eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
4_364167730112234045.mp3
26.04M
🔳 نوحه بسیار زیبایِ👇👇 ☜《 وقتی که خدا رو قلبم... 》 🎙با نـــوای ملکوتـــی #شهیـد_حجت_الله_رحیـمـــی🌺 ✨ #شب_زیارتی_اباعبدالله 👈 #پیشنهاد_ویژه_دانلود💯 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 🌷شهادت❗️ رحمت خاص خداست و بارانی است که بر هر کس نمیبارد 🔻عاشق ‌دنیا شده ‌را جام شهادتــ ندهند 🌺 🍃🌹↬ @shahidane1
🍃🌹 #شهیـــــدانه 💠 حدیث شب را از چشمان تو می‌خوانم ؛ فرصتی نمانده فانوسِ خیالم رهسپار با تو بودنست... 🔻شهادت ۱۳۹۰ در درگیری با گروهک پژاک #شهید_مجتبی_بابایی_زاده🌹 #یـادش_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. به نیابت از 👈مــدافــــــــعان وطــــــــــن🔻 🌷 🔶 🔶 💔🍃 🍃🌹↬ @shahidane1 ↖️
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ 🍃 سستی مکنید و غمگین نشوید، چرا که شما برترید، اگر ایمان داشته باشید #سوره_آل_عمران_آيه_139 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #سلام_امام_زمانم💗 دوباره جمعہ و ما از نگاه مهربانت تمناے طلوعے تازه داریم #السلام_علیک_یااباصالح_المهدی❣ ✨أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج✨ 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 💠 من هـر روز در انـتظارِ نگاهتان می نـشینم تا صبح ِ من هـم بـخیر شود .... #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #دلنوشتـــــه ❤️ گاهی یک نگاه یک زمستان آدم را گرم نگه میدارد ...! #روزتـــون_متبرڪ_به_نگاه‌_شهدا 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🍃🌹 #فــرازی‌ازوصیتــنــامــــہ⇩ 🔷امروز بزرگترین جنگ ما مقابل با تهاجمات فرهنگی است روز مصیبت ما آن زمانی است که #حجاب و #حیا از سر زنان و دختران ما کنار برود و #ماهواره ها بر سر در همه خانه ها عَلَم بشود همه مواظب باشید با افرادی که جنگ را #تحریم می‌کنند و از آن طرف لاف حمایت از #اسلام می زنند تماس نداشته باشید که به خدا سوگند اینها همه #دروغگو و #خائن به اسلام هستند ـ🔹🔹🔹🔶🔹🔹🔹 مدافــع حــــرم🔻🔻 #شهیــــدمصطفــی‌زال‌نــژاد 《سالروز شهادت》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
🍃🌹 #کلام_شهیـــــد 📞 از هادی به همه خواهران ... 🔴 حجابتـان را مثل حجـاب #حضرت_زهرا (س) رعایت ڪنید نه مثل حجاب هـای امروزی چون این حجـاب ها بوی حضرت زهرا (س) نمی‌دهد.💔 #مدافـــع_حــــرم #شهیـــد_محمد_هادی_ذولفقاری🌺 《ســــالــــروزشهــــادتــــ》 🍃🌹↬ @shahidane1 #شــہیـــــدانــہ↖
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هفتاد_و_دوم ۷۲ 👈این داستان⇦《 پایان یک کابوس 》 ـــــــــــ
🔻 ۷۳ 👈این داستان⇦《 حس یک حضور 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎تا زمان رفتن ... روز شماری که هیچ ... لحظه شماری می کردم ... و خدا خدا می کردم ... توی دقیقه نود نظر پدرم عوض نشه ... استاد ضد حال زدن به من ... و عوض کردن نظرش در آخرین دقایق بود🕔 ... حتی انجام کارهایی که سعید اجازه رو داشت ... من که بزرگ تر بودم نداشتم ...😐 به جای قطار 🚉، بلیط هواپیما گرفتن ✈️ ... تا زمانی که پرواز از زمین بلند نشده بود ... هنوز باور نمی کردم ... احساس خوشی و خوشحالی بی حدی وجودم رو گرفته بود ...😁 هواپیما 🛬 به زمین نشست ... و آقا مهدی توی سالن انتظار، منتظر من بود ... از شدت شادی دلم می خواست بپرم بغلش و دستش رو ببوسم ... اما جلوی خودم رو گرفتم ... خجالت بکش ... مرد شدی مثلا ...👱 توی ماشین ما 🚘... من بودم ... آقا محمد مهدی که راننده بود... پسرش، صادق ... یکی از دوستان دوره جبهه اش ... و صاحبخونه شون ... که اونم لحظات آخر، با ما همراه شد ... 3 تا ماشین شدیم ... و حرکت به سمت جنوب ...🚙 🍃شادی و شعف ... و احساس عزیز همیشگی ... که هر چه پیش می رفتیم قوی تر می شد ... همراه و همدم همیشگی من ... به حدی قوی شده بود که دیگه یه حس درونی نبود ... نه اسم بود ... نه فقط یه حس... حضور بود ...🍃✨ ✨حضور همیشگی و بی پایان ... عاشق❤️ لحظاتی می شدم که سکوت همه جا رو فرا می گرفت ... من بودم و اون ... انگار هیچ کسی جز ما توی دنیا نمی موند ... حس فوق العاده ... و آرامشی که ... زیبایی و سکوت اون شب کویری هم بهش اضافه شد ... سرم رو گذاشته بودم به شیشه ... و غرق زیبای ای شده بودم که بقیه درکش نمی کردن ...💫 صادق زد روی شونه ام ... به چی نگاه می کنی؟ ... بیرون که چیزی معلوم نیست ...🌌 سرم رو چرخوندم سمتش ... و با لبخند بهش نگاه کردم😊 ... هر جوابی می دادم ... تا زمانی که حضور و وجودش رو حس نمی کرد ... بی فایده بود ... فردا ... پیش از غروب آفتاب🌅 رسیدیم دوکوهه ... ماشین جلوی نگهبانی ورودی ایستاد ... و من محو اون تصویر ... انگار زمین و آسمان ... یکی شده بودند ... ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ 🍀 🍀 🍀 🍃🌹↬ @shahidane1