eitaa logo
شهـــــ⚘ــــــیدانـہ
248 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
969 ویدیو
28 فایل
⚪️🔹 ◎﷽◎ ⚪️🔹 🌸🍃‌ - از ڪجا گرفتـی ؟! + چے رو ؟! - رزق |شهـادت‌| ... + از سحـرهـا هنگـام تنهایےام با خـدا :) دوست شهیدت داره صدات میکنه🌹 با رمز عملیات 🌸یا زهرا🌸 وارد کانال بشید🙏 شهیدانه https://eitaa.com/shahidaneh_313
مشاهده در ایتا
دانلود
کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت، بود! @shahidaneh_313🌹
‌••• هروقت‌احساس‌ڪردیداز دورشدیدودلتون‌واسه‌آقاتنگ‌نیست... این‌دعاۍڪوچیڪ‌روبخونید...🤲🏻🌸 لَیـِّن‌قَلبۍلِوَلِـیِّ‌اَمرڪ🌱•° یعنے...خدایادلم‌رو،واسه‌امامم‌نرم‌ڪن♥️ 🌹اَلهُـمَ عَجِّـلْ لِوَلیِـک اَلْفَـرَجْ🌹 @shahidaneh_313🍃🌹
شهـــــ⚘ــــــیدانـہ
#قسمت_پنجمـ✨🍃 ~کتاب من قاسمـ سلیمانی هستمـ~ 🌹 شهید حاج قاسم سلیمانی وزيارت دوره اهل بیت )س(... پ
🍃ڪتاب من قآسمـ سلیمــآنی هستمـ🍃✨ 🌹🍃 اروندکنار ســال ۶۴ در عملیــات والفجــر ۸ فرمانــده گــردان غواصهــا بــود. ایــن عملیــات نهایتــا بــا رشــادت همیــن غواصهــا بــه پیــروزی و فتــح فــاو منجــر شــد. روایــت حـال و هـوای او در ایـن عملیـات هنـوز هـم خواندنـی اسـت: یـادش بخیـر یکـی دو شـب قبـل از عملیـات بـود. قاسـم نیروهـای کننـده و گردانهـای عملیاتــی را بــرای آخریــن وداع جمــع کــرده اســت؛ ســخنانش را بــا کلام مــولا شـروع میکنـد... "اعـزا... جمجمتـک ... کاسـه سـرت را بـه خـدا عاریـت بسـپار، پـای بـر زمیـن میخکـوب کـن، بـه صفـوف پایانـی لشـکر دشـمن بنگـر، از فراوانـی دشـمن چشـم پـوش و بـدان کـه پیـروزی از سـوی خـدای سـبحان اسـت..." در طــول عملیــات ذکــر یــا بــی بــی فاطمهالزهــرا از زبانــش نمیافتــد؛ بارهــا بــه ســجده میافتــد و دعــا میکنــد... 🍃🌹در طــول عملیــات حواســش بــه مجروحــان و پیکرهــای شــهدا هــم هســت... احمــد جــان! بــه بچه هــای تعــاون ســفارش کــن مراقــب شــهدا باشــند. اوضــاع تغییــر کنــه ایــن بچه هــا در منطقــه دشــمن جـا بموننـد! بـه بچه هـای بهـداری هـم بگـو از مجروحیـن خـوب کننـد...✨🌸 ✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃 🌹 ســال ۶۵ در عملیــات کربــلاے ۵ هــم فرمانــده لشــگر ثــارالله بــود و هــم گــردان غواصهـا بـود. بـاز هـم یـک پیـروزی دیگـر. در نبـود فرماندهـان شـهیدی چـون باقــری، همــت، باکــری، متوســلیان و خیلیهــای دیگــر، چشــم امیــد جبهه هــا بــه امثــال قاســم ســلیمانی اســت. در ایــن ســالها چندیــن بـار مجروح شد و تــا پـای شـهادت رفـت، امـا قسـمت چیـز دیگـری بـود،... 🍃✨🌸🍃✨🌸 به روح پاڪ شهـــدای و شهدای مدافع حرمـ اللهمـ صل علی محمــد وآل محمــد وعجل فرجهم ...
شنیده اے ڪہ مے گویند: آرزو بر جواناݧ عیب نیست!!! مݧ هم جوانم و آرزومند... شہادتم آرزوست... 🌸 🌿 🍃 @shahidaneh_313 🍃 💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍃 🥀🦋 براے ولایت...🍃 ان شاالله شهادتم صدق گفتارم راگواهـےمـےدهد..🌸 شک نکنید ومطئمن باشید👌 راه ولایت همان راه علیست رهبر برحق ... @shahidaneh_313🍃🌹 🕊 🍃🌺
🌸🍃🌸🍃🌸 «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» استادی می فرمود : این آیه معنایش ایـن نیست که با ذکر خدا دل آرام می گیرد. این جمله یعنی خدا می گوید : جوری ساخته ام تو را که جز با یاد من آرام نگیری !!! تفاوت ظریفی است! اگر بیقراری ، اگر دلتنگی ، اگر دلگیری گیر کار آنجاست که هزار یاد ، جز یاد او ، در دلت جولان می‌دهد. 💚 --------------------------------------- 🔹 عذرمیخوام_خستتون کردم،لطف خدا شامل حالتون.   ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌            🇮🇷 التماس دعای فرج و شهادت 🇮🇷     ─┅═ೋ❅🌹❅ೋ═┅ @shahidaneh_313
🌱السلامـ علیڪ یا بقیه الله🌹 🌱السلامـ علیڪ یا اباعبدالله🌹 🌱السلامـ علیڪ یا فاطمه الزهرا🌹
💌🕊 مادر شهید کاوه: شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف.📝 رفتم برای شام صدایش کنم. 🍳 گفت: «گیر کرده‌ام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهل‌تکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بی‌شام!» بی‌خیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد،🕗 دوباره رفتم اتاقش.🚪 دیدم هنوز مشغول است.📝 صدایش کردم؛ متوجه نشد! دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم.🕘 افاقه نکرد. نیم ساعت بعد🕤 به حاج آقا گفتم:«شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت😳 و دیدم با یک پتو🛌 دارد می‌رود اتاق محمود! صبح🌗برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئله‌ها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چه‌جور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود.🏃‍♂ توپ چهل‌تکه هم خیلی دوست داشت!⚽️ ظهر از مدرسه برگشت خانه.🏠 گفتم: «پس جایزه‌ات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید. ۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد.❗️ حاجی رفت در را باز کرد. عاقله‌مردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل می‌کرد اما صبح، زودتر می‌آمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانش‌آموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد می‌داد و جایزه هم اغلب به همان دانش‌آموز می‌رسید، چون محمود از چند راه به جواب می‌رسید.👏 من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ می‌گیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمی‌شود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کرده‌ای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد! «چرا؟» جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. ⛸ آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانی‌اش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما!😍 خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمی‌آیم» @shahidaneh_313