا غافل کند، نقمت و عقاب است. از جمله، گریهی استدراجی است. حالِ گریه به او میدهند، که فکر کند آدم خوبی است! بعضی افراد هستند که در مجالس و هیئت گریه میکنند اما کارهایی از اینها سر میزند که سنگ را به گریه میاندازد!
مسکین گمان میکند خیلی حال خوبی دارد!
✔️ در جامعه ما تقوای لسانی خیلی کم است؛ بعضی از متدیّنین، اهل مسجد، اهل هیئت، تقوای لسانی را از دست دادهاند! گویا غیبت واجب است و تهمت و افتراء مستحب! خدا میداند خیلی خطرناک است، توفیق سلب میشود، قلب تیره میشود، نشاط در عبادات موجود نیست.
✔️ بگذارید جملهای کامل شود بعد ایراد بگیرید. نمیدانم چرا اینطوری هستیم! در خواهر و برادری هم حاضر نیستیم حرف یکدیگر را تا آخر گوش کنیم. میگوییم وایسا، شکر تو کلامت! خب شکر به چه درد میخورد؟ یا اگر از جملهای خوشش نیاید میپرد وسط حرف! بابا جان صبر کن تا حرف اون آدم تمام شود.
✔️ خشم ما را بیچاره کرده است، نمیگذارد به جایی برسیم! هی دور خود میچرخیم، چرا که بداخلاقیم! امام صادق علیهالسلام فرمود: «آدم بد اخلاق، معارف را پیدا نمیکند.»
آقای طباطبایی اگر بداخلاق بود، المیزان نمیتوانست بنویسد. بد اخلاقی با معارف جور در نمیآید.
✔️ماها ولخرج نورانیت و نور هستیم؛ کاری میکنیم، نورانیتی حاصل میشود؛ راحت کاری میکنیم که میرود و جایش را به ظلمت میدهد. شب بلند میشویم چندتا استغفار میگوییم و مشمول آیه «ویستغفرون بالاسحار» میشویم اما صبح میگوییم «حالا غیبت فلانی نباشد ها…» هیچی تمام شد و رفت
✔️ تعجب میکنم از بعضیها! آقا یا خانم مؤمن ۲۰ بار عمره رفته، بار ۲۱ میگویند بیا پول عمره را بده برای جهیزیه دختر یتیم؛ میگوید نمیتوانم؛
دوستانم میروند، من نروم؟! حالا بگو شما این همه رفتی، اخلاق را رعایت میکنی؟ مگر دین مسخره است؟! هر سال عمره میروی؛ یک عیب را از خودت دور نکردی؟
✔️ فرد در حالی که تصور دارد خبری است وارد روز قیامت میشود اما ناگهان تعجب میکند؛پس نمازها و عمرهها چه شد؟میگویند دل شکستی! ریا کردی! زهر زبان ریختی! جوان عزیز اگر میخواهی به جایی برسی از خانهتان شروع کن! اگر دل خواهرت را شکستی، دل مادروپدر را شکستی، برو درستش کن. از خانه شروع کنید.
✔️ اهل قسم نیستم ولی مجبورم،
دلم میسوزد. خانمها،آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا سلاماللهعلیها قسم اگر لطیف نباشید چیزی گیرتان نمیآید، خودتان را معطل نکنید. هی اوقات تلخی راه میاندازد، عصبانی میشود، بعد هم میخواهد بشود زبدةالعارفین؛ یکبار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمیآید.
✔️ خدا گناه «آبرو بردن» را سخت میبخشد. امام باقر علیهالسلام فرمودند: «کسی که آبروی مردم را نریزد، خداوند از گناهان او صرفنظر خواهد كرد.» اغلب جهنمیها، جهنمی زبان هستند! فکرنکنید همه از دیوار مردم بالا میروند. یک مشت مقدس را میآورند جهنم به سبب اينكه آبرو میبردند! اسلام خواهان حفظ آبروی افراد است.
✔️ خبرهای بد را هیچ وقت در خانه نگویید؛ تا به خانه می رسد، میگوید تصادفی را دیدم! نمیخواهد بگویید. اصلا خبرهای منفی را در منزل نگویید. شما را به خدا قسم میدهم اینها را رعایت کنید؛ ضربههایی به خانواده زده میشود که جبران نمیشود. چیزهای پریشان کننده نگویید. به همسر و بچهها آرامش دهید.
✔️ مردم فکر می کنند اولیاء خدا روزی هزار رکعت نماز می خوانده اند که این طوری شدند. خیر؛ آنها فقط در اثر داشتن صفات عالیه به این جا رسیدند
✔️ صفات عالیه انسان را ده فرسخ ده فرسخ جلو می اندازد یک خشم فرو خوردن آدم را از هزار رکعت نماز زودتر به خدا می رساند، یک دل شاد کردن تو را خیلی زودتر می رساند، یک مادر خوشحال کردن زودتر می رساند. از اینجا باید شروع کنیم. اینجا را درست کن بعد هزار رکعت نماز خودش می آید، خودت مشتاق می شود
https://eitaa.com/joinchat/1198194870Cc4637fb806
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
(۱)
بیگمان «رسانهها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستمپیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانهها را به استخدام میگیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقی، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند .
در این مقاله، سعی شده است به شیوههای تبلیغاتی و روانی بنیامیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود:
عاشورا و جنگ نرم رسانه های اموی
در طول تاریخ، حکومتهای ستمگر برای تثبیت قدرت خود، برنامههایی را به مرحله اجرا میگذارند؛ در این میان، «حذف رقیبان و مخالفان» در سرلوحه اقدامات آنان بوده است. حال اگر شخصیت رقیب و مخالف، از جایگاه بالا و والایی در عرصههای سیاست، دیانت، دانش و اقتصاد برخوردار باشد؛ در مرحله نخست به «ترور شخصیتی» او میپردازند تا «افکار عمومی» را برای ترور فیزیکیاش راضی و قانع کنند .
بیگمان «رسانهها» ابزار مناسبی برای ترور معنوی و شخصیتی بوده و حاکمان ستمپیشه از طریق «تطمیع و تهدید» نفوذ و قدرت رسانهها را به استخدام میگیرند تا افکار عمومی به ترور و حذف فیزیکی افراد حقیقی و حقوقی، واکنشی و اعتراضی نشان ندهند .
در این مقاله، سعی شده است به شیوههای تبلیغاتی و روانی بنیامیه در خصوص «حادثه خونین کربلا» پرداخته شود .
شورای برنامهریزی یزید
از جمله عوامل تثبیت و تحکیم حکومتها، پیوند اندیشمندان با حاکمان است؛ معاویه نیز در دستگاه حکومتی خود با «عالمان دنیاپرست و ساده لوح» ارتباط صمیمی برقرار کرده بود و در مواقع لزوم، از وجهه دینی و اجتماعی آنان کمال استفاده را میبرد که در این میان، برخی از اصحاب پیامبر و بستگان آنها، جایگاه ویژهای داشتند. معاویه به خوبی میدانست که عالمان درباری را میتوان در پستهای گوناگون شکار کرد و یا در آن مشاغل گماشت؛ مانند: قضاوت، تدریس، امامت جمعه و جماعت، خطابه و سخنرانی، شعر،{1} تألیف و ترجمه، تلاوت قرآن، ادّعای زهد و عرفان،{2} بیوت شخصیتهای مشهور و محبوب .
نیروهای رسانهای فوق اعم از حقوق بگیر و رایگان آگاهانه یا جاهلانه، توان و موقعیت دینی و اجتماعی خود را در اختیار بنیامیّه گذاشته بودند، که به نمونههایی از کارکرد و کارنامه آنان اشاره میکنیم :
نخستین اصحاب و تابعانی که در حلقه حکومت بنیامیه به فعالیت تبلیغی و مشاورهای پرداختند، عبارت بودند از :
ابوهریره، عمرو بن عاص، مغیره بن شعبه و عروه بن زبیر.{3}
حضور این قبیل افراد، ضمن مشروعیت و مقبولیت بخشیدن به دستگاه حاکمه، پیامدهای ناگوار دیگری به همراه داشت؛ از جمله تغییر ارزشهای اسلامی و وارونه ساختن حقایق .
معاویه یکی از غلامان مسیحیاش به نام «سِرْجون بن منصور» را به عنوان مشاور و نیز معلّم خصوصی پسرش برگزیده بود؛ لذا سرجون رومی در طول زندگیاش با ارائه نظرات خود، یزید را از آموزههای اسلامی دور کرده و برای انجام مفاسد یاری مینمود. از جمله اقدامات سرجون مسیحی، پیشنهاد انتصاب «عبیدالله بن زیاد» به حکمرانی کوفه و عراق بود.{4}
معاویه در زیر چتر حمایتی و دفاعی « دانشمندان وابسته» توانست فرقه انحرافی «مُرجِئه» را تأسیس و تقویت کند و اندیشه « جبرگرایی» را به افکار مسلمانان به ویژه اهل شام تزریق نماید تا رفتار ناپسند بنیامیّه با این دیدگاه، توجیهپذیر باشد.{5}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
(۲)
معاویه جهت فراخوانی مردم شام برای شرکت در جنگ «صفّین» با عمرو بن عاص رایزنی کرد؛ وی پیشنهاد داد که : چهرهای مانند «شرحبیل بن سمط» را که مورد احترام تمام قبایل شام است، جذب کن و اعلام کن عثمان (خلیفه سوم) توسط علی(ع) و یارانش کشته شده است؛ در آن صورت، مردم شام پشتسر تو قرار گرفته و در جنگ صفّین شرکت میکنند ...
شرحبیل در یک صحنهسازی و نمایش ساختگی ، فریب خورد و سپس به انگیزه «خون خواهی» سفرهای تبلیغیاش را آغاز کرد و در شهرها و روستاها خطاب به مردم میگفت :
« علی بن ابیطالب، عثمان را کشته است؛ پس خونخواهی او بر مسلمانان واجب است...»{6}
یکی از طرفداران معاویه به نام «عمر بن ثابت» کارش این بود که به روستاهای شام میرفت و در هر روستایی، اهالی را اطراف خود جمع می کرد و میگفت :
«ای مردم! علی بن ابیطالب نعوذبالله مردی منافق بود که شب «عَقَبه» میخواست مرکب پیامبر(ص) را رمکرده و ایشان را بکشد؛ پس او را لعن کنید».{7}
سازمان اطلاعاتی بنیامیه
معاویه برای آگاهی از رخدادها، توطئهها و غیره، سازمانی به نام «العین» تأسیس کرد و ریاست آن را به عهده «ثابت بن ارطاه»{8} نهاد. این سازمان کسب خبر و اطلاعات در تمام شهرهای مهم، شعبه داشت و مأموران آن مراقب رفتار و گفتار مردم بودند. یزید در دوره حکومتش «سلیم بن اعشا» را به سرپرستی العَیون گماشت .
سلیم به جهت اهمیت سیاسی بینالنهرین، مأموران خود را در شهرهای کوفه و بصره به جاسوسی و خبرچینی فرستاده بود تا آنان در میان مردم دیدهها و شنیدههای خود را به سلیم گزارش دهند.{9}
آنتنهای برون مرزی
هنگامی که امام حسین(ع) به مکه رسید، مورد استقبال مردم و زائران قرار گرفت؛ آن حضرت هم ضمن برگزاری نماز جماعت، در دیدارهای عمومی و خصوصی به ناهنجاریها و مشکلات حکومت و مردم اشاره میکرد. یزید که به تازگی بر تخت خلافت نشسته بود، بعد از آگاهی از حضور و سکونت امام حسین(ع) در شهر مقدس مکه، نامهای به عبدالله بن عباس نوشت. یزید در این نامه، ضمن بیان عدم بیعت امام حسین(ع) و عبدالله بن زبیر با وی و نامه نگاریهای کوفیان به حضرت، از ابن عباس خواست که به عنوان «شخصیت ممتاز و قابل احترام» در میان بنیهاشم و مسلمانان، برای پیشگیری از بحران و فتنه اجتماعی، نزد امام حسین(ع) برود و حضرت را به «سازش» و «صلحی مطمئن» دعوت کند ...
آری دشمنان برای رسیدن به اهداف پنهان و آشکار خود، از ظرفیت و تواناییهای «برجستگان و نخبگان» نیز میخواهند استفاده کنند. البته فردی چون ابن عباس، در راستای «انتقال پیام» مواظب است که «ادبیات گفتمانی» دشمن، او را فریب ندهد و مجذوب و مرعوب نسازد.{10}
استخدام شخصیتها
در ماجرای قیام امام حسین(ع) برخی از اصحاب و علمای خائن نیز شریک جرم میباشند؛ زیرا درباری بودن آنان، باعث هموار شدن جنگ روانی و نظامی یزید، شد .
به عبارت دیگر: گفتار، نوشتار، رفتار و حتّی سکوت این چهرههای ظاهر الصّلاح، دلایل و مستنداتی برای کارگزاران بنیامیه فراهم کرد تا جنایات سنگین خود را «توجیه» کرده و افکار عمومی را به سکوت و رضایت وادارند .
نقش «شُرَیح بن حارث کِندی» در موضوع عاشورا، چشمگیرتر است؛ چرا که وی از دوره خلافت عمر بن خطّاب ، بر کرسی «قضاوت» تکیه کرده{11} و زبان و قلم او «حکم شرعی» را در اذهان جامعه القا میکند. حال، به دو اشتباه مهم شریح میپردازیم :
الف) هنگامی که هانی بن عروه دستگیر شد و تحت شکنجه قرار گرفت، هواداران هانی کاخ فرمانداری را محاصره کردند و با دادن شعار، خواستار آزادی هانی شدند .... ابن زیاد که از افشا شدن خبر شکنجه و قصد شهادت هانی بیمناک شده بود و می دانست که با نیروی نظامی اندک نمیتوان جلوی خشم خروشان هزاران نفر را گرفت، دست به دامن شریح برد و از او خواست با گفتار نافذ خود، گفتگو و حادثه قصر را به نفع ابن زیاد تغییر بدهد .
شریح قاضی هم در جمع هواداران خشمگین هانی، چنین گزارش داد :
«ای مردم! ابن زیاد و هانی در حال مذاکره و گفتگو هستند و هانی زنده است ... »
متأسفانه مردم در اثر شنیدن این خبر، آن هم از سوی رسانهای که مدّعی صداقت، عدالت و امانت است (دستگاه قضاوت)، آرام آرام از محاصره کاخ دست برداشته و مسیر آینده تاریخ را به تلخی و جنایت کشاندند.{12}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
(۳)عاشورا و جنگ نرم رسانه ای
ب) بر اساس قول مشهور، ابن زیاد برای جمع کردن نیرو و فرستادن آن به کربلا از قدرت «فتوای قاضی» کوفه، بهرهگیری کرد .
حال، صدور این فتوا چه از ناحیه شریح باشد{13} و چه به وی انتساب شده باشد اثر روانیاش ولو به عنوان بهانه و توجیه جنایت، در افکار عمومی و سیاست بنیامیه کارساز است. حکم شرعی که در شهر کوفه خوانده شد و حکومت روی آن مانور داد، چنین بود :
«چون حسین بن علی بر خلیفه وقت (یزید ) خروج و شورش کرده است، دفع او بر مسلمانان واجب است».{14}
از این رو، در کربلا و دوره اسارت بازماندگان عاشورا، یکی از مهمترین شعارها و تیترهای گفتاری و نوشتاری یزیدیان، این مطالب بود :
اینها (امام حسین(ع) و یارانش)، خارجی هستند .
اینها (اسیران)، خارجی هستند .
هذه زینب اُخت الخارجی؛ نام این زن، زینب است خواهر همان شورشگر .
این، سر خارجی است.{15}
آری یزیدیان به واسطه زبان و قلم خائنان عناوینی چون: خلیفه پیامبر، خلیفه مسلمانان، اولوالأمر و امیرمؤمنان را برای خود تثبیت کردند و مخالفان را نیز با مارک « خارجی»{16}
مورد سنگینترین هجمههای تبلیغی قرار دادند .
امواج شایعه
روزی ابن زیاد همراه نیروهای نظامیاش وارد مسجد جامع کوفه شد و بالای منبر رفت و مردم را از نافرمانی یزید ترساند... ناگهان همهمهای شد؛ پرسید: چه خبر است؟ گفتند: ای امیر! هم اکنون مسلم بن عقیل با گروه کثیری از یارانش به جانب کاخ فرمانداری میآیند. ابن زیاد سراسیمه از منبر پایین آمده و داخل قصر شد و دستور داد که درب را ببندند. مسلم بن عقیل با بیش از هجده هزار نیرو، کاخ را محاصره کرده بود و تعداد اندک سربازان ابن زیاد هیچ گونه توانایی مقابله نظامی با انقلابیون نداشتند. ابن زیاد که از روحیه کوفیان آگاهی کامل داشت، «عملیات روانی و جنگ رسانهای» را بهترین راهکار نجات خود دانست؛ لذا عوامل تبلیغیاش را سازماندهی کرد تا با ارسال «اخبار و آمار دروغین» دلهای انقلابیون را دچار ترس و شک کنند. یکی از کارگزاران (کُثَیر بن شهاب) از بام و دیوار قصر با آوازی بلند گفت :
ای مردم، ای پیروان حسین! بر جان و خانواده خود بترسید و بر آنها رحم کنید؛ چرا که لشکریان یزید در حال رسیدن به کوفه هستند. در ضمن، ابن زیاد با خداوند پیمان بسته که اگر شما امروز تا شب قصد پیکار داشته باشید و به خانههایتان برنگردید، حقوقتان از بیتالمال را قطع کند، مردان شما را از شهر بیرون کرده و به دمشق بفرستد و حتی بیگناهان را به جرم گناهکاران دستگیر نموده و مجازات میکند...{17}
برخی از همپیمانان عبیدالله بن زیاد هم در میان صفوف مردم رخنه کرده و با انواع وعده و وعیدها، شعلههای قیام را به سردی و خاموشی تبدیل کردند؛ به گونهای که در کوتاه مدّت، آمار یاران مسلم(ع) سیر نزولی را آغاز نمود و ورق برگشت. ...{18}
شهید پیام رسانی
بعد از رسیدن نامه مسلم بن عقیل به دست امام حسین(ع) و نیز آگاهی حضرت از توطئه ترور وی در ایّام برگزاری مناسک حج، امام(ع) یاران خود را برای حرکت به سوی کوفه فراخواند. آن حضرت پیشاپیش خطاب به بزرگان و اهالی کوفه، نامهای نوشت و ضمن یادآوری دعوتهای کتبی و شفاهی آنان، بشارت داد که به خواست الهی عازم عراق است و میطلبد که به بیعت و پیمان خود وفادار بمانند .
امام(ع) پیک مؤمن، دلاور و زیرکی به نام «قیس بن مُسَهّر» را برگزید تا شتابان مسیر را بپیماید و نامه را به بزرگان کوفه تحویل دهد .
ابن زیاد برای آگاهی از نوع ارتباط و مکاتبات شیعیان با امام حسین(ع) افرادی را در مسیرهای منتهی به شهر کوفه گماشته بود و آنان، مسافران و رهگذران را تحت کنترل و بازرسی قرار میدادند. زمانی که قیس به نزدیکی کوفه رسید با مشاهده مأموران حکومتی، نامه محرمانه حضرت را پاره پاره کرد (جویده و خورد). بعد از دستگیری قیس و فرستادن او به دارالأماره، قیس با وجود تهدیدها و تطمیعها حاضر نشد محتوای نامه و اسامی رهبران شیعه در کوفه را برای ابن زیاد بازگو و افشا کند. حکمران عراق تنها راه نجات و آزادی قیس را چنین تعیین کرد :
«در حضور مردم، دروغگو پسر دروغگو (حسین بن علی) را لعن کن ... » .
قیس بن مسهّر که خود را پیامرسان امام(ع) میدانست، در حالی که سربازان در کنارش و شیعیان کوفه هم در مقابلش جمع شده بودند، پس از درود فرستادن بر پیامبر و اهل بیتش و لعن و نفرین بر ابن زیاد و بنیامیه، با صدای بلند گفت :
«ای مردم! هم اکنون امام حسین(ع) به سوی کوفه در حرکت است ... » .
ابن زیاد از این که نتوانسته بود کلام دیکته شده خود را از حنجره «پیک حسینی» به افکار عمومی تلقین کند، خشمگین شده و دستور داد با کشتن قیس، برای همیشه « پیام حق» را به خاموشی کشاند.{19}
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
به کانال خودتان بپیوندید
👇
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95