#پای_منبر_شهدا دلا رو بسپارید به خدای متعال، متوسل بشید به ائمه اطهار... سردار شهید #احمد_کاظمی @ebrahimhemmat_ir

خدا کند ..... که مادرت ندیده باشد؛ اینگونه حنجرِ غرق به خونت را ... #لایوم_کیومک_یااباعبدالله💔 @ebrahimhemmat_ir

🗓 #حدیث_روز رسول اكرم صلى الله عليه و آله فَلِلصَّبْرِ أَرْبَعُ شُعَبٍ الشَّوْقُ وَ الشَّفَقَةُ وَ الزَّهَادَةُ وَ التَّرَقُّبُ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِي الدُّنْيَا تَهَاوَنَ بِالْمُصِيبَاتِ وَ مَنْ تَرَقَّبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَات‏ صبر چهار شعبه دارد : شوق، ترس، زهد و انتظار ، هر كس شوق بهشت داشته باشد ، از هوا و هوس دست مى كشد و هر كس از آتش بترسد، از حرام ها خود را نگه مى دارد و هر كس به دنيا بى اعتنا باشد ، گرفتارى ها را به چيزى نگيرد و هر كس منتظر مرگ باشد ، در كارهاى خير بكوشد . معدن الجواهر ص 40 🍃🍃🍃➖➖➖ @avaye_alaviun

✨﷽✨ 🔰جور دیگر باید دید ◀️ در کودکی همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد روانپزشک رفتم و مشکلم را گفتم روانپزشک گفت: "فقط یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 50 دلار بده و بیا تا درمانت کنم" از آنجایی که این پول را نداشتم که بپردازم بیخیال شدم و نرفتم. شش ماه بعد آن پزشک را در جايي دیدم پرسید: "چرا نیومدی؟" گفتم: "خُب، جلسه‌ای پنجاه دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یه نجّار منو مجانی معالجه کرد. خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه وانت نو خریدم" پزشک گفت: "عجب! میتونم بپرسم اون نجّار چطور تو رو معالجه کرد؟" گفتم: "به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم، دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تختت قایم بشه❗️" 📌 سخت ترین و گرانترین راه حل الزاما بهترین راه حل نیست. 📌 برای هر تصمیم گیری شتاب نکنیم. 📌 محدودیتها همیشه بد نیست گاهی باعث خلاقیتهای ارزنده ای میشود. 📌 چشمها را باید شست جور دیگر باید دید. @avaye_alaviun

#یامهــــدے❤️ طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبرے جگرم آب شد و از تو نیامد خبرے عاشقانی ڪہ مدام از فرجٺ میگفتند عڪسشان قاب شد و از تو نیامد خبرے 😭 🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈

🌹دردت بخوره تو سر هرچی آخونده! ◾️داشتم كمكش ميكردم غذا بخورد. قبلش هم كيسه ادرارش را خالى كرده بودم. بنده خدا شرمنده شده بود. نميتوانست مدام به چشمم نگاه كند. میدانست نیروی داوطلب هستم. آرام جملاتی بر زبان جاری میکرد. یک دفعه نیرویش را جمع کرد و گفت: دردت بخوره تو سر هرچی آخونده! . از پشت ماسک لبخند زدم. نميدانستم چه بگويم. خانم پرستار از آن طرف صدا زد: اینهایی که ده روز است اینجا کمکتون میکنند همه شان #آخوند هستند! دلم برایش سوخت که در این شرایط قرار گرفت. گفت: حاجآقا ببخشید منظورم آخوندهای بد هستند!😁 ((برای سلامتی مدافعان سلامت صلوات عنایت بفرمایید )) @ebrahimhemmat_ir

☀️امیرالمؤمنین عليه السلام: 🌿هركس خود را در راه اصلاح نفس خویش، در رنج افكند، به سعادت دست پیدا خواهد کرد. 📚غررالحكم حدیث8246 دقیقا مثل شهید ابراهیم هادی. چندتا خاطره کوتاه در این‌باره ازش میخونیم👇 🌸ابراهیم هیچوقت از کلمه «من» استفاده نمیکرد. حتی برای شکستن نَفْس خودش کارهایی رو میکرد. 🌸مثلا زمانی که قهرمان کشتی بود توی بازار، کارتون روی دوش خودش میذاشت و جا به جا میکرد.. 🌸حتی یکبار که برای وضو به دستشویی های مسجد رفت و وقتی دید چاه دستشویی گرفته، رفت داخل زیرزمین و چاه رو باز کرد. سپس دستشویی رو کامل تمیز کرد؛ شست و آماده کرد. 🌸ابراهیم از این کارها خیلی انجام میداد. همیشه خودش رو در مقابل خدا کوچیک میدید. میگفت: این کارهارو انجام میدم تا بفهمم من هیچی نیستم.. @ebrahimhemmat_ir

پیامبر‌ﷺ خوشا به حال بنده‌ای #گمنام که خدا او را بشناسد و مردم‌ او را نشناسند... #شهید_گمنام @ebrahimhemmat_ir

ما را کسی شناخت که با عـشق آشناست ؛ تاریخ ما ادامه‌ی تاریخ کربلاست ... #انصارالحسین #عاشقان_کربلا #دفاع_مقدس @ebrahimhemmat_ir

🔸 هدف ما در دنیا رسیدن به راحتی نیست؛ پیامبر (ص) فرمود: «راحتی در دنیا خلق نشده است»، هدف ما رسیدن به جاییست که بتوانیم به راحتی از راحتی بگذریم 🔹 حجت‌الاسلام پناهیان @ebrahimhemmat_ir

#کلام_شهدا 📜 شهید محمد علی رجایی🌹 ♦️ یک نان را 35 میلیون نفری میخوریم اما زیر بار حرف زور نمی رویم. #ما_ملت_امام_حسینیم @ebrahimhemmat_ir

🕊خواب پر از معنایی که یکی از ارادتمندان شهید مهدی ذاکر حسینی دیدند و برایمان ارسال کردند 🕊 👌شبیه این خواب را افراد مختلف بارها دیده اند که آقامهدی در کنار امام زمان (عج) قرار داشتند 🍃و هم چنین نام زیبا و با مسمای کتاب که از مهدی تا مهدی(عج) نام گرفت چرا که نشات گرفته از نذر و عهد مادر شهید میباشد 💚نذر و عهدی که مادر آقا مهدی با تولد پسرش ، او را نذر قیام امام زمان میکنند💚 ((روز بعد از عاشورا بود که خواب دیدم از کوچه ای در کنار مسجد امام زمان آمدم پایین و حوالی میدان رسیدم و دیدم عده ای به حالت راهپیمایی میروند و در جلو این جمعیت فردی بود که پرچم قرمز رنگ با چوب بسیار بزرگی در در دستش بود و دیدم این شخص آقا مهدی هستند و مرا صدا زد و گفت فلانی بیا اینجا ! رفتم و او را در آغوش گرفتم و احوال پرسی کردم و به من گفت برو پشت سر و با آقا سلام و علیکی کن رفتم و دیدم فردی لباس سبز برتن دارد و سوار اسب سفیدی هستند رفتم و سلام کردم و دستشان را بوسیدم و پرسیدند شما را آقا مهدی فرستادند ؟ گفتم بلی گفتند بروید پیش آقا مهدی و من هم می آیم . مجدد رفتم پیش آقا مهدی و از من پرسیدند آقا را ملاقات کردید ؟ گفتم بلی .گفتند پس اینجا باش که باهم برویم)) #خاطرات @ebrahimhemmat_ir