👈🟤👈
۳
در بیانیه سازمان سنجش به این موضوع اشاره شده که براساس دستور موقت دیوان، شاکی جهت ادامه تحصیل باید به دانشگاه معرفی شود در حالی که این فرد در هیأتهای بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات آزمونهای سراسری مطابق قانون رأی قطعی مردودی دریافت کرده است و با این رویه، پرونده تعداد دیگری از شاکیان که در همین شعبه و با همین مسیر در حال طی شدن است، با اجرای این دستور موقت، دچار مشکل شده و سایر مشمولان این رأی که به صورت شبکهای با هم در ارتباط هستند نیز همین شیوه را به کار گرفته و وارد دانشگاه میشوند.
دیوان اعلام کرده است که موضوع پرونده «شبهه» و نه «تقلب» در آزمون است که در پاسخ به این محور سازمان سنجش در اطلاعیه خود تصریح کرده است: در مورد تفاوت داوطلبان متقلب و شبههدار که در اطلاعیه دیوان عدالت اداری به آن اشاره شده است قانون رسیدگی به تخلفات و جرائم در آزمونهای سراسری در این زمینه شفاف بوده و در ماده ۱۱ این قانون تصریح شده است که وضعیت داوطلبان شبهه دار در آزمون مجدد مشخص و تعیین تکلیف میشود که در مورد داوطلبان مذکور نیز این مراحل به صورت کامل طی شده و چون نتوانستند حداقل حد نصاب علمی را در دو یا سه درس آزمون مجدد به دست آورند، به عنوان مردود علمی شناخته و قبولی آنها ابطال شده است. بنابراین با توجه به آرای هیأتهای رسیدگی به تخلفات آزمونهای سراسری، دانشجو نبودهاند که مشمول استفساریه مجلس شوند.
با این توصیف میتوان پرسید اگر موضوع پرونده یا پروندهها صرفا شبهه بود، چرا هیأت رسیدگی به تخلفات در بررسیهای متعدد، به نتیجهای جز تقلب و تخلف نرسیده است؟ اینکه تعدادی از متخلفان با استناد به برخی رویههای اشتباه گذشته، به محیط مقدس دانشگاه راه یافته و پس از اثبات تخلف، مجبور به خروج از این محیط شده و در شکایات خود به ابهامات واژهها در قانون چنگ زده و از آن استفاده کنند، نباید مسیر دیوان عدالت اداری را در رسیدگی منطقی به این نوع پروندهها مخدوش سازد.
واقعیت آن است که اگر قرار بر این مدار باشد که افرادی با وجود محکومیت قطعی، با رویههایی عجیب در مقام شاکی قرار گرفته و سازمان سنجش را متهم جلوه دهند، سنگی روی سنگ بند نخواهد شد و قربانی اصلی آن امیدهایی خواهند بود که در جوانان کنکوری خواهد پژمرد. بی اعتمادی جامعه به رویهها و دستگاههای اجرای قانون، متخلفان را در تخلف مصممتر میکند و این رویه در صورت تداوم میتواند به بخشهای دیگر هم تسری یافته و چالش آفرین باشد.
مبارزه با فساد که تقلب و تخلف هم نمونه آشکار و غیرقابل انکار آن است، مورد تأکید همه دلسوزان نظام و کشور به ویژه رهبر معظم انقلاب است. همراهی سه قوه و همه نهادها و سازمانهای مسئول در این زمینه میتواند اعتماد و امید مردم به ویژه جوانان را به تلاشی بهتر برای ساخت آینده کشور، افزایش دهد. از این رو اصلاح رویههای اشتباه مانند آنچه تا پیش از این درباره متقلبان کنکور صورت میگرفت و آنها راهی دانشگاه میشدند تا زمانی که تخلفشان محکوم شود! میتواند شروعی برای پایان رانت و تقلب و تخلف در این حوزه باشد به شرط آنکه این اصلاح رویهها قربانی هیاهوها و اختلاف سلایق نشود.
دولت در این زمینه همیشه پیشگام بوده و از دیگر قوا هم چنین انتظاری دارد اما کار زمانی دشوار میشود که نهادهایی چون دیوان عدالت اداری که باید بازوی فکری و عملی قوا در پیشبرد برنامهها و ناظر درستی اجرای آنها باشد، تنها در دو ماه گذشته چند حکم انفصال و برکناری علیه مدیران دولت سیزدهم را صادر کرده است که در خوشبینانهترین تحلیل، برای هفتهها، تمرکز و توان اجرایی این مدیران را تحت تاثیر قرار داده است. شیوهای که در پی تداوم آن، دولت در مسیر اصلاح رویهها نه تنها همراهی نمیشود بلکه با چالشهای عجیبی هم دستو پنجه نرم خواهد کرد.
بیشک ایمان و اراده راستین شهدا ریشه در اعتقادات ناب و خالصی دارد که توسط والدین گرانقدر آنان بالندگی یافته که در این میان نقش این بانوان ارجمند در جهت تربیت اسوههای جهاد و مقاومت بیبدیل است.
درگذشت اسوه صبر و ایثار، مادر شهید والامقام حمید امانی از دلاوران دوران دفاع مقدس در روز شهادت امام سجاد علیه السلام موجب تأثر و تألم شد.
به راستی که مادران مؤمنه شهداء عزیزترین هستی خود را در سایه ارادت خالصانه به خاندان عصمت و طهارت(ع)، در راه دفاع از ارزشها، تقدیم ایران اسلامی کردند.
جناب آقای حاج مهدی امانی مصیبت وارده را به جنابعالی و خانواده محترم و مردم شهید پرور شهرستان اقلید تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند سبحان برای آن مرحومه رحمت واسعه و همجواری با فرزند شهیدش و صبر و اجر برای عموم بازماندگان مسئلت داریم. عبدالرضا راسخ از جوارحرم امام رضا علیهالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
در آستانه شهادت امام سجاد علیه السلام؛ خبر درگذشت بانوی ایمان، صبر و ایثار، ام الشهید حاجیه خانم صغری مسلمی مادر ارجمند شهید والامقام شهید حمید امانی موجب تاثر و تالم شد.
مادران شهدا که عزیزترین هستی و سرمایه خود را برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی فدا کردند، اسوه های واقعی ایثار و ایمان هستند که همواره نامشان بر تارک تاریخ درخشان خواهد ماند.
ضمن تسلیت مصیبت وارده به بیت این بانوی مکرمه و تمامی دوستداران و علاقهمندان برای آن مرحومه علو درجات و همجواری با فرزند شهیدش، همنشینی با اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای کربلا از درگاه خداوند متعال مسئلت مینمایم.
🟢🔷🟢چرا آمریکا دست از سر همسایه راهبردی ایران برنمیدارد؟
۱
تاریخ سیاسی و اجتماعی عراق گویای مداخلات آمریکا در این کشور خاورمیانهای است. آمریکا از زمان حمله به عراق کوشید که زمام اوضاع را در دست گیرد و از آن برای تحقق اهداف خود بهره برداری کند.
به گزارش مشرق، استفاده از قدرت سخت برای رسیدن به هدف از شیوههای مرسوم و کاربردی محسوب میشود. با بررسی بودجه نظامی کشورهای قدرتمند میتوان متوجه شد که آنها با درک واقع بینانه از وضعیت موجود جهانی جهت اعمال فشار و نفوذ در دیگر کشورها همچنان به تقویت منابع قدرت سخت خود ادامه میدهند. حمله نظامی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی یکی از موارد قابل توجه استفاد از این جنبه قدرت است. آمریکا با حمله به عراق تلاش مضاعفی برای استفاده از منابع قدرت جهت مسلط شدن بر عراق به کار بست.
در این میان از جمله حوزههای مورد چالش آمریکا در عراق نفوذ و تسلط بر بخش نظامی و امنیتی این کشور بود. آمریکا برای تأمین اهداف خود در عراق از جمله تأمین منابع انرژی و تأمین امنیت انتقال آن، مهار ایران، حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و ممانعت از گرایش بغداد به شرق از تهدیدات موجود از ابزارهای نظامی و امنیتی برای نفوذ در ساختارها و لایههای نظامی عراق استفاده کرد.
عراق از ابعاد مختلف برای ایران حائز اهمیت است زیرا این کشور علاوه بر داشتن مرزهای طولانی با ایران از بُعد مذهبی، تاریخی و فرهنگی هم مشترکات فراوانی با ایران دارد و از این رو هرگونه تغییر در مؤلفههای آن به ویژه نفوذ بیگانگان به طور مستقیم بر امنیت ایران تأثیر گذار است. این کشور به مثابه دروازه ورود ایران به جهان عرب محسوب میشود. علاوه بر اهمیت راهبردی عراق برای ایران، این کشور برای قدرتهای جهانی هم دارای اهمیت شایانی است. در این میان آمریکا با کنترل منابع سخت و نرم قدرت به دنبال تأمین اهداف خود در عراق است.
تاریخ سیاسی و اجتماعی عراق گویای مداخلات آمریکا در این کشور خاورمیانهای است. آمریکا از زمان حمله به عراق کوشید که زمام اوضاع را در دست گیرد و از آن برای تحقق اهداف خود بهره گیرد. این کشور سفارتی در بغداد دایر کرد که به مثابه پایگاه نظامی است که سامانههای دفاع هوایی قوی در آن مستقر کرده است. علاوه بر آن آمریکا به هیچ وجه حاضر به خروج از عراق نیست و گواه آن توسعه پایگاه عین الاسد در استان الانبار در غرب عراق و تقویت حضور نظامی و امنیتی در این کشور است.
علاوه بر آن سفیران آمریکا در بغداد به عراق همانند مستعمره مینگرند و الینا رومانوسکی سفیر کنونی آمریکا در عراق در همه امور ریز و درشت عراق دخالت میکند و به هرجا که مایل است، سرک میکشد.
رومانوسکی کیست؟
«آلینا ال. رومانوسکی در سپتامبر ۱۹۵۵ در خانوادهای مهاجر در ایالت ایلینویز به دنیا آمد؛ پدرش از لهستان و مادر از کانادا، هر دو در دههی سوم زندگیشان، به آمریکا مهاجرت کرده بودند. رومانوسکی مدرک کارشناسی و همچنین کارشناسی ارشد خود در رشتهی روابط بینالملل را از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد. وی علاوه بر انگلیسی و فرانسوی، به عربی و عبری نیز صحبت میکند. علاقهی رومانوسکی به سیاست خیلی زود، دستکم از زمان تحصیلش در دانشگاه شیکاگو، شکوفا شد؛ وقتی سیآیای برای جذب نیرو به دانشگاه شیکاگو رفت و رومانوسکی در مصاحبه با مأموران سیآیای توانست نظر آنها را جلب کند. رومانوسکی کار برای دولت آمریکا را از همانجا شروع کرد و ۱۰ سال تمام تحلیلگر اطلاعاتی سیآیای در امور خاور نزدیک و جنوب آسیا بود.
از سیآیای راهی وزارت دفاع شد و بین سالهای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۳ مسئولیتهای ارشدی را در حوزه خاور نزدیک و جنوب آسیا عهدهدار بود. آنجا به عنوان مدیر «دفتر خاور نزدیک و جنوب آسیا» و مسئول امور اسرائیل منصوب شد.
مقصد بعدی رومانوسکی، سال ۲۰۰۳، وزارت خارجهی آمریکا بود. یکی از نقاط عطف زندگی شغلی رومانوسکی پیوستن او به «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» موسوم به USAID بود؛ نهادی که یکی از قدرتمندترین بازوهای قدرت نرم و نفوذ بینالمللی واشنگتن با هدف دخالت سیاسی و براندازی در کشورهای مختلف محسوب میشود. بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵، معاون دستیار مدیر «ادارهی خاورمیانه» در این سازمان بود.
از ماه مارس سال ۲۰۱۵ تا ماه نوامبر سال ۲۰۱۶ هماهنگکننده کمکهای آمریکا به اروپا و اوراسیا در «ادارهی امور اروپا و اوراسیا» در وزارت خارجه شد و با همکاری «ادارهی امور جنوب و مرکز آسیا» و «دفتر مدیر کمکهای خارجی» تمامی کمکهای فدرال ایالات متحده به ۳۰ کشور در این دو منطقه، از جمله در مرکز آسیا، را تحت نظر گرفت. رومانوسکی از ماه نوامبر سال ۲۰۱۶ تا ماه دسامبر سال ۲۰۱۷ معاون ارشد موقت هماهنگکننده مبارزه با تروریسم در وزارت خارجه بود و پس از آن، تا سال ۲۰۲۰، در این سمت تثبیت شد.
🟢🔷🟢
۲
در نقش معاونت ارشد هماهنگکننده مبارزه با تروریسم مسئول نظارت بر هماهنگی و همافزآیی اقدامات بینالمللی وزارت خارجه و دولت آمریکا در زمینه پیشبرد اهداف سیاستهای ضدتروریسم و توسعه و اجرای برنامههای مقابله با افراطگرایی خشونتآمیز بود. رومانوفسکی بیش از ۴۰ سال سابقهی کار در دولت آمریکا را دارد. وی از دسامبر ۲۰۲۱ سفیر آمریکا در بغداد است.
آمریکا به تعهدات نظامی و تسلیحاتی خود در قبال عراق پشت کرد
در ارزیابی همکاری نظامی و امنیتی عراق و آمریکا هم باید گفت آمریکا به وعدههای خود پایبند نبوده است و فقط به دنبال گسترش نفوذ خود در عراق و کنترل آسمان عراق است. گواه این مدعا هم حمله داعش به عراق بود که آمریکا فقط تماشاگر اوضاع بود. ارائه آموزشهای غیرکاربردی از یکسو و عدم تعهد آمریکا به تحویل به موقع تسلیحات مورد نیاز عراق که طی قراردادهای نظامی از آمریکا خریداری کرده بود سبب شد که ارتش عراق در مقابله با یورش داعش از کار بیافتد و عرصه برای جولاان تکفیریها فراهم شود.
ناکارآمدی آموزشهای نظامی به ارتش و پلیس عراق عدم پایبندی آمریکا به قراردادهای تسلیحاتی خود که در چارچوب توافقنامه امنیتی صورت گرفت کار را به جایی رساند مردم عراق خود دست به کار شدند. در واقع با فتوای مرجعیت دینی و شکل گیری نیروی مردمی حشد شعبی یورش گسترده داعش دفع شد و عراق با استفاده از ظرفیت ایران و کمکهای آن از مهلک داعش جان به در برد.
با نگاهی به کارنامههای همکاری نظامی و امنیتی آمریکا میتوان نتیجه گرفت که هدف اصلی واشنگتن نفوذ بیشتر در این کشور و تلاش برای ممانعت از تقویت حوزه نظامی عراق بوده است. در واقع آمریکا همه تلاش خود را به کار گرفته است که عراق به سمت شرق یعنی چین و روسیه متمایل نشود و عراق را به مثابه قلمرو نفوذ خود میداند زیرا به خوبی از جایگاه ژئوپلتیک عراق واقف است.
هر کسی که تحولات عراق را رصد کند به خوبی میداند که توافقنامههای تسلیحاتی تنها باعث هدررفتن پولها و اعمال فشار بر دولتهای عراق بوده و نتایج مطلوبی چه در جنگ علیه تروریسم و چه در روند حمایت از حاکمیت عراق محقق نکرده اند از ز زمان سقوط نظام بعث تاکنون شاهد توافقنامههای تسلیحاتی میان عراق و آمریکا بودهایم اما هر کسی که تحولات عراق را رصد کند به خوبی میداند که این توافقنامهها تنها باعث هدررفتن پولها و اعمال فشار بر دولتهای عراق بوده و نتایج مطلوبی چه در جنگ علیه تروریسم و چه در روند حمایت از حاکمیت عراق محقق نکرده اند.
کارشناسان امنیتی معتقدند که آمریکا از تحویل دادن سلاحهای پیشرفته به عراق می ترسد چرا که از روحیه ملی گرایی و جهادی مردم این کشور خبر دارد بنابراین برای اینکه دولتهای عراق را اسیر معاملات صوری کند برنامه ریزی میکند.
این کشور تمام اقدامات دولتهای قبلی برای امضای قراردادهای تسلیحاتی با روسیه و چین و تحویل گرفتن سیستمهای پدافند هوایی و سلاحهای پیشرفته برای مبارزه با داعش را متوقف کرده است.
آمریکا نسبت به تمایل عراق برای بستن قراردادهای تسلیحاتی با روسیه و چین نگران بوده و به بغداد هشدار داده است. واشنگتن به بغداد ابلاغ کرده که تنها میتواند در زمینههای اقتصادی و سرمایه گذاری با این کشورها درارتباط باشد.
نقش آمریکا در بی برقی عراقیها در گرمای سوزان
آمریکا عامل رنج عراقیهاست و نمونه عینی و بارز آن هم مشکل برق عراق است که با کارشکنیهای متعدد و فشار به دولت عراق مانع از پرداخت پول گاز صادراتی ایران به عراق میشود که بغداد از آن برای تولید برق در نیروگاههای خود بهره میبرد. تسلط آمریکا بر بخش برق عراق مانع از یافتن راهکار دائمی برای حل این مشکل میشود. نمونه بارز کارشکنی آمریکا در بخش برق عراق را میتوان قراردادی دانست که عراق با شرکت زیمنس آلمان به امضا رساند و شامل افزایش ظرفیت تولید برق بود که جنبه اجرایی به خود نگرفت و بر روی کاغذ ماند.
«محمد کریم البلداوی» نماینده ائتلاف فتح عراق در این باره تاکید کرد: آمریکا به دنبال به دست گرفتن کنترل موضوعات مهم در عراق از جمله بحث انرژی، امنیت و درآمدهای نفتی است. دولت آمریکا می کوشد بر تصمیم گیری های داخلی در خصوص موضوعات مهم از جمله انرژی تسلط پیدا کرده و مانع دستیابی عراق به گاز لازم برای فعال سازی مولدهای برق شود.این کشور همچنین در خصوص موضوع مسلح کردن نیروهای نظامی عراق و بحثهای امنیتی نیز مداخله میکند. این مداخلات آمریکا همواره ادامه داشته است.
وی تصریح کرد: تلاشهای آمریکا برای سلطه جویی در عراق به موضوعات مذکور منحصر نمیشود بلکه این کشور می کوشد کنترل اموال عراق در بانک فدرال و نیز کنترل درآمدهای نفتی این کشور را به دست بگیرد.
🟢🔷🟢
۳
کلام پایانی
در پایان میتوان گفت که آمریکا هیچگاه دوست ملت عراق نبوده است و فقط به دنبال پیشبرد اهداف خود از جمله چنگ انداختن بر منابع انرژی عراق، ممانعت از گرایش بغداد به سمت چین و روسیه، کارشکنی در به سرانجام رسیدن پروژههای اقتصادی عراق با دیگر کشورها، فراهم آوردن فعالیت شرکتهای آمریکایی در عراق، مهار ایران، ممانعت از تقویت عراق و حفظ امنیت رژیم صهیونیستی است. آمریکا با ممانعت از رسیدن پول خرید گاز از ایران به تهران، کارت تحریم ایران را به عنوان سلاحی علیه عراق و مردمش استفاده میکند.
آمریکا به عنوان کشور اشغالگر همواره تلاش کرده دستاوردها و منافعش را در عراق حفظ کند و از کارتهای مختلفی چون فعالسازی مجدد داعش، افزایش نرخ دلار و بهرهبرداری از تحریمها علیه همسایه راهبردی آن یعنی ایران استفاده میکند تا با ایجاد بیثباتی و دامن زدن به اعتراضات داخلی، حضور خود در عراق را تثبیت کند. این سیاست آمریکا دیگر بر کسی پوشیده نیست. این کشور تلاش میکند که در مقابل عراق، مردم و دولت این کشور بایستد و اوضاع را ملتهب کند.
منبع: مهر
👆وقتی دشمنت از یه چیزی نگرانه یعنی اون کار رو داری به درستی انجام میدی ..
بعد از چندین سال شیب منفی رشد جمعیت و در شرایطی که نزدیک است کشور در تله جمعیتی بیفتد بالاخره با تدابیری که اندیشیده شد اندکی شیب رشد جمعیت صعودی و مثبت شده است و همین کافی بود تا صدای کفتارها بلند شود و ابراز نگرانی کنند.
@A_basire
❇️🔹❇️عصبانیت مشترک اعضای دولت روحانی، اصلاحطلبان و اعضای دولت ترامپ از آزاد شدن ۶ میلیارد دلار منابع ارزی ایران
۱
🔷 جیغ بنفش درآمد
گروه سیاسی: توفیق دیپلماتیک ایران در آزادسازی منابع بلوکه کشورمان در کرهجنوبی واکنشهای مختلفی را در پی داشت؛ اغلب سیاسیون آن را به قدرت دیپلماسی کشور که در دولت سیزدهم فعال شده نسبت دادند، جمهوریخواهان آمریکایی آن را رقص بایدن به ساز ایران خواندند و گروهی این اتفاق را قدرت حقوقی ایران و ناشی از شکایت انجامشده از کرهجنوبی دانستند اما در این بین واکنش مقامات دولت سابق که 8 سال زمام امور را در دست داشتند و البته عاجز از این اقدام بودند، عجیب به نظر میرسد. همزمان با اعلام خبر توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده ایران در کرهجنوبی، برخی مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان، شروع به زیر سوال بردن توفیق دولت سیزدهم در دیپلماسی کردند.
در همین رابطه یکی از وزرای حاشیهدار دولت روحانی با آمارسازی دروغ نوشت: با آزادسازی ۶ میلیارد دلار، معادل ۳۰۰ هزار میلیارد تومان، از درآمدهای ارزی دولت قبل که به دلیل تحریم در بانکهای کره بلوکه شده بود؛ عملا موضوع ادعایی بدهی ۲۷۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل برای دولت جدید منتفی است و به عبارت دیگر دولت روحانی خزانه را با مثبت ۳۰ هزار میلیارد تومان به دولت جدید تحویل داده است.
عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی دولت حسن روحانی نیز در واکنش به خبر توافق نهایی ایران و آمریکا برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از منابع ارزی ایران خطاب به دولت سیزدهم نوشت: چرا روند توافق را طول داده و بعد از ۳ سال تحمیل هزینه، به همان نقطه اول رسیدید؟
محمود صادقی نیز که مثل دیگر اصلاحطلبان در اغلب حوزههای غیرمرتبط اظهار نظر میکند، این توافق را ذلتبار خواند(!) دیگر اصلاحطلبان نیز موضعی مثل صادقی و همتی داشتند.
🔷 فرار ناشیانه از پاسخگویی
به نظر میرسد تلاش مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان برای تخریب دستاورد اخیر دولت سیزدهم در حوزه دیپلماسی که منجر به آزادسازی 6 میلیارد دلار از دارایی گروگانگرفته شده ایران در کرهجنوبی میشود، اقدامی جهت فرار به جلو و توجیه کمکاری و به عبارت بهتر، عجز دولت روحانی در این رابطه است.
دولت قبل چند بار برای آزادسازی مطالبات ارزی کشورمان اقدام کرد که متاسفانه تمام آنها به در بسته خورد، کمااینکه اگر دولت روحانی در این مسیر به توفیقی دست مییافت باعث بهبود شرایط اقتصادی مردم میشد. دولت روحانی حتی امکان استفاده از این منابع ارزی برای واردات واکسن را هم پیدا نکرد.
وزیر دولت قبل در حالی بدهی دولت پیشین را ۲۷۰ هزار میلیارد تومان اعلام میکند که اگر معیار بدهی را اوراق دولتی در نظر بگیریم، رقم آن بیش از 530 هزار میلیارد تومان است و به گفته سیدمسعود میرکاظمی، رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه تا سال ۱۴۰۵ دولت باید ۵۳۵ هزار میلیارد تومان اصل و سود اوراق دولت قبل را پرداخت کند. مسلما به این رقم باید موضوعات دیگری مانند بدهی به صندوقهای بازنشستگی و صندوق ذخیره ارزی را نیز اضافه کرد که میزان بدهی دولت روحانی را چند برابر میکند.
اما نکته جالب توجه ماجرا که خط بطلانی بر ادعای مقامات دولت قبل میکشد، این است که کل مبلغی که قرار است آزاد شود، در دولت قبل و در حالی که مسدود بوده، به ریال تبدیل و هزینه شده است. یعنی امکان استفاده ریالی از آن در بودجه کاملا منتفی است و فقط به عنوان منابع در اختیار بانک مرکزی برای مدیریت ارزی قابل استفاده است.
کما اینکه اخیرا نیز عبدالناصر همتی، رئیس کل وقت بانک مرکزی اذعان کرده سال ۹۸ به ازای این منابع ارزی مسدودشده که قرار است به همت دولت سیزدهم آزاد شود، پول بدون پشتوانه چاپ و دولت قبل آن را پیشخور کرده است. به عبارت سادهتر، دولت حسن روحانی در حالی که از آزادسازی دارایی بلوکه کشورمان در کرهجنوبی عاجز بود، سال 98 با چاپ بدون پشتوانه ریال در ازای مبلغ مسدودشده، سهم خود را برداشته است. با این حال اکنون شاهد آن هستیم که این مبلغ بار دیگر از سوی مقامات دولت قبل، برای بدهیهایی که برای دولت سیزدهم به ارث گذاشتهاند فاکتور میشود(!)
🔷طرح نفت در برابر غذای دولت روحانی
۱۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ دولت آمریکا به صورت یکجانبه از توافق هستهای ایران و ۱+۵ خارج شد. با این حال دولت روحانی تصمیم گرفت مسیر توافقات را با کشورهای اروپایی پیش ببرد. بر همین اساس، کشورهای اروپایی عضو برجام بهمنماه 97 یک کانال مالی با ایران تحت عنوان ابزار پشتیبانی مبادلات (اینستکس) راهاندازی کردند تا ایران را پایبند به تعهدات هستهای خود نگه دارند. شرکت ادارهکننده اینستکس در پاریس ثبت شد و غیر از فرانسه، آلمان و انگلیس نیز سهامداران اصلی آن بودند.
❇️🔹❇️
۲
فرآیند اینستکس به این صورت بود که بدون انجام مراودات مالی بین ایران و اتحادیه اروپایی تجارت صورت گیرد. بر اساس طرح اینستکس یک شرکت ایرانی کالایی به اروپا صادر میکرد و در قبال آن اعتباری به دست میآورد. از این اعتبار برای واردات کالا از اروپا به ایران استفاده میشد. در حالی که قرار نبود هیچ پولی در این معامله وارد ایران شود. ۳ کشور اروپایی موسس اینستکس اقلام مورد معامله را مواد غذایی، محصولات کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی اعلام کردند. به عبارت سادهتر، سازوکار اجرایی اینستکس معادل «نفت در برابر غذا» تعریف شده بود.
با توجه به این موضوع، باید گفت این هم نشان از پررویی افراد و جریانی دارد که زمانی به دنبال معامله نفت در برابر غذا بودند و امروز منتقد آزادی جاسوسهای آمریکایی در مقابل آزادسازی 6 میلیارد دلار از دارایی کشورمان شدهاند.
🔷پمپئو: توافق دولت بایدن با ایران غمانگیز و وحشتناک است
در کنار مقامات دولت قبل و اصلاحطلبان، تعدادی از سیاستمداران آمریکایی نیز در حال انتقاد از توافق اخیر تهران - واشنگتن هستند. با این تفاوت که برعکس اصلاحطلبان و مقامات سابق مثل همتی، آنها معتقدند توافق برای آزادسازی 6 میلیارد دلار از اموال بلوکه ایران، به ضرر ایالات متحده است. در همین رابطه مایک پمپئو، وزیر پیشین خارجه آمریکا با انتقاد شدید از رئیسجمهور کشورش توافق تهران و واشنگتن را غمانگیز و وحشتناک توصیف کرد. پمپئو در گفتوگو با روزنامه صهیونیستی جروزالمپست از جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به دلیل حصول توافقی میان تهران و واشنگتن برای آزادسازی پول بلوکه ایران در ازای آزادی جاسوسان آمریکایی بشدت انتقاد کرد. پمپئو این اقدام را «غم انگیز و خطرناک» خواند و مدعی شد: این ۶ میلیارد دلار است که اکنون در اختیار رئیسی [رئیسجمهور ایران] قرار دارد و خطر بیشتری برای همه خواهد داشت.
پیشتر نیز مایک پنس، معاون سابق رئیسجمهور آمریکا در واکنش به حصول توافق بین ایران و آمریکا برای آزادسازی منابع مالی مسدودشده ایران اظهار کرد: «علیرغم اینکه از آزادی زندانیانمان خوشحالم اما مردم آمریکا باید بدانند بایدن اجازه داده است بزرگترین باج تاریخ را به ایران بدهیم».
🔷سوزنی در توهم براندازی
اغتشاشاتی که پاییز سال قبل به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، پروژه براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکرد. آمریکا و دیگر کشورهای غربی از جمله انگلیس و فرانسه نیز با حمایت همهجانبهای که از گروههای ضدایرانی فعال در آشوبها داشتند، در پی رسیدن به این هدف بودند. ایالات متحده به عنوان حامی اصلی جریان آشوب در ایران، به قدری در توهم نتیجهبخش بودن اغتشاشات غرق شده بود که در روزهای ابتدایی آشوبها، فرآیند مذاکره بر سر توافق برای آزادسازی منابع بلوکه ایران را متوقف کرد.
اما اکنون که چند ماه از پایان آشوبها در ایران میگذرد و پروژه براندازی نیز با شکست مواجه شده، نهایی شدن توافق برای آزادی داراییهای ایران در کرهجنوبی آن هم یک ماه پیش از سالگرد آغاز اغتشاشات، نشان از آن دارد که آمریکاییها از جان گرفتن دوباره پروژه آشوب و براندازی در ایران ناامید هستند و این بار نخواستهاند فرصت توافق با ایران را قربانی اپوزیسیون همیشه مغلوب ایران کنند.
البته توافق ایران و آمریکا برای آزادسازی داراییهای بلوکه ایران، یک روی دیگر هم دارد. گروههای ضدایرانی که برای روشن کردن دوباره آتش آشوب در ایران، روی کمک غربیها حساب باز کرده بودند، اکنون خود را بدون حامی میبینند و به همین دلیل نسبت به اقدام آمریکاییها عصبانی هستند. عصبانیتی که ریشه در 2 عامل دارد:
۱- مبلغ قابل توجهی که قرار است از داراییهای بلوکه مردم ایران آزاد شود، بخشی از سرمایه مردم ایران است که به محل ارتزاق افراد و گروههای ضدایرانی تبدیل شده بود. از همین رو آزادسازی و بازگشت بخشی از اموال ایران، دزدی جریان آشوب را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و همین مساله باعث ناراحتی آنها شده است.
2- توافق ایران و آمریکا آن هم در روزهای منتهی به سالروز آغاز آشوبهای «زن، زندگی، آزادی» باعث قطع امید جریان اپوزیسیون از حامی اصلی خود شده و نشان از آن دارد که پروژه انزوای ایران که از سوی گروههای ضدایرانی دنبال میشد، با شکست مواجه شده است.
🔷فرزین: تمام منابع ارزی توقیفشده ایران در کره جنوبی آزاد شد و منابع جدید ارزی در راه است
گروه اقتصادی: اولین روز کاری پس از آزادسازی ارزهای بلوکه کشورمان در کرهجنوبی با نوسان بازارهای مختلف همراه بود. بازار سرمایه ریزش را تجربه کرد و از سوی دیگر قیمت دلار و طلا کاهشی شد. پیشبینی میشود در آینده نهچندان دور تأثیر این ارزهای آزادشده خود را در بازارهای دیگر مانند مسکن و خودرو نیز نشان دهد. البته از ابتدای امسال بازارهای مختلف در یک ثبات نسبی قرار گرفتهاند.
❇️🔹❇️
۳
به گزارش «وطن امروز»، روز گذشته محمدرضا فرزین جزئیاتی از روند آزادسازی منابع ارزی کشورمان از کرهجنوبی ارائه داد. رئیس کل بانک مرکزی با اشاره به اینکه تمام منابع ارزی توقیف شده ایران در کرهجنوبی آزاد شده است، اعلام کرد: این منابع به صورت پرداخت بانکی جهت خرید کالاهای غیرتحریمی استفاده میشود. رئیس کل بانک مرکزی با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی در واکنش به آزادسازی ذخایر ارزی مسدود شده کشورمان در کرهجنوبی، نوشت: به تیم دیپلماسی ارزی به دلیل موفقیت در آزادسازی منابع ارزی توقیف شده تبریک میگویم. بدون تردید آنچه به دست آمده فراتر از تحلیلهای موجود است و البته که این فرآیند، ادامه خواهد داشت.
محمدرضا فرزین نوشت: لازم به تاکید است متاسفانه نزدیک به ۷ میلیارد دلار از منابع ارزی کشورمان طی سالهای پایانی دهه ۹۰ به صورت وون (واحد پول ملی کرهجنوبی) به بانکهای کرهجنوبی واریز شده بود و به آن هم، هیچ سودی تعلق نمیگرفت. حتی طی این سالها نیز به دلیل کاهش برابری وون به دلار، نزدیک به یک میلیارد دلار آن با کاهش ارزش برابری مواجه شد. وی در ادامه افزود: اما با پیگیریهای فنی و دیپلماسی موفق، تمام منابع ارزی توقیفشده ایران در کرهجنوبی آزاد و هزینههای تبدیل ارز آن از وون به یورو نیز توسط کشور ثالث پذیرفته شد. فرزین تصریح کرد: بر همین اساس، بزودی تمام این منابع یورویی به حسابهای ۶ بانک ایرانی در قطر واریز و به صورت پرداخت بانکی جهت خرید کالاهای غیرتحریمی استفاده میشود. مابقی این منابع هم در صورت سپرده، مشمول دریافت سود بانکی خواهد شد. رئیس کل بانک مرکزی افزود: لازم به تاکید است منابع ارزی ایران در چند کشور دیگر نیز بزودی در دسترس قرار میگیرد که اخبار و آثار آن در بازار و مبادلات تجاری مشاهده خواهد شد.
🔷سقوط آزاد یک میلیون تومانی سکه در ۲۱ مرداد ۱۴۰۲
سکه دیروز نسبت به هفته گذشته با کاهش قیمت بیش از یک میلیون تومانی به کانال ۲۷ میلیون تومان رسید. سکه امامی دیروز شنبه ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ نسبت به هفته گذشته کاهش قیمت یک میلیون تومانی داشت و به ۲۷ میلیون و ۶۹۷ هزار تومان رسید. همچنین حباب این سکه روی رقم ۵ میلیون و ۷۹۶ هزار تومان قرار دارد. هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز دیروز ۲ میلیون و ۲۸۵ هزار تومان معامله شد.
🔷 دلار باز هم ریخت
همچنین قیمت هر دلار آمریکا روز گذشته در بازار غیررسمی وارد کانال 47 هزار تومان شد. این در حالی است که قیمت هر دلار آمریکا چهارشنبه هفته گذشته در آخرین ساعت فعالیت بازار 49 هزار و 500 تومان بود.
روز گذشته دلالان و واسطهگران غیررسمی هر دلار آمریکا را بین 47 هزار و 600 تا 47 هزار و 800 تومان به فروش میرساندند. نکته قابل توجه در بازار ارز دیروز این بود که خرید و فروش متوقف شده بود و اساسا کسی تمایلی نه به فروش و نه خرید داشت. فعالان منتظرند ببینند در روزهای آتی قیمت دلار کاهش بیشتری مییابد یا نه و در نهایت روی چه رقمی متوقف میشود.
پیشبینیها حاکی از آن است که قیمت دلار در روزهای آتی کاهش بیشتری خواهد داشت. به طور کلی با ثباتی که در بازار ارز از 6 ماه گذشته شکل گرفته است، کسی تمایلی به سرمایهگذاری و استفاده از دلار برای حفظ ارزش دارایی خود ندارد.
اتفاقات اخیر و آزادسازی منابع بلوکه کشورمان حالا فضای راکد بازار را تشدید کرده است. اینطور که پیداست بازارساز هم علاقهای به پولپاشی و شوک دادن به بازار ندارد و ترجیح میدهد قیمت دلار تا ماههای آتی زیر 45 هزار تومان نیاید و از سوی دیگر به بیش از 50 هزار تومان هم افزایش نیابد.
🔷 آزادسازی بیش از ۱۰ میلیارد دلار از منابع ایران در کره و عراق
اینطور که یک مقام آگاه با خبرگزاری رسمی دولت گفتوگو کرده، رقم آزادشده ذیل توافق اخیر بیش از 10 میلیارد دلار است. این مقام آگاه گفت: بر اساس توافق صورتگرفته 5 نفر از زندانیان ایرانی در آمریکا و 5 نفر از زندانیان آمریکایی در ایران تبادل خواهند شد. وی افزود: همچنین علاوه بر این تبادل متقابل، ۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکه ایران در کرهجنوبی، به همراه مقدار قابل توجهی از وجوه ایران در بانک TBI عراق آزاد خواهد شد. این منبع آگاه درباره سایر وجوه بلوکه ایران در بانکهای اروپایی نیز افزود: فرآیند آزادسازی مبالغ دیگری از وجوه ایران در یکی از بانکهای اروپایی نیز آغاز شده است.
پایان
💠💠💠ترودو، زندگی، آزادی
۱
جاستین ترودو، نخستوزیر کانادا اخیراً در شبکه اینستاگرام اعلام کرد او و همسرش در 18 سال گذشته، سوفی گرگوار ترودو، به طور مسالمتآمیز در حال طلاق گرفتن هستند. این پایان کار زوجی است که از نیمه دهه گذشته میلادی، سیاسیترین نماد یک خانواده لیبرال تمامعیار در غرب بودند.
جدایی ترودو و همسرش، درست زمانی عیان شده که نخستوزیر کانادا با نمایشی کاملا بیپروا، به برجستهترین رهبر غربی تبدیل شده که در صف اول مناسبتهای خاص دگرباشان جنسی حضور مییابد. به عبارت دیگر او بعد از پیروزی در انتخابات فدرال 2021، تعارف را نهتنها با افکار عمومی بلکه با خانوادهاش هم کنار گذاشته و طوری بیپروایی میکند که بسیاری را به این باور رسانده که او فقط یک حامی سیاسی جنبش منحرف LGBT و ویرایشهای پیشرفته ترش LGBTQ نیست، بلکه خودش نیز یکی از آنهاست.
البته مساله امروز جامعه کانادا فقط این نیست که نخستوزیر صورتی – که حالا واقعا کسی نمیداند باید او را آقا یا چیز دیگر خطاب کند- یک سبک زندگی کاملا صورتی را برای زندگی شخصی خود و خانواده در حال فروپاشیاش اختیار کرده، بلکه حتی جهانبینی حزب حاکم لیبرال و دغدغههای سیاسی - دیپلماتیک غالب بر کابینه نیز حول موضوعات مربوط به دگرباشی دور میزند.
به عنوان مثال جدیترین مباحثهای که در ماههای اخیر بین دولت اتاوا و اتحادیه اروپایی در رسانههای آمریکای شمالی مطرح شده، بحثی بود که تقریبا 3 ماه پیش میان ترودو و همتای ایتالیاییاش خانم جورجیا ملونی در حاشیه اجلاس گروه 7 در هیروشیمای ژاپن درگرفت. وقتی صحنههای بحث این دو رسانهای شد، خیلیها تعجب کرده بودند از اینکه چگونه یک حاکم مذکر آمریکای شمالی که بتازگی با یک قانون امنیتی بحثبرانگیز، وضعیت شبهدیکتاتوری را در کشورش حاکم کرده، به یک خانم سیاستمدار سانتیمانتال اروپایی تذکر میدهد که باید حقوق دگرباشان جنسی را در همان قالب تحمیلی LGBT به رسمیت بشناسد. قطعا کمتر کسی در جهان تصوری غیرطبیعی نسبت به مخالفت خانم ملونی از ائتلاف ملیگرای حاکم بر ایتالیا، بهخاطر مخالفت با این موضوع داشت، در عوض اصرار عجیب رهبر لیبرال کانادا غیرطبیعی بود. 2 ماه بعد بود که ترودو، با وسواسی حتی بیشتر، مسلمانان و ملیگرایان افراطی ایالات متحده را به خاطر رعایت نکردن حقوق دگرباشان جنسی زیر سوال برد، طوری که هیچ کس تا به حال این ۲ گروه را کنار هم قرار نداده بود!
به این ترتیب به نظر میرسد او که تا همین اواخر بیشتر به خاطر ظاهرا جذابش برای جنس مخالف و جورابهای عجیب و غریبش سوژه رسانهها میشد، حالا حتی جهت جنس مخالف را هم گم کرده و در یک سرگردانی حاد شخصیتی به سر میبرد.
از قدیم گفتهاند «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، قطعا سلایق شخصی و اجتماعی نخستوزیر صورتی کانادا باعث شده دولت او به لقب کابینه همجنسبازان مفتخر شود.
هر چند ترودو از زمان رسیدن به قدرت همواره حضوری پرشور در راهپیماییهای LGBT داشته است اما به لحاظ روانشناختی باید آخرین حضور او با پیراهن صورتی و شور و شوقی که در رقصیدن کنار منحرفان و تکان دادن پرچم رنگینکمانی داشت، مورد مداقه قرار گیرد یا ذوق و شوق غیرمتعارفی که او برای مطرح کردن خود به عنوان نخستین رئیس کابینه کانادا داشت که از یک پاتوق همجنسبازان بازدید کند.
گل سرسبد رفتار غیرمتعارف ترودو اما همین روزهای اخیر به آب داده شد. زمانی که او با پسر کوچکترش خاویر با لباسهایی صورتی همراه با المانهایی که گویی قرار بود تعمدا همجنسباز بودن هر دوی آنها را نشان دهد، به دیدن صورتیترین فیلم تاریخ هالیوود رفت و عکسهایش را به طور عمومی منتشر کرد؛ فیلم «باربی» به تهیهکنندگی و بازیگری توأمان «مارگو رابی». وقتی مرد(!) اول کانادا و پسرش با ظاهر و ژستی نه چندان مردگونه در سالن اکران فیلمی که اصلیترین مخاطبانش نوجوانان و دگرباشان هستند آفتابی شدند و شخص نخستوزیر این تصاویر را توئیت کرد، با واکنش تندی از سوی هزاران تن از دنبالکنندگانش مواجه شد. به گزارش تارنمای سلبریتیمحور ایندی 100، واکنشها طیفهای متنوعی از توهینهای جنسی و سیاسی را شامل میشد. بسیاری از کاناداییها و انگلیسیزبانان اعلام نظر کردند چنین شخصی برای رهبری در جهان غرب مناسب نیست.
در عین حال تقارن انتشار این تصاویر صورتی با خبر طلاق جاستین و سوفی، زوج اول کانادا، ظن و گمانهایی جدی را درباره برملا شدن همجنسگرایی نخستوزیر ترودو برای همسر و خانوادهاش به عنوان دلیل اصلی جدایی به وجود آورده است.
حتما این موضوع باعث حسادت برخی کاناداییها شده که حتی نمیتوانند همین کار را انجام دهند، چون بلافاصله، کارخانه شایعات به کار افتاد.
💠💠💠
۲
در شبکههای اجتماعی برخی گمانهزنی کردهاند که فروپاشی کانون خانواده ترودو مربوط به رابطه جاستین ترودو و وزیر خارجه کابینهاش، ملانی جولی مربوط میشود. اگرچه خانم جولی متاهل است اما او علنا خود را همجنسگرا معرفی کرده. از هفته گذشته که عکسی بیش از حد دوستانه از ترودو و جولی در ایکس منتشر شد، کاناداییها در شبکههای اجتماعی مدام درباره این دو حرف میزنند. کاش حاشیههای شخصیتی شخص اول دولت کانادا به همین جا ختم میشد، چون روایتهایی دیگر و بسیار عجیبتر از یک رقیب عشقی دیگر که زندگی مشترک همسر سابق ترودو را به طلاق کشانده نیز وجود دارد؛ 2 مرد هندی و فرانسویتبار! در فضای ایکس شایع شده جاستین و جگمیت سینگ، شریکش در ائتلاف چپ و رهبرحزب NDP (حزب دموکراتیک جدید) اخیرا با هم زیاد وقت میگذرانند. مساله اینجاست که سینگ با وجود متاهل بودن و اینکه اخیرا پدر شده، رسما خود را همجنسگرا میداند. حرفهایی هم پشت سر علاقه غیرمتعارف میان ترودو و همزبان فرانسویاش امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه زده میشود.
فاجعه آنجاست که درست وقتی انتظار دارید جامعه آمریکای شمالی و اتحادیه اروپایی این حرفها را شایعاتی زرد درباره شخصیتهای مهم سیاسی غرب تلقی کند، نه تنها احتمالات عجیب درباره روابط نامتعارف ترودو بسیار جدی گرفته میشود، بلکه مراجع فرهنگی جامعه که حالا کاملا تحت سلطه گردانندگان جنبش LGBT قرار دارند، چنین روابطی را جزو حقوق شخصی نخستوزیر برمیشمارند.
هنوز غایت سقوط اخلاقی و فرهنگی جوامع غربی مشخص نیست اما تا همین جای کار در نظر بگیرید در منظومه رسانهای لیبرالها، حتی زیر سوال بردن ماهیت ارتباط عاطفی یا ازدواج رسمی نخستوزیر کانادا با مردانی در سطح رهبری یک حزب سیاسی این کشور یا رئیسجمهور یک کشور مهم اروپایی، عملی منافی حق زندگی و آزادی است!