【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
بانو صدای هق هق رو بیشتر شنیدند... 🥀
مادرصداش لرزید:
- حسن"ع"،مادرگریہ نکن؛
من خوبم
چراچیزی نمیگی؟
چراساکتی مادر؟
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
_حسن"ع" نیستم، حسینم "ع" مادر🥀
الہی من بمیرم برای حال امام حسین"ع" ..
آخہ رگ چشم مادرازضرب دست اون نامرداپاره شده بود🥀
درست نمیتونست ببینه ..
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
آخہرگچشممادرازضربدستاوننامرداپارهشدهبود🥀 درستنمیتونستببینه ..
باخودتون فکرکنیدتوکوچہ تنهاییدبامادرتون ..
یہوچهل تانامردبریزن سرمادرتون،
امام حسن "ع"چیکارمیتونست بکنه؟
یہ پسربچہ ی۶،۵سالہ چیکارمیتونہ بکنہ؟
اومدمشت زدتو سینہ ی یکیشون،
اون نامردباپشت دست پرتش کردروزمین🥀
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
امامحسن"ع"چیکارمیتونستبکنه؟ یہپسربچہی۶،۵سالہچیکارمیتونہبکنہ؟ اومدمشتزدتوسینہییکیشون، اون
سیلی زدتوصورت امام حسن"ع" ..
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
سیلیزدتوصورتامامحسن"ع" ..
دستت بشکنه الهی...
دست روی نوهٔ پیغمبر"ص" بلند میکنی؟ 😭🥀
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
دستت بشکنه الهی... دست روی نوهٔ پیغمبر"ص" بلند میکنی؟ 😭🥀
امام حسن "ع"اومدچادرمادرشوازخاک پاک کرد،
گوشواره های شکستہ روبرداشت،
دست مادرشوگرفت و بردش خونه
【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
امامحسن"ع"اومدچادرمادرشوازخاکپاککرد، گوشوارههایشکستہروبرداشت، دستمادرشوگرفتوبردشخونه
غیرتش بدجوری دلشوآتیش میزد