eitaa logo
شـھیـــــــدانــــــہ
1.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم تبلیغات ارزان در کانال های ما😍😍 مجموعه کانالای مذهبی ناب👌👌 💠 تعرفه تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 http://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59 🍂 🍂 🌸🌷🌸اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
شـھیـــــــدانــــــہ
﷽ #رمان_بدون_تو_هرگز #زندگے_نامه شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُ
شهید سیدعلی حسینی •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• 🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸 《 ترک تحصیل 》 🖇بالاخره اون روز از راه رسید ... موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پاین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت☹️ ... 🔸هانیه ... دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه ...تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ...😮 😱وحشتناک ترین حرفی بود که می‌تونستم اون موقع روز بشنوم ... بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود ... به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم ... ولی من هنوز دبیرستان ...خوابوند توی گوشم ... برق از سرم پرید ... ✨😳 🔸هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد ...- همین که من میگم ... دهنت رو می‌بندی میگی چشم... درسم درسم ... 📚❌ تا همین جاشم زیادی درس خوندی...😳 🔻از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می‌گفت و می‌رفت ... اشک توی چشم‌هام😢 حلقه زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ...💪 🔹از خونه که رفت بیرون ... منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه ... مادرم دنبالم دوید توی خیابون ...- هانیه جان، مادر ... تو رو قرآن نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه ...اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی...😐 ✍ ادامه دارد ... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• 🔰 👉 @MODAFEH14 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃﷽🍃 #برگـــے_از_خاطراتـــــ ♻️ زیاد اهل حرف زدن نبود، بیشتر عمل می‌کرد 🔻اصلا غیبت نمی‌کرد و در جلسه‌ای که غیبت بود پا نمی‌گذاشت. بارها من این صحنه رو دیده بودم که مجلس رو ترک می‌کرد. بهش می‌گفتم: خوب نیست که جلسه رو ترک می‌کنی⁉️ 🔻می گفت: اینها غیبت می‌کنند و من نمی‌تونم اینجا بشینم.😔 راوی 👈 پدربزرگ شهید #شهیــد_مهــــدی_خبیـــــر🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌸﷽🌸 #پیامکی_از_بهشٺــــــ 💢 من قراره شهید بشم... 🔹روایتی از سربازی که قبل از اعزام به محل خدمتش همه را برای شهادتش آماده کرده بود... 👆👆 #مدافـــع_وطــــن #شهیـــد_میــــلاد_ولـــی‌پور🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
بدن خالکوبی .mp3
9.66M
🎙حجت الاسلام #دارستانی |~ دیدی خدا آبروم رو نبرد‼️ |~ با اینکه تمام بدن خالکوبی بود‼️ شهدا را یاد کنیم با نثار صلوات #بسیار_شنیدنی #پیـشنهاد_ویــژه_دانـــلود💯 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌙به رسم هر شب انتظار، برگی دیگر از شبهای انتظار را ورق میزنیم، به امید ظهور مولای غریبمان.. #دعــاےفرج به نیابت از 👈ســرداررشیــــــداســلام🔻 #شهیــد_کاظم_نجفی_رستگار🌷 🔶 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔶 #عاقبتتان_شهدایی💔🍃 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🔅✨ ﷽ ✨🔅 #کلام_نور 🌺 و رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ مَا يَشَاءُ كَمَا أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ 🍃 پروردگارت بی‌نیاز و مهربان است؛ (پس به کسی ستم نمی‌کند؛ بلکه همه، نتیجه اعمال خود را می‌گیرند؛) اگر بخواهد، همه شما را می‌برد؛ سپس هر کس را بخواهد جانشین شما می‌سازد؛ همان‌طور که شما را از نسل اقوام دیگری به وجود آورد. #سوره_انعام_آیه_۱۳۳ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🌼﷽🌼 #سلام_امام_زمانم💗 ❣ تو... تنہا حضور همیشہ حاضرے... ڪہ حتی لحظہ‌اے رهایماڹ نڪرده‌اے❗️ ❣و ما... ساڸ‌هاست... ڪہ بہ غفلت از حضورت... خو گرفتہ‌ایم😔 ✨الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
✨﷽✨ 🌹ای شهیدان عشق مدیون شماسٺـــ 🍃هر چه ما داریم از خــون شماسٺـــ 🌹ای شقایق‌هـــــا و ای آلاله‌هـــــا 🍃دیدگانم دشت مفتون شماسٺــ #ســــــلامــ ... #صبحتــــــون_شهــــدایــــے🌼 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃🌹 #فرزنـــــدان_شهـــــدا پــــدر اگر تو نبودی وطن بهـــار نداشت نهال غیــــرت ما بوی برگ و بار نداشت اگر تو سینــــه خود را سپـــــر نمیکردی هجوم دشمنی آشفته جان مهار نداشت تو مرد بودی و دیدی که آن پدیده شوم زناگــــوارترین ها فروگــــذار نداشـــــت #دردانـه_مدافــع_وطــــن #شهیـــد_امیــــد_اکبـــــری🌺 ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
🍃🍃🌹 ✍ #فــرازےاز_وصیتنــــامــہ🔻🔻 #خیلی_روسیاهم که با ۲۵ سال سن توانستم تو رابطه #عبــــــد و #معبــــود اونجوری که باید و شاید وظیفه خود را به نحو شایسته و بایسته انجام بدم ــــــــــــــــــــ♢♥♢ــــــــــــــــــ 🔹مــــدافــــــع حــــــــرم🔹 #مهــــــــدی_صابــــــــری🌹🍃 ♡《ســــالروز شــــهادت》♡ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
☘﷽☘ #شهیـــــدانـــہ 🌹مےگویند با هر ڪسے بگردے شبیـــہ او میشوے... 🌹آنقدر با شما مـــےگردم تا شبیـــہ‌تاݧ شوم... 🌹دســــت مݧ را هم بگیرید اے شهـــــدا... ســلام بر شهــدای راه حـــق #یـادشان_بـا‌_ذڪـر‌_صـلـوات ✨اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدْ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ✨ ‌ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane1
شـھیـــــــدانــــــہ
#داستان_دنباله_دار_نسل_سوخته🔻 #قسمتــــ_هشتــاد_و_پنجم۸۵ 👈این داستان⇦《 اولین قدم 》 ـــــــــــــ
🔻 ۸۶ 👈این داستان⇦《 دستهای خالی 》 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎با هر قدمی که برمی داشتم ... اونها یک بار، مرگ رو تجربه می‌کردن ... اما من خیالم راحت بود ... اگر قرار به رفتن بود... کسی نمی‌تونست جلوش رو بگیره ... اونهایی که دیشب بیدارم کردن و من رو تا اونجا بردن ... و گم شدن و رفتن ما به اون دشت ... هیچ کدوم بی دلیل و حکمت نبود...🍃✨ چهره آقا رسول از عصبانیت سرخ و برافروخته بود😡 ... سرم رو انداختم پایین ... هیچ چیزی برای گفتن نداشتم ... خوب می دونستم از دید اونها ... حسابی گند زدم ... و کاملا به هر دوشون حق می‌دادم ... اما احدی دیشب ... و چیزی که بر من گذشته بود رو ... باور نمی کرد ...😔😭 آقا رسول با عصبانیت بهم نگاه می کرد😠 ... تا اومد چیزی بگه... آقا مهدی، من رو محکم گرفت توی بغلش ... عمق فاجعه رو ... تازه اونجا بود که درک کردم ... قلبش💓 به حدی تند می زد که حس می کردم ... الان قفسه سینه اش از هم می پاشه ...⚡️ 🍃تیمم کرد و ایستاد کنار ماشین ... و من سوار شدم ... 🌀آخر بی شعورهایی روانی ... چند لحظه به صادق نگاه کردم ... و نگاهم برگشت توی دشت ... 🔹ایستاده بودن بیرون و با هم حرف می زدن ... هوا کاملا روشن شده بود ... که آقا مهدی سوار شد ...🚘 پس شهدا چی؟ ...🌹 نگاهش👀 سنگین توی دشت چرخید ... با توجه به شرایط ... ممکنه میدون مین باشه ... هر چند هیچی معلوم نیست ... دست خالی نمیشه بریم جلو ... برای در آوردن پیکرها باید زمین رو بکنیم ... اگر میدون مین باشه ... یعنی زیر این خاک، حسابی آلوده است ... و زنده موندن ما هم تا اینجا معجزه ... نگران نباش ... به بچه های تفحص ... موقعیت اینجا رو خبر میدم ...🗣 💠آقا رسول از پشت سر، گرا می داد ... و آقا مهدی روی رد چرخ های دیشب ... دنده عقب برمی‌گشت ... و من با چشم های خیس از اشک ... محو تصویری بودم که لحظه به لحظه ... محو تر می شد ...😭 ۰۰۰┅═══(✼❉❉✼)═══┅۰۰۰ ـ ـ ✨✨✨ ____✨🌹✨____ 🆔 @shahidane‌1