🌾 #رمان_بی_تو_هرگز
🌾قسمت #نهم
غذای مشترک
اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم غذا درست کنم ...
من همیشه از ازدواج کردن می ترسیدم و فراری بودم ... برای همین هر وقت اسم آموزش آشپزی وسط میومد از زیرش در می رفتم ...
بالاخره یکی از معیارهای سنج دخترها در اون زمان، یاد داشتن آشپزی و هنر بود ... هر چند، روزهای آخر، چند نوع غذا از مادرم یاد گرفته بودم ...
از هر انگشتم، انگیزه و اعتماد به نفس می ریخت ...
غذا تفریبا آماده شده بود که علی از مسجد برگشت ...
بوی غذا کل خونه رو برداشته بود ... از در که اومد تو، یه نفس عمیق کشید ...
- به به، دستت درد نکنه ... عجب بویی راه انداختی ...😍😋
با شنیدن این جمله، ژست هنرمندانه ای به خودم گرفتم ...
انگار فتح الفتوح کرده بودم ... رفتم سر خورشت ... درش رو برداشتم ... آبش خوب جوشیده بود و جا افتاده بود ... قاشق رو کردم توش بچشم که ...
نفسم بند اومد ... نه به اون ژست گرفتن هام ... نه به این مزه ...
اولش نمکش اندازه بود اما حالا که جوشیده بود و جا افتاده بود ...
گریه ام گرفت ... خاک بر سرت هانیه ... مامان صد دفعه گفت بیا غذا پختن یاد بگیر ...
و بعد ترس شدیدی به دلم افتاد ... خدایا! حالا جواب علی رو چی بدم؟ ... پدرم هر دفعه طعم غذا حتی یه کم ایراد داشت ...
- کمک می خوای هانیه خانم؟ ...☺️
با شنیدن صداش رشته افکارم پاره شد و بدجور ترسیدم ...😰😱
قاشق توی یه دست ... در قابلمه توی دست دیگه ... همون طور غرق فکر و خیال خشکم زده بود ...
با بغض گفتم ...
_نه علی آقا ... برو بشین الان سفره رو می اندازم ...
یه کم چپ چپ😟 و با تعجب بهم نگاه کرد ... منم با چشم های لرزان منتظر بودم از آشپزخونه بره بیرون ...
- کاری داری علی جان؟ ... چیزی می خوای برات بیارم؟ ...
با خودم گفتم نرم و مهربون برخورد کن ... شاید بهت سخت کمتر سخت گرفت ...
- حالت خوبه؟ ...
- آره، چطور مگه؟ ...
- شبیه آدمی هستی که می خواد گریه کنه ...
به زحمت خودم رو کنترل می کردم و با همون اعتماد به نفس فوق معرکه گفتم ...
_نه اصلا ... من و گریه؟ ...
تازه متوجه حالت من شد ... هنوز قاشق و در قابلمه توی دستم بود ... اومد سمت گاز و یه نگاه به خورشت کرد ...
_چیزی شده؟ ...
به زحمت بغضم رو قورت دادم ... قاشق رو از دستم گرفت ... خورشت رو که چشید، رنگ صورتم پرید ... مردی هانیه ... کارت تمومه ...😢😥
✍نویسنده؛
#شهید_مدافع_حرم_طاها_ایمانی
- صبحم بھ طلوعِ
- دوستت دارم توست˘˘!
- ˼#ایهاالعزیزقلبم♥️˹
ــــ ـ بِھنٰامَت یا ذالجلال و الاکرام 🌸
۱۰۰ صلوات روزانه هدیه به امام زمان عج ❤️
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
زیارت عاشورا🌸
به نیابت شهید محمد بلباسی💞
خداوندا
تقدیرم را زیبا بنویس،کمکم کن آنچه را تو زود خواهی من دیر نخواهم ،و آنچه را تو دیرمیخواهی من زود نخواهم
خـدای من،حکمت قدمهایی راکه برایم بر میداری آشکار کن،تادرهایی که به رویم
میگشایی ندانسته،نبندم ودر هایی که
به رویم میبندی به اصرار نگشایم..
@shahidanbabak_mostafa🕊
همه ی مردم دنیا سهمی دارند
از نداشتن #تــو
و بیشترین سهم مال من است...♥️
#امامزمانم
@shahidanbabak_mostafa🕊
مـوت را کـه بپذیری
همهی غـم و غصههـایت مـیرود
و بـیاثـر میشود!!
وقتی بـا حضـرت عزرائیـل رفیـق شـوی
غصـههایت کـم میشود..
ذکـر مـوت دنیا را در نظـر کوچک میکند
و آخـرت را بزرگ ...
#حاجاسماعیلدولابی
@shahidanbabak_mostafa🕊
چه زیباست!
از همه جا و همه کس دل بریدن؛
از همه نااُمید شدن..
دنیا را سه طلاقه گفتن،
به بارگاهِ پُر شڪوهِ غم و درد
پناهنده شدن..
#شهید_مصطفی_چمران
@shahidanbabak_mostafa🕊
روی این قفل نوشتند
دعا میخواهد،
من سپردم به خودش
هر چه خدا میخواهد...💗
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آروم آروم همه چیز خوب میشه،
صبر داشته باش ...🧡
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقوا يعنی اگه توی جمع همـه گناه میکردن،
تو جوگیر نشـی!
یادت باشه که خدایی هسـت
و حساب و کتابـی..!
#شهید_بابک_نوری_هریس
@shahidanbabak_mostafa🕊
مواظب باشیم دلمان جایی نرود . .
که اگر رفت باز گرداندنش کار
سختی است وگاهی محال است ،
اگر برگردد معلول و مجروح و
سرخورده باز میگردد . .
مراقب باشیم دلِ آرام ،
سربه هوا و عاشق پیشه است ...
#اقای_پناهیان
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احتیاط کن؛ توی ذهنت باشد که
یکی دارد مرا میبیند!
دست از پا خطا نکنم،
مهدیِ فاطمه خجالت بکشد ..
وقتی میرود خدمت مادرش که گزارش بدهد
شرمنده شود و سرش را پایین بیندازد ..
شهید سید مجتبی علمدار
@shahidanbabak_mostafa🕊
•شهیدشوشتریچهقشنگگفتہ:
قدیم بُویِ" #ایمـــان"میدادیم...
الانایمانمانبومیدهد!
قدیمدنبال" #گُمنامی"بودیم...
الانمواظبیم ناممانگمنشود!
@shahidanbabak_mostafa🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونم برای زنم سخته
برای علی اکبرم سخته
اما آدم تا سختی
نکشه بزرگ نمیشه . .
#شہیدحسنعبداللہزاده🌸
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
🕊؛-")
مهمنیستکہقبلاچهگناهیکردے
اینمهمہکہخودتوازاوننجاتبدے ،
توبہکنۍودیگہسمتشنرے !
اونوقتهکہمیشے . .
عزیزدُردونہخداوامام زمان..!
هنوزمدیرنشدهرفیق:)
- اندکی حرف خودمونی -
@shahidanbabak_mostafa🕊
"🔗🕊"
بہقولاستادرائفیپور:
اینهمہروایٺدربارهمهدویٺهسٺ!
آقاتوییڪیشوننفرمودن،اگرمردمدنیا
بخوان!ظهوراتفاقمیفته..!
توےهمشونفرمودن:
اگرشیعیانما
اگرشیعیانما..
بابا...گره...خودِماییم.💔
السلامعلیڪیاخلیفةاللهفےارضھ..✋🏻-
#امام_زمان
@shahidanbabak_mostafa🕊
_به نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد .
اهل نماز شب بود ، هرگاه می خواست نماز شب بخواند ، اجازه نمیداد کسی وارد اتاقش بشود.
دَر اتاقش رو میبست و نماز شب میخوند ..
#شهیدانه❤️🩹
@shahidanbabak_mostafa🕊
قاسم بودی و عاشقانه
اقتدا به عباس (ع) کردی و علمدار
خیمه های بی پناه قلبهایمان شدی
قلبهایی که با رفتنت هنوز
بوی سوختن میدهند...💔🕊
#عموجانم
@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
قاسم بودی و عاشقانه اقتدا به عباس (ع) کردی و علمدار خیمه های بی پناه قلبهایمان شدی قلبهایی که با ر
کاش میان این همه نبودن هایت
گاهی فقط ، گاهی
در شـب هایی که دلتنگی ذره ذره ما را می کُشد
تــو هم یاد ما بودی
تــو هم دلتنگ بودی
کاش...
#حاج_قاسم
🌱|@shahidanbabak_mostafa🕊
کانالرسمیشهیدبابکنوریو شهیدمصطفیصدرزاده❤️
❤️🩹🥀:-")
اینخانوادهیاشفامیدن
یاشفاعتمیکنن ؛
رَدخورندارن :)
اگهازشونشفاییخواستیم
وندادنبهایندلیلهکه
شایداوندنیابهشفاعتشون
بیشترنیازداریم !
درستمثلیهپـدرکهاول
میبینهکـجابهچیبیشتر
نیازداریم :)♥️!
حاج_مهدی_رسولی
@shahidanbabak_mostafa🕊