🌹🍃
#سیره_شهدا
💠 محمدحسین زندگی اش وقف اهل بیت (ع) و خدمتگزاری به مردم بوده است. بسیجیوار و بدون منت آنچه که در توانش بود برای دیگران کار میکرد.
🔹ساده زیستی او در زندگی و اینکه مال دنیا در نظرش بیارزش بود یکی از خصوصیات بارز اوست که باید برای نسل جوان بیان شود.
#راوی 👈 دوست شهید
#شهید_امنیت
#شهادت_توسط_داعش_داخلی
#شهید_محمدحسین_حدادیان
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هفتاد_و_ششم۷۶ 👈این داستان⇦《 شب آخر 》 ــــــــــــــــــــ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻
#قسمتــــ_هفتاد_و_هفتم۷۷
👈این داستان⇦《 خاک، خاک نیست 》
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎دستش رو گذاشت روی شونه ام ...
جایی که پدربزرگت شهیـــ🌹ــد شده ... جایی نیست که کسی بتونه بره ... هنوز اون مناطق تفحص نشده ... زمینش بکر و دست نخورده است ...✨
🍃تا همین جاشم ... شما یه جاهایی ما رو بردی که کسی رو راه نمی دادن ... پارتیت کلفت بود ...
خندید ...😁
🔸پارتی شماها کلفته ... من بار اولم نیست اومدم ... بعضی از این جاها رو هیچ وقت نشد برم ... شهـــ🌹ـــدا این بار حسابی واستون مایه گذاشتن ... و مهمون داری کردن ... هر جا رفتیم راه باز شد ... بقیه اش هم عین همین جاست ... خاک خاکه ...✨
دلم سوخت💔 ... نمی دونم چرا؟ ... اما با شنیدن این جمله ... آه از نهادم در اومد ...😔
- فکه که راه مون ندادن ...
و از جا بلند شدم ... وقت نماز شب بود ... راه افتادم برم وضو بگیرم ... اما حقیقت اینجا بود که ... خاک، خاک نیست ... و اون کلمات، فقط برای دلداری من بود ...🍃
شب شکست و خورشید طلوع کرد ... طلوع دردناک ...🌄
همگی نشستیم سر سفره ... اما غذا از گلوی من پایین نمی رفت ... کوله ام🎒 رو برداشتم برم بیرون ... توی در رسیدم به آقا مهدی ... دست هاش رو شسته بود و برمی گشت داخل ... نرفت کنار ...😳
ایستاد توی در و زل زد بهم ... چند لحظه همین طوری نگام کرد ... بدون اینکه چیزی بگه ... رفت نشست سر سفره ... منم متعجب، خشکم زد 😳...
🔹تو این 10 روز ... اصلا چنین رفتاری رو ازش ندیده بودم ... با هر کی به در می رسید ... یا سریع راه رو باز می کرد ... یا به اون تعارف می کرد ...😊
رو کرد به جمع ...
بخوایم بریم محل شهـــ🌹ـــادت پدربزرگ مهران ... هستید⁉️ ...
۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰
#ادامــــــہ_داردـ ـ ـ 🕊🌷🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
fadaeian-fatemiye9401 (6)_110316235423.mp3
12.14M
❤️یه #مادر_شهیدم و دلم رو پرپر می کنم
🎤 سید رضا نریمانی
▪️سالروز وفات #حضرت_ام_البنین
و روز تکریم مادران و همسران شهـدا
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
🍃🌹
🍂 #برگــی_از_خاطرات
🔷شهید محمدعلی بایرامی مثل خیلی از جوانهای دهه هفتادی، غیرت دفاع از حریم اهل بیت و کشورش را داشت.
🔹پدر شهید میگوید: «پسرم دوست داشت مدافع حرم شود. میگفت اگر اجازه بدهند برای دفاع از حرم راهی میشوم اما محل کارش اجازه نمیداد. وقتی از جبهه مقاومت اسلامی سخن میگفت، گفتم تو همین الان داری در لباس پلیس خدمت میکنی. اینجا هم یک جور میدان جهاد است، اما اصرار به رفتن داشت.
💠بعد از شهادت محسن حججی شوقش بیشتر هم شده بود، محمد عاشق شهادت بود و به آرزویش هم رسید.»
#مدافـــع_حــــرم
#شهید_محمدعلی_بایرامــی_ابر🌺
《ســــالــــروزشهــــادتــــ》🕊
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹 6⃣1⃣ ⇦ #عشق_خانواده_شهدا_به_امام 🔸عکس اول را گذاشت روی میز؛ این پسر ا
🌹 #لحظه_های_جـــــــاودانه 🌹
7⃣1⃣ ⇦ #ایثـــــــار
🔸گردان پشت میدان مین زمین گیر شد، چند نفر رفتند معبر را باز کنند.
🔹۱۴ ساله بود، چند قدم دوید سمت میدان مین... یکدفعه ایستاد همه فکر کردند ترسیده!
🔸یکی گفت : خب! طفلک فقط ۱۴ سالشه...
🔻پوتینهایش را درآورد داد به بچه ها. گفت : تازه از گردان گرفتم، حیفه! بیت الماله! و پابرهنه رفت...
____✨🌹✨____
🆔 @shahidane1