علل حضور نوجوانان در اغتشاشات
استاد مهکام
1. علل اعتقادی
○ شبهات ذهنی نسبت به خدا و مناسک دینی، تبعیض جنسیتی، حجاب اجباری، شبهات متعدد نسبت به نگاه دین به آزادی
○ شبهات متعدد نسبت به اسلامیت نظام، اسلام چی هست که حکومت بخواد داشته باشه، اصل نظام مبتنی بر دین را قبول نداشتند، اکثرا یا تقید به دین نداشتند یا تقید بسیار پایینی داشتند، لباس ها اصلا لباس مناسبی نبود و اصلا حجابی هم وجود نداشت. یکی از مشکلات اصلی جامعه ما سکولار بار آمدن بچه ها در داخل فضای خانواده است. سکولار بار آمدن بچه یعنی جدا شدن دین از سبک زندگی است، جدا بودن دین از فضای سیاسی، یکی از اساتید می گفت اصلی ترین علت بی دین شدن بچه ها بعد از دوران بلوغ عدم اقتدار پدر در خانواده است.
2. عوامل خانوادگی
○ خانواده ها با روابط ضعیف درونی، خانواده منسجم و قوی و خوش ارتباطی نیست، اینکه در خانه هر کسی برای خودش هست، اینکه خانواده ای با استحکام باشد وجود نداشته باشد، اکثر اینها به نوعی از هم پاشیدگی خانوادگی داشتند. مثلا خانواده ای که پدر در بیرون از خانواده با کسی دیگر هست مادر دیگر دل به زندگی نمی دهد و...
○ مشکلات بین والدین و فرزندان، گسست بین خانواده و فرزندان از لحاظ شناختی و عاطفی
§ گسست شناختی:
یعنی چیزهایی که والدین به آن اعتقاد دارد به فرزند انتقال داده نشده است. یعنی اموری برای والدین اهمیت دارد که اصلا برای فرزندان اهمیت ندارد. کلا گسست بین والدین و فرزندان از لحاظ فکری معزل است.
§ گسست عاطفی
گسست عاطفی هم یکی از مشکلات رایج است، اینکه حتی فرزند بر سر سفره ی والدین حاضر نمی شود و خانه برای فرزند حالت پانسیون پیدا کرده است، اینکه حتی خانواده نمی داند فرزند کی می آید و کی می رود و حتی بعض خانواده ها می گفتند فرزندان ما گاها دو هفته به خانه سر نمی زنند، ما متأهل و دارای فرزند بودیم و وقتی دیر می کردیم پدر تماس می گرفت که چرا دیر اومدی به خانه.
بالاخره اندازه ای از قواعد باید در خانه حاکم باشد. تا روابط بین خانواده و نقش ها به هنجار نباشد این معضلات وجود دارد، اینها اولین حلقات مشکلات حاکم بر جامعه است.
عفاف و حجاب نکته مهمی در این مسائل بود ولی ریشه ای تر از این مسأله از هم گسستگی بنیان خانواده به لحاظ عاطفی و شناختی است.
○ فرزند پروری با سبک های غلط
به راحتی سخت گیری والدین دیده می شد، والدین به لحاظ سطح توقعات و پاسخ دهی چهار دسته اند.
والدین سخت گیر
والدین سهل گیر
والدین بی توجه که فرزندان یاغی بار می آورند.
والدین مقتدر به سختی پیدا می شود.
§ در والدین سخت گیر توقع بالاست و پاسخ دهی پایین
§ در والدین سهل گیر توقع پایین و پاسخ دهی بالا دارند.
§ در والدین مقتدر سطح توقعات و پاسخ دهی را تنظیم می کنند.
§ والدین بی توجهی نه توقعی دارند و نه پاسخی و فرزندان احساس می کنند که والدین به آنها اصلا توجهی ندارند و این فرزند را شاکی و متنفر می کند.
بخش اعظم پرخاشگری از این فرزندان بوده است.
یک نمونه سوار بر اسکیت با تیغ موکت بری و ضربه زدن و فرار کردن.
○ مسائل معیشتی
۲۵ درصد در خانواده های ضعیف و ۶۰ درصد در خانواده های متول و متوسط بودند.
یعنی مسائل معیشتی به عنوان یک عامل محسوب نمی شود، کمترین درصد مال خانواده های ضعیف مالی بوده است.
3. عوامل اجتماعی
§ عوامل انسانی
§ عوامل حاکمیتی
§ رسانه ها
§ احساسات عمومی
○ عوامل انسانی
§ گروه همسالان و هم نوا شدن با گروه رفقا و هم سالان که هفتاد درصد توان تقابل در برابر هم سالان توان ایستادن ندارند، یکی از عوامل هم نوایی اعتماد به نفس پایین است که جرأت تقابل با گروه همسالان را نمی دهد.
§ بخش قابل توجه دیگر معلمان هستند، معلمانی که نگاه منفی را در بچه ها ایجاد کردند و فضای ذهنی بچه ها منفی کردند. معلم دینی که برای بچه ها سی دی رقص میآورده و این ها در چند سال اخیر شکل گرفته است نه فقط در ایام اغتشاشات اخیرتعداد قابل توجهی از معلم ها بی دین، دارای زاویه با نظام و سرسپرده به غرب هستند. معلمان در بسیاری از موارد بی دینی خود را به بچه ها منتقل می کنند.
§ سلبریتی ها
این واقعیتی هست که سلبریتی ها بخش عمده ای از افکار سازی را ایجاد می کنند، روزی که شهدای شاهچراغ شهید شدند نامه ای به اساتید و کارشناسان روان شناسی نوشتم و درخواست کردم که نسبت به این مسأله نقش ایفا کنیم.
○ عوامل حاکمیتی
این احساس برای برخی به وجود آمده که حکومت اسلامی حکومت کارآمدی نیست و تعدادی احساس منفی شدیدی نسبت به این مسأله دارند که برخوردهای بد اداری مزید بر علت می شود.
ادارات نماینده حاکمیت هستند و گاهی این برخوردهای معطل کننده و منفی باعث دلسردی و دلزدگی مردم می شود و بعضاً عامدانه و از روی قصد این طو
ر رفتار می کنند.
○ رسانه ها و فضای مجازی
اینها دائما علیه اسلام و نظام در حال نفرت پراکنی هستند.
گاهی اوقات شبهه به صورت برنامه ریزی شده و به صورت وسیع انتشار پیدا می کنند. مواردی که از فضای مجازی به ذهن ها انتقال داده می شود:
ایران بدترین کشور است و در مقابل به اینها وعده می دادند که اگر خرابکاری کردید و عکس فرستادید به شما پناهندگی می دهیم.
عدم آزادی بیان
احساس مظلوم بودن از طریق کشته سازی
مطالبه گری پرخاش گرانه، با آموزش روش ساخت کوکتل مولوتف، پنجه بکس و...
دروغ گو بودن حاکمیت
در این اعتراضات ۸۵ درصد مجرد بودند و افراد بالای سی سال بسیار کم بودند.
○ احساسات عمومی
احساسات عمومی مردم نسبت به وضعیت حاکم و چرایی به وجود آمدن چنین وضعیتی و مقصر دانستن حکومت
مثلا اینکه قبول دارند که مهسا امینی کشته شده اند، و این ها یک تفکر حاکم و عمومی بود که همراه با این باورها بود:
§ تمایل به زندگی در خارج از کشور
§ وضعیت بد اقتصادی
§ وضعیت بد آزادی
در حالی که قطر با این همه پولی که دارد و یک دهم جمعیت ما، هنوز گازرسانی عمومی در خانه ها ندارند.
در کشور ما صد هزار و خورده ای فوت کردند و در آمریکا یک میلیون نفر و ...ولی سلبریتی ما سریع می نویسد ایران نفرین شده ترین جای دنیاست. ترویج سیاهی
4. عوامل فردی
○ اکثر اینها دارای هوش انتزاعی ضعیف بودند یعنی قدرت تجزیه و تحلیل بسیار پایین
○ اکثر اینها دارای مرکز کنترل بیرونی بودند، از خود حرفی برای گفتن ندارند و دائم تحلیل ها و دستورات را از بیرون می گیرند.
○ حرمت پایین خود و احساس ارزشمندی را از پایین می گیرند.
○ نیاز شدید به خودنمایی، یکی از عوامل پرخاشگری شدید همین خودنمایی در چشم دیگران بوده است. این مشارکت بالا در پرخاشگری برای نشان دادن خود به دیگران بوده است.
○ هیجان پذیری بسیار شدید.
نوجوان هیجان پذیری بالایی دارد و اینها نوجوان هایی بودند که آسیب هم داشتند.
○ وجود رگه هایی از اختلال های شخصیت
§ ضد اجتماعی
§ نمایشی
§ مرزی، آدم های مرزی یه لحظه عصبانی میشوند و یه آسیبی به خود می زنند و پشیمان می شوند، آدم ها مرزی دائم بین نواسان بین رفتار های سالم و ناسالم هستند.
○ اختلالات دو قطبی
§ نوع یک
§ نوع دو
§ ادواری خویی
○ اعتیاد به بازی های رایانه ای مخصوصا بازی های خشونت آمیز و هجومی علیه ایران.
مثلا به یه گروه فیلمی نشان دادند که بچه ها زنگ خانه را می زنند و فرار می کردند، به گروهی دیگر این فیلم را نشان نداند.
دفیقا مدل های رفتاری کالاف دیوتی و... در این اغتشاشات پیاده شده است، برخی از اینها می گفتند وقتی به قسمت حمله به ایران می رسیدیم دلمان نمی آمد بازی کنیم ولی بعد یه مدت رفتیم بازی کردیم.
○ حضور مستمر در فضای مجازی و وابستگی به آن
○ ضعف و افت تحصیلی
تقریبا اکثرا افت تحصیلی بسیار شدید داشتند
○ اعتیاد دائم و موقت به مواد و الکل تا جایی که قبل اغتشاش قرص می خوردیم و بعد وارد اغتشاش می شدیم.
در سال ۱۹۸۰ قرصی به جای ریتالین بوده که دیدند هم بچه ها رو خشن می کند و هم زورشان را زیاد می کند، داعش همین قرص کاپتاگن رو به عوامل خود می داد، یکی از شاهزاده های عربستان دو تن از این قرص ها را می خواست از طریق لبنان به سوریه برساند که در لبنان دستگیر شده بود.
اما علة العلل ضعف هویت است.
هویت دارای ابعاد مختلف است
• هویت جنسیتی
• هویت دینی
• هویت اجتماعی
• هویت خانوادگی
• هویت ملی
• هویت منشی
اینها منابع هویتی هست.
هویت هم یعنی نوع تعریف از خود.
اینکه من کیستم.
حال اگر داده های من در این فاکتور ها به هم ریخت هویت من خراب شده است.
بزرگترین ضعف این جوانان و نوجوانان گمگشتگی هویت به خصوص هویت دینی، ملی و منشی بوده است.
وقتی به لحاظ شغلی می خواد بره خارج از کشور
وقتی به لحاظ هویتی او انسان ناسالمی باشد علیه جمهوری اسلامی هم شعار می دهد
وقتی من خودم نباشم و انسجام هویتی نباشد او برای خودش هیچ ندارد و هرکاری از او سر می زند.
مشکل اساسی وقتی حل می شود که مشکل هویتی این بچه ها در ابعاد مختلف حل شود.
ما در ده سال آینده باید برای این مشکل هویتی برنامه ریزی کنیم.
@shahidaneh110
مى فرمايد : شما محبت را اساس كارتان قرار بدهيد يعنى آن علمى را فراهم كنيد كه معلومتان , محبوبتان باشد . به علم علاقه نداشته باشيد بلكه به معلوم دل ببنديد . گاهى انسان به علم اشتغال فراوان داشته همه نيروهاى خود را صرف درس و بحث مى كند , اما آن اندازه كه براى درس و بحث و عالم شدن تلاش مى كند , براى نماز اول وقتى يا نماز با اخلاص , وقت صرف نمى كند . چنين كسى علم , محبوب اوست نه معلوم . چون خودش را دوست دارد و اين علم به او
بها مى دهد , به اين علم علاقمند است . چنين علمى , زمينه تقوا را فراهم نمى كند , و در نتيجه مايه و پايه كرامت هم نخواهد بود.
براى اينكه بفهميم سرانجام علم ما مايه صعود به سمت حق و سبب تحصيل تقوا و كرامت است يا نه , بايد بنگريم كه آيا علم , محبوب ماست , يا معلوم ؟
کرامت در قرآن، آیت الله جوادی آملی، ص 195
@shahidaneh110
21.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کمک کنیم این کلیپ در شبکه های اجتماعی مختلف بطور گسترده منتشر شود.
شهید آرمان، شهید تکریم مقام امامت و ولایت است...
تقدیم مغز، تقدیم مرز
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: «طرف با نقشه وارد میدان شده. برنامه هم این است که کاری کنند که ملّت ایران عقیدهاش بشود عقیدهی سران انگلیس و آمریکا و امثال اینها... دنبال این است که بر مغزها تسلّط پیدا کند. اگر مغز یک ملّتی را توانستند تصرّف کنند، آن ملّت سرزمین خودش را دودستی به دشمن تقدیم میکند. برای این کار شروع میکند محتوای ذهنی برای ذهن فعال جوان درست کردن. اینهمه دروغ، حرفهای انحرافی و تهمت برای این است.» ۱۴۰۱/۸/۱۱ و ۱۴۰۱/۹/۵
💐شهید_حسینعلی_عالی
شهید بشارتی تعریف میکرد:«با حسین برای شناسایی رفتیم. وقت نماز شد. اوّل برادر عالی نماز را با صوتی حزین و دلی شکسته خواند.
بعد ایشان به نگهبانی ایستاد و من به نماز.
من در قنوت از خدا خواستم یقینم را زیاد کند و نمازم را تا به آخر خواندم.
پس از نماز دیدم حسین میخندد.
به من گفت:« میخواهی یقینت زیاد بشه؟»
با تعجّب گفتم: «بله، اما تو از کجا فهمیدی؟»
خندید و گفت: «گوشِت رو بذار روی زمین و گوش کن.»
من همان کار را کردم.
شنیدم که زمین با من حرف میزد!
و من را نصیحت میکرد و میگفت:
«مرتضی! نترس. عالم عبث نیست و کار شما بیهوده نیست، من و تو هر دو عبد خداییم،
اما در دو لباس و دو شکل. سعی کن با رفتار ناپسندت خدا را ناراضی نکنی و...»
زمین مدام برایم حرف میزد. سپس حسین گفت:
«مرتضی! یقینت زیاد شد؟»
مرتضی میگفت:« من فکر میکردم انسان میتواند به خدا خیلی نزدیک شود، اما نه تا این حد.»
📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از علی نصیری کیا
باورش دشوار بود. "زن جوان دست فروش، در به در، به دنبال یک مشتری می گردد. اما کالایش اینبار نوزادی است که قرار است یک ماه دیگر آن را به دنیا بیاورد."😔
خانه اش دور نبود. آدرسش را گرفتم و بدون معطلی برای سنجش صحت این خبر تلخ، به خانه اش رفتم. یک خانه ی اجاره ای قدیمی کوچک، در محله ای فقیر نشین. 🏚سر ظهر بود که وارد خانه شدم و اولین صحنه ای که با آن مواجه شدم، شش هفت بچه ی چهار پنج ساله بود که دور یک بشقاب پنیر نشسته بودند و نون و پنیر و چایی می خوردند. مادرش گفت که این ناهار امروز بچه های من است.😢
خانه هم بیشتر شبیه یک حسینیه ی خالی خالی بود، با این تفاوت که تنها یک تلویزیون در آن قرار داشت.📺
و اما قصه ی این خانم:
حدودا ۱۵ ساله بود که در شهرشان کرمانشاه، ازدواج می کند و بعد از دو سه سال بیوه می شود. حدود نوزده بود که دوباره ازدواج می کند. اما اینبار با شوهری که اسیر چنگال اعتیاد است. اما مشکل فقط اعتیاد نبود. روزی در خانه اش بود که پلیس به خانه می ریزد و شوهرش را به جرم دزدی بازداشت می کنند و مدتی زندانی می شود. پس از آزادی نیز یک بار شوهرش برادر خانم را با چاقو می زند و دوباره زندانی می شود. دزدی و اعتیاد و کتک های وقت و بی وقت و نفقه ندادن، سبب شد دیگر طاقت نیاورد و از او جدا شود. حالا سرپرستی پنج فرزند بر عهده ی اوست و منتظر به دنیا آمدن ششمین فرزند است.
🔹اما مشکلات او به همین جا ختم نمی شود. در خانه ی حدودا ۸۰ متری استیجاری او، سیزده نفر زندگی می کنند. شش نفر، او و فرزندانش، دو خواهر که یکی از آنها مبتلا به سرطان پوست است. یک برادر که مشکل ذهنی دارد و دو فرزند برادر که بعد از طلاق با پدرشان زندگی می کنند. پدرش که ضایعات جمع می کند و مادرش هم خانه ها را نظافت می کند.
🔅خودش نیز با همان وضع سخت بارداری، بعد از ظهرها به خیابان های اصلی شهر می رود و بساط پهن می کند و خودکار می فروشد.
اشتباهات او و خانواده اش در مسیر زندگی اش غیر قابل انکار است. او می توانست با تصمیمات درست تر، وضعیت بهتری داشته باشد.
🔹اما حالا او هست و مشکلات و هزینه های سرسام آور، خورد و خوراک و درمان و زایمان و اجاره و...
باید در کنارش بود تا از این شرایط سخت عبور کند و برای آینده اش، تصمیمات بهتری بگیرید.
✨به او گفتیم که فکر فروختن بچه را از سرش بیرون کند، ما ان شاء الله در کنار او خواهیم بود
برای هزینه های زایمان و لباس👕👖 و وسائل نوزاد و درمان بچه هایشان و مشکلات دیگرشان به کمک های نقدی شما نیاز داریم.💵
ان شاء الله لباس های تمیز دست دوم نوزاد و وسائل دیگر نوزاد رو هم به دستشون می رسونیم.
۵۰۲۲ ۲۹۱۰ ۹۳۸۹ ۰۷۴۵
به نام محمد ناصری فر