🌹🍃
✉️نامه سردار حاج قاسم سلیمانی به مناسبت شهادت سردار عباسعلی علیزاده:
💠 «خداوند ای هستی بخش تمام هستی، تو شاهدی که عباس ها و ایران تشیع با عشق به اهل بیت (س) این گوهرهای خلقت و دفاع از حرمت حریم میلیون ها انسان در خطر جهل خوارج زمان و برای نجات هزاران انسان بی گناه در محاصره خوارج به جرم حب اهل بیت (س) هر آنچه به او در این عالم خاکی عطا فرموده بودی همه را راه تحقق فرمانت و برای نجات دینت اهدا نمود و دل از عزیزترین عزیزان خود بر کند و جان شیرین خود را بر کف دست گرفت و اسماعیل وجود خود را با دست خود ابراهیم وار در پای درخت راه نبی معظمت فدا نمود.
#شهید_عباسعلی_علیزاده🌺
《ســــالــــروزولادتــــــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#زندگینامــــــه
💢 جوانی که میتوانست ستاره سینما شود، اما جهاد و مقاومت را انتخاب کرد
▫️علاء، عکاسی، طراحی، بازیگری و کارگردانی را دوست داشت. شاید اگر این راه را انتخاب نمیکرد زیبایی فوقالعادهاش او را تبدیل به ستاره میکرد، مشهور میشد و مورد توجه همگان.
▫️ولی "تراب الحسین" (خاک حسین) ـ که نام جهادیاش بود ـ راه آخرت، طریق جهاد و مقاومت را انتخاب و از گمراهیها و زیباییهای دنیا دور شد.
#مدافـــع_حــــرم
#شهید_عـلا_حســن_نجمـــه🌹
#یـادش_بـا_ذڪـر_صـلـوات
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🍃
#کلیپ_شهدایی
🎞 کلیپی بسیار زیبا از
سه برادر شهید گمنام
علی ، مهدی، حمید باکری
#یـادشان_بـا_ذڪـر_صـلـوات
👈بسیار زیبا و شنیدنی😭😭
#پیشنهاد_ویژه_دانلود💯
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🍃🌹 💢 #جنگ_نرم 💢 ✅ جنگی ڪه وجود دارد ، از جنگ نظامی اگر خطرش بیشتر نباشد ، ڪمتر نیست ...(5) ☀️ #مقا
🍃🌹
💢 #جنگ_نرم 💢
✅ در جنگ نرم دشمن سراغ سنگرهای معنوی می آید ڪه آنها را منهدم ڪند ...(6)
☀️ #مقام_معظم_رهبری
📸 #عڪس_باز_شود
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_شصـــت و سوم ۶۳ 👈این داستان⇦《 شانه های یک مرد 》 ـــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_شصـــت و چهارم ۶۴
👈این داستان⇦《 قول زنانه 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎تا چشم مادرم بهم افتاد ... صدام کرد ... رفتم سمت آشپزخونه ...
بازم صبحانه نخورده؟ ...
توی راه یه دونه از نون ها رو خالی خوردم ...🍪🍪
قبل رفتن سعید رو هم صدا کن پاشه ... خواب می مونه ...
برگشتم سمت آشپزخونه و صدام رو آوردم پایین تر ...
می شناسیش که ... من برم صداش کنم ... میگه به تو چه؟ ... و دوباره می خوابه ... حتی اگر بگم مامان گفت پاشو...
💠 دنبالم تا دم در اومد ... محال بود واسه بدرقه کردن ما نیاد ... دوباره یه نگاهی بهم انداخت ...
ناراحتی ...❓
ژست گرفتم و مظلومانه نگاش کردم ...😳
دروغ یا راستش؟ ...
هنوز یه قدم دور نشده بودم که برگشتم ...🚶🚶
- حالا اگه مردونه قول بدم ... نمره هام پایین نیاد چی؟ ...
خندید ...😁
- منم زنونه قول میدم تا بعد از ظهر روش فکر کنم ... ولی قول نمیدم اجازه بدم ... اما اگه دوباره به جواب نه برسم ...❗️
پریدم وسط حرفش ...
- جان خودم هیچی نمیگم ... ولی تو رو خدا ... از یه طرفی فکر کن که جوابش بله بشه ...👌
اون روز توی مدرسه ... تا چشمم به چشم ناراحت و عصبانی بچه ها افتاد ... تازه یادم اومد دیروز توی گیم نت قرار داشتیم ... و من رسما همه رو کاشته بودم ...💻😁
مجبور شدم کل پول تو جیبی هفته ام رو واسشون ساندویچ بخرم ... تا رضایت بدن و حلالم کنن ... بالاخره مرده و قولش ...🌮🌭
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ ❄️✨❄️
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
••┈•❖✨﷽✨❖••┈•
#کلام_نور
🌺 وَاسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخَاشِعِينَ
🍃 از شكيبايى و نماز يارى جوييد و به راستى اين [كار] گران است مگر بر فروتنان
#سوره_البقرة_آيه_45
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🔷 #زندگی_بهسبک_شهدا
💖جواد به خانواده عشــق میورزید
و شماره همسـرش را در گوشی
به ۷۲۱ ذخیره ڪرده بود،
می گفت فلسـفه این شماره اینه ڪه
در هفت آســمان و دو عـالم
یڪ نفر همسـر من نمیشه..
مدافـــع حــــرم🔻🔻
#شهیـــدجــــوادمحمـــدی🌹
یـادش بـا ذڪـر صـلـوات 🍃🌹
💔(ســـالروز شـهادتـــــ)
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹
#کلام_شهیـــــد
💠 محور بچه حزب اللهی ها
🔹علی جمشیدی محوری برای جمع شدن بچه های حزب اللهی و مذهبی در کنار یکدیگر بود.
🔹در خیمه شهدا ایام فاطمیه را به طور مفصل و با برنامه ریزی زیبا و بی نقص بر پا می کرد. گاهی به برخی هئیت های مذهبی که در روز عاشورا به خیابان می آمدند انتقاداتی داشت و می گفت: این شیوه عزاداری بیشتر شبیه کارناوال است و باید در نحوه عزاداری برای اهل بیت علیهم السلام دقت بیشتری کنیم، وگرنه این نوع عزادرای برای من جوان فایده ای ندارد.
#مدافـــع_حــــرم
#شهیـــد_علی_جمشیدی🌺
#یـادش_بـا_ذڪـر_صـلـوات
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃
#خاطرات_شهـــــدا
💖 اوایل زندگیمان به من گفت، که من یک نظامی هستم، یک پاسدار هستم، برای دفاع از اسلام، برای دفاع از کشور هرجایی باشد می روم و جانم را هم در این راه می دهم.
🔻من وقتی خبر شهادت را شنیدم ، دیدم او به اعتقاداتش که از روز اول زندگی همراهش بود همیشه پایبند بود و در این راه جانش را هم داد.
راوی 👈 همسر شهید
#شهید_حاج_فریدون_احمدی🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃
#کلام_شهیـــــد
💠 از آن روزی که شنیدم رضایت شما بر آن است که سوریه نباید سقوط کند، خواستم من هم سهمی برای اجرای این فرمان داشته باشم و حال که توفیق جهاد در این عرصه قسمتم شده است، خدا را شاکر هستم و از خدا میخواهم که در این عرصه مؤثر و مفید باشم.
#شهید_حمیدرضا_اسداللهی🌺
《ســــالــــروزولادتــــــــ》
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_شصـــت و چهارم ۶۴ 👈این داستان⇦《 قول زنانه 》 ـــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_شصـــت و پنجم ۶۵
👈این داستان⇦《 عیدی بدون بی بی 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎نمی دونم مادرم چطور پدرم رو راضی کرده بود ... اما ازش اجازه رو گرفت ... بعد از ظهر هم خودش باهام اومد و محیط اونجا رو دید ... و حضورش هم اجازه رسمی ... برای حضور من شد ... و از همون روز ... کارم رو شروع کردم ...😊
از مدرسه که می اومدم ... سریع یه چیزی می خوردم ... می نشستم سر درس هام ... و بعد از ظهر ... راس ساعت 4 توی کارگاه بودم ... اشتیاق عجیبی داشتم ... و حس می کردم دیگه واقعا مرد شدم ...😅🕵♀
شب هم حدود هشت و نیم، نه ... می رسیدم خونه ... تقریبا همزمان پدرم ...
سریع دوش🚿 می گرفتم و لباسم رو عوض می کردم ... و بلافاصله بعد از غذا ... می نشستم سر درس ... هر چی که از ظهر باقی مونده بود ...
🔅من توی اون مدت که از بی بی نگهداری می کردم ... به کار و نخوابیدن ... عادت کرده بودم ... و همین سبک جدید زندگی ... من رو وارد فضای اون ایام می کرد ...
تنها اشکال کار یه چیز بود ... سعید، خیلی دیر ساعت 10 یا 10:30 می خوابید ... و دیگه نمی شد توی اتاق، چراغ روشن کنم💡 ... ساعت 11 چراغ مطالعه رو برمی داشتم و میومدم توی حال ... گاهی هم همون طوری خوابم می برد ... کنار وسایلم ... روی زمین ...
🎉🎊عید نوروز نزدیک می شد ... اما امسال ... برعکس بقیه ... من اصلا دلم نمی خواست برم مشهد ... یکی دو باری هم جاهای دیگه رو پیشنهاد دادم ...
اما هر بار رد شد ... علی الخصوص که سعید و الهام هم خیلی دوست داشتن برن مشهد🍃 ... همه اونجا دور هم جمعمی شدن ... یه عالمه بچه ... دور هم بازی می کردن ... پسر خاله ها ... دختر دایی ها ... پسر دایی ها ... عالمی بود برای خودش ...
اما برای من ... غیر از زیارت امام رضا ... خونه مادربزرگ پر از دلگیری و غصه بود 😔😔... علی الخصوص ... عید اول ... اولین عید نوروزی که مادربزرگ نبود ...
بین دلخوری و غصه ... معلق می زدم که ... محمد مهدی زنگ زد... ☎️
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ 🎊🎉🎊
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖
🔅✨ ﷽ ✨🔅
#کلام_نور
🌺 لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى
🍃 برای انسان بهره ای جز سعی و کوشش او نیست.
#سوره_نجم_آیه_39
🍃🌹↬ @shahidane1
#شــہیـــــدانــہ↖