eitaa logo
شهیدانه
3.5هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
804 ویدیو
5 فایل
با شهیدان و شهیدانه زیستن هنر است. ارتباط با ادمین: @khabar_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴گل‌آراییِ حرم امیرالمومنین برای ولادت حضرت زینب 🔹عتبهٔ علوی در آستانهٔ ولادت حضرت زینب(س) با ۲۰۰۰ گل و پرچم‌های مزین به نام آن حضرت، حرم امیرالمؤمنین را آراسته کرد. 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
گفتم: نگرانتیم این‌قدر موقع اذان توی جاده نزن کنار نماز بخون. چند دقیقه دیرتر چی میشه؟ افتادی دست کوموله ها چی؟ خندید! گفت: تمام جنگ ما به خاطر همین نمازه! تمام ارزش نمازم توی اول وقت خوندنشه! 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🔴 ولادت با سعادت حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها و روز پرستار مبارک باد 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱بنده ی خدا باشید و برای خدا بندگی کنید. بنده ی خدا باید مراقب زبانش باشد، دل را از فکر و ذکر غیر خدا تهی کند ... زندگی را وقف خدا و امام زمان علیه‌السلام کند .... 👤آیت الله العظمی وحید خراسانی 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱"توبه از ثواب" در مسلک شهید سیدرضا مهدوی عشق وافری به امام حسین(علیه السلام) داشت. گاهی اوقات، روضه هم می‌خواند. در منزل یکی از اقوام که مجلس روضه بود، به منبر رفت و در میان صحبت‌هایش گفت: مردم! بیایید از بعضی ثواب‌های خود، توبه کنیم. عده‌ای به حرفش اعتراض کردند و گفتند: یعنی چه؟! منظورت از این حرف چیست؟ او گفت: بیایید از کارهای به اصطلاح ثوابی توبه کنیم که آن‌ها را برای رضای غیرخدا انجام داده‌ایم؛ بیایید از کارهای ثوابی توبه کنیم که تا به حال فکر می‌کردیم آن‌ها را برای رضای خدا انجام داده‌ایم؛ اما در حقیقت، اینگونه نبوده است. بعد از این ماجرا، به جبهه رفت و دیری نپایید که شهید شد. معلم شهید به روایت خواهر شهید (رحیمه سادات مهدوی) 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱۵ جمادی الاول سال‌روز ولادت حضرت زینب (سلام الله علیه) و در تقویم به اسم روز پرستار نامگذاری شده است جاودان باد یاد و خاطره شهدا و جانبازان پرستار در دوران ۸ سال دفاع مقدس 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 مادر شهید حسین زینال زاده خطاب به قاتل فرزندش: تنها سوالم این است، آن موقع که خنجر میزدی در چشمان بی‌فروغ پسرم قلب شکسته مرا ندیدی؟ نگفتی حسین مادری دارد که چشم انتظار اوست؟ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌹روبه شش گوشه ترین قبله‌ی عالم هر صبح، بردن نام حسین‌بن‌علی میچسبد🌹 ✨اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَعَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن✨ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم بابک نوری: عزیزان من! حالا دست‌هایی بلند شده و زینب‌هایی غریب و تنها مانده‌اند و حسینی در میان نیست .. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را ادامه دهیم و از زینب‌های زمانه و حرم او دفاع کنیم .. شهید مدافع حرم 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱«هرگز برای خداوند تکلیف معین نکنید؛ که مثلاً چنین بشوم و یا چنان؛ فقط شعارتان در ظاهر و باطن این باشد که الهی رضاً به قضاءک و تسلیماً لأمرک هر چه از خدا رسد آن نیکوست...» 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱 حضرت مهدی (عج) : هر یک از شما (انسان ها ) باید کاری کند، که به واسطه ی آن به محبت ما نزدیک شود. 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۱۷۶ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱در کردستان به باغ انگوری رسیدیم و دو تاحبه انگور از آن را خوردیم. بعد از آن حسین بسیار ناراحت شد و گفت: اجازه صاحب باغ را چه کنم؟ در آن روز یک صد تومانی را به آن شاخه انگور با نخ گره زدیم و زیر آن برای صاحب باغ نوشتیم: دو حبه از انگورها را خوردیم، راضی باش. 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
روایت شهید ابراهیم هادی از شهید اصغر وصالی بعد از شهادت اصغر، ابراهيم را ديدم كه با صدای بلند گريه می‌كرد و می‌گفت: "هيچكس نمی‌دونه چه فرمانده‌ای رو از دست داديم، انقلاب ما به امثال اصغر خيلی احتياج داشت." اصغر در حالی كه هنوز چهلم بردار شهيدش نشده بود توفيق  شهادت را در ظهر عاشورا به به‌دست آورد. پس از تشييع پيكرش ابراهيم می‌گفت: اصغر چند شب قبل از شهادت، برادرش را در خواب ديده بود. برادرش هم گفته بود: اصغر، تو روز عاشورا در گيلان غرب شهيد خواهی شد. راوی علی مقدم شهید شهید [۲۸ آبان سالروز شهادت اصغر وصالی] 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
پرستار شهید مرضیه شیروانی مرضیه شیروانی پرستاری بود که در بحبوحه جنگ در شهر شوش به خدمت‌رسانی مشغول بود. وی در سال ۶۰ برای خدمت به رزمندگان مجروح از مرخصی استحقاقی ۱۵ روزه چشم‌پوشی کرد و پس از غسل شهادت و با آگاهی از خطر بمباران دشمن، داوطلب شد تعدادی از مجروحان دفاع مقدّس را که به مقصد دزفول اعزام شده بودند، همراهی کند. آمبولانس مجروحان در مسیر دزفول مورد اصابت خمپاره قرار گرفت و مرضیه شیروانی به شهادت رسید. شهیده 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
پیرو بی‌چون و چرای امام باشید و جنگ را فراموش نکنید .. سلام مرا به امام برسانید. بگویید تنها آرزویم یک بار دیگر .. زیارت آن صورت ملکوتی شما بود. و از امام عزیز تقاضا دارم برای قبول شهادتم دعا کند .. شهید [۲۹ آبان سالروز شهادت مهدی خندان] 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱شهادت .. مهمترین و بالاترین آرزوی یک مؤمن است. یعنی آن را می‌توان نهایت درجه تکاملِ یک مؤمن خالص قرار داد .. که به محبوب خویش عزیزترین و دوست‌داشتنی‌ترین سرمایه خود را هدیه می‌نماید. فرازی از وصیت‌نامه شهید 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱اولین دوره نمایندگی مجلس داشت شروع میشد بهش گفتم : «خودت را آماده کن مردم میخواهندت » قبلا هم بهش گفته بودم ، جوابی نمیداد آن روز گفت :« نمیتوانم ، خداحافظی شب عملیات بچه هارو با هیچی نمیتونم عوض کنم شهید_ 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱با خودم گفتم: خوبه یک سوپ برای حاجی درست کنم تا بخوره حالش بهتر بشه. همین کار را هم کردم. با چیزهایی که توی آشپزخانه داشتیم، یک سوپ ساده و مختصر درست کردم. از حالت نگاهش معلوم بود خیلی ناراحت شده است. گفت: چرا برای من سوپ درست کردی؟ گفتم: حاجی آخه شما مریضی، ناسلامتی فرمانده‌ی لشکرم هستی؛ شما که سرحال باشی، یعنی لشکر سرحاله! گفت: این حرفا چیه می‌زنی فاضل؟ من سؤالم اینه که چرا بین من و بقیه‌ی نیروهام فرق گذاشتی؟  توی این لشکر، هر کسی که مریض بشه، تو براش سوپ درست می‌کنی؟ گفتم: خوب نه حاجی! گفت: پس این سوپ رو بردار ببر؛ من همون غذایی رو می‌خورم که بقیه‌ی نیروها خوردن. شهید 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b ‎‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱مردم همیشه پای کار انقلاب بودند و هستند... 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
قبل از مرحله تکمیلی عملیات والفجر ۴ و مرحله سوم از عملیات والفجر ۴، بالای قله ۱۸۶۰ رفت و یک ترکش کوچولو به انگشت سبابه دست راستش خورد. ایشان را با اصرار زیاد از آنجا پایین آوردم و ماشین تهیه کرده به اورژانس رساندم. وقتی دستشان را پانسمان کردند، ایشان را برای عکسبرداری به مریوان فرستادند. هنگامی‌ که برگشت پشت من زد و گفت: «رضا، آن‌قدر با این دست امضاهای ناجور کردم که بالاخره ترکش خورد، درواقع خدا گفت مواظب باش اگر یک موقع با این دست امضای ناجور بکنی (چون مسئول ستاد بود) دستت را قطع می‌کنم.» شهید به روایت شهید سیدمحمدرضا دستواره 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
به بیت‌المال خیلی حساس بود. لباس ورزشی‌ای که داخل پادگان به نیروها می‌دادند را هیچ‌وقت جای دیگری نمی‌پوشید. لباسی که در باشگاه، خارج از پادگان داشت را هم هرگز برای باشگاه پادگان نمی‌پوشید. محمدحسین در جیب بازوی لباس نظامی‌اش دو تا خودکار داشت یکی مال خودش بود که خریده بود. دیگری اموال پادگان بود. کار اداری را با خودکار پادگان انجام می‌داد و کار شخصی‌اش را با خودکار خودش. یکبار یکی از بچه‌ها به شوخی خودکارش را از جیبش بیرون کشید. گفت عجب خودکاری این برای من! محمدحسین گفت نه شرمنده این برای بیت‌المال است. بیا این یکی برای شما. محمدحسین همیشه به موقع سر کلاس می‌رفت، خیلی به وقت اهمیت می‌داد. برای همه چیز برنامه داشت حتی شوخی‌هایش در باشگاه! 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱حاج عباس همیشه دائم الوضو بود و روزهای دوشنبه و چهارشنبه را حتما روزه می‌گرفت. نماز شبش به خصوص در سالهای آخر حیاتش ترک نمی‌شد و همواره با گریه و تضرع همراه بود. می گفت: چقدر باید سر خود را به دیواره این دنیا بکوبم تا از این زندان خلاص شوم و به جایگاه ابدی خود بپیوندم؟ واقعا زندگی برایم مشکل شده، فقط یک آرزو در وجودم موج می‌زند و آن عشق به شهادت است. شهیدحاج 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱یک روز آمدم میرحسینی را ببینم. ظهر شده بود، و همه داشتند می‌رفتند مهدیه نماز بخوانند. دیدم بد موقعی است. گفتم اول بروم نماز بخوانم، و بعد به دیدار او بروم. نماز خواندم، و پس از نماز، توی مهدیه دنبالش گشتم. پیدایش نکردم. همه داشتند می‌رفتند ناهار بخورند. دنبالشان به سالن غذاخوری رفتم. بسیجی‌ها و نیروهای مشمول، به صف ایستاده بودند؛ من هم رفتم ته صف. غذایم را گرفتم، گوشه‌ای نشستم و شروع کردم به خوردن. همه‌ی فکرم این بود که فرماندهان لشکر، غذا را توی ستاد می‌خورند. با خودم گفتم: طوری بروم که غذا خوردنش تمام شده باشد. ناگاه چشمم به او افتاد. توی صف ایستاده بودم، تسبیح در دست داشت و مرتب ذکر می‌گفت‌. تند پا شدم و رفتم جلو. سلام و احوالپرسی کردیم. گفتم: حاجی، شما بنشین، من غذا می‌گیرم و می‌آورم. قبول نکرد. چند نفر دیگر هم اصرار کردند؛ ولی اجازه نداد. ایستادم، غذایش را گرفت، و رفتیم همان‌جایی که نشسته بودم، مشغول خوردن شدیم. انگار نه انگار که قائم‌مقام لشکر است. میرحسینی، مثل بسیجی‌ها بود. شهید🕊🌹 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱ده روزی می‌شد که حسن گفته بود نیروهای شناسایی، جزیره را شناسایی کنند. اما هنوز این کار انجام نشده بود. علتش هم این بود که جریان آب شدت زیادی داشت و نیروها اذعان می‌کردند که جریان آب تند است و نمی‌شود از آب رد شد. اگر گرداب بشود، همه چیز را توی خودش می‌کشد. این مطلب به گوش حسن رسید و او از نحوه‌ی پیشرفت کار حسابی ناراحت بود. نیروهای شناسایی را خواست و به آن‌ها گفت: آخه این چه وضعشه؟ چرا نمی‌تونین کار رو تموم کنین؟ نیروها مجددا دلایل خود را بیان کردند. حسن خیلی جدی خطاب به آن‌ها گفت: خب! می‌گین چه بکنیم؟ می‌خواین بریم سراغ خدا، بگیم خدایا! آب رو نگه دار، ما رد بشیم؟ شاید خدا روز قیامت جلوتونو گرفت و گفت: تو اومدی؟ اگه می‌اومدی ما هم کمک می‌کردیم؛ اون وقت چی جواب می‌دی؟ آن‌ها گفتند: آخه گرداب که بشه همه رو ... . حسن اجازه‌ی ادامه‌‌ صحبت به آن‌ها نداد و با عصبانیت پرید وسط حرف‌شان و فریاد زد: همه‌اش عقلی بحث می‌کنین! بابا! شما نیروهاتونو بفرستین، شاید خدا کمک کرد که حتما هم کمک می‌کنه. با این حرف حسن، دیگر صدایی از کسی در نیامد. شهید 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b
🌱عبد الله با این که در جبهه بود و کلی مشغله داشت، اما از احوال خانواده و پدر و مادرش غافل نمی شد. گاهی به واسطه هم محلی هایی که در جبهه بودند، برای پدر و مادرش پول می فرستاد. به رزمنده ها توصیه می کرد که احسان و رسیدگی به پدر و مادر  را به بهانه کار و دوری راه فراموش نکنند. می گفت: بروید گشایش حاصل می شود. اگر هم قصد زیارت پدر و مادر را داشته باشید، خدا خرجی تان را از غیب فراهم می کند. 🔴 به کانال شهیدانه خوش آمدید👇 https://eitaa.com/joinchat/1004994800C6558d0392b