eitaa logo
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
6.4هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
7.1هزار ویدیو
43 فایل
○•|﷽|•○ ❁کانال‌رسمی‌مصطفی‌بابک‌قلبها❁ بزرگترین‌کانال‌رسمی‌شهیدان!):-❤️ 🔹💌شهید مصطفی صدر زاده! 🔹💌شهید بابک نوری هریس! 🌸ڪانال‌ٺحٺ‌مدیریٺ‌مسٺقیم #خانواده‌شہیدان فعاݪیٺ‌دارد🌸 حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋 تبادل @khoday_man8 تبلیغات هم پذیرفته میشه 🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
از شیخ بهایی پرسیدند: "سخت می گذرد" چه باید کرد؟ گفت: خودت که می گویی سخت "می‌گذرد" سخت که "نمی ماند" پس خدا را شکر که "می گذرد" و "نمی‌ماند". امروزت خوب یا بد "گذشت" و فردا روز دیگری است قدری شادی با خود به خانه ببر... راه خانه ات را که یاد گرفت، فردا با پای خودش می آید...🌿 @shahidanbabak_mostafa
‌‌‏ازنیروهاےحشدالشعبی‌بود بهش‌گفتم : «حاج‌قاسم‌رودریک‌‌جمله‌تعریف‌کن!» باصداےبلندفریادزد : - حاج‌قاسم ، عباس‌العراق ...💔!
🌿شيخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله مى‌گوید: 🔹بهترین مردم کسانی هستند که • در برابر می‌ورزند • و از خود از الله می‌کنند، چنان که الله متعال می‌فرماید: ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ﴾ -مجموع الفتاوی ١٠٧/٨-📚 @shahidanbabak_mostafa
هر سال ده شب روضه خوانی داشتند. اصرار داشتند که اعلامیه ها ساده و محدود چاپ شود . یکبار که پایین اعلامیه (بنر)روضه بعد از آدرس نوشته بودند «منزل عبداللهی»، ناراحت شدند وگفتند: باید پاک شود ،مگر قراراست مردم برای عبداللهی روضه بیایند؟!! هیچ وقت دوست نداشتند اسمی از ایشان برده شود ،نه در کارهای فرهنگی و هزینه هایی که کمک میکردند ،نه در تعلیم قرآن به بچه ها ،نه در کمک به نیازمندان. حتی بارها در مناسبت‌های مختلف ، صداوسیما درخواست تهیه فیلم و مستند  از ایشان داشتند ،ولی قبول نمی‌کردند. ❤️ @shahidanbabak_mostafa
بـٰانو،چــــٰادرت‌ڪہ‌خاڪـــۍشـد... یادچفیـــہ‌هـــــٰایۍ باش؛ ڪــــہ‌براۍِاینڪــــہ‌چـــــٰادرۍبمـــــانۍ‌.. غـــــرق‌درخــــون‌شـد:)🙃♥ @shahidanbabak_mostafa🕊
مَن‌عاشِق‌ِچِشمانَش‌بــــودم چشــْم‌های‌خیلـــی‌زیبایٓی‌داشْت! لَحظه‌یِ‌شَهادتَشْ‌خُداچشْمانَشْ‌را با‌قٰابَش‌ْبَرداشْت‌و‌بُرد... :)🕊🍃 همسر @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش موقع حرف زدن با بعضیا میشد درونشون هم دید تا آدم بدونه چی رو بگه چی رو نگه ..! کاش آدما شبیه حرفاشون باشن ! اگه همه حرف و باطنشون یکی بود دیگه نیاز به آزمایش الهی نبود 😷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غُصّه نَخور؛ خُدآ اَز تاريکي هاي این روزگآر،بَرآت یِه روشَنآیی میفِرِستِه .. روشَنآیی مِثلِ نورِ وجودِ حُسین❤️! @shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام دوستان عاقبتتون بخیر! ختم قرآن داریم به نیت یکی از بزرگواران برای شفای مریضشون....ـ به نیت برآورده شدن حاجتشون و شفای بیمارشون شما براشون قرآن بخونید...🌱 توجه کنید که جز رو خودم بهتون میدم.🌹 جز اول...✅ جز دوم...✅ جز سوم...✅ جز چهارم...✅ جز پنجم...✅ جز ششم...✅ جز هفتم...✅ جز هشتم...✅ جز نهم...✅ جز دهم...✅ جز یازدهم...✅ جز دوازدهم...✅ جز سیزدهم...✅ جز چهاردهم...✅ جز پانزدهم...✅ جز شانزدهم...✅ جز هفدهم...✅ جز هجدهم...✅ جز نونزدهم...✅ جز بیستم...✅ جز بیست و یکم...✅ جز بیست و دوم...✅ جز بیست و سوم...✅ جز بیست و چهارم...✅ جز بیست و پنجم...✅ جز بیست و ششم...✅ جز بیست و هفتم..✅ جز بیست و هشتم...✅ جز بیست و نهم...✅ جز سی ام...✅ جهت دریافت جز به آیدی بنده پیام بدهید: @khadem_zahra133 _مهلت‌خواندن:یک‌هفته_‼️ اجرتون با علمدار کربلا التماس دعا🍃
کانال‌رسمی‌شهید‌بابک‌نوری‌و شهیدمصطفی‌صدر‌زاده❤️
سلام دوستان عاقبتتون بخیر! ختم قرآن داریم به نیت یکی از بزرگواران برای شفای مریضشون....ـ به نیت
تمام شد! خیلی ممنونم از کسانی که تو این ختم برای شفای بیمارشون شرکت کردن ان شاءالله که حاجت هاتون رو از دست علمدار کربلا بگیرید و کربلا روزی شما باشه ان شاءالله 🍃
به‌گمان‌من..یڪۍ‌ازبدترین‌و پرخسارت‌ترین‌تنبلی‌ها.. تنبلی‌درخواندن‌ڪتاب‌است.. |؎ @shahidanbabak_mostafa
به‌سیدگفتن.. ایناڪۍ‌ان‌میاری‌هیئت‌بھشون مسئولیت‌مید؎؟! می‌‌گفت..ڪسی‌ڪه‌توراه‌نیست.. اگه‌بیادتومجلس‌اهلِ‌بیت‌‌ویه‌گوشه‌بشینه‌و شمابھش‌بھاند؎میره‌ودیگه‌بر‌نمیگرده..! اماوقتی‌تحویلش‌بگیر؎! جذب‌همین‌راه‌میشه..!🌿 @shahidanbabak_mostafa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان_خاطرات_یک_مجاهد💗 قسمت25 _اول اینکه تبلیغ حجاب نداریم! دوم اینکه چادر نپوشید! سوم اینکه درباره ی عقایدتون حرف نزنید! چهارم اینکه همین روند تحصیلی رو جدی ادامه بدید. در صورت نادیده گرفتن هر یک از این شروط، شما اخراج هستین. مفهومه؟ نگاهی به آقاجان می اندازم و او سری تکان می دهد و می گویم: _باشه قبول. _پس من مدارکتون رو برای ثبت نام نگه می دارم در رشته ی جامعه شناسی‌. کلاس ها هم یک هفته دیگه شروع میشه، دقیقا از اول مهر! غیبت طولانی هم ممنوعه! _خوبه متشکر. بلند می شویم و اتاق را ترک می کنیم. به خانه که می رسیم، دایی غذا را آماده کرده است و بعد از نمازی که به جماعت خواندیم؛ سفره را می چینم. قضیه ثبت نام را برای دایی گفتم. او هم تعجب کرد و گفت: _جالبه! چقدر رقابت بینشون مهمه! ولی ریحانه سادات! خوب شد اومدی دایی، داشتم از بی کسی دیوونه می شدم. می خندم و آقاجان می گوید: _بی کس شدنت هم تقصیر خودته آقاکمیل! چقدر خانم جان گفت کمیل بیا زنت بدیم ها، چقدر؟ _کی به ما زن میده آ سید! من هم با جرئت می شوم و می گویم: _کیه که زن نده دایی جان! از خداشون هم هست. صبح روز بعد آقاجان قصد برگشت دارد. ساکش را مرتب می کنم و با اشک به بدرقه اش می روم. آقاجان مدام سفارش می کند و می گوید: _مراقب خودت باشی. دانشگاه رفتی حواستو جمع کنی، نامه هم فراموشت نشه دخترم. _چشم آقاجون! آقاجان را در بغل می گیرم و پشت سرش آب می ریزم. دایی میخواهد جو را عوض کند و می گوید: _ریحانه سادات تو اینقدر اشک داشتی و ما نمیدونستیم؟ شایدم از اینکه عصای دست داییت هستی خوشت نمیاد؟ راستشو بگو! می خندم و دوباره می گوید: _حالا خوب شد! خانم درس خون که نباید گریه کنه. باید خوشحال باشه داره میره دانشگاه! دایی یک اتاق را در اختیار من می گذارد و کتاب هایم را درون قفسه های کتابخانه ی دیواری اش می چینم. برای لباس هایم هم کمدی هست که مرتبشان می کنم. مشغول تمیز کاری می شوم که دایی می گوید: _من میرم بیرون دایی جان. چیزی لازم نداری؟ _نه متشکر! _پس فعلا خداحافظ. بعد از تمیز کاری اتاق و چیدن وسایلم به سراغ بقیه خانه می روم. خانه ی دایی خیلی شلوغ و کثیف است! تا شب که کارم تمام می شود، دایی هم برمی گردد. تعجب می کنم دایی تا حالا چه کار می کرده؟ به هر حال کمی شامی درست کردم و با دایی خوردیم. دایی هم کلی تشکر کرد که او را از شر تخم مرغ نجات داده ام! آخر شب دایی تقی به در می زند و اجازه ی ورود می خواهد. کتاب کشف الاسرار را روی میز می گذارم. دایی می گوید: _آفرین کشف الاسرار هم که میخونی! _آره خیلی برام جالبه. _تو بیشتر از سنت میخونی و میفهمی! الان همسن های تو دارن تو شولباس می گردن و کتاب های خواهر کری، اولیسو اینجور چیزا میخونن. تو داری کتابای آیت الله خمینی و مطهری و... میخونی! من از تو خیلی بزرگتر بودم که این کتاب ها رو میخوندم. اولین بار ۲۷ سالم بود‌. درست چهار سال پیش! اونم کتاب شش مقاله آقای مطهری بود که بابات بهم هدیه داد. کم کم وارد این وادی ها شدم و دوستایی هم پیدا کردم که نظرشون مثل خودم بود. خیلی هاشون دانشجو بودن و هستن. نفسی می کشد و ادامه می دهد: _آره اینجور مسائل توی دانشگاه ها زیاده! نگرش های فکری متفاوت که همشون هدفِ برانداختن این رژیم رو دارن اما انگیزه شون فرق داره. از همه شون درست تر روشی هست که آیت الله خمینی دارن رهبری میکنن. مارکسیسم۱ و ایدئولوژی های مارکسیسم اسلامی هم هست که همشون بی راهه است. اینا رو بهت میگن که توی دام اونا وارد نشی! مخصوصا الان که افکارشون رو روی چوب گذاشتن تا همه ببینن. سازمان و تشکیلات دارن که مجاهدین خلقه اسمش. به اسم خلق و اسلام خیلی ها رو جذب کردن اما حالا خیلی هاشون شک کردن. _اونا اول مسلمون بودن؟ _آره خیلی از کتاباشون هم از قرآن و نهج البلاغه است ولی آیت الله خمینی ردشون کرده چون اونا بلد نیستن قرآن رو تفسیر کنن و با اهداف مسلحانه و عقاید خودشون تفسیر میکنن. البته در راسشون افراد بی دینی هم مثل آقای نیکین بودن که بیشتر نوشته هاشون با عقاید این مرد منتشر شده و به خورد مردم رفته! _استفاده ابزاری از دین؟ مثل غرب که دین فقط توی زندگی کشیش هاشون هست اونم اگه جلوی دستو پاشونو نگیره. عقاید وحشتناکی دارن! دایی سری تکان می دهد و می گوید: _آره. من البته ازین دوستا دارم ولی خب اونا هم دچار شک هستن. صدای در زدن بلند می شود و دایی از جا برمیخیزد و می گوید: _دوستامن! ما تو اتاقیم. خب؟ _باشه. ____ ۱. مکتبی سیاسی و اجتماعی است که توسط کارل مارکس فیلسوف و انقلابی آلمانی، در اواخرقرن نوزدهم ساخته شد. مارکس معتقد است طبقه کارگر باید با انقلاب حق خود را از سرمایه داران بگیرند حتی برخلاف قواعد اخلاقی. 🍁نویسنده_مبینار (آیة)🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸