eitaa logo
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
144 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
838 ویدیو
4 فایل
🌹بســـــــــــم رب الشهــــــــــــــدا🌹 ✳ گـــویـــندچـــرا دل بــه شهیــــــدان دادی ⁉️ ✅ والله کـــه مـــــن نــــدادم ‌آنـــــهابــــردند🕊 #استوری_شهدایی #عطر_شهدا #عکس_نوشته_شهدا #خاطره_شهدا ❤️❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید @shahidan_e
نمےدانم از جمع باصفاےتان، ڪدام ماندید و ڪدام پر ڪشیدید.. اما همینقدر مےدانم و مےگویم ڪه، شرمندۀ آن نگاه‌هاے خالصم... 🌷 @shahidan_e
🥀حجله حجله عاشقی در جزایر عطش فتح سنگر جنون خیبر و محرم و کربلای چهار و پنج یادمان نرفته است حک شده است بر دل و یادمان نمی رود جای جای شهرمان مانده خون هر شهید همچو نقش یادگار! یادمان نرفته است! @shahidan_e
💌 ذهنت یخ میزند گاهی وقتی بخش‌هایی از خاطرات جنگ را می‌شنوی که سرمای سختی‌اش، سینه‌ات را می‌فشرد .. 📍انگار خودمان بادگیر به تن کرده‌ایم و شال و کلاه هم بسته‌ایم تا در پیچ‌وخم‌های کوه‌های پر برف، با پای لرزان و در سرمای کوهستان راه برویم! اما سرمای واقعیت‌های جنگ و سختی‌هایش، گاهی جانسوزتر از این حرف‌هاست .. 🕊تصور بدن یخ زده شهدا و شکستن استخوان‌هایشان، قابل درک هر ذهنی نیست! .. 🥀°• @shahidan_e
🌹خورشید در دستهایشان بود و ڪوه پشت سرشان کوه‌ها لرزیدند ، اما آنها نه ... 🌷 @shahidan_e
نمےدانم از جمع باصفاےتان، ڪدام ماندید و ڪدام پر ڪشیدید.. اما همینقدر مےدانم و مےگویم ڪه، شرمندۀ آن نگاه‌هاے خالصم... 🌷 @shahidan_e
روزها اول صبح به سلامی دل خود گرم کنیم و چه زیباست کنارِ یاران خنده بر صبح زدن ... @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 یا فاطمه الزهرا (س) 🎥تصویری کوتاه از پیاده روی و سرود خوانی رزمندگان در میان برف و بوران و مه // دوران جنگ تحمیلی ❄️ زمستان سرد و یخبندان در @shahidan_e
خود را مسافـر آسمان ڪردند ! تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات ڪنند ... 🌥 @shahidan_e
اومد و گفت ؛ آقا پاشو زود باش پاشو ، ظهر شده پاشو... یهو یکی از برادرها گفت : کاریش نداشته باشین بزارین بخابه؛ این دیشب تا صب داشت آرپی جی میزد ، هم خسته ست هم گوش هاش نمیشنوه ! @shahidan_e
خود را مسافـر آسمان ڪردند ! تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات ڪنند ... 🌥 @shahidan_e
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید @shahidan_e
چه جمله‌ی قشنگی بود خنده‌های معصومانه صفا و یکرنگی که در نگاه‌شان هویدا بود این روزها چه کیمیا شده ... @shahidan_e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سفره ای با نان خشک و پینیر و خرما 🔷️ سفره رزمندگان در جبهه دفاع مقدس بسیار ساده بود ولی همت آنها دفاع از انقلاب ، نظام ، استقلال ، تماميت ارضى ، وحدت ملى و در آخر هم شهادت بود. @shahidan_e
اومد و گفت ؛ آقا پاشو زود باش پاشو ، ظهر شده پاشو... یهو یکی از برادرها گفت : کاریش نداشته باشین بزارین بخابه؛ این دیشب تا صب داشت آرپی جی میزد ، هم خسته ست هم گوش هاش نمیشنوه ! @shahidan_e
روزها اول صبح به سلامی دل خود گرم کنیم و چه زیباست کنارِ یاران خنده بر صبح زدن ... @shahidan_e
نمےدانم از جمع باصفاےتان، ڪدام ماندید و ڪدام پر ڪشیدید.. اما همینقدر مےدانم و مےگویم ڪه، شرمندۀ آن نگاه‌هاے خالصم... 🌷 @shahidan_e
مبهـوتم از دوام سپرهای عشــق تان کہ اینگونہ درکشاکش سنگ ایستاده اید آهستـہ تر کہ ما بہ شما اقتـدا کنیم ای تڪ سوارها کہ بہ ظاهر پیاده اید @shahidan_e
چقدر می‌چسبد لحظات با شما بودن سر سفره‌ی همدلی لقمه گرفتن و لبخندی که جرعه جرعه نوش می‌شود ...🌱 ⚘صبحتون و عاقبتمون شهدایی🌤 @shahidan_e
اومد و گفت ؛ آقا پاشو زود باش پاشو ، ظهر شده پاشو... یهو یکی از برادرها گفت : کاریش نداشته باشین بزارین بخابه؛ این دیشب تا صب داشت آرپی جی میزد ، هم خسته ست هم گوش هاش نمیشنوه ! @shahidan_e
خود را مسافـر آسمان ڪردند ! تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات ڪنند ... 🌥      @shahidan_e
آنھا که از پل‌ صراط‌‌ می‌گذرند قبلا از خیلی‌ چیز‌ها گذشته‌اند؛ باید بِگذری‌ تا بُگذری‌ ...! https://eitaa.com/shahidan_e
👈 بـرای خـدا ڪار ڪنید 🍁یاد بخیر ڪه پول قرض الحسنه به دیگر نیروها میداد و میگفت وام است و وقتی میگفتند دفترچه قسطش را بده میگفت ڪسی دیگر پرداخت میڪند. 🍁یاد بخیر ڪه یڪی از دوستانش تعریف میڪرد ڪه : دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده ڪه معلوله ... شناختمش و رفتم جلو ڪه ببینم چه خبره ڪه فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام میبره !! 🍁یاد بخیر ڪه قمقمه آبش را در حالی ڪکه خودش تشنه بود به همرزمانش میداد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت ڪه کامش از تشنگی به هم نچسبه !! 🍁یاد بخیر ڪه انبار دار به مسئولش گفت : میشه این رزمنده رو به من تحویل بدی، چون مثل سه تا کارگر ڪار میڪنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باڪریه ڪه صورتشو پوشونده ڪسی نشناسدش و گفت چیزی به انباردار نگه !! 🍁آره به خیر ڪه خیلی چیزها به ما یاد دادند ڪه بدون چشم داشت و تلافی ڪمڪ ڪنیم و بفهمیم دیگران رو، اگر کاری میکنیم فقط واسه باشه و 👌هـر چیزی رو به دید خودمون تفسیـر نڪنیم !! https://eitaa.com/shahidan_e
فکرش را نمی‌کردیم ادامه‌ی راهتان اینقدر سخت باشد..! https://eitaa.com/shahidan_e ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌