eitaa logo
🌷کانال کجایید ای شهیدان خدایی🌷
80 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از سمت خود در فیفا استعفا بده! پاسخ تند کی‌روش خطاب به کلینزمن اظهارات یورگن کلینزمن ستاره اسبق فوتبال آلمان در برنامه مچ آف د دی با پاسخ سریع کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران همراه بود. پاسخ تند کی‌روش خطاب به کلینزمن به گزارش "ورزش سه"، کارلوس کی روش با انتشار یک پست اینستاگرامی که کلیزمن را در ابتدای مسابقه ایران – آلمان در جام جهانی 1998 فرانسه در حال رد و بدل پرچم با احمدرضا عابدزاده نشان می‌دهد، در پاسخ به صحبت‌های کلینزمن که طبیعت فوتبال ملی ایران را سخت‌گیرانه، پرخطا، معترض و خشن توصیف کرده بود با همان لحن منحصربفرد از وی انتقاد کرد که بدون شناخت از شخصیت وی (کی‌روش) او را زیر سوال برده است. نوشته کی‌روش با این جمله آغاز می‌شود: " یورگن عزیز تو پیش‌قدم شدی که مرا کارلوس صدا کنی و من فکر می‌کنم که اشکالی نداشته باشد که تو را یورگن خطاب کنم... بدون اینکه حتی مرا شخصا بشناسی شخصیت من را با غرور همیشگی خودت قضاوت کردی. هیچ اهمیتی ندارد که من چقدر برای عملکرد تو در زمین فوتبال می‌توانم احترام قائل باشم. آن سخنانت در فرهنگ ایران، تیم ملی ایران و بازیکنان من مایه شرمساری در فوتبال است. هیچ کس نمی‌تواند اتحاد ما را دچار تزلزل کند چون این موضوعات در سطح ما نیست. اما حتی با این حرف‌ها ما دوست داریم تو را دعوت کنیم به عنوان مهمان در کمپ تیم ملی حضور پیدا کنی و با بازیکنان ایران ارتباط بگیری و از آنها درباره کشورشان، مردم ایران، شعر و هنر و ریاضیات و جبر و تمدن هزاران ساله ایران بیاموزی و همچنین از بازیکنان ما بشنوی که چقدر فوتبال را دوست دارند و برای آن احترام قائلند. گروه مطالعات فنی فیفا شامل پاسکال زوبر بوهلر، فرید موندراگون، یورگن کلینزمن، آرسن ونگر، چا دو ری، ساندی اولیسه و آلبروتو زاکرونی است. کی‌روش در این پست آتشین جملات خود را اینچنین پی می‌گیرد: ما متوجه‌ایم که به عنوان آمریکایی - آلمانی حمایت خود را از ما دریغ کرده‌ای. مشکلی نیست. و با وجود اظهارات اشاره‌های توهین آمیزت در بی‌بی‌سی که تلاش کرده‌ای زحمات، فداکاری و مهارت ما را زیر سوال ببری به تو قول می‌دهیم بدون آنکه قضاوتی درباره فرهنگ، ریشه و سابقه تو داشته باشیم همواره از حضورت در جمع خود استقبال کنیم. در عین حال تمام نگاه ما متوجه این نکته است تا از تصمیم فیفا در ارتباط با پست سازمانی تو به عنوان عضوی از کمیته فنی جام جهانی قطر 2022 باخبر شویم. چرا که به طور واضح انتظار ما از تو این است که پیش از بازدیدت از کمپ ما از سمت خود استعفا داده باشی. کارلوس ( کی‌روش احتمالا به این دلیل از تصویر یورگن کلینزمن در بازی مقابل ایران در جام جهانی 98 استفاده کرده که هواداران فوتبال ایران خاطره خوبی از شادی گل بیش از اندازه مهاجم اسبق آلمان پس از به ثمر رساندن دومین گل این تیم و تکاندن تور ایران ندارند.) صحبت‌های کلینزمن در برنامه" MATCH OF THE DAY" به صورت کامل در "ورزش‌سه" منتشر شده و ویدئوی آن هم در دسترس است.
ترور اگر ادامه یابد، تمام شهرهای اسرائیل را زیر آتش می‌گیریم سرويس خارجي- سه روز پس از انفجارهاي بزرگي كه مناطق صهيونيست نشين بيت المقدس را به لرزه درآورد، جنبش مقاومت حماس هشدار داده كه هرگونه ترور و اقدام نظامي تل آويو عليه فلسطيني‌ها، باعث خواهد شد تا همه شهرهاي مناطق اشغالي زير آتش موشك مقاومت قرار گيرند. آثار و تركش‌هاي دو انفجار بزرگي كه هفته گذشته بخش‌هاي صهيونيست نشين شهر بيت المقدس را لرزاند، هنوز در خيابان‌هاي اين شهر اشغالي پابرجاست. نرده‌هاي آهني تقاطع راموت در شمال بیت‌المقدس غربی همچنان از انفجار هفته گذشته آسيب ديده باقي مانده و یک ایستگاه اتوبوس در امتداد بزرگراهی در ورودی غربی بیت‌المقدس به طور كامل پوشيده و مسدود شده تا حجم انفجار چهارشنبه به چشم نيايد. با توجه به آن كه آن انفجارها بوسيله كنترل از راه دور و با روشي بي سابقه انجام شد، مقامات تل آويو در شوك به سر مي‌برند و هنوز براي شان مشخص نيست كه بسته‌هاي انفجاري چگونه به قلب امنيتي ترين مناطق اشغالي راه يافته است. با توجه به حجم آسيبي كه انفجارها عليه صهيونيست‌ها برجاي گذاشته، جنبش حماس نيز پیام شدیداللحنی از طریق مصر به این رژیم فرستاده و هشدار داده است كه بازگشت تل آويو به سیاست ترور علاوه‌بر وقوع درگیری‌های بزرگ با مقاومت فلسطین در غزه، لعن و نفرینی برای رژیم صهیونیستی و جرقه‌ای برای راه‌اندازی موج بزرگ عملیات شهادت‌طلبانه به دنبال خواهد داشت. این جنبش همچنین دشمن را از انجام عملیات نظامی یا امنیتی علیه نوار غزه برحذر داشت و تهدید کرد، واکنش امروز حماس مانند سال ۲۰۰۲ نخواهد بود و تمام شهرهای رژیم اشغالگر زیر آتش مقاومت قرار خواهند گرفت. اين هشدار جنبش حماس پس از آن صورت گرفت كه ايتمار بن گوير، چهره افراطي كابينه نتانياهو با حضور در محل انفجار مدعي شده بود كه بايستي با ترورهاي كور به فلسطيني‌ها پاسخ داد. بن گوير كه از قضا سكان وزارت امنيت كابينه نتانياهو را نيز برعهده گرفته؛ قبلا هم بارها از اقدامات تروريستي عليه فلسطيني‌ها حمايت كرده بود و به نظر مي رسد كه انفجار بمب‌ها در هفته گذشته باعث شده تا مقامات تل آويو بارديگر به فكر ترور كور عليه شهروندان فلسطيني باشند. از سوي ديگر، رژیم صهیونیستی حماس را مسئول انفجار روز چهارشنبه دانسته و تهدید کرده است که بار دیگر سیاست ترور رهبران جنبش در غزه را از سر خواهد گرفت. هشدارهاي حماس به صهيونيست‌ها را میانجیگران مصری قرار است به تل آويو اعلام كنند. مصری‌ها قبلا هم پیام تهدیدآمیز ميان تل آويو و نيروهاي مقاومت فلسطيني را رد و بدل كرده بودند و به نظر مي رسد كه اين بار مقاومت فلسطيني مصمم است تا در صورت هرگونه اقدامي از سوي اشغالگران، همه شهرهاي مناطق اشغالي را هدف حمله موشكي قرار دهد. كشف بمب جديد صهیونیست‌ها این روزها و در پی وقوع دو انفجار در شهر اشغالی قدس و دریافت صدها هشدار از سوی دستگاههای امنیتی و نظامی این رژیم در سایه ترس و وحشت زندگی می‌کنند. ب عدازظهر شنبه نيز، نیروهای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که یک بمب را در نزدیک پل استرینگ در شهر اشغالی قدس کشف کردند. برپایه این گزارش، نیروهای رژیم صهیونیستی سپس اقدام به خنثی کردن بمب کردند. پلیس رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که پس از عملیات قدس در روز چهارشنبه گذشته تاکنون صدها هشدار نسبت به وجود اجسام مشکوک در شهر اشغالی قدس دریافت کرده است. شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که صهیونیست‌ها اکنون در وضعیت ترس و رعب هستند.
شادی تحریم شدنی نیست صادق فرامرزی: این هم عادت بد ما شده است؛ بازی‌هایی که تازه از دقیقه۹۰ شروع می‌شود! ایرانی که ۵ گل از ۶ گل آخرش در جام‌جهانی را در وقت‌های اضافه ‌زده است، تیم خوبی برای ملت دقیقه نودی‌هاست. خاطره خوش بازی ایران - مراکش و ثانیه‌ای که در آخرالزمان اما و اگرهای‌مان به گل رسیدیم کفایت می‌کرد تا از بالا رفتن تابلوی داور چهارم برای نشان دادن ۹ دقیقه وقت اضافه به وجد بیاییم. اما راستش را بخواهید این بار همه چیز فرق می‌کرد، این بار فوتبال نبض اجتماعی‌ای بود که ماه‌هاست تمام بدخواهان ایران و ایرانی، پای‌شان را روی آن گذاشته‌اند. بگذارید کمی شلخته‌تر بگویم؛ ظهر جمعه سایه تردیدی که بر فراز ورزشگاه احمدبن علی الریان سنگینی می‌کرد بیشتر از آفتاب سوزان قطر به چشم می‌آمد. تیمی که چند روز قبل‌ترش برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران شش‌تایی شده بود، سکوهایش ملتهب بود و وحدتش ترک برداشته بود، حالا در یک برزخ دیگر باید برای رستگاری یا نابودی به مصاف بریتانیای دوم می‌رفت. حتی من که امید و خوش‌بینی برایم تقدیر ابدی است، نایی برای امیدواری نداشتم اما لحظه ورود به ورزشگاه همه چیز یکباره عوض شد، سکوها این بار یکصدا شعار می‌دادند، تیم هم برخلاف بازی قبل دیگر به جز پیروزی و رضایت مردمی که فوتبال قوت دلخوشی غالب‌شان است به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کرد. انگار در این فاصله چند روزه طعم تلخ دشمن‌شادی و هلهله بدخواهان به آنها هم آموخته بود گزینه‌ای جز «وطن» ندارند. این را می‌شد از همخوانی جمعی سرود ایران فهمید. حالا بگذارید ۹۰ دقیقه بازی را فراموش کنیم و همه چیز را از وقت‌های اضافه‌اش بازخوانی کنیم؛ جایی که اینقدر توپ‌های‌مان گل نشده بود که به قهر تقدیر برای یک شادی جمعی فکر می‌کردیم. اگر دروازه‌بان را کنار بگذاریم، برای چند درصد امید باقی‌مانده‌مان به گل شدن توپی، گام‌های روزبه و رامین آخرین گزینه‌ای بود که برای نگاه کردن انتخاب می‌کردیم اما در آخرین ثانیه‌ها، آخرین گزینه‌های‌مان بودند که رای به انفجار سکوها دادند. وصف آنچه در آن ۴ دقیقه بر سکوهای ایران گذشت را به روزی واگذار می‌کنم که قد کلماتم به بلندای آن فریادها برسد، آن چشم‌های مرطوب، آن آغوش‌های محکم و لرزان، آن پرچم‌های رقصان، آن دیدید در کوچه ما هم عروسی شد را که در نگاه‌ها می‌شد خواند، وصف آنها قدرتی می‌طلبد که از آن عاجزم! هرچه بود ثانیه گل -که مستدام باشد- واقعی‌ترین قاب این ماه‌های ایران بود؛ جایی که واقعیت شادی ایرانیان بر پروتکل‌های «عبوس ماندن اجباری» که برای‌مان تنظیم کرده‌اند غالب شد. آنجا که تصاویر ایران را در قاب موبایل می‌دیدم، مردمی که بعد از ماه‌ها به هنگامه فریاد گل دنبال آغوش وطن می‌گشتند، پا گذاشته بودند روی هر آنچه نمی‌خواهد این وطن، هموطنی داشته باشد. آن ثانیه که هیچ چیزش برنامه‌ریزی‌شده نبود، نشان داد چرا خبیثان بی‌وطن چند سال است جامه رسوایی به تن کرده‌ و از این نهاد به آن نهاد و از این بیگانه به آن اجنبی تحریم ورزش ایران را گدایی می‌کنند. فوتبال یک‌بار دیگر قاب ملی ایران شد؛ تصویر اشک و خنده جمعی‌مان! نمی‌خواهم از شادی این برد نسیه نابجایی برای جبران نقص‌ها و دردها به عاریه بگیرم، فوتبال فوتبال است، یک مسابقه که حس جمعی تولید می‌کند، نه می‌گذاریم کسی آن حس را از مردم بگیرد و نه اجازه می‌دهیم کسی چیزی بیش از این را از زمین بازی برداشت کند. بازی ایران - ولز بضاعت فوتبال برای جمع کردن‌مان کنار هم و زیر یک پرچم بود. بعدها درباره این بازی هم زیاد خواهند گفت و نوشت، در تقویم خاطرات ایرانیان احتمالا قید می‌شود: روزی که همه ایرانیان بعد از مدت‌ها احساس پیروزی کردند! پیروزی آنها تحریم‌شدنی نبود.
🔵🔵🔵 فعالیت همچنانِ "بانیان آشوب" لطفا این متن که در اشاره به پیگرد قضایی برخی سلبریتی‌های حامی اغتشاش نوشته شده است را بخوانید: "از همان ابتدای ناآرامی‌های اخیر که با درگذشت مهسا امینی آغاز شد، تعدادی از هنرمندان رشته‌های مختلف هنری نسبت به موضوع واکنش نشان دادند. آنها به درگذشت این دختر کرد که در جریان سفرش از سقز به تهران توسط نیروهای گشت موسوم به ارشاد دستگیر شد و جان خود را از دست داد، دست به واکنش زدند. تعبیر غالب از این واکنش‌ها این بود که آنها تصمیم گرفتند با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید، در کنار مردم بایستند و با آنها همدلی داشته باشند. واکنش هنرمندان به مرگ مهسا امینی را البته باید در قالب حرکتی عمومی و در بطن اعتراضات و نارضایتی‌هایی دید که در سطح عمومی و از سوی مردم در جریان بوده و تاکنون نیز ادامه داشته است. معترضانِ روزهای اول شبنم فرشادجو و کتایون ریاحی دو بازیگر سینما و تلویزیون ایران بودند که در اولین روزها تصاویر کشف حجاب‌شان در فضای مجازی دست به دست شد. مریم بوبانی، آبان عسکری، مریم پالیزبان و شیوا ابراهیمی هم طی روزهای بعد با انتشار تصایر بدون حجاب به این جمع اضافه شدند. فاطمه معتمدآریا که برای درگذشت مهسا امینی نوشته بود: «چه جنایتی بالاتر از کشتن دختران بی‌گناه این سرزمین است؟ به چه حقی؟ کدام جانی حامی این جنایت است؟» او همان روزها در مراسم خاکسپاری امین تارخ بدون روسری پشت تریبون قرار گرفت و گفته بود: «حال ما به روزگاران، خراب است نه فقط به خاطر از دست دادن امین. من برای اولین‌بار از روی نوشته می‌خوانم و می‌گویم که این روزها حال همه بد است و حال ما بدتر از همه.» در آن زمان تعدادی دیگری از زنان هنرمند سینما اگرچه روسری از سر برنداشتند اما همراه مردم بودند؛ از آن میان می‌توان به هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، باران کوثری، هنگامه قاضیانی، بهنوش طباطبایی و... اشاره کرد که در صفحات مجازی حمایت خود را از اعتراضات مردمی اعلام کردند که صدای اعتراض‌شان در خیابان‌ها شنیده می‌شد. به موازات اعتراض زنان هنرمند، هنرمندان مرد هم به میدان آمدند. از آنها باید به اصغر فرهادی، حامد بهداد، مهران مدیری، شهاب حسینی، پژمان جمشیدی اشاره کرد که با نوشته‌ها و گفته‌های‌شان همراهی خود را با مردم اعلام کردند.[2] *این متن که با تیتر "تاوان در کنار مردم بودن" منتشر شده؛ نه یک بیانیه در رسانه‌های پ.‌ک.ک، نه بخشی از گزارش‌های نیوزویک آمریکا راجع به حوادث ایران و نه یک متن منافقانه همیشگی در رسانه‌های آلبانی‌نشین‌ها است. بلکه بخشی از مقدمه یک یادداشت در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد است که در داخل ایران منتشر می‌شود! آنالیز محتوا هم ساده است. اکثریت نجیب، دین‌مدار و انقلابی مردم ایران اما با جماعتی قلیل در سیاست و رسانه و خیابان مواجه‌اند که به اغتشاش می‌گویند ناآرامی، از بیان تصادفی بودن فوت و بیماری زمینه‌ای مرحومه مهسا امینی طفره می‌روند، به حمایت از اغتشاشگران و اوباش می‌گویند: در کنار مردم بودن، مخالف شادمانی مردم هستند، از متهم کردن بدون سند حاکمیت هیچ اِبایی ندارند و گناه و جرم "کشف حجاب" که مغایر دین و باور و تاریخ و قانون ایرانیان است را اقدامی همدلانه به حساب می‌آورند! جالب آنکه می‌بینیم این جماعت برنشسته بر ساحت رأفت نظام اما با سوء استفاده از همین رأفت و مدارا نیز اینطور رجز می‌خوانند که: "با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید"... دقت شود که به زعم ما آن جمعیت معدود چند هزار نفری در خیابان‌ها را همینان می‌فریبند یعنی آش فتنه خیابانی در همین قبیل آشپزخانه‌ها طبخ می‌شود و البته آشپزان و بانیان مشخصی هم دارد. فلذا مادام که با این آشپزهای مشخص برخورد نشود؛ جامعه همچنان در "شرایط عام‌البلوی" خواهد بود. و شرایط عام‌البلوی یعنی زمینه‌چینی برای بروز فتنه اقتصادی که بسی بزرگتر و سهمگین‌تر از اغتشاشات لکه‌ای این روزهاست. پیش از این، محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب نیز طی اظهاراتی در روزنامه شرق؛ اغتشاشات اخیر را "جشن جنبش" و حاوی خشونتی مقدس و الهی توصیف کرده بود...[3] ***
فعالیت همچنانِ "بانیان آشوب" این متن را پ.ک.ک و منافقین ننوشتند! اغتشاش در حکومت علی(ع)/ این متن را پ.ک.ک و منافقین ننوشتند! لطفا این متن که در اشاره به پیگرد قضایی برخی سلبریتی‌های حامی اغتشاش نوشته شده است را بخوانید: "از همان ابتدای ناآرامی‌های اخیر که با درگذشت مهسا امینی آغاز شد، تعدادی از هنرمندان رشته‌های مختلف هنری نسبت به موضوع واکنش نشان دادند. آنها به درگذشت این دختر کرد که در جریان سفرش از سقز به تهران توسط نیروهای گشت موسوم به ارشاد دستگیر شد و جان خود را از دست داد، دست به واکنش زدند. تعبیر غالب از این واکنش‌ها این بود که آنها تصمیم گرفتند با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید، در کنار مردم بایستند و با آنها همدلی داشته باشند. واکنش هنرمندان به مرگ مهسا امینی را البته باید در قالب حرکتی عمومی و در بطن اعتراضات و نارضایتی‌هایی دید که در سطح عمومی و از سوی مردم در جریان بوده و تاکنون نیز ادامه داشته است معترضانِ روزهای اول شبنم فرشادجو و کتایون ریاحی دو بازیگر سینما و تلویزیون ایران بودند که در اولین روزها تصاویر کشف حجاب‌شان در فضای مجازی دست به دست شد. مریم بوبانی، آبان عسکری، مریم پالیزبان و شیوا ابراهیمی هم طی روزهای بعد با انتشار تصایر بدون حجاب به این جمع اضافه شدند. فاطمه معتمدآریا که برای درگذشت مهسا امینی نوشته بود: «چه جنایتی بالاتر از کشتن دختران بی‌گناه این سرزمین است؟ به چه حقی؟ کدام جانی حامی این جنایت است؟» او همان روزها در مراسم خاکسپاری امین تارخ بدون روسری پشت تریبون قرار گرفت و گفته بود: «حال ما به روزگاران، خراب است نه فقط به خاطر از دست دادن امین. من برای اولین‌بار از روی نوشته می‌خوانم و می‌گویم که این روزها حال همه بد است و حال ما بدتر از همه.» در آن زمان تعدادی دیگری از زنان هنرمند سینما اگرچه روسری از سر برنداشتند اما همراه مردم بودند؛ از آن میان می‌توان به هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، باران کوثری، هنگامه قاضیانی، بهنوش طباطبایی و... اشاره کرد که در صفحات مجازی حمایت خود را از اعتراضات مردمی اعلام کردند که صدای اعتراض‌شان در خیابان‌ها شنیده می‌شد. به موازات اعتراض زنان هنرمند، هنرمندان مرد هم به میدان آمدند. از آنها باید به اصغر فرهادی، حامد بهداد، مهران مدیری، شهاب حسینی، پژمان جمشیدی اشاره کرد که با نوشته‌ها و گفته‌های‌شان همراهی خود را با مردم اعلام کردند.[2] *این متن که با تیتر "تاوان در کنار مردم بودن" منتشر شده؛ نه یک بیانیه در رسانه‌های پ.‌ک.ک، نه بخشی از گزارش‌های نیوزویک آمریکا راجع به حوادث ایران و نه یک متن منافقانه همیشگی در رسانه‌های آلبانی‌نشین‌ها است. بلکه بخشی از مقدمه یک یادداشت در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد است که در داخل ایران منتشر می‌شود! آنالیز محتوا هم ساده است. اکثریت نجیب، دین‌مدار و انقلابی مردم ایران اما با جماعتی قلیل در سیاست و رسانه و خیابان مواجه‌اند که به اغتشاش می‌گویند ناآرامی، از بیان تصادفی بودن فوت و بیماری زمینه‌ای مرحومه مهسا امینی طفره می‌روند، به حمایت از اغتشاشگران و اوباش می‌گویند: در کنار مردم بودن، مخالف شادمانی مردم هستند، از متهم کردن بدون سند حاکمیت هیچ اِبایی ندارند و گناه و جرم "کشف حجاب" که مغایر دین و باور و تاریخ و قانون ایرانیان است را اقدامی همدلانه به حساب می‌آورند! جالب آنکه می‌بینیم این جماعت برنشسته بر ساحت رأفت نظام اما با سوء استفاده از همین رأفت و مدارا نیز اینطور رجز می‌خوانند که: "با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید"... دقت شود که به زعم ما آن جمعیت معدود چند هزار نفری در خیابان‌ها را همینان می‌فریبند. یعنی آش فتنه خیابانی در همین قبیل آشپزخانه‌ها طبخ می‌شود و البته آشپزان و بانیان مشخصی هم دارد. فلذا مادام که با این آشپزهای مشخص برخورد نشود؛ جامعه همچنان در "شرایط عام‌البلوی" خواهد بود. و شرایط عام‌البلوی یعنی زمینه‌چینی برای بروز فتنه اقتصادی که بسی بزرگتر و سهمگین‌تر از اغتشاشات لکه‌ای این روزهاست. پیش از این، محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب نیز طی اظهاراتی در روزنامه شرق؛ اغتشاشات اخیر را "جشن جنبش" و حاوی خشونتی مقدس و الهی توصیف کرده بود...[3] ***
اغتشاش در حکومت علی(ع)! اغتشاش در حکومت علی(ع)/ این متن را پ.ک.ک و منافقین ننوشتند! آیت الله جوادی آملی، از مراجع عظام تقلید در دیدار جمعی از اعضای مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی سخنانی ابراز داشت: پیام حوزه را به عنوان راه حل به جامعه ارائه دهید. در مسائل مدیریتی، صرفا نصحیت کردن مسئولان کارساز نیست. نصیحت برای جوانانی است که راه را می داند و بیراهه می روند، اما امور مدیریتی راه حل می خواهد نه نصیحت. به گزارش رسا، وی تصریح می‌کند:‌ رهبر اگر علی‌بن‌ابیطالب(ع) هم باشد، داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است؛ از آنطرف مجموعه مسئولین باید درست عمل کنند...باید با برنامه ریزی درست، وضعیت کشور را سامان داد. آیت‌ا... جوادی آملی در ادامه با تاکید بر لزوم پاسداشت خون شهدا بیان داشت: ما شهدایی داشتیم که در زمستان کردستان برای حفظ سنگرها آنقدر مقاومت کردند تا از سرما یخ زدند و به این شکل به شهادت رسیدند. این خون های پاک شهدا سرمایه های کشور است. علاوه بر این خود مردم هم سرمایه کشور و به تعبیر نهج البلاغه ستون دین هستند لذا باید به نیازهای مردم توجه کرد.[1] *این بیانات عمیق علامه جوادی‌آملی ابعاد مختلفی از قضایای اخیر را به نحو موشکافانه‌ای مورد مداقه و پاسخ قرار داده و البته بیت‌الغزل پاسخ‌های موجود است. عده کثیری می‌توانند پاسخ شبهات و اعتراضات خود را در این بیانات عمیق فلسفی پیدا کنند. اعم از فریب خوردگانی که مرجع اعتراضات خود را رهبری تصور می‌کنند، کسانی که خواب تجزیه‌ی ایران را دیده‌اند، آنها که نقش ایدئولوژیک رهبری و نقش اصلی دولت در اجرائیات کشور را نمی‌دانند و خواصی که در قبال قضایای روز کشور در حیرت به سر می‌برند. از بیانات علامه جوادی‌آملی استفاده می‌شود که اگر حتی امیرالمؤمنین(ع) نیز رهبر باشد ولی عده‌ای از مسئولان دولتی به وظایف خود عمل نکنند؛ بسا که بهانه‌هایی به دست "اغتشاشگران" و افراد تندرو داده شود. (کما اینکه داده شد و عده‌ای علی(ع)، آن اول مظلوم بزرگ تاریخ را به بهانه بی‌عدالتی و فساد شهید کردند) دقت شود که ما بر کلمه اغتشاشگر تأکید داریم نه مردم. زیرا حساب مردم جداست. مفهوم "مردم" در بیان علامه جوادی‌آملی در حیطه "جامعه عاقل" جای می‌گیرد که حضرت استاد تأکید دارند: جامعه عاقل اهل اغتشاش نیست، به بیراهه نمی‌رود و ایضا راه کسی را هم نمی‌بندد. و باز هم دقت شود که در جامعه عاقل، مردم در مواجهه با مشکلات و در صورت رؤیت مسئولان ناکارآمد یا فاسد؛ به جای اغتشاش اما با رأی خوب در مراحل مختلف جمهوری؛ رهبر را یاری و به پیشرفت کشور کمک می‌کنند. در این فضا و در کنار رأی خوب مردم؛ البته خواص نیز وظیفه روشنگری و نخبگان وظیفه ارائه راه حل دارند تا بهبود مشکلات کشور؛ روند سریع‌تری پیدا کند. ***
این درد را کجا بریم... حضور میلیون‌ها مردمِ عاشقِ انقلاب و خاک را در خیابان دیدند و باز هم به آتش‌بازی چند ده نفر در گوشه و کنار شهر دل خوش کردند. خبرگزاری فارس ـ یادداشت ـ محسن مهدیان: مصی علی‌نژاد از ناتو خواسته است که به ایران حمله نظامی کند. تا اینجای ماجرای هیچ؛ روشن بود که اینها حتی به براندازی حکومت هم راضی نیستند و دنبال نابودی این خاک‌اند. به همین دلیل است که تجزیه کشور را دنبال می‌کنند. اما نکته تأسف برانگیز اینجاست که برخی کاربران داخلی برای این تقاضای شوم، جاهلانه سوت و کف می‌زنند. واقعاً چطور ممکن است؟ یعنی افرادی هستند که دریوزگی ناتو را می‌کنند تا قاتل جانشان شود؟ این بیماری مشترک در این جماعتِ اندک، اما پر سر و صدا نامش چیست؟ عمقش کجاست؟ ... درباره چه کسانی حرف می‌زنیم؟ آنها که... بعد از باخت ایران با پرچم انگلیس به خیابان آمدند و شادی کردند و رقصیدند... حمله داعش به شاهچراغ را دیدند و اعترافش را شنیدند و باز هم گفتند: "کار خودشونه". کیان را کنار دیگر شهدای امنیتی دیدند، اما حسابش را جدا کردند و گفتند کار جمهوری اسلامی است؛ بماند که برای باقی شهدا به هم تبریک گفتند. از شنیدن دروغ لذت می‌برند و با حداقل 40 کشته‌سازی مضحک در رسانه‌های جاعل حس مظلومیت گرفتند. پرچمی که هویت‌شان است، آتش زدنند و دورش کل کشیدند و پایکوبی کردند. با تجزیه‌طلبان همدلی کردند و برای‌شان سفره چیدند. بدون وجدان درد، برای اوباش قداره‌کشی که حافظان امنیت را سلاخی کردند، هورا کشیدند... پیوند اشرار و اوباش و اراذل جهانی و تروریست‌ها و جمیع خبائث عالم را علیه جمهوری اسلامی دیدند و باز برای این جرثومه‌های نجاست آغوش رایگان باز کردند. دست آخر اینکه حضور میلیون‌ها مردمِ عاشقِ انقلاب و خاک را در خیابان دیدند و باز هم به آتش‌بازی چند ده نفر در گوشه و کنار شهر دل خوش کردند. با دستکاری و شست‌وشوهای ذهنی آشنائی دارید؟ این همانست. سال‌ها پیش در آمریکا بیش از 900 نفر در یک فرقه انحرافی، چنان مسخ شدند که با دستور رهبر سادیست و دیکتاتورشان یکجا خودکشی کردند. مسخ چنین است. اکثریت آن‌ها که این روزها دستگیر شدند می‌گویند با رسانه‌های اجتماعی هیپنوتیزم شدند و اراده‌شان از دست رفته است. جامعه شبکه‌ای شبیه کمپ‌های منافقین رابطه فرد با واقعیت را قطع می‌کند و چشم و گوش و قلب او را مشحون و مملو از اغوا و القاهای یک سویه رسانه‌ای می‌کند. این سطح از جنون چنان می‌کند که اساسا فرد برایش صدق و کذب اخبار مهم نیست و غوطه‌ور در یک خلسه رسانه‌ای، چنان دچار حیوان‌وارگی می‌شود که ممکن است دستش به خون پاکترین‌های روی زمین نیز آغشته شود. اینهمه گفتیم و نوشتیم اما این‌ها مقصر نهایی نیستند؛ اصل حرف اینجاست. آقایان مسئول متوجه‌ایم با ساده‌نگری و فهم ظاهرگرا از رسانه‌های جدید چه بلایی سر جامعه آوردیم؟ راهکارتان چیست؟ نشستن و نظاره آتش؟ پلتفرم محل زندگی واقعی است، نه صرفا یک پیام‌رسان مجازی؛ هیچ جای عالم اداره شهر و دیارشان - بخوانید ذهن‌ها- را به دشمن نمی‌سپارند؛ اما ما با خوش خیالی چنین می‌کنیم و ژست مردمی هم می‌گیریم. این درد کجا بریم... پایان پیام/
توهم امتیازگیری با جنگ ترکیبی جوانی نوشت: این مردم بصیر ایران هستند که از مسئولان کشور درخواست کنار گذاشتن سیاست مماشات با اغتشاشگران و برخورد قاطع با قاتلان داعش صفت و برهم زنندگان نظم و امنیت را دارند. به گزارش خبرگزاری فارس یدالله جوانی در یادداشتی تحت عنوان «توهم امتیازگیری با جنگ ترکیبی» نوشت: با تأمل در ابعاد و زوایای پیدا و پنهان حوادث و اغتشاشات اخیر در کشور، ‌یک واقعیت خودنمایی کرد و آن، اینکه غرب، با همه توان و داشته‌ها، ‌ابزارها و عوامل،‌ استفاده حداکثری از زمینه‌ها و بسترها به میدان آمد تا با راهبرد جنگ ترکیبی به مجموعه‌ای از اهداف برسد. بی‌ثبات‌سازی و مخدوش‌سازی امنیت، ایجاد وقفه در حرکت پیشرفت کشور، دوگانه‌سازی مردم و حکومت، تقویت گسل‌های قومی، مذهبی،‌ جنسی و جمعیتی، در صورت امکان سوری‌سازی ایران و فراهم‌سازی زمینه‌های تجزیه کشور، از جمله اهدافی بود که برای این جنگ ترکیبی مورد نظر طراحان جنگ بود. در این میان، کشورهای غربی و در رأس آنان آمریکایی‌ها، چنین می‌پنداشتند که با برهم ریختن اوضاع داخلی ایران و در تنگنا قرار دادن مسئولان جمهوری‌ اسلامی، رهبران ایران تحت فشارهای داخلی و خارجی،‌ برای بهبود شرایط به خواسته‌های غرب تن خواهند داد. تصور پیشین سردمداران آمریکا و برخی کشورهای اروپایی این بود که جمهوری اسلامی برای رهایی از مشکلات ناشی از تحریم‌ها، در نهایت حاضر به امتیازدهی در موضوعات هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای خواهد شد. البته مواضع برخی از جریان‌های سیاسی و دولتمردان سابق ایران در پدیدایی چنین تصوری در غرب بی‌تأثیر نبود. دغدغه اصلی غربی‌ها، ‌پیشرفت پرشتاب جمهوری اسلامی در تمامی حوزه‌هاست و آنان بر این تصور بودند که با ابزار تحریم و متقاعدسازی جمهوری اسلامی برای نشستن پای میز مذاکره، از طریق مذاکره تحت فشار به بهانه‌های مختلف، ‌مسیر قدرت‌یابی ایران و رسیدن به موقعیت بنای تمدن اسلامی را مسدود خواهند کرد. اما با چرخش قدرت در ایران و شکل‌گیری دولتی با تفکر انقلابی و مردمی، سیاست‌ها و رویکردهای دولت جدید در حوزه مسائل داخلی و سیاست خارجی، به ویژه اتخاذ سیاست مذاکره از موضع قدرت و عزت در برابر غرب در موضوع مذاکرات و برجام، به یکباره تمام باورهای غربی‌ها مبنی بر مهار و کنترل قدرت جمهوری اسلامی از طریق مذاکره را به هم ریخت. در چنین شرایطی، دشمنان ملت ما به این جمع‌بندی رسیدند که اگر ایران به حال خود واگذار شود، طی دو تا سه سال آینده به نقطه‌ای خواهد رسید که تحت هیچ شرایطی دیگر نمی‌توانند آن را کنترل یا محدود کرده و حرکت تمدن‌ساز ایرانیان براساس ارزش‌ها و آموزه‌های اسلامی شتاب خواهد گرفت؛ حرکتی که به طور قطع به استیلای تمدن مادی‌گرای غرب پایان داده و جابه‌جایی مرکز قدرت در جهان از غرب به شرق را جامه عمل می‌پوشاند. بنابراین، غربی‌های نگران از این تحول بزرگ با مشاهده نزدیک شدن بشر به پیچ تاریخی، ‌به این جمع‌بندی رسیدند که باید با رو کردن آخرین برگه‌ها و به میدان آوردن تمامی داشته‌ها و فعال کردن آن علیه جمهوری اسلامی، مقامات مسئول در کشور را به سمت میز مذاکره سوق دهند. رفتارشناسی رسانه‌های وابسته به غرب و مرتجعان منطقه و جریان ضد انقلاب، تحلیل مواضع آشکار مقامات آمریکایی‌، اروپایی، صهیونیستی و سعودی،‌ اظهارنظرهای چهره‌های گروهک‌های تجزیه‌طلب و آنچه در کف خیابان‌ها و در مواردی در دانشگاه‌ها به وقوع پیوست، همگی نشان می‌دهد،جبهه استکبار در مقابل ملت ایران،‌ تا چه اندازه حقیر و مستأصل شده است. در بیش از دو ماه گذشته،به قول معروف به هر دری زدند و هر اقدام متصوری را انجام دادند، تا شاید در روندهای موجود تغییر ایجاد کرده و زمینه دستیابی به اهداف و از جمله امتیازگیری در مذاکرات برجام را فراهم کنند، اما نه تنها این اهداف حاصل نشد، بلکه آنان داشته‌های خود را بر باد دادند. اکنون این مردم بصیر ایران هستند که از مسئولان کشور درخواست کنار گذاشتن سیاست مماشات با اغتشاشگران و برخورد قاطع با قاتلان داعش صفت و برهم زنندگان نظم و امنیت را دارند. آری، دشمن در جنگ ترکیبی ماه‌های اخیر به دنبال فریب ملت ایران با هدف دوگانه‌سازی مردم ـ حکومت بود، لکن بصیرت مردم، این بار هم بر سیاهه ناکامی‌های او افزود و کارنامه پرافتخار ایرانیان ایستاده در برابر نظام سلطه را قطورتر کرد. پایان پیام/
مولوی عبدالحمید طرف مذاکرات یا موضوع مورد مذاکره؟ پرونده های باز زیادی در اطراف مولوی عبدالحمید وجود دارد که بسیاری از مردم آن دیار انتظار رسیدگی و تعیین تکلیفش را دارند. از این منظر مولوی عبدالحمید نه تنها طرف مذاکره که اتفاقا بخشی از موضوعات مورد مذاکره باید باشد. خبرگزاری فارس؛ یادداشت- مهدی جهان‌تیغی: بازگشت حجت الاسلام علی اکبری از سیستان و بلوچستان مباحث مهمی را پیش روی همه دغدغه‌مندانی که حوادث جنوب شرق را دنبال می‌کنند، قرار داده است. یک: در گام اول باید این نکته را اصلاح کرد که از اساس سفر نماینده رهبری برای مذاکره به معنای بده و بستان سیاسی و آن چیزی که برخی از این سفر خواستند وانمود کنند، نبوده است. از مهمترین اهداف سفر نماینده رهبری دلجویی از مردم و آسیب دیدگان حوادث اخیر در سیستان و بلوچستان و دیدار با خانواده شهدا و مجروحین بوده است. دومین وظیفه نیز شنیدن سخنان اکثر خواص، نخبگان، اقشار مختلف مردم و علمای شیعه و سنی درباره خواسته‌ها و همچنین دریافت نظراتشان درباره حوادث اخیر بوده است. دیدارها فرآگیر بوده و با همه سلیقه‌ها و گروه‌ها و چهره‌ها صورت گرفته و محدود به یک جریان و یا فرد خاص نبوده است. دو: اگر بر فرض محال هم قرار بر مذاکره به شکلی که آنطرف می‌خواست باشد، شخصی سیاسی و یا امنیتی به عنوان نماینده رهبری به سیستان و بلوچستان اعزام می شد نه جناب حجت الاسلام علی اکبری که به معنای عرفی چهره‌ای سیاسی و یا امنیتی شناخته نمی‌شود و بیشتر به عنوان یک چهره مذهبی و اخلاقی معروف است. همانطور که اشاره شد اساسا هدف از این سفر امنیتی و سیاسی نبوده و اصل این سفر از یک علقه عاطفی و دغدغه و نگرانی رهبری برای مردم سیستان و بلوچستان سرچشمه گرفته و سیاسی کردن این سفر جفا به اصل و اهداف آن است. سه: عموما افراد و چهره‌های که از قبل و بعد حوادث سیستان و بلوچستان مشغول اقدامات سیاسی و طراحی و اجرای پروژه های سیاسی بودند، بر همان محاسبات سیاسی خود این سفر را تفسیر کرده و عجیب‌تر اینکه بر اساس همان ذهنیت‌های سیاست‌زده شعارهای همچون اهل معامله نیستیم را بیان کردند و بیشترین چانه‌زنی شان برای تعیین مکان مذاکره صرف شد تا پیگیری مشکلات واقعی آسیب دیدگان. متاسفانه همین جنس نگاه سیاست‌زده هم سبب شده که بیش از آنکه به فکر حل مساله و یا کمک بزرگی به تسریع روند دلجویی به خانواده‌های آسیب دیده باشند، بیشتر به اضافه کردن بندها و خواسته‌های سیاسی غیرمرتبط مشغول هستند. چهار: روند خطبه‌های مولوی عبدالحمید از زمان حوادث زاهدان و خاش تاکنون نشان داده که این حوادث بستری برای او شده که حرف‌های سیاسی بزند که مدت ها بوده فرصت و زمان مناسب برای آنها پیدا نکرده است. او هر چه مطالبه و حرف سیاسی داشته در این چند هفته زده، از سهم خواهی در تقسیم مدیریت‌ها به اطرافیانش تا تکرار خواسته‌های سیاسی اغتشاشگران و هرآنچه در این مدار قابل گفتن بوده، بیان کرده است. سیاسی کردن خون چند نفر از مردم بی گناه و ساختن ابزار چانه‌زنی از آسیب دیدگان برای گرفتن امتیازات سیاسی خلاصه ظاهر و باطن اقدامات مولوی عبدالحمید در این چند هفته بوده است. پنج: علاوه بر موارد گفته شده، اساسا در حوادث اخیر سیستان و بلوچستان مولوی عبدالحمید نمی‌تواند یک طرف ثابت میز گفتگو و مذاکره باشد. در اطراف میز بحث و گفتگو درباره حوادث اخیر جنوب شرق هزاران مردم و خانواده‌های تعداد زیادی از شهدا قرار دارند که مواضع و اظهارات مولوی عبدالحمید را زمینه‌ساز شهادت فرزندانشان، تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت مالی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به خودشان می‌دانند. پرونده‌های باز زیادی در اطراف مولوی عبدالحمید وجود دارد که بسیاری از مردم آن دیار انتظار رسیدگی و تعیین تکلیفش را دارند. از این منظر مولوی عبدالحمید نه تنها طرف مذاکره که اتفاقا بخشی از موضوعات مورد مذاکره باید باشد. شش: اما با این شرایط پرونده حوادث اخیر سیستان و بلوچستان چه خواهد شد؟ پیش‌بینی رفتار حاکمیت چندان سخت نیست، جمهوری اسلامی تا آخرین مرحله احقاق حق مردم آسیب دیده اقدام خواهد کرد و دلجویی از آسیب دیدگان را نیز با سرعت ادامه خواهد داد و حتی تخریب‌های سیاسی ناجوانمردانه نیز سبب خلل در این تصمیم نخواهد شد و آنچه عدالت و رافت اقتضا کند حتما اتفاق خواهد افتاد. اما جریانی که خود را طرف سیاسی تعریف کرده هیچ بعید نیست که مانع بهره بردن اقشار مختلف اهل سنت از فرصت بوجود آمده شود. ظاهرا طبق معمول این مردم معمولی اهل سنت هستند که باید قربانی یک گروه ۴۳ ساله سیاسی معلوم الحال شوند. گروهی که نه تنها بحران‌ها را سیاسی بلکه ساده‌ترین مسایل را در سیستان و بلوچستان آنقدر سیاسی کرده که هر وقت روزنه‌ای برای اصلاح امور و ارتقا زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باز شده، با سیاست‌زدگی مسدود کرده است. پایان پیام/
از سمت خود در فیفا استعفا بده! پاسخ تند کی‌روش خطاب به کلینزمن اظهارات یورگن کلینزمن ستاره اسبق فوتبال آلمان در برنامه مچ آف د دی با پاسخ سریع کارلوس کی‌روش سرمربی تیم ملی ایران همراه بود. پاسخ تند کی‌روش خطاب به کلینزمن به گزارش "ورزش سه"، کارلوس کی روش با انتشار یک پست اینستاگرامی که کلیزمن را در ابتدای مسابقه ایران – آلمان در جام جهانی 1998 فرانسه در حال رد و بدل پرچم با احمدرضا عابدزاده نشان می‌دهد، در پاسخ به صحبت‌های کلینزمن که طبیعت فوتبال ملی ایران را سخت‌گیرانه، پرخطا، معترض و خشن توصیف کرده بود با همان لحن منحصربفرد از وی انتقاد کرد که بدون شناخت از شخصیت وی (کی‌روش) او را زیر سوال برده است. نوشته کی‌روش با این جمله آغاز می‌شود: " یورگن عزیز تو پیش‌قدم شدی که مرا کارلوس صدا کنی و من فکر می‌کنم که اشکالی نداشته باشد که تو را یورگن خطاب کنم... بدون اینکه حتی مرا شخصا بشناسی شخصیت من را با غرور همیشگی خودت قضاوت کردی. هیچ اهمیتی ندارد که من چقدر برای عملکرد تو در زمین فوتبال می‌توانم احترام قائل باشم. آن سخنانت در فرهنگ ایران، تیم ملی ایران و بازیکنان من مایه شرمساری در فوتبال است. هیچ کس نمی‌تواند اتحاد ما را دچار تزلزل کند چون این موضوعات در سطح ما نیست. اما حتی با این حرف‌ها ما دوست داریم تو را دعوت کنیم به عنوان مهمان در کمپ تیم ملی حضور پیدا کنی و با بازیکنان ایران ارتباط بگیری و از آنها درباره کشورشان، مردم ایران، شعر و هنر و ریاضیات و جبر و تمدن هزاران ساله ایران بیاموزی و همچنین از بازیکنان ما بشنوی که چقدر فوتبال را دوست دارند و برای آن احترام قائلند. گروه مطالعات فنی فیفا شامل پاسکال زوبر بوهلر، فرید موندراگون، یورگن کلینزمن، آرسن ونگر، چا دو ری، ساندی اولیسه و آلبروتو زاکرونی است. کی‌روش در این پست آتشین جملات خود را اینچنین پی می‌گیرد: ما متوجه‌ایم که به عنوان آمریکایی - آلمانی حمایت خود را از ما دریغ کرده‌ای. مشکلی نیست. و با وجود اظهارات اشاره‌های توهین آمیزت در بی‌بی‌سی که تلاش کرده‌ای زحمات، فداکاری و مهارت ما را زیر سوال ببری به تو قول می‌دهیم بدون آنکه قضاوتی درباره فرهنگ، ریشه و سابقه تو داشته باشیم همواره از حضورت در جمع خود استقبال کنیم. در عین حال تمام نگاه ما متوجه این نکته است تا از تصمیم فیفا در ارتباط با پست سازمانی تو به عنوان عضوی از کمیته فنی جام جهانی قطر 2022 باخبر شویم. چرا که به طور واضح انتظار ما از تو این است که پیش از بازدیدت از کمپ ما از سمت خود استعفا داده باشی. کارلوس ( کی‌روش احتمالا به این دلیل از تصویر یورگن کلینزمن در بازی مقابل ایران در جام جهانی 98 استفاده کرده که هواداران فوتبال ایران خاطره خوبی از شادی گل بیش از اندازه مهاجم اسبق آلمان پس از به ثمر رساندن دومین گل این تیم و تکاندن تور ایران ندارند.) صحبت‌های کلینزمن در برنامه" MATCH OF THE DAY" به صورت کامل در "ورزش‌سه" منتشر شده و ویدئوی آن هم در دسترس است.
ترور اگر ادامه یابد، تمام شهرهای اسرائیل را زیر آتش می‌گیریم سرويس خارجي- سه روز پس از انفجارهاي بزرگي كه مناطق صهيونيست نشين بيت المقدس را به لرزه درآورد، جنبش مقاومت حماس هشدار داده كه هرگونه ترور و اقدام نظامي تل آويو عليه فلسطيني‌ها، باعث خواهد شد تا همه شهرهاي مناطق اشغالي زير آتش موشك مقاومت قرار گيرند. آثار و تركش‌هاي دو انفجار بزرگي كه هفته گذشته بخش‌هاي صهيونيست نشين شهر بيت المقدس را لرزاند، هنوز در خيابان‌هاي اين شهر اشغالي پابرجاست. نرده‌هاي آهني تقاطع راموت در شمال بیت‌المقدس غربی همچنان از انفجار هفته گذشته آسيب ديده باقي مانده و یک ایستگاه اتوبوس در امتداد بزرگراهی در ورودی غربی بیت‌المقدس به طور كامل پوشيده و مسدود شده تا حجم انفجار چهارشنبه به چشم نيايد. با توجه به آن كه آن انفجارها بوسيله كنترل از راه دور و با روشي بي سابقه انجام شد، مقامات تل آويو در شوك به سر مي‌برند و هنوز براي شان مشخص نيست كه بسته‌هاي انفجاري چگونه به قلب امنيتي ترين مناطق اشغالي راه يافته است. با توجه به حجم آسيبي كه انفجارها عليه صهيونيست‌ها برجاي گذاشته، جنبش حماس نيز پیام شدیداللحنی از طریق مصر به این رژیم فرستاده و هشدار داده است كه بازگشت تل آويو به سیاست ترور علاوه‌بر وقوع درگیری‌های بزرگ با مقاومت فلسطین در غزه، لعن و نفرینی برای رژیم صهیونیستی و جرقه‌ای برای راه‌اندازی موج بزرگ عملیات شهادت‌طلبانه به دنبال خواهد داشت. این جنبش همچنین دشمن را از انجام عملیات نظامی یا امنیتی علیه نوار غزه برحذر داشت و تهدید کرد، واکنش امروز حماس مانند سال ۲۰۰۲ نخواهد بود و تمام شهرهای رژیم اشغالگر زیر آتش مقاومت قرار خواهند گرفت. اين هشدار جنبش حماس پس از آن صورت گرفت كه ايتمار بن گوير، چهره افراطي كابينه نتانياهو با حضور در محل انفجار مدعي شده بود كه بايستي با ترورهاي كور به فلسطيني‌ها پاسخ داد. بن گوير كه از قضا سكان وزارت امنيت كابينه نتانياهو را نيز برعهده گرفته؛ قبلا هم بارها از اقدامات تروريستي عليه فلسطيني‌ها حمايت كرده بود و به نظر مي رسد كه انفجار بمب‌ها در هفته گذشته باعث شده تا مقامات تل آويو بارديگر به فكر ترور كور عليه شهروندان فلسطيني باشند. از سوي ديگر، رژیم صهیونیستی حماس را مسئول انفجار روز چهارشنبه دانسته و تهدید کرده است که بار دیگر سیاست ترور رهبران جنبش در غزه را از سر خواهد گرفت. هشدارهاي حماس به صهيونيست‌ها را میانجیگران مصری قرار است به تل آويو اعلام كنند. مصری‌ها قبلا هم پیام تهدیدآمیز ميان تل آويو و نيروهاي مقاومت فلسطيني را رد و بدل كرده بودند و به نظر مي رسد كه اين بار مقاومت فلسطيني مصمم است تا در صورت هرگونه اقدامي از سوي اشغالگران، همه شهرهاي مناطق اشغالي را هدف حمله موشكي قرار دهد. كشف بمب جديد صهیونیست‌ها این روزها و در پی وقوع دو انفجار در شهر اشغالی قدس و دریافت صدها هشدار از سوی دستگاههای امنیتی و نظامی این رژیم در سایه ترس و وحشت زندگی می‌کنند. ب عدازظهر شنبه نيز، نیروهای رژیم صهیونیستی اعلام کردند که یک بمب را در نزدیک پل استرینگ در شهر اشغالی قدس کشف کردند. برپایه این گزارش، نیروهای رژیم صهیونیستی سپس اقدام به خنثی کردن بمب کردند. پلیس رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که پس از عملیات قدس در روز چهارشنبه گذشته تاکنون صدها هشدار نسبت به وجود اجسام مشکوک در شهر اشغالی قدس دریافت کرده است. شبکه ۱۲ رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد که صهیونیست‌ها اکنون در وضعیت ترس و رعب هستند.
شادی تحریم شدنی نیست صادق فرامرزی: این هم عادت بد ما شده است؛ بازی‌هایی که تازه از دقیقه۹۰ شروع می‌شود! ایرانی که ۵ گل از ۶ گل آخرش در جام‌جهانی را در وقت‌های اضافه ‌زده است، تیم خوبی برای ملت دقیقه نودی‌هاست. خاطره خوش بازی ایران - مراکش و ثانیه‌ای که در آخرالزمان اما و اگرهای‌مان به گل رسیدیم کفایت می‌کرد تا از بالا رفتن تابلوی داور چهارم برای نشان دادن ۹ دقیقه وقت اضافه به وجد بیاییم. اما راستش را بخواهید این بار همه چیز فرق می‌کرد، این بار فوتبال نبض اجتماعی‌ای بود که ماه‌هاست تمام بدخواهان ایران و ایرانی، پای‌شان را روی آن گذاشته‌اند. بگذارید کمی شلخته‌تر بگویم؛ ظهر جمعه سایه تردیدی که بر فراز ورزشگاه احمدبن علی الریان سنگینی می‌کرد بیشتر از آفتاب سوزان قطر به چشم می‌آمد. تیمی که چند روز قبل‌ترش برای نخستین بار در تاریخ فوتبال ایران شش‌تایی شده بود، سکوهایش ملتهب بود و وحدتش ترک برداشته بود، حالا در یک برزخ دیگر باید برای رستگاری یا نابودی به مصاف بریتانیای دوم می‌رفت. حتی من که امید و خوش‌بینی برایم تقدیر ابدی است، نایی برای امیدواری نداشتم اما لحظه ورود به ورزشگاه همه چیز یکباره عوض شد، سکوها این بار یکصدا شعار می‌دادند، تیم هم برخلاف بازی قبل دیگر به جز پیروزی و رضایت مردمی که فوتبال قوت دلخوشی غالب‌شان است به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کرد. انگار در این فاصله چند روزه طعم تلخ دشمن‌شادی و هلهله بدخواهان به آنها هم آموخته بود گزینه‌ای جز «وطن» ندارند. این را می‌شد از همخوانی جمعی سرود ایران فهمید. حالا بگذارید ۹۰ دقیقه بازی را فراموش کنیم و همه چیز را از وقت‌های اضافه‌اش بازخوانی کنیم؛ جایی که اینقدر توپ‌های‌مان گل نشده بود که به قهر تقدیر برای یک شادی جمعی فکر می‌کردیم. اگر دروازه‌بان را کنار بگذاریم، برای چند درصد امید باقی‌مانده‌مان به گل شدن توپی، گام‌های روزبه و رامین آخرین گزینه‌ای بود که برای نگاه کردن انتخاب می‌کردیم اما در آخرین ثانیه‌ها، آخرین گزینه‌های‌مان بودند که رای به انفجار سکوها دادند. وصف آنچه در آن ۴ دقیقه بر سکوهای ایران گذشت را به روزی واگذار می‌کنم که قد کلماتم به بلندای آن فریادها برسد، آن چشم‌های مرطوب، آن آغوش‌های محکم و لرزان، آن پرچم‌های رقصان، آن دیدید در کوچه ما هم عروسی شد را که در نگاه‌ها می‌شد خواند، وصف آنها قدرتی می‌طلبد که از آن عاجزم! هرچه بود ثانیه گل -که مستدام باشد- واقعی‌ترین قاب این ماه‌های ایران بود؛ جایی که واقعیت شادی ایرانیان بر پروتکل‌های «عبوس ماندن اجباری» که برای‌مان تنظیم کرده‌اند غالب شد. آنجا که تصاویر ایران را در قاب موبایل می‌دیدم، مردمی که بعد از ماه‌ها به هنگامه فریاد گل دنبال آغوش وطن می‌گشتند، پا گذاشته بودند روی هر آنچه نمی‌خواهد این وطن، هموطنی داشته باشد. آن ثانیه که هیچ چیزش برنامه‌ریزی‌شده نبود، نشان داد چرا خبیثان بی‌وطن چند سال است جامه رسوایی به تن کرده‌ و از این نهاد به آن نهاد و از این بیگانه به آن اجنبی تحریم ورزش ایران را گدایی می‌کنند. فوتبال یک‌بار دیگر قاب ملی ایران شد؛ تصویر اشک و خنده جمعی‌مان! نمی‌خواهم از شادی این برد نسیه نابجایی برای جبران نقص‌ها و دردها به عاریه بگیرم، فوتبال فوتبال است، یک مسابقه که حس جمعی تولید می‌کند، نه می‌گذاریم کسی آن حس را از مردم بگیرد و نه اجازه می‌دهیم کسی چیزی بیش از این را از زمین بازی برداشت کند. بازی ایران - ولز بضاعت فوتبال برای جمع کردن‌مان کنار هم و زیر یک پرچم بود. بعدها درباره این بازی هم زیاد خواهند گفت و نوشت، در تقویم خاطرات ایرانیان احتمالا قید می‌شود: روزی که همه ایرانیان بعد از مدت‌ها احساس پیروزی کردند! پیروزی آنها تحریم‌شدنی نبود.
🔵🔵🔵 فعالیت همچنانِ "بانیان آشوب" لطفا این متن که در اشاره به پیگرد قضایی برخی سلبریتی‌های حامی اغتشاش نوشته شده است را بخوانید: "از همان ابتدای ناآرامی‌های اخیر که با درگذشت مهسا امینی آغاز شد، تعدادی از هنرمندان رشته‌های مختلف هنری نسبت به موضوع واکنش نشان دادند. آنها به درگذشت این دختر کرد که در جریان سفرش از سقز به تهران توسط نیروهای گشت موسوم به ارشاد دستگیر شد و جان خود را از دست داد، دست به واکنش زدند. تعبیر غالب از این واکنش‌ها این بود که آنها تصمیم گرفتند با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید، در کنار مردم بایستند و با آنها همدلی داشته باشند. واکنش هنرمندان به مرگ مهسا امینی را البته باید در قالب حرکتی عمومی و در بطن اعتراضات و نارضایتی‌هایی دید که در سطح عمومی و از سوی مردم در جریان بوده و تاکنون نیز ادامه داشته است. معترضانِ روزهای اول شبنم فرشادجو و کتایون ریاحی دو بازیگر سینما و تلویزیون ایران بودند که در اولین روزها تصاویر کشف حجاب‌شان در فضای مجازی دست به دست شد. مریم بوبانی، آبان عسکری، مریم پالیزبان و شیوا ابراهیمی هم طی روزهای بعد با انتشار تصایر بدون حجاب به این جمع اضافه شدند. فاطمه معتمدآریا که برای درگذشت مهسا امینی نوشته بود: «چه جنایتی بالاتر از کشتن دختران بی‌گناه این سرزمین است؟ به چه حقی؟ کدام جانی حامی این جنایت است؟» او همان روزها در مراسم خاکسپاری امین تارخ بدون روسری پشت تریبون قرار گرفت و گفته بود: «حال ما به روزگاران، خراب است نه فقط به خاطر از دست دادن امین. من برای اولین‌بار از روی نوشته می‌خوانم و می‌گویم که این روزها حال همه بد است و حال ما بدتر از همه.» در آن زمان تعدادی دیگری از زنان هنرمند سینما اگرچه روسری از سر برنداشتند اما همراه مردم بودند؛ از آن میان می‌توان به هانیه توسلی، ترانه علیدوستی، باران کوثری، هنگامه قاضیانی، بهنوش طباطبایی و... اشاره کرد که در صفحات مجازی حمایت خود را از اعتراضات مردمی اعلام کردند که صدای اعتراض‌شان در خیابان‌ها شنیده می‌شد. به موازات اعتراض زنان هنرمند، هنرمندان مرد هم به میدان آمدند. از آنها باید به اصغر فرهادی، حامد بهداد، مهران مدیری، شهاب حسینی، پژمان جمشیدی اشاره کرد که با نوشته‌ها و گفته‌های‌شان همراهی خود را با مردم اعلام کردند.[2] *این متن که با تیتر "تاوان در کنار مردم بودن" منتشر شده؛ نه یک بیانیه در رسانه‌های پ.‌ک.ک، نه بخشی از گزارش‌های نیوزویک آمریکا راجع به حوادث ایران و نه یک متن منافقانه همیشگی در رسانه‌های آلبانی‌نشین‌ها است. بلکه بخشی از مقدمه یک یادداشت در شماره سه‌شنبه گذشته روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد است که در داخل ایران منتشر می‌شود! آنالیز محتوا هم ساده است. اکثریت نجیب، دین‌مدار و انقلابی مردم ایران اما با جماعتی قلیل در سیاست و رسانه و خیابان مواجه‌اند که به اغتشاش می‌گویند ناآرامی، از بیان تصادفی بودن فوت و بیماری زمینه‌ای مرحومه مهسا امینی طفره می‌روند، به حمایت از اغتشاشگران و اوباش می‌گویند: در کنار مردم بودن، مخالف شادمانی مردم هستند، از متهم کردن بدون سند حاکمیت هیچ اِبایی ندارند و گناه و جرم "کشف حجاب" که مغایر دین و باور و تاریخ و قانون ایرانیان است را اقدامی همدلانه به حساب می‌آورند! جالب آنکه می‌بینیم این جماعت برنشسته بر ساحت رأفت نظام اما با سوء استفاده از همین رأفت و مدارا نیز اینطور رجز می‌خوانند که: "با وجود همه عواقبی که ممکن است برای‌شان به وجود بیاید"... دقت شود که به زعم ما آن جمعیت معدود چند هزار نفری در خیابان‌ها را همینان می‌فریبند یعنی آش فتنه خیابانی در همین قبیل آشپزخانه‌ها طبخ می‌شود و البته آشپزان و بانیان مشخصی هم دارد. فلذا مادام که با این آشپزهای مشخص برخورد نشود؛ جامعه همچنان در "شرایط عام‌البلوی" خواهد بود. و شرایط عام‌البلوی یعنی زمینه‌چینی برای بروز فتنه اقتصادی که بسی بزرگتر و سهمگین‌تر از اغتشاشات لکه‌ای این روزهاست. پیش از این، محمدرضا تاجیک، از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب نیز طی اظهاراتی در روزنامه شرق؛ اغتشاشات اخیر را "جشن جنبش" و حاوی خشونتی مقدس و الهی توصیف کرده بود...[3] ***
وقتش رسیده علیه این عنصر معلوم الحال هم یک برخورد جدی صورت بگیرد توهین فرید مدرسی به و حامیان 🔹 بعد از اقدام انقلابی استاندار قم در برکناری مدیر متخلف بانکی که به یک زن بی حجاب خدمات رسانی کرده بود، فرید مدرسی معلوم الحال در یک توییت بیشرمانه استاندار قم را که از سرداران جبهه و جنگ نیز می باشد، احمق نامید! وقتی امثال فرید مدرسی اینگونه آتش گرفته اند مشخص است که تیر دقیقاً به هدف خورده و کار درست انجام شده @madare0120
هدایت شده از لبیک یا خامنه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولوی عبدالحمید اگر یه رئیس‌جمهور یا مسؤل کشوری می شد دیگه باید با جنگنده F 35 حفاظت می شد 🔹 الان که فقط امام جمعه یه شهره
هدایت شده از لبیک یا خامنه ای
✨آغوش رایگان پهپادای جمهوری اسلامی برای تجزیه طلبای کومله و دموکرات! 😅😅
هدایت شده از لبیک یا خامنه ای
‌ - از شهید نواب پرسیدن : چرا آرام نمی‌نشینی؟! ببین آیت‌الله بروجردی ساکت است .. نواب گفت : آقای بروجردی سرهنگ است ؛ من سربازم . سرباز اگر کوتاهی کند سرهنگ مجبور میشود بیایید وسط! هر بار کھ امام‌خامنه‌ای دارن میان وسط ، یعنی ما سربازا کم گذاشتیم ..
شهادت🌹 هنر مردان خداست 📢📣 ۷آذر اولین سالگرد شهادت دانشمند شهید محسن زاده 🔰یکی از پنج شخصیت ایرانی که نامش در فهرست قدرتمندترین افراد جهان در فهرست ۵۰۰نفره نشریه های خارجی ذکر میشود 🔰نام او تحت عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع ورئیس مرکز تحقیقات فیزیک (PHRC)در سال ۲۰۰۷در فهرست تحریم شدگان ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل قرار میگیرد 🔰وشهید مظلومی که ۲۰سال به دنبال ترور ایشان بود یادش همیشه جاودان وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای شهیدان خدایی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @SHAHIDAN3_1_3
هدایت شده از ️حقیقت واصل
🌹ثمرات بسیج از منظر رهبر انقلاب
امیرمحمدیاوررهبر: 🔷 پمپاژ ناامیدی امام خمینی از امید به عنوان جنود الله و از ناامیدی به عنوان جنود ابلیس تعبیر کرده و می فرمایند: «نویسنده‌ های ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمی ‌خواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که می ‌توانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسنده‌ ها، این گوینده‌ ها به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند، به جای اینکه به جان هم بریزند، با هم امید در ملت ایجاد کنند. اطمینان در ملت ایجاد کنند. استقلال روحی در ملت ایجاد کنند. اگر این خدمت را این رسانه‌های گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان، این اطمینان را در ملت ایجاد کنند ما تا آخر پیروز هستیم. و حیف است که یک ملتی که ایستاده و خون جوانان خودش را داده و همه چیزش را فدای اسلام و استقلال کشورش کرده ماها که گوینده هستیم، نویسنده هستیم، آنهایی که در مطبوعات چیز می‌ نویسند، در رادیو و تلویزیون صحبت می‌ کنند، حیف است که اینها توجه به این معنا نداشته باشند که باید این ملت را امیدوار کرد، و باید مطمئن کرد ملت را.» (صحیفۀ امام، ج 13، ص 537) آنچه در سایه و حاشیۀ اغتشاشات اخیر ناباورانه خودنمایی می کند، پمپاژ یاس و ناامیدی از سوی کسانی است که به راستی داعیه اصلاح و استحکام نظام را دارند. آنها دردمند، دلخور و نقادانی از جنس انقلابند که جان و جوانی شان را پای آن گذاشته و در دوره ای از جمله پیشتازان آن بوده اند. اما هم اینک به خاطر انباشت رنجش های درست یا غلط گذشته، نه تنها دامن خود را از حوادث اخیر بیرون کشیده اند، که دائما با نیشتر قلمشان حرمان و دلسردی است که به افکار عمومی پمپاژ کرده و ناخواسته در مسیر ناامیدی مردم گام بر می دارند. آنها با سیاه نمایی ها و امیدکُشی های مستمر، عالمانه در صدد تحمیل اصلاحاتی بر نظام هستند که به زعم شان تنها راه مانایی آن است، اما ناگفته پیداست که این راه به ناکجاآباد می رود، چرا که مرگ امید، مرگ آینده را به دنبال دارد. چالش پیشرو به اندازۀ خود یک فتنه است که باید با اکسیر امید، وحدت و زمان شناسی از آن عبور کرد و پس از آن به طرح نقدها، نظرها و گلایه ها پرداخت. امروز ملت ما برای گذر از این گردنۀ فتنه خیز به امید و دلگرمی نیاز دارد، باید ملت را امیدوار و مطمئن کرد و جنود الله را مهمان خانۀ دلهایشان نمود تا بتوانند از این میدان بلا به سلامت عبور کنند. امروز روز امتحان کسانی است که به اندازۀ خود دارای ضریب نفوذ و قدرت تاثیرگذاری بر افکار عمومی هستند و می توانند در شعله ور شدن آتش امید و گذر از فتنه موثر باشند. آنان که به جای امید، دزدانه بر گوش ملت خویش آیۀ یاس می خوانند و ندانسته در جهت رسانه های دشمن حرکت می کنند، حتی در خلوت خود نیز نمی توانند مدعی خیرخواهی برای مردم و کشورشان باشند، چرا که امروز راه از بیراهه و حق از باطل شناخته شده است. 🔹 اکبر مظفری 📢 یعنی قبل از دشمن شما محتوای صحیح را درست کنید هفته بسیج گرامی باد بسیج شجره طیبه است به امید پیروزی امروز ایران سربلند ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95