1_1867438182.mp3
9.25M
⏯ #شور احساسی
🍃از دست خودم من گله دارم
🍃چقدر با روزهای بچگیام فاصله دارم
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🌹#شهیدانه
👌بسیار دلنشین
@shahidan_e
✨جستجوگران نـــور✨
📍جاويدالاثران زهرايي
بچه ها روزها خاك هاي منطقه را زير و رو مي كردند و شب ها از خستگي و با ناراحتي به خاطر پيدا نكردن شهدا، بدون هيچ حرفي منتظر صبح مي ماندند. يكي از دوستان معمولاً توي خط براي عقده گشايي، نوار مرثيه ي حضرت زهرا (س) را مي گذاشت و اشك ها ناخودآگاه سرازير مي شد.
من پيش خودم گفتم: «يا زهرا (س)! من به عشق مفقودين به اين جا آمده ام، اگر ما را قابل مي داني، مددي كن كه شهدا به ما نظر كنند، اگر نه، كه برگرديم تهران...» روز بعد فكه خيلي غمناك بود و ابر سياهي آسمان را پوشانده بود. بچه ها بار ديگر به حضرت زهرا (س) متوسل شدند، هر كس زمزمه اي زير لب داشت. در همين حال يك «بند انگشت» نظرم را جلب كرد، خاك را كنار زدم، يك تكه پيراهن نمايان شد. همراه بچه ها خاك ها را با بيل برداشتيم و
🌈پيكر دو شهيد كه در كنار هم صورت به صورت يكديگر افتاده بودند، آشكار شد.🌈
پس از جستجوي خاك ها پلاك هايشان نيز پيدا شد. لحظه اي بعد بچه ها متوجه آب داخل يكي از قمقمه ها شدند و با فرستادن صلوات، جهت تبرك از آن نوشيدند. وقتي پيكرها را از زمين بلند كردند، در كمال تعجب ديدند پشت پيراهن هر دو شهيد نوشته شده:
«مي روم تا انتقام سيلي زهرا بگيرم.»💔
منبع :كتاب تفحص
راوي : سيد بهزاد پديدار
#شهیدانه
@shahidan_e
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#حاج_احمد_کاظمی
مگر میشود هم #شمع بود هم #پروانه
#سردار این چنین بود .
از او آموختم باید #بسوزم برای #پروانه شدن نه #پروانه_ای برای سوختن ...
#شهیدانه
@shahidan_e
#جامانده
خداوندا تویی تنها امیدم
که سازی در دو عالم رو سفیدم
اگر خواهی چنین این بنده ات را
نما ملحق به یاران شهیدم
اللهم الرزقنا شهادت...🕊🥀
#یادشهداباصلوات
سلام صبحتون شهدایی🌹
@shahidan_e
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
از همان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدریس می رسید چون همیشه در جبهه بود .
گروهی راه افتاده بود به نام گروه چریکی نامنظم شهید اندرزگو ، رزمنده هایی پرتوان و مخلص که قرار بود عملیات شناسایی انجام دهند و فرمانده آن گروه ابراهیم بود .
از رفتارش با اسرا می گفتند که چگونه مراعات می کرد ، چنان می شد که مثلاً یکبار اتفاق افتاده بود از هجده اسیری که گرفته بودند ، داوطلبانه به مبارزه با رژیم صدام پرداخته بودند و دست آخر هر هجده نفر به شهادت رسیدند .
یکبار هم بچه های آموزش که نارنجک آموزشی ای اشتباه به سنگر ابراهیم انداخته بودند ، بعد از چند لحظه شاهد صحنه ای بودند که به باورشان نمی آمد ، ابراهیم روی نارنجک خوابیده بود ، این ماجرا بعدها زبان به زبان بین همه پیچید .
با آن همه زحماتی که می کشید و جان فشانی هایی که می کرد یکبار مصاحبه کرده بود و گفته بود : ما فقط با اسم یا زهرا (س) راهپیمایی می کنیم و همچنین از مدیون بودنش به مردم که برای جبهه همه چیز می فرستند .
#مردان_بی_ادعا
#شهیدانه
@shahidan_e
🕊🥀شهیــــــــدانه🥀🕊
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 #خاطرات_شهدا #شهید_والامقام #ابراهیم_هادی از همان روزهای ابتدایی جنگ کمتر ابراهیم به تدری
از روزی ڪھ فهمید توجه نامحرم و
بھ تیپ و ظاهرش جلب کرده!
با یِ تغییر از این رو بھ اون رو شد!
داش ابراهیم و میگما 🌿.
مجازۍ و حقیقۍ نداره . . !
ماها این روزا چیکارهایم رفقا؟!
#شهیدانه
@shahidan_e
🌷به یاد آنهایی
که جز استخوانهایشان چیزی از جسمشان نمانده
اما.....
عظمت و شکوه غیرت
و روحشان عالم را فرا گرفته..
#شبتون_شهدایی_
#شهیدانه
@shahidan_e