eitaa logo
شهدای کرمان
10.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
37 فایل
گلزار شهدای کرمان وصیت نامه و دیدار با خانواده های محترم شهدا قرار همنشینی با شهیدان https://eitaa.com/joinchat/790167778C57149595e2 @shahidan_kerman
مشاهده در ایتا
دانلود
✍خداوند مقرب ترین بندگان خویش را از میان عشاق بر می گزیند و هم آنانند که گره کور دنیا را به معجزه عشق می گشایند... 🔹دارم هوای صحبت یاران رفته را... 🔸یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم... 🔹پروای پنج روز جهان کی کنم... 🔸که عشق داده نوید زندگی جاودانیم... @shahidan_kerman
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍مردم به عنوان یک قهرمان از او یاد می کردند... 🌹پدر شهیدان علی حسن و مهدی حسینی بهرمانی حبیب الله حسینی بهرمانی به روایت سردار حسنی سعدی... @shahidan_kerman
✍پور رنگ رز قسمت اول... 🔸برای اینکه همیشه به یاد پدربزرگ باشند اسمشو عباس گذاشتند نمی‌دونم واقعاً متولد ۱۳۴۷ بود یا سنشو زیاد گرفته بودن هرچه بود همکلاس شدیم درس ریاضیش مثل بسیاری از اعضای قبیله صباغ خوب بود. 🔹بابت درس‌های دیگش خیلی کتک می‌خورد و گاهی هم به دلیل اینکه کتک می‌خورد و اشک از چشمانش نمی‌آمد باز کتک می‌خورد اون زمان کتک خوردن یک چیز عادی بود می‌گفتند چوب معلمه گُله ؛ هر کی نخوره خُله... 🔸مثل بسیاری از بچه‌های روستا اهل کار بود می‌بایستی بعد از تعطیل شدن مدرسه بز و گوسفندها شون رو ببره صحرا و برای اون‌هایی که توی خونه بودن خزون از درخت بکنه یا از روی زمین جمع کنند. 🔹بعضی کتاب‌ها را نداشتیم باید قرض می‌گرفتیم دوباره به صاحبش پس می‌دادیم دلایل زیادی بود که خیلی‌ها درسشون خوب نباشه کتک به جای اینکه خیلی‌ها را درسخون کنه از درس و مدرسه فراری می‌داد. 🔸همکلاسی‌های قدیم هر روز که می‌گذره از تعدادشون کاسته می‌شه جای عباس توی گلزار شهدا خالی بود. 🔹عباس آدم بی‌شیله پیله و صاف و ساده ای بود گاه گاهی مداحی می‌کرد عده‌ای می‌خندیدن بعضی هم با صلوات فرستادن نوحه‌شو قطع می‌کردند و اون رو آتیش می‌زدند عده‌ای هم همراهی می‌کردند نوحه‌های آهنگران را تقلید می‌کرد مثل اصل رنگرزها اس غلامرضا رنگرز ولی تقلید مهدی نوذری بهتر از عباس صباغ بود. 🔸توی جبهه هم که پشت بلندگو قرار می‌گرفت نوحه‌ای می‌خوند ای کاش کسی فیلمی‌ گرفته بود یا صدایی ازش ضبط کرده بود گوش می‌کردیم یاد شب‌های وداع و عملیات می‌افتادیم... 💢به روایت آقای حسن قطب الدینی ادامه دارد... @shahidan_kerman
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَ فی کُلِّ ساعَةِِ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً... @shahidan_kerman
لاله های سرخ اهالی قبیله ثارالله شما زنده هستید راهتان ادامه دارد... 🔹خوش آن پرنده که پرواز کرد تا ملکوت... 🔸به شهربند تن از پا گسست سلسله را... 🔹سفر چگونه که جستند راه قله نور... 🔸سفر چگونه که در او نهفته راز مفر... 🔹تا جان زلال گردد از مرز تن گذشتند... 🔸دل را به دوست دادند با این بهانه رفتند... 🔹میان آتش و خون سرخ رو چو ابراهیم... 🔸ز جان گذشته به دیدار گلستان رفتند... 🔹یاران عاشق از خود چون سالکان گذشتند... 🔸ما کشتگان دلبر ماندیم در میانه... @shahidan_kerman
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله از سمت راست... 🌹شهید محمد جواد خیامی... جانباز حاج جلیل شعبانی... 🌹شهید سعید ملاحسینی... 💢فرازی از وصیت شهید سعید ملاحسینی... 🔸ما از مردن نمی هراسیم اما می ترسم که بعد از ما ایمان را سر ببرند و وقتی سوختیم روشنایی برود و جای خود را به تاریکی بدهد پس چه باید کرد... 💢فرازی از وصیت شهید محمد جواد خیامی... 🔹امروز افتخارمان این است که که در راه عقیده ای که جهاد می کنیم که به حقانیّت آن آگاهیم و غیر از این برایمان راهی نمی ماند که یا پیروز می شویم و یا شهادت را چون اسلحه‌ای مرگبار بر فرقِ دشمن فرود آوردیم و این درختِ پربار انقلاب اسلامی را با خون سرخ خودمان آبیاری نماییم و این شجره هر چه پر تحولتر بار بیاوریم. 🔸در حفظ وحدت اسلامی خویش کوشا باشید زیرا این انسجام و اتحاد یکپارچه شما بود که توانست تمام توطئه های امپریالیسم آمریکا را در شکست دادن انقلاب اسلامی خنثی کند. 🌹آدرس مزار شهید محمد جواد خیامی گلزار شهدای کرمان قطعه ۱ ردیف ۵ شماره ۱۸..‌. @shahidan_kerman
11.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍توسل به حضرت زهرا سلام الله در کلام رئیس جمهور شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی... @shahidan_kerman
✍عکس ماندگار علمداران لشکر ۴۱ ثارالله... 🌹شهید علی میرزایی... 🌹شهید حاج احمد امینی... 🌹شهید حاج علی عابدینی... 💢عزمی جزم شهید حاج احمد امینی... 🔹با آن جثه کوچک که سن او را کم نشان می داد برای ثبت نام و اعزام به جبهه به بسیج می رود ولی به دلیل سن کم دست رد به سینه او می زنند کوتاه نمی آید با حالت جدی آستین هایش را بالا می زند در برابر مسئولین اعزام می ایستد و فریاد می زند که من حتماً باید به جبهه بروم. 🔸هر کار می کنند که او را از آنجا دور کنند فایده ای نمی بخشد در نهایت برای اینکه او را دست به سر کنند می گویند تو که اینقدر اصرار داری به جبهه بروی نشان بده که چگونه نیرو و توان این کار را داری. 🔹او ابتدا منظور آنها را متوجه نمی شود اما وقتی شرط و خواسته آنها را می شنود می پذیرد از او می خواهند که با یک اره درختان اضافه حیاط بسیج را قطع کند او هم بلافاصله دست به کار می شود طولی نمی کشد که تک تک درختان را بر روی زمین می خواباند بعد از اتمام کارش به طرف مسئولین اعزام می رود و با نگاهش از آنها می خواهد درباره کارش اظهارنظر کنند آنها می مانند در برابر عزم و اراده او چه بگویند با این وجود باز هم قبول نمی کنند از او می خواهند که به خانه برگردد و روز بعد بیاید. 🔸او بر می گردد و ناراحت و غمگین روز بعد به بسیج می رود باز هم به او بی محلی می کنند چندین مرتبه می رود و بر می گردد دست خالی تا اینکه با سماجتش مسئولین متقاعد می شوند که او را به همراه دیگران به جبهه اعزام کنند‌. 💢برگرفته از کتاب اوج در موج..‌ @shahidan_kerman
20.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍استاد خطابه ای که نحوه شهادت خودش را پیش بینی نموده و گفته بود فردی که مرا به شهادت برساند از جده ام حضرت فاطمه زهرا سلام الله اذن می گیرم و شفاعتش می کنم... 💢شهید حاج قاسم میرحسینی جانشین لشکر ۴۱ ثارالله به روایت سردار حسنی سعدی... @shahidan_kerman