eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌹 #خاطرات_شهـــــدا 💠رفتم به طرف جزیره مجنون، چند نفر از بچه های رفسنجان را دیدم و نشانی سید را از آن ها پرسیدم. یك چادر نشانم دادند و گفتند سید آن جا خوابیده. 🔹رفتم توی چادر، سید به حالت سجده خوابیده بود و بچه ها می گفتند: چند ساعت است كه در همین حالت خوابیده. زدم به پایش و گفتم چه خبرته، چه قدر می خوابی... ؟ 🔹وقتی كه بلند شد، بوسیدمش و پرسیدم: چه كار كردی كه این قدر خسته شدی ؟ 🔹گفت: سه شبانه روز با یك تیوپ داخل آب هور شنا كردم تا مسیر حمله بچه ها رو پیدا كنم، بالاخره هم پیدایش كردم. #شهیـــد_سید_حمید_میرافضلی🌺 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 ▪️هرچه سینه زدن های محرّم، داغ دل کم می کنند و مردانه اند؛ ▪️سینه زدن های #فاطمیّه، رمق می گیرند و مادرانه اند! 🔲 همین که دست بالا برود، بازو و سینه، تیر می کشد ... #عزاداری رزمندگان گردان امام حسین(ع) لشکر ۳۱ عاشورا #فاطمیه #مادر_پهلو_شکسته 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_شصـــت و پنجم ۶۵ 👈این داستان⇦《 عیدی بدون بی بی 》 ــــــــ
🔻 ۶۶ 👈این داستان⇦《 محمد مهدی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎شب بود که تلفن زنگ زد ☎️... محمد مهدی ... پسر خاله مادرم بود ... پسر خاله ای که تا قبل از بیماری مادربزرگ ... به کل، من از وجود چنین شخصی بی اطلاع بودم ...😳😳 🔹توی مدتی که از بی بی پرستاری می کردم ... دو بار برای عیادت اومد مشهد ... آدم خون گرم، مهربان، بی غل و غش، متواضع و خنده رو ... که پدرم به شدت ازش بدش می اومد... این رو از نگاه ها، حالت ها و رفتار پدرم فهمیدم ... علی الخصوص وقتی خیلی عادی ... پاش رو در می آورد و تکیه می داد به دیوار ... صدای غرولندهای یواشکی پدرم بلند می شد ...😖 زنگ زد تا اجازه من رو برای یه سفر مردونه از پدرم بگیره ... اون تماس ... اولین تماس محمد مهدی به خونه ما بود ...☎️ پدرم، سعی می کرد خیلی مودبانه پای تلفن باهاش صحبت کنه ... اما چهره اش مدام رنگ به رنگ می شد 😡😨... خداحافظی کرد و تلفن رو با عصبانیت خاصی کوبید سر جاش ... - مرتیکه زنگ زده میگه ... داریم یه گروه مردونه میریم جنوب... مناطق جنگی ... اگر اجازه بدید آقا مهران رو هم با خودمون ببریم ... یکی نیست بگه ... و حرفش رو خورد ... و با خشم زل زد بهم ...😡😠 - صد دفعه بهت گفتم با این مردک صمیمی نشو ... گرم نگیر ... بعد از 19، 20 سال ... پر رو زنگ زده که ...☎️ که با چشم غره های مادرم حرفش رو خورد ... مادرم نمی خواست این حرف ها به بچه ها کشیده بشه ... و فکرش هم درست بود ...👌 علی رغم اینکه با تمام وجود دلم می خواست باهاشون برم مناطق جنگی ... عشق دیدن مناطق جنگی ... شهدا ... اونم دفعه اول بدون کاروان ...✨🌸 اما خوب می دونستم ... چرا پدرم اینقدر از آقا محمدمهدی بدش میاد ... تحمل رقیب عشقی ... کار ساده ای نیست... این رو توی مراسم ختم بی بی ... از بین حرف های بزرگ ترها شنیده بودم ... وقتی بی توجه به شنونده دیگه ... داشتن با هم پشت سر پدرم و محمد مهدی صحبت می کردن ...😳 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 🍃🌹🍃 🍃🌹↬ @shahidane1
🍃🌹 ⬅️ فرازی از #وصیت_نامه_شهید ✍ شب اربعین بود که در عالم رویا امام عزیزم،  حضرت مهدی را دیدم. در حالی که لباسی یک دست سیاه پوشیده بودند. انگار که قبل از ایشان را می شناختم. به حضورشان رفتم و ایشان هدیه ای به من دادند. 🔹یک دفعه از خواب بیدار شدم. آن شب تا صبح از خوشحالی گاهی می خندیدم و گاهی گریه می کردم. خوشحال بودنم از این که با کفران نعمت و گناهان زیاد و خیانت هایی که مرتکب شده ام؛ باز هم ایشان به یاد من بودند. 🔹مغرور شده بودم که با وجود این همه غفلت،  از ایشان هدیه دریافت کرده ام. من نمی دانم هدیه ی امام چه بود،  ولی می دانم که هر چه از دوست رسد، نیکوست. مخصوصاً اگر این هدیه،  فیض #شهادت باشد. شهادتی که آن عزیز و آن حاضر غایب، عطا کرده باشد، حتماً مورد قبول درگاه خدای تبارک و تعالی نیز هست، چرا که: به ذره گر نظر لطف بو تراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند #شهید_حسن_خوراکیان🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃 #انقلاب 📸 عکس کمتر دیده شده از حضور دختران محجبه و بی حجاب تهرانی در تظاهرات علیه رژیم شاهنشاهی پهلوی... #دهه_فجر #چهل_سالگی_انقلاب🌷 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃 ❤️ بہ دنیا آمدی ، هـادی بمــانی ... ❤️ تو هستی ، زندہ‌ای پس هـــادی اَم باش ... #مدافـــع_حــــرم #شهید_هــادی_ذوالفقــــاری🌺 #هدایت_تا_شهادت 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
1_21339949.mp3
2.29M
🎙#وصیتنامه شهید محسن #حججی 🔺با نوای: حاج میثم مطیعی #حججی_حجت_خدا #پیشنهاد_ویژه_دانلود💯 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃 ❤️رِفیق ... 🔻 برایِ #شهید شدن ، هُنَر لازم است... هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس.. هُنَرِ بِه خُدا رسیدن... هُنَرِ تَهذیب... 👈 تا هُنَرمَند نشی، #شهید نِمیشی!! #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_احمد_مشلب🌺 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
#دعــاےفرج به نیابت از 👈مــدافــــــــع حــــــــرم🔻 #شهیــد_مصطفی_عارفی🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #شبتون_شهدایی💔🍃 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖️
🔅✨ ﷽ ✨🔅 🌺 وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُواْ مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ 🍃 و [چنين مقرر شده است] تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمی آورند به آن [سخن باطل] بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند. 🍃🌹↬ @shahidane1
🌹🍃 #سلام_امام_زمانم💗 بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می گردد مداوا یااباصالح 🍃 تعجیل در فرج #پنج صلوات ✨الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 ▫️ڪاش می شد بچہ ها را جمع ڪرد سنگر آن روزها را گــــــرم ڪرد ... ▫️ڪاش می شـد بار دیگـر جبهہ رفت جنگ عشقــے ڪرد و تیرے خـورد و رفتـــ ... #جمع_شهیدانمان_آرزوست ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌹🍃 #شهید_پیشرو_و_پیشتاز 🔶شهید سید محمد سعید جعفری به تعبیر زیبا و عمیق مقام عظمای ولایت، علاوه بر دارا بودن عنوان شهید پیشرو و پیشتاز دارای خصیصه های مهم و ارزشمندی همچون » زود فهمیدن، به وقت فهمیدن و به هنگام عمل کردن، پاسخ به نیاز دادن« بود. 🔸(گزیدهای از فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص سردار شهید سید محمد سعید جعفری و یارانش). #شهید_سید_محمد_سعید_جعفری🌺 《ســــالــــروزولادتــــــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
1_45804910.mp3
7.39M
♻️ حرف دل 👈(اگه شهید نشیم، انحرافمون قطعیه) بی بی امشب شهادتنامه ما رو بنویس...😭😭 با نوای: 🔺🔺🔺 🍃🌹↬ @shahidane1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌹 #خاطرات_شهـــــدا 💠 پدرم یک بار در سال 63 به مناطق درگیری کردستان در شهر «بانه» رفت و با نیروهای حزب «کومله» درگیر شد و به اسارت آنها درآمد. 🔹آنها پدرم را پس از گذشت حدود سه تا چهار ماه از اسارتش، در فصل زمستان و در برف‌ سنگین کردستان و بدون لباس و کفش رها کردند. 🔹پدرم پاسدار بود و در مدت اسارتش به هیچ وجه این مسئله را بازگو نکرد چون اگر ضدانقلاب پاسدار بودندش را می‌فهمیدند قطعا به طور معمول که سر پاسداران را می‌بریدند سر او را نیز از تنش جدا می‌کردند. 🔹پدرم فرمانده یکی از گروهان‌های «گردان ادوات» «تیپ 2 قائم آل محمد (ص)» سمنان بود و روزی که خبر تولدم را می‌شنود خیلی خوشحال می‌شود و چون شیرینی پیدا نمی‌کند، به جای شیرینی، خرما پخش می‌کند. 🔹قبل از این که برای دیدن من به مرخصی بیاید، به خط مقدم می‌رود تا وظایف خود را قبل از مرخصی انجام بدهد که ناگهان نیروهای دشمن بعثی حمله می‌کنند و دست و پای پدرم در حین درگیری بر اثر اصابت گلوله خمپاره قطع شده و شهید می‌شود. راوی 👈 محمد مجیدزاده #شهید_محمد_تقی_مجیدزاده🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_شصـــت_و_ششم ۶۶ 👈این داستان⇦《 محمد مهدی 》 ـــــــــــــــ
🔻 👈این داستان⇦《 رقیب 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎آقا محمدمهدی ... که همه آقا مهدی صداش می کردن ... از نوجوانی به شدت شیفته و علاقه مند به مادرم بوده ... یکی دو باری هم خاله کوچیکه با مادربزرگم صحبت کرده بوده ... دیپلم گرفتن مادرم و شهادت پدربزرگ ... و بعد خواستگاری پدرم ... و چرخش روزگار ... وقتی خبر عقد مادرم رو به همه میگن ... محمدمهدی توی بیمارستان، مجروح بوده 🤕... و خاله کوچیکه هم جرات نمی کنه بهش خبر بده ... حالش که بهتر میشه ... با هزار سلام و صلوات بهش خبر میگن ... آسیه خانم عروس شد و عقد کرد 💍... و محمد مهدی دوباره کارش به بیمارستان می کشه ... اما این بار ... نه از جراحت و مجروحیت ... به خاطر تب 40 درجه ...🤒 ❤️🌸داستان عشق آقا مهدی چیزی نبود که بعد از گذشت قریب به 20 سال ... برای پدرم تموم شده باشه ... و همین مساله باعث شده بود ... ما هرگز از وجود چنین شخصی توی فامیل خبر نداشته باشیم ...😔 نمی دونم آقا مهدی ... چطور پای تلفن☎️ با پدر حرف زده بود... آدمی که با احدی رودربایستی نداشت ... و بی پروا و بدون توجه به افراد و حرمت دیگران ... همیشه حرفش رو می زد و برخورد می کرد ... نتونسته بود محکم و مستقیم جواب رد بده ...🍃 💠اون شب حتی از خوشی فکر جنوب رفتن خوابم نمی برد ... چه برسه به اینکه واقعا برم ... اما...😔 از دعای ندبه که برگشتم ... تازه داشت صبحانه می خورد ... رفتم نشستم سر میز ... هر چند ته دلم غوغایی بود ...💓 اگر این بار آقا مهدی زنگ زد ... گوشی رو بدید به خودم ... خودم مودبانه بهشون جواب رد میدم ...☎️📞 🍃جدی؟ ... واقعا با مهدی نمیری جنوب؟ ... از تو بعیده ... یه جا اسم شهید بیاد و تو با سر نری اونجا ...😳😳 لبخند تلخی زدم ...😏 تا حالا از من دروغ شنیدید؟ ... شهدا بخوان ... خودشون، من رو می برن ...🕊🌹 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ✨💠✨ 🍃🌹↬ @shahidane1
🌹🍃 #ڪلام_شـهید 🔷امیدوارم که خدای متعال، رحمت خود را نصیب بنده گناه کار خود بفرماید و مرا به آرزوی قبلی خود یعنی شهادت فی سبیل الله برساند که (این را) تنها راه نجات خود میدانم. 🔹و آرزوی دیگرم این است که اگر خداوند شهادت را نصیب بنده گنهکار خود کرد، دوست دارم با بدنی پاره پاره به دیدار الله و ائمه معصومین به خصوص حضرت سید الشهدا (ع) بروم. #شهید_سید_یوسف_کابلی🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #مادر اسٺ دیگر ! دݪ تنگ شانه هاے مردانہ ی پسرش ڪہ میشود سر بروے سنگ سرد مزار میگذارد و لبریز مےشود حرف هاے ناگفته اش ازآسماڹ نگاهش.. پنج شنبه های دلتنگے🌺 📎 یاد شــــهدا با صـــلوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 #رهبـــــــرانه ▪️سالها گریه ی بر آل علــی جرم تلقی میشد ▪️روضه ی هفتگی از برکت #روح_الله است #فاطمیه #دهه_فجر #چهل_سالگی_انقلاب 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 4⃣1⃣ ⇦ #فناء_فی_المعشوق 🔸نزدیک عملیات بود، می دانستم تازه دخترش به دن
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 5⃣1⃣ ⇦ #شهیدان_شیمیایی 🔸وقتی آمده بود جبهه، رفت تخریب. 🔹پایش که رفت روی مین برگشت عقب. 🔸بار دوم که آمد جبهه، تک تیرانداز شد با یک پا. خمپاره که خورد به سنگرش، آن یکی پایش هم معیوب شد و برگشت عقب. 🔹بار سوم که آمد، رفت توی آشپزخانه برای سیب زمینی پوست کندن. 🔸آشپزخانه را که هواپیماها بمباران کردند و شیمیایی شد. 🔻رفت عقب درسش را خواند تا وقتش برسد و زخم های شیمیایی باعث شود برود پیش دوستان شهیدش. 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖‌‌
🌹🍃 ✨بعضی ها ستاره فوتبال می شوند؛ ✨بعضی ها ستاره سینما؛ ✨بعضی هم ستاره #آسمان آیا روزی ما هم ستاره می شویم؟! عاقبتمان #شهدایی 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
#دعــاےفرج به نیابت از #شهید دفاع مقدس🔻 #امیــــر_سرلشگــــر🔻 #شهیــد_حسن_آبشناسان🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #شبتون_شهدایی💔🍃 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖️