🟡🟡🔵🟡🟡دو لیدر اصلی تنش در مناطق نفتی دستگیر شدند
با اقدام سازمان اطلاعات سپاه دو محرک اعتصاب و تجمع در مناطق نفتخیرپز شناسایی و دستگیر شدند.
به گزارش مشرق، با رصد اطلاعاتی سربازان گمنام زمان در سازمان اطلاعات سپاه، دومین لیدر اعتصابات در مناطق نفتی پارس جنوبی دستگیر شد.
این فرد که دارای بیش از ۳ هزار زیرمجموعه و مرتبط با رسانه های معاند بود نقش اصلی در سازماندهی اعتصابات و انتشار فراخوانهای تجمع و تهیه محتوای مرتبط جهت ارسال به رسانههای معاند داشت.
پیش از این نیز لیدر اصلی اعتصابات حوزه نفت و انرژی که از سال ۱۳۹۹ هدایت کننده اعتصابات سراسری کارگری به ویژه در مناطق پارس جنوبی بود دستگیر شده بود.
تشکیل اتاق فکر دهها نفره معاندان در داخل کشور، شبکه سازی مستقیم ۱۲۰ هزار کارگری و ۱ میلیون نفر غیرمستقیم و ارتباط گیری منظم با کشورهای غربی ازجمله اقدامات این فرد بود.
از ابتدای سال جاری جریانات معاند تمرکز خود را بر موضوع افزایش اعتصابات و تجمعات صنفی و قشری گذاشته و با توجه به حساسیتهای حوزه نفت انرژی اقدام به شبکهسازی در میان کارکنان این صنعت کرده بودند.
با انجام اقدامات صیانتی و قانونی بخش زیادی از برنامه ایجاد مشکل در سایتهای پارس جنوبی و ... از بین رفته و علیرغم اینکه در برخی مواقع تا ۵۰ درصد ظرفیت کارگری جزو اعتصاب کنندگان بودند اما بدون مشکل خاصی روند کار ادامه یافت.
🟠🟠🟠🔵🟠🟠🟠شبکه جاسوسی به دادگاه رسید
پس از گذشت هشتماه از بازداشت الهه محمدی، خبرنگار اجتماعی روزنامه هممیهن و نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه شرق، دیروز بالاخره تاریخ برگزاری جلسه رسیدگی به پرونده آنها اعلام شد. خبر را مسعود ستایشی، سخنگوی قوهقضائیه در نشست خبری با خبرنگاران اعلام کرد.
روزنامه هممیهن درباره این دادگاه نوشته است:
سرانجام بعد از حدود هشتماه، سخنگوی قوهقضائیه تاریخ برگزاری دادگاه الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو روزنامهنگار حوزه اجتماعی را اعلام کرد. انتظار اهالیمطبوعات این است که دادگاه بهمعنای دقیق کلمه بهصورت علنی برگزار شود، اما متاسفانه انتظارات اهل مطبوعات از نهادهای حاکم معمولا برآورده نمیشود.
ازاینرو، آن دسته از محافل اصولگرا که برگزاری غیرعلنی دادگاه سهجوان اعدامشده در اصفهان را به باد انتقاد گرفتند و آن را بیش از هر چیز به زیان
حکومت و دستگاه قضایی ارزیابی کردند، بهتر است تا دیر نشده، بر ضرورت علنی بودن دادگاه این دو روزنامهنگار تاکید و برای آن زمینهسازی کنند. اگر اتهامات خبرنگاران هممیهن و شرق، بر مبنای مدارک و اسناد متقن و محکمهپسند، علیه آنها مطرح شده است چه جای نگرانی دستگاه قضا از علنیشدن دادگاه؟ و اگر مدرک و سندی در دست نیست، غیرعلنی شدن دادگاه، کمکی به پذیرش آن ازسوی جامعه نمیکند و فقط بر دامنه بیاعتمادیها میافزاید!
قابل توجه آنکه اتهامات این دو نفر اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام است که با صدور قرار بازداشت موقت در زندان هستند.
این دو نفر با ادله دقیق قضایی دستگیر شده و مورد رسیدگی قرار گرفته است، این افراد تا به امروز از تمامی خدمات رفاهی، قضایی و اجتماعی در دوران بازداشت برخوردار بوده تا جایی که یکی از متهمان در تماس تلفتی با همسرش از خوردن عصرانه لاکچری به صورت روزانه خبر داده است!
انتشار اولین عکس از مهسا امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن. ح» صورت گرفته است، او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار به یک رسانه ضد انقلاب پرداخت. بر اساس گزارشها یکی از این خبرنگاران با حضور در کلاس جنگ نرم موسسه استریت بیز در آفریقای جنوبی آموزش دیده و پس از آن از مسیر ترکیه به ایران بازگشته است، این خبرنگار نقش مهمی از انتقال اخبار دروغین از اغتشاشات به رسانههای ضد انقلاب داشته است.
پایان پیام🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🟢🟢🟣🟢🟢بازخوانی رفتار ناتو در قبال جمهوری اسلامی؛
بازی ببر کاغذی با دم شیر
ناتو خود یکی از اضلاع جنگ ترکیبی غرب که به طور مستمر در مبارزات نظامی، اقتصادی، سیاسی و روانی علیه ایران به راه افتاده است، محسوب میشود.
به گزارش مشرق، سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) یک سازمان پیمان امنیت دستهجمعی است که تحت رهبری ایالات متحده شکل گرفته است. این سازمان که یک تشکل عمدتاً امنیتی- نظامی به جامانده از زمان جنگ سرد است، به واسطه سهمی که رهبر آن یعنی امریکا در نظام بینالملل دارد، باعث شده است همچنان خود را به عنوان ابزاری مؤثر در عرصه جهانی مطرح کند. شاید هدف ناتو در آنچه به طور مکتوب و مدون آورده شده، امنیتآفرینی در اروپا باشد، اما کارکردهای این سازمان برای نیل به چنین هدفی دارای بازوهای مختلف در ابعاد جهانی است. از این رو، ناتو سعی میکند در جایجای جهان، حضور فیزیکی خود را حفظ کند. در ادامه این مطلب، رویکردها و راهبردهای این سازمان امنیتی غربی در برابر جمهوری اسلامی ایران مورد بازخوانی و بررسی قرار خواهند گرفت.
ناتو به سوی شرق و تهدیدات آن علیه ایران
ناتو به دنبال آن است که نفوذ خود را به قدری در نظام بینالملل گسترش دهد که عملاً چین و روسیه در رسیدن به اهداف خود متوقف شوند. به همین دلیل بعد از جنگ سرد و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ناتو با سیاست نگاه به شرق عملاً و بهتدریج توانست نفوذ خود را گسترش دهد و این گسترش نفوذ هم یک پروسه توقفناپذیر است؛ این نفوذ بعضاً هم در خاورمیانه و هم در قفقاز تا دریای خزر دیده میشود.
با توجه به برنامههای ناتو جهت توسعه به شرق و نزدیک شدن به محیط جغرافیایی اطراف ایران و پیوند این سازمان با برنامههای نظامی امریکا در جهت مداخله در منطقه ژئوپلیتیک غرب آسیا، ناتو یک تهدید جدی برای ایران محسوب میشود. به طور نمونه، این سازمان چندان بیمیل نیست که ایران را در منطقه قفقاز تحریک کند تا وارد یک درگیری نظامی شود و به این دلیل، بهانه برای حضور ناتو در این منطقه شکل بگیرد.
جنگهای ۲۰۰۱ افغانستان و ۲۰۰۳ عراق، ناتو را علاوه بر ترکیه، در این مناطق با ایران همسایه کرد، همچنین ناتو با دیگر همسایگان ایران شروع به همکاری گسترده کرده است. افزایش نیروهای ناتو یکی از اهداف منطقهای این سازمان محسوب میشود، به طوری که استولتنبرگ در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد، ناتو قصد دارد حضور خود در عراق را افزایش دهد.
اما موضوع تنها به جغرافیای نظامی ختم نمیشود، ناتو با استفاده از ظرفیتهای درونی خود به طور پنهان و آشکار به فعالیتهای سیاسی و تخریبی علیه کشورهای هدف میپردازد. ناتو خود یکی از اضلاع جنگ ترکیبی غرب که به طور مستمر در مبارزات نظامی، اقتصادی، سیاسی و روانی علیه ایران به راه افتاده است، محسوب میشود. از آنجا که امریکا رهبری ناتو را در اختیار دارد و در جنگ اوکراین، جهان شاهد غلبه اراده امریکا بر ناتو بود، میتوان به کارکرد خصومت ذاتی امریکا در قبال جمهوری اسلامی در تارنمای ناتو باور داشت.
چند نمونه از فعالیتهای ناتو علیه جمهوری اسلامی
اسکان منافقین و حمایت از داعش:
پس از تخلیه نیروهای گروهک تروریستی مجاهدین خلق از پایگاههای سابق در عراق، ایالات متحده و ناتو تأسیس یک پایگاه نظامی حفاظت شده این گروه را در مانز آلبانی نزدیک تیرانا تسهیل کردند. همچنین ناتو پس از سرنگونی نیروهای داعش در سوریه و عراق، آلبانی را تحت فشار قرار داد تا به تروریستهای تکفیری اجازه دهد به مجاهدین خلق در آلبانی بپیوندند. این رفتار نشاندهنده حمایت ضمنی ناتو از نیروهای تروریستی تکفیری است که سالها در خاک سوریه جنایات فراوانی را مرتکب شده و در لفاظیهای خود، فتح دیگر کشورها چون ایران را تکرار میکردند. آلبانی میزبان حدود دو هزار عضو گروهک تروریستی منافقین است که پس از برچیده شدن اردوگاههایشان در عراق به آلبانی منتقل شده و در این کشور حضور دارند.
برخی از روزنامهنگاران آلبانیایی که توسط دولت آلبانی و سازمان مجاهدین خلق تحت فشار قرار گرفتند، معتقدند که اشرف ۳ و کمپ باند استیل متعلق به ناتو برای آموزش مجاهدین خلق و دیگر مزدوران غرب آسیا که برای جنگ علیه ایران به منظور اجرای عملیات تغییر رژیم به رهبری ناتو استفاده میشوند. یکی از تناقضات رفتاری ناتو آنجا است که، سازمانی که مدعی مبارزه با تروریسم بینالمللی است به یک فرقه تروریستی پناهگاهی امن داده تا به ستاد عملیاتی برای راهاندازی گستردهترین طیف اقدامات مخرب قابل تصور علیه ایران تبدیل شود. این امر گویای همکاری اعضای ناتو با فعالیتهای تروریستی آنها و حمایتهای مادی و معنوی از منافقین است. علاوه بر آن برخی فرماندهان سابق ناتو چون ژنرال وسلی کلارک، در نشستهای سازمان منافقین به ایراد سخنرانی پرداخته و از فعالیتهای مخرب و تروریستی آنها علیه مردم ایران، حمایت کرده است.
فشار به آلبانی برای قطع روابط دیپلماتیک:
بعد از حمله سایبری سال گذشته به سامانههای دولت آلبانی و اتهامزنی این کشور علیه ایران، واشنگتن خبر داد که اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) استفاده از ماده ۵ پیمان ناتو را که مربوط به اقدام جمعی علیه تهدیدکنندگان است، احتمالاً در دستور کار قرار خواهند داد. در بند ۵ اینگونه آمده است که حمله به یکی از اعضای ناتو، به معنای حمله به همه کشورهای عضو تلقی میشود و مستلزم دفاع گروهی خواهد بود.
اما دولت آلبانی که عضو ناتو است، تصمیم گرفت از فعال کردن بند پنجم منشور این سازمان نظامی علیه ایران، چشمپوشی کرده و به طور عجیبی روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع کند. برخی تحلیلگران بر این باورند که این اقدام در پی فشارهای ناتو صورت گرفته است. یکی از موضوعات مهمی که وجود دارد این است، ناتو و اعضای آن، خود یکی از حامیان مستقیم یا غیرمستقیم اقدامات خرابکارانه سایبری علیه ایران هستند و زیرساختهای لازم را برای گروهک تروریستی منافقین در آلبانی مهیا کردهاند. این حمایت شدید، نشان از این دارد که ناتو از گروهک تروریستی منافقین حمایت سیاسی کرده و آنها را در زیر چتر دفاعی خود آورده است.
فعالیتهای رسانهای و مجازی علیه ایران:
ناتو در فضای مجازی و به طور علنی نیز علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکند. سایت (اندیشکده) شورای آتلانتیک که بازوی مطالعاتی و رسانهای ناتو محسوب میشود، در بخش تحلیل خود، قسمت ویژهای به نام «IranSource» دارد که در آن بر ضد ایران تبلیغات فراوانی کرده و افکار عمومی را علیه جمهوری اسلامی ایران تحریک می کند. حجم بیشتر این مطالب مربوط به سیاستهای جهانی و منطقهای ایران است، چرا که موجب کاهش نفوذ غرب در منطقه شده و راهبردهای آن را مهار کرده است. بعد از تحولات منطقهای و بویژه جنگ سوریه، نقش تعیینکننده سیاسی- نظامی ایران در معادلات منطقهای بیش از پیش اثبات گردید و باعث شد که ایران به عنوان تهدیدی همیشگی و قدرت منطقهای، مانعی برای پیشبرد اهداف غرب و ناتو شود.
شورای آتلانتیک در جریان آشوبها، نشستهای مختلفی را با استفاده از عناصر ضدانقلاب ترتیب داده است. این رفتار ناتو، نمونه دیگری از بهکارگیری ظرفیتهای رسانهای علیه مسائل داخلی و اثبات رویکردهای مداخلهجویانه در قبال جمهوری اسلامی است. در این نشستها که به دلیل داشتن مضامین تکراری، غیرمؤثر و بیمحتوا، بازتاب رسانهای چندانی پیدا نکرد، سعی شده حاکمیت ایران را به بهانههای نخنما شده محکوم کرده و تصویری خشونتآمیز و غیر واقعی از آن ارائه دهد. در آخرین نشست که چند هفته گذشته و با موضوعیت مسائل زنان برگزار شده بود، سخنرانان معلومالحالی چون مهرانگیز کار با ژست حقوق زنان مطالبی را برای تحریک زنان -که به گمان آنها، پایگاه اصلی مانور آنها در اغتشاشات اخیر بوده - بیان کرده و از نهادهای حقوق بشری خواستار محکومیت ایران شدهاند.
نقشه راه ایران
بدون تردید گسترش ناتو به شرق با توجه به نزدیک شدن به مرزهای ایران، تأثیرات شگرفی در مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... ایران خواهد داشت. طبیعی است که با حضور ناتو در فضای جغرافیایی اطراف ایران، سیاستهای منطقهای ایران دستخوش تحول شود و در راهبردهای دفاعی و پدافندی ایران، اهمیت ویژهای پیدا کنند. یکی از راهبردهای ناتو، کاهش حضور و نفوذ جمهوری اسلامی ایران در کشورهای منطقه و کم شدن قدرت مانور ایران در این کشورها و تعیین ساختار امنیت منطقهای بدون مشارکت ایران است.
منبع: روزنامه ایران
🔵🔵🟠🔵🔵میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست.
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- فصل امتحانات دانشآموزان است. مدارس دولتی و غیردولتی و انواع دیگر مدارس، سخت مشغولند و دانشآموزان نیز- بسته به سطحی که در آن درس میخوانند- یا مشغول امتحانات پایان نوبت دوم هستند، یا از امتحانات فارغ و وارد تعطیلات شدهاند. این ایام علاوه بر امتحانات، فصل سَوا کردن و جذب دانشآموزان از سوی برخی مدارس هم هست! مدارسی که بعضا با دریافت شهریههای نجومی تلاش میکنند، شرایط آموزشی را برای دانشآموزان فراهم کنند که شاید برای ما دهه پنجاهیها که از دبستان تا دیپلممان را در مدارس دولتی درس خواندهایم، شبیه به یک رویاست.
شهریهها از حدود ۲۰ میلیون تومان شروع میشود تا... و بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان با آزمونهای ورودی و شرط معدل جذب میشوند. خلاصه این که، بهترین معلمها، بهترین محیط آموزشی، بهترین همکلاسیها و بهترین امکانات آموزشی برای طیفی از دانشآموزان «سَوا» میشود و طبیعی است نتیجه جمع و مهیا شدن این «بهترین» ها برای این طیف از دانشآموزان میشود، وارد شدن به بهترین دانشگاهها، انتخاب بهترین رشتههای تحصیلی و رسیدن به بهترین آینده شغلی.
حالا کمی حال و روز دانشآموزان و اولیایی را تصور کنید که، وضعیت اقتصادیشان طوری نیست که بتوانند، برای یک سال تحصیلی دهها میلیون تومان بدهند. یا اگر میتوانند مثلا، ۲ یا ۳ فرزند محصل دارند! آنها میمانند و مدارسی که از بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان تُهی شده چرا که همه آن «بهترین» ها با مشوقهای مالی و غیر مالی و ترفندهای تبلیغاتی و تجاری جذب مدارس پولی شده است.
۲- اینجا نه قصد جسارت به مدارس دولتی و معلمان زحمتکش و دانشآموزان عزیز را داریم و نه میخواهیم نان مدارس غیردولتی و پولی را آجر کنیم. اینجا صرفا در حال تحلیل «واقعیتی» هستیم که در سیستم آموزشیمان جریان دارد و تا این «واقعیت» پذیرفته نشود و تا وجود این «آسیب» به رسمیت شناخته نشود، نمیتوان راهحلی برای آن یافت.
ما به دنبال تبیین شرایطی هستیم که «نابرابری آموزشی» را موجب شده و صدای خانوادههای زیادی را هم در آورده است. برای درک اهمیت این مسئله همین بس که بدانیم، یکی از مهمترین نقاطی که به طور مستقیم با توسعه و پیشرفت همهجانبه و پایدار یک کشور در ارتباط است، همین مدارس و همین مبحث مهم آموزش و پرورش و همین دانشآموزان عزیز است.
بله! مبحث توسعه و پیشرفت ارتباط مستقیمی با آموزش و پرورش دارد و نمیتوان نقش آموزش و پرورش را در این حوزه، ندید یا کم شمرد. میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست: «به نظر بنده بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همهجانبه کشور درک کنند. یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارتهایی هم وارد آورده و آن کوچکانگاری این دستگاه حیاتی است. بعضی آن را به صورت یک مزاحم نگاه کردند. اینها را من که عرض میکنم، چون حرفهایی را از خود افراد شنیدهام. به صورت یک مجموعه مصرفی نگاه میکردند و به بنده میگفتند که مثلاً فرض کنید فلان قدر از بودجه کشور صرف آموزش و پرورش میشود. دنبالهاش چیست؟ دنبالهاش برونسپاری است یعنی به چشم یک مزاحم به آموزش و پرورش نگاه میکردند.به نظر بنده عبور از گردنههای دشوار پیشرفت که ما دنبال پیشرفت همهجانبه کشور هستیم، در این مسیر گردنههای دشواری وجود دارد، بدون کمک آموزش و پرورش عبور از این گردنهها ممکن نیست.» (سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، روزمعلم، دیدار معلمان)
پیش از این به یکی دیگر از معضلات خطرناک عدم اصلاح این شرایط، تحت یادداشتی با عنوان «بله ما مافیا هستیم!» پرداخته بودیم و اینجا به دلیل اهمیت و ارتباط آن با موضوع این یادداشت، مجبوریم تکرارش کنیم. بخوانید:
۳- ما مهدکودکهای لاکچری با شهریههای سرسامآور داریم که در آن انواع آموزشها را به کودکان زیر ۶ سال میدهند و در مقابل مهدکودکهایی هم داریم که در آن فقط از کودکان با یک وعده غذای ساده، صرفا «نگهداری» میشود. همه این دو گروه کودک هم که وارد مدرسه ابتدایی و متوسطه میشوند، بسته به شرایط مالی والدینشان، از یکدیگر جدا میشوند (سَوا میشوند) ثروتمندها و مُتِمَوِلین وارد مدارس خاص و بقیه وارد مدارس معمولی و دولتی میشوند.
مرحله بعد ورود به دانشگاه است...با وجود امر غیرمنطقی «کنکور» و ساختار آموزشی که برشمردیم، صرفا و صرفا کسانی میتوانند وارد رشته- شهرهای پرطرفدار و اصطلاحا «پولساز» شوند که، در طول تحصیلشان (از مهدکودک تا دبیرستان) پول بیشتری خرج کردهاند. این یعنی، «هُل» دادن والدین به سمت مدارس پولی چرا که والدین میبینند، اگر وارد چنین مدارسی نشوند و اگر در این حوزه، هزینههای سنگین نکنند، امکان قبول شدن فرزندانشان در دانشگاهها و رشتههای پرطرفدار تقریبا محال است. به عبارت دیگر با توجه به نحوه ورود به دانشگاهها و رقابتی بودن این مسئله (کنکور) امروز بدون حضور در مدارس پولی و خاص و بدون صرف هزینههای سنگین کلاسهای کنکور، امکان قبولی در رشته-شهرهای پرطرفدار تقریبا هیچ است.
۴- چند پاراگراف بالا را دوباره مروری کنید. نقش «پول» خیلی برجسته است، نیست!؟... وقتی آن کارشناس ما، استاد دانشگاه ما، مهندس ساختمان و پزشک ما، در دوران آموزش و از همان دوران مهدکودک تا ورود به دانشگاه، «هزینه» میکند به این امید که در رشتههای پر طرفدار و پولساز قبول شود، به این هم فکر میکند که پس از فارغالتحصیلی، هزینهها خود به خود جبران خواهند شد! این یعنی ما در کنار پرورش کارشناس و نخبه و استاد، آنها را «تاجر» هم بار میآوریم.
اینجاست که گاهی با مهندسان ساختمانی مواجه میشویم که به خاطر پول، به ساخت ساختمان غیراستاندارد، مهر تایید میزند. یا با پزشکی مواجه میشویم که جان بیمار برایش در اولویت نیست و تا هزینه درمان را ندهی، بیمارت را عمل نمیکند! اینجاست که فاجعههایی از جنس متروپل رخ میدهد و...
۵- یکی از ویژگیهای مدارس دولتی دهه پنجاه و شصت این بود که، معلمهای عالی، خوب و متوسط همینطور دانشآموزان قوی، متوسط و ضعیف و سایر امکانات آموزشی در کنار هم بودند و همین مسئله به کمک همه دانشآموزان میآمد.
چون امکانات آموزشی برای متمولین و ثروتمندان مثل امروز «سَوا» نمیشد و ثروتمند و غیر ثروتمند از امکانات آموزشی برابر استفاده میکردند، امکان موفقیت و رسیدن به آینده بهتر، برای «همه دانشآموزان» به طور مساوی مهیا بود.
از آن سو کارشناس و نخبه «تاجر مسلک» هم کمتر بود. کارشناس و نخبهای که «پول» اولویت اول و آخرش باشد، کمک زیادی به توسعه کشور نخواهد کرد و به احتمال زیاد برای کسب پول بیشتر، مهاجرت خواهد نمود. خلاصه این که باید به کمک مدارس دولتی رفت ضعفها را جبران و آن ذهنیتی که میگوید «مدارس دولتی ضعیف است» را اصلاح کرد. باید به قول رهبر انقلاب در دیدار معلمان «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است.
وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبتنام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد. این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.» (همان)
۶- بخش پایانی یادداشت پیش روی را به نقل حکایتی درسآموز از حضرت امیر علیهالسلام زینت میدهیم. حکایتی که میتواند و باید الگوی عمل همگان و مخصوصاً مسئولان و دستاندرکاران محترم امور کشورمان باشد.
آوردهاند، روزی حضرت امیر علیهالسلام، میثم را دید که طبقی از خرما پیش روی نهاده و به فروش آن مشغول است. جناب میثم، خرماهای مرغوب را از خرمای نامرغوب جدا کرده بود! امیرالمومنین علیهالسلام علت را پرسید و میثم گفت؛ مولای من بدیهی است که خرمای مرغوب از نامرغوب گرانبهاتر است، از این روی هرکدام را به تناسب میزان مرغوبیت آن میفروشم. حضرت، صدا به اعتراض بلند کرده و فرمود ای وای من! میثم که از یاران باوفای امیر مومنان و از دلدادگان جان برکف حضرتش بود، سراسیمه میشود و بر خود میلرزد که مگر چه خطایی از من سر زده است؟ و حضرت زبان به ملامت میگشایند که با این کار در جامعه مسلمین شکاف میاندازی و مردم را به فقیر و غنی تقسیم میکنی... و نقل کردهاند که با دستهای مبارک خود، خرماها را درهم آمیخته و فرمودند؛ میثم! خرماها را درهم بفروش و میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
پایان پیام🇮🇷
🟢🟢🟢🟣🟢🟢🟢
تقلای جریان تحریف اینبار درباره تغییر دبیر «شعام»
تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی پس از ده سال با فضاسازیهای نامتعارف نشریات زنجیرهای مواجه شد.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: روزنامه اعتماد در این زمینه نوشت: «ناگهانی و با سرعتی بالا رخ داد؛ دستبهدست شدن صندلی دبیری شورای عالی امنیت ملی از علی شمخانی به علیاکبر احمدیان، روندی عجیب داشت؛ هم به لحاظ نحوه اطلاعرسانی، هم به لحاظ سرعت جابهجایی و مهمتر به لحاظ زمان این تغییر».
اعتماد همچنین مدعی شد پشتپرده خداحافظی شمخانی از شورای عالی امنیت ملی(شعام)، ترس تندروها از احیای برجام بود. پس از نقشآفرینی شمخانی در توافق با عربستان بوده است(!)
از سوی دیگر روزنامه شرق برخلاف اعتماد که تغییر دبیر شعام را ناگهانی خوانده بود، نوشت: «اتفاقی که خیلی قبلتر از این منتظر بودیم، رخ داد، سرانجام سردار احمدیان با حکم رهبری به عضویت در شورای عالی امنیت ملی درآمد و با حکم رئیسجمهور دبیر شورا شد که به معنای پایان حضور ۱۰ ساله در پایان شمخانی است. سیدجلال ساداتیان سفیر اسبق ایران در لندن اعتقاد دارد دلیل اصلی برکناری شمخانی، میتواند بهدلیل فشارها، جریانسازیها، هجمهها و تخریبهای جبهه پایداری باشد. میشود گفت پای جبهه پایداری در برکناری شمخانی در میان است. به هر حال برخی گروههای تندرو در دوره جدید سعی دارند همه سطوح و ابعاد قدرت را از اقتصادی و معیشتی گرفته تا سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی در اختیار خود بگیرد؛ بهخصوص آنکه شمخانی در ماههای اخیر سعی کرد روابط منطقهای را به نحوی حلوفصل کند که بسترهای احیای برجام هم حفظ شود. اگرچه این اقدامات بیاذن مقامات انجام نمیشود، اما به هر حال چندان به مذاق جبهه پایداری خوش نیامده است؛ چون احساس کردند که پختوپزهایی در منطقه و برجام بدون حضور آنها در حال انجام است. کمااینکه در موضوع احیای روابط ایران و عربستان و دیگر مسائل سیاست خارجی منطقهای و برجام، تقریبا وزارت امور خارجه و شخص باقری کنی در ماههای گذشته به سایه رفت و عملکرد شمخانی پررنگتر شد».
درباره فضاسازی نشریات زنجیرهای گفتنی است که تغییرات اینچنینی، اولا طبیعی است. آقای شمخانی به مدت ۱۰ سال در دبیری شورای عالی امنیت ملی حضور داشت، این در حالی است که دو دبیر قبلی یعنی آقایان جلیلی و لاریجانی، به ترتیب ۶ سال و ۲ سال، در این سمت حضور داشتند. ثانیا روند غالب متعارف این است، با تغییر دولتها و قرار گرفتن رؤسایجمهور جدید در مسند ریاستجمهوری شورای عالی امنیت ملی، دبیر شورا هم تغییر میکند. اما آقای شمخانی در دولت جدید، همچنان به مدت ۱۹ ماه در این سمت حضور داشت و آخرینبار بیشتر با هماهنگی دولت و در مدار راهبرد دولت آقای رئیسی، توافق با عربستان را که مذاکرات آن چندین دور به طول انجامید، نهایی کرد.
در اینجا نیز فارغ از نگرش احزاب و گروههای سیاسی به اشخاص، سیاستهای کلان نظام و دولت است که روند تصمیماتی مانند توافق دوجانبه با عربستان را تعیین میکند. به بیان دیگر مضحک است که نشریهای ادعا کند ترس فلان گروه یا تندروها از احیای برجام، علت تغییر شمخانی بوده است! در عین حال، ارتقای مذاکرات منتهی، توافق دوجانبه عربستان، به سطحی فراتر از مذاکرات وزارت خارجه طرفین، به درخواست طرف سعودی انجام گرفته بود.
موضوع بعدی، تلاش افراطیون غربگرا برای مصادره آقای شمخانی برای مطلوب خویش است و حال آنکه وی، مرزبندیهای جدی با این جریان داشت. بهعنوان مثال در ماجرای برجام، او هر چند در ابتدا (و در کلیت ماجرا) نگاه خوشبینانه داشت، اما بعدها به منتقد جدی روند توافق و خسارات آن تبدیل شد و فراتر از آن، در دبیرخانه شورا نقش مؤثری در هماهنگی سه قوه برای تصویب نهایی قانون اقدام متقابل مجلس ایفا کرد؛ در حالی که روحانی و برخی اطرافیانش بیاعتنا به عبرتها و خسارتهای برجام، مجدداً دنبال توافق به هر قیمت با آمریکا بودند و اگر همکاری مجلس و دبیرخانه شورا نبود، قطعاً خسارتهای اقتصادی و سیاسی و امنیتی به مراتب بزرگتری برای کشور رقم خورد.
در همین زمینه روزنامه سازندگی وابسته به حزب کارگزاران، هر چند ادعا کرد دو سال تحمل و تأخیر رئیسی در عدم تغییر شمخانی، نبود فرد مناسب بوده(!)، اما در ادامه اذعان کرد: «هرچند شمخانی تا پایان دولت روحانی بر سر کار خود ماند اما همان زمان هم اختلافاتی میان دولت و شمخانی در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی وجود داشت. ریشه این اختلافات معمولاً به توافق هستهای ایران و گروه کشورهای ۵+۱ برمیگشت. جایی که شمخانی با امضای این توافق مخالف بود. او همچنین چندینبار بهصورت علنی در اظهارات خود امضای برجام را یک اشتباه خواند.
همچنین در زمانی که گفتوگوهای احیای برجام با حضور عباس عراقچی به عنوان معاون وزیر امور خارجه در وین در جریان بود، نورنیوز به عنوان رسانه وابسته به شورای عالی امنیت ملی همواره خبرهایی را به نقل از منابع آگاه منتشر میکرد که نشان میداد، گفتوگوها یا در مسیر توافق نیست یا متن توافق روی میز خواستههای ایران را تأمین نمیکند. روندی که نشان میداد شمخانی با احیای برجام دستکم با آن شرایطی که دولت روحانی بر سر جزئیات آن به توافق رسیده، موافق نیست».
یادآور میشود آقای شمخانی مرداد ۱۳۹۸ در گفتوگو با شبکه انبیسینیوز «امضای برجام اشتباه بود؛ ما نباید آن را امضا میکردیم. مذاکره با آمریکا بیفایده است. ما بیش از این اجازه نداریم که فرصت ملت ایران را صرف روندهای بیحاصل کنیم. اروپاییها از ما خواستند از برجام خارج نشویم. ما پذیرفتیم تا به اروپا فرصت بدهیم که نشان دهد توان تصمیمگیری مستقل را دارد. اروپا اگر در پرداخت هزینههای حفظ برجام مردد است، باید بداند که ایران معطل آنها نخواهد ماند».
او همچنین تأکید کرده بود: «هدف تحریمها، مذاکره نیست بلکه وادار کردن ایران به تسلیم است و مادام که آمریکا این رویکرد را در پیش بگیرد، ایران هرگز بهدنبال مذاکره نخواهد بود».
این موضع شمخانی در آن زمان با عصبانیت و پرخاشگری محافل غربگرایی روبهرو شد که امروز ضمن تحریف واقعیات مسلم، ادعا میکند شمخانی چون میخواست برجام را احیا کند، برکنار شد! این جریان در کنار روحانی، بهدنبال مسئولیتزدایی از آمریکای عهدشکن و متهم کردن طرف ایرانی است.
🔘چه افتخاری میکنند به دوره ای كه اقتصاد ایران شاهد فاجعه بار ترین اختلاس های خود منجمله #استات_اویل و #كرسنت بوده!!
🔻اصلاح طلب ها هرگاه بر مسند قدرت بودهاند بزرگترین فجایع اقتصادی را رقم زده اند! مثلا در همین دولت #روحانی هم خسارت #ارز_۴۲۰۰ هنوز بازخوانی نشده است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 وعده مرد خدا سردار دلها حق بود... چقدر این مرد نا حسابی به ایران و اسلام توهین کرد... بیا خیر ندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 افتتاح پل شهدا کجا ... پل های ریا و اختلاس و بی کفایتی مسئولین روی خون شهدا کجا
شهدا شرمنده ایم 🥀🥀🥀🥀🥀
وقت سلام :۰۰ صبح روز جمعه ودعا برای فرج آقا صاحب الزمان عج
ای کاش کبوتری به گنبد باشم
راهیّ ضریح یا که مرقد باشم
از لطف، عنایت وَ نگاه سلطان
ای کاش که ذیعقده به مشهد باشم....
#السلامعلیکیاشمسالشموس
#ویاانیسالنفوسالسلطان
#اباالحسنعلیبنموسیالرضاالمرتضی
🌺۵ روز مانده به ولادت امام مهربانی ها🌺
🟢🟣🔵 میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست.
به گزارش مشرق، جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- فصل امتحانات دانشآموزان است. مدارس دولتی و غیردولتی و انواع دیگر مدارس، سخت مشغولند و دانشآموزان نیز- بسته به سطحی که در آن درس میخوانند- یا مشغول امتحانات پایان نوبت دوم هستند، یا از امتحانات فارغ و وارد تعطیلات شدهاند. این ایام علاوه بر امتحانات، فصل سَوا کردن و جذب دانشآموزان از سوی برخی مدارس هم هست! مدارسی که بعضا با دریافت شهریههای نجومی تلاش میکنند، شرایط آموزشی را برای دانشآموزان فراهم کنند که شاید برای ما دهه پنجاهیها که از دبستان تا دیپلممان را در مدارس دولتی درس خواندهایم، شبیه به یک رویاست.
شهریهها از حدود ۲۰ میلیون تومان شروع میشود تا... و بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان با آزمونهای ورودی و شرط معدل جذب میشوند. خلاصه این که، بهترین معلمها، بهترین محیط آموزشی، بهترین همکلاسیها و بهترین امکانات آموزشی برای طیفی از دانشآموزان «سَوا» میشود و طبیعی است نتیجه جمع و مهیا شدن این «بهترین» ها برای این طیف از دانشآموزان میشود، وارد شدن به بهترین دانشگاهها، انتخاب بهترین رشتههای تحصیلی و رسیدن به بهترین آینده شغلی.
حالا کمی حال و روز دانشآموزان و اولیایی را تصور کنید که، وضعیت اقتصادیشان طوری نیست که بتوانند، برای یک سال تحصیلی دهها میلیون تومان بدهند. یا اگر میتوانند مثلا، ۲ یا ۳ فرزند محصل دارند! آنها میمانند و مدارسی که از بهترین معلمها و بهترین دانشآموزان تُهی شده چرا که همه آن «بهترین» ها با مشوقهای مالی و غیر مالی و ترفندهای تبلیغاتی و تجاری جذب مدارس پولی شده است.
۲- اینجا نه قصد جسارت به مدارس دولتی و معلمان زحمتکش و دانشآموزان عزیز را داریم و نه میخواهیم نان مدارس غیردولتی و پولی را آجر کنیم. اینجا صرفا در حال تحلیل «واقعیتی» هستیم که در سیستم آموزشیمان جریان دارد و تا این «واقعیت» پذیرفته نشود و تا وجود این «آسیب» به رسمیت شناخته نشود، نمیتوان راهحلی برای آن یافت.
ما به دنبال تبیین شرایطی هستیم که «نابرابری آموزشی» را موجب شده و صدای خانوادههای زیادی را هم در آورده است. برای درک اهمیت این مسئله همین بس که بدانیم، یکی از مهمترین نقاطی که به طور مستقیم با توسعه و پیشرفت همهجانبه و پایدار یک کشور در ارتباط است، همین مدارس و همین مبحث مهم آموزش و پرورش و همین دانشآموزان عزیز است.
بله! مبحث توسعه و پیشرفت ارتباط مستقیمی با آموزش و پرورش دارد و نمیتوان نقش آموزش و پرورش را در این حوزه، ندید یا کم شمرد. میخواهیم بگوییم اگر دست روی دست بگذاریم، از دل معضل «نابرابریهای آموزشی» معضلات دیگری خارج خواهد شد «عقبماندگی» و «توسعه نیافتگی» فقط یکی از آنهاست: «به نظر بنده بعضی هنوز قادر نیستند نقش آموزش و پرورش را در پیشرفت همهجانبه کشور درک کنند. یک خطای راهبردی در بین برخی از مسئولین در گذشته وجود داشته که خسارتهایی هم وارد آورده و آن کوچکانگاری این دستگاه حیاتی است. بعضی آن را به صورت یک مزاحم نگاه کردند. اینها را من که عرض میکنم، چون حرفهایی را از خود افراد شنیدهام. به صورت یک مجموعه مصرفی نگاه میکردند و به بنده میگفتند که مثلاً فرض کنید فلان قدر از بودجه کشور صرف آموزش و پرورش میشود. دنبالهاش چیست؟ دنبالهاش برونسپاری است یعنی به چشم یک مزاحم به آموزش و پرورش نگاه میکردند.به نظر بنده عبور از گردنههای دشوار پیشرفت که ما دنبال پیشرفت همهجانبه کشور هستیم، در این مسیر گردنههای دشواری وجود دارد، بدون کمک آموزش و پرورش عبور از این گردنهها ممکن نیست.» (سه شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، روزمعلم، دیدار معلمان)
پیش از این به یکی دیگر از معضلات خطرناک عدم اصلاح این شرایط، تحت یادداشتی با عنوان «بله ما مافیا هستیم!» پرداخته بودیم و اینجا به دلیل اهمیت و ارتباط آن با موضوع این یادداشت، مجبوریم تکرارش کنیم. بخوانید:
۳- ما مهدکودکهای لاکچری با شهریههای سرسامآور داریم که در آن انواع آموزشها را به کودکان زیر ۶ سال میدهند و در مقابل مهدکودکهایی هم داریم که در آن فقط از کودکان با یک وعده غذای ساده، صرفا «نگهداری» میشود. همه این دو
یشوند.
مرحله بعد ورود به دانشگاه است...با وجود امر غیرمنطقی «کنکور» و ساختار آموزشی که برشمردیم، صرفا و صرفا کسانی میتوانند وارد رشته- شهرهای پرطرفدار و اصطلاحا «پولساز» شوند که، در طول تحصیلشان (از مهدکودک تا دبیرستان) پول بیشتری خرج کردهاند. این یعنی، «هُل» دادن والدین به سمت مدارس پولی چرا که والدین میبینند، اگر وارد چنین مدارسی نشوند و اگر در این حوزه، هزینههای سنگین نکنند، امکان قبول شدن فرزندانشان در دانشگاهها و رشتههای پرطرفدار تقریبا محال است. به عبارت دیگر با توجه به نحوه ورود به دانشگاهها و رقابتی بودن این مسئله (کنکور) امروز بدون حضور در مدارس پولی و خاص و بدون صرف هزینههای سنگین کلاسهای کنکور، امکان قبولی در رشته-شهرهای پرطرفدار تقریبا هیچ است.
۴- چند پاراگراف بالا را دوباره مروری کنید. نقش «پول» خیلی برجسته است، نیست!؟... وقتی آن کارشناس ما، استاد دانشگاه ما، مهندس ساختمان و پزشک ما، در دوران آموزش و از همان دوران مهدکودک تا ورود به دانشگاه، «هزینه» میکند به این امید که در رشتههای پر طرفدار و پولساز قبول شود، به این هم فکر میکند که پس از فارغالتحصیلی، هزینهها خود به خود جبران خواهند شد! این یعنی ما در کنار پرورش کارشناس و نخبه و استاد، آنها را «تاجر» هم بار میآوریم.
اینجاست که گاهی با مهندسان ساختمانی مواجه میشویم که به خاطر پول، به ساخت ساختمان غیراستاندارد، مهر تایید میزند. یا با پزشکی مواجه میشویم که جان بیمار برایش در اولویت نیست و تا هزینه درمان را ندهی، بیمارت را عمل نمیکند! اینجاست که فاجعههایی از جنس متروپل رخ میدهد و...
۵- یکی از ویژگیهای مدارس دولتی دهه پنجاه و شصت این بود که، معلمهای عالی، خوب و متوسط همینطور دانشآموزان قوی، متوسط و ضعیف و سایر امکانات آموزشی در کنار هم بودند و همین مسئله به کمک همه دانشآموزان میآمد.
چون امکانات آموزشی برای متمولین و ثروتمندان مثل امروز «سَوا» نمیشد و ثروتمند و غیر ثروتمند از امکانات آموزشی برابر استفاده میکردند، امکان موفقیت و رسیدن به آینده بهتر، برای «همه دانشآموزان» به طور مساوی مهیا بود.
از آن سو کارشناس و نخبه «تاجر مسلک» هم کمتر بود. کارشناس و نخبهای که «پول» اولویت اول و آخرش باشد، کمک زیادی به توسعه کشور نخواهد کرد و به احتمال زیاد برای کسب پول بیشتر، مهاجرت خواهد نمود. خلاصه این که باید به کمک مدارس دولتی رفت ضعفها را جبران و آن ذهنیتی که میگوید «مدارس دولتی ضعیف است» را اصلاح کرد. باید به قول رهبر انقلاب در دیدار معلمان «نباید جوری باشد در کشور که وقتی گفته میشود مدرسه دولتی اولین چیزی که مقابل انسان نقش میبندد، ضعف مدرسه است.
وقتی به مدرسه دولتی کم اعتنایی کنیم، معنایش این است که اگر کسی بنیه مالیاش آنقدر نبود که بتواند در مدرسهای که شهریه میگیرد ثبتنام کند، ناچار است که تن به ضعف بدهد؛ یعنی کسی که بنیه مالی ندارد، بنیه علمی هم نداشته باشد. این بیعدالتی محض است و به هیچ وجه قابل قبول نیست.» (همان)
۶- بخش پایانی یادداشت پیش روی را به نقل حکایتی درسآموز از حضرت امیر علیهالسلام زینت میدهیم. حکایتی که میتواند و باید الگوی عمل همگان و مخصوصاً مسئولان و دستاندرکاران محترم امور کشورمان باشد.
آوردهاند، روزی حضرت امیر علیهالسلام، میثم را دید که طبقی از خرما پیش روی نهاده و به فروش آن مشغول است. جناب میثم، خرماهای مرغوب را از خرمای نامرغوب جدا کرده بود! امیرالمومنین علیهالسلام علت را پرسید و میثم گفت؛ مولای من بدیهی است که خرمای مرغوب از نامرغوب گرانبهاتر است، از این روی هرکدام را به تناسب میزان مرغوبیت آن میفروشم. حضرت، صدا به اعتراض بلند کرده و فرمود ای وای من! میثم که از یاران باوفای امیر مومنان و از دلدادگان جان برکف حضرتش بود، سراسیمه میشود و بر خود میلرزد که مگر چه خطایی از من سر زده است؟ و حضرت زبان به ملامت میگشایند که با این کار در جامعه مسلمین شکاف میاندازی و مردم را به فقیر و غنی تقسیم میکنی... و نقل کردهاند که با دستهای مبارک خود، خرماها را درهم آمیخته و فرمودند؛ میثم! خرماها را درهم بفروش و میان فقیر و غنی فاصله ایجاد مکن!
پایان پیام🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو دهنی محکم پروفسور داریوش سجادی از آمریکا به علی کریمی !
دارای نکات جالبی است!
حتما گوش کنید!
دمش گرم واقعا دمشگرم معلومه با اینکه سالهاست لوس آنجلس نشینه ولی اصالت ایرانیش رو حفظ کرده !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریشه مشکلات اینجاست؟!
─═┅═༅🍃📓🍃༅══┅─
◁(2)..#مهمترین_وظیفه کنونی مراکز دانشگاهی و حوزوی، عناصر و جوانان مؤمن و انقلابی و همچنین سازمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،
✪{1}..اقدام سنجیده و هوشمندانه برای تببین و روشنگریِ ژرفا و عمق شعارهای انقلاب
✪{2}..پرهیز از اقدامات سطحی
✪{3}..کادرسازی برای آینده
✪{4}..تدوین علمی تجربههای متراکم و شگفتانگیز انقلاب در طول سالهای گذشته است.
❏ با این منطق، امکان آزادسازی همه دنیای تحت سلطه استکبار، امکان آزادسازی فلسطین، و امکان اینکه هیچ ملتی مستضعف نباشد، وجود دارد.
♤ هر ملتی که دارای این منطق باشد و تمام تلاش و مجاهدت خود را بهکار گیرد و به خدا توکل کند، قطعاً مرعوب قدرت نظامی، مالی، تبلیغاتی و سیاسی قدرتها نخواهد شد.
─═┅═༅𖣔2⃣𖣔༅═┅┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹قرآن می آوردن پست نگیرن... لابی میکنن پست بگیرن!
*✅ راز بوسیدن گردن مردان قوم لر توسط زنان قوم لر و بوسیدن فرق سر زنان لر توسط مردان لر هنگام برخورد با آشنایان و احوالپرسی آنها با همدیگر ...*
شاید دیده باشید که زنان قوم لر به هنگام برخورد با مردان فامیل خود ،گردن او را می بوسند و او نیز در مقابل فرق سر زن را می بوسد .
*بوسیدن گردن مرد توسط زن نشانه چیست ؟*
رگ گردن نماد مرد و مردانگی و غیرت است .
این بوسه بر رگ غیرت و غیرتمندی مرد است و بوسه مرد بر روی سر زن نماد از سایهی بالا سر بودن و حمایت از زن بعنوان ناموس خانواده خود است .
این نوع احوالپرسی قسمتی از فرهنگ ناب و پاک قوم لر است
*قداست دا و شیر مادر در بین قوم لرها*
در رسومات قوم لر شیر مادر را چنان مقدس و پاک می دانند که برابر و یا بالاتر از مقدسات اعتقادی مردم بوده است .
چنان این باور در فرهنگ قوم لر جای داشته و دارد که هنوز هم ، بعد از گذشت قرنها ، این رسم زیبا کم رنگ نشده و همچنان ، شیر مادر بالاترین قسم و سوگند پاکی است که یک لر ، یاد می کند .
شیر مادر (دا) تا آنجایی مقدس بود که اگر مادری ، دختر داشت و به ضرورت به پسری دیگر شیر می داد، آن دختر و پسر ، برادر و خواهر خوانده شده و در زمان جوانی حاضر به ازدواج نمی شدند .
یا اگر کسی می خواست برای جبران زحمات دیگری در حق خود برای دیگری دعا کند ، می گفت :
رحمت به شیری که خَردی (خوردی) ...
شیر دات حلالت ...
فلانی شیر پاک خورده ...
بزرگترین قسم یک لر این بود .
*به شیر دام راس گوم ...
❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بالاترین خدمت به آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف حفظ نظام اسلامی است . سر هر موضوعی با قلم و سخن وعمل و...باعث تعصیف این نظام نشویم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید قاسم سلیمانی:
نماز اگر قضا شد امکان مجدد آن وجود دارد،
اما نظام جمهوری اسلامی اگر آسیب دید، نماز آسیب میبیند،
دین آسیب میبیند، به این دلیل امام(ره) حفظ نظام را اوجب واجبات و واجبتر از نماز دانستند.
پارسال در این روز نخبه دهه هفتادی دانشگاه شریف #شهید_احسان_قدبیگی توسط رژیم صهیونیستی ترور شد. امروز در سالگردش نه از انجمن مثلا اسلامی این دانشگاه صدایی آمد و نه از اساتید عشق مجازیاش. اگر به ایران لگد نزنی اینها در دفاع از تو لال میشوند حتی اگر برای وطن خون بدهی. روحت شاد
🔴جهاد تبیین برای آنهایی که کل تاریخ جمهوری اسلامی را با نرخ دلار زیر سوال می برند
دلار در ایران، همواره چندنرخی بوده است
در سال 1356 و در اوج حکومت شاه و فروش 6 میلیون بشکه نفت و 30 میلیون جمعیت، دلار دارای سه نرخ بوده است 😳
دلار رسمی ۷۰ ریال، غیر رسمی ۷۹، بازار آزاد ۱۲۰ ریال 😳
🔺 سال ۵۶: #دلار ۱۲ تومان
حقوق #کارگر ۵۴۰ تومان معادل ۴۵دلار
سال ۱۴۰۲ دلار ۵۰ تومن هم فرض کنی کارکر با حداقل حقوق ۷ میلیون معادل ۱۴۰ دلار