🌷شهید عربی خوش برخورد، مهربان و با تعهد بود و رابطه خیلی خوبی با پدر و مادر خود و همسر داشت هیچ فرقی بین آنها نمیگذاشت و هیچگاه جلوتر از آنان راه نمیرفت و جلوی آنها پاهایش را دراز نمیکرد و احترام خاصی برایشان قائل بود و همیشه سعی میکرد نمازش را اول وقت بخواند و پدرش در این خصوص میگوید: یکی از ویژگیهای بارز علیاکبر خواندن نماز اول وقت بود که همیشه به این فریضه واجب دینی توجهی خاص داشت و این خصلت از ویژگیهای مشترک بین شهدا است.
🔹حجم کاری شهید بسیار بالا بود اما زمانی که به خانه میآمد زمان بسیار زیادی برای خانواده و فرزندان میگذاشت و همیشه به قول خود عمل میکرد و به گفته همسرش هر موقع با شهید به زیارتگاهها میرفت، شهید همیشه میگفت: «من دعا میکنم، شما آمین بگویید و کاری کنید که هیجوقت شرمنده شهدای دفاع مقدس نشویم» و آخرین باری که شهید به مأموریت رفت به همسر خود گفت: «من این مأموریت را میروم که دیگر غصه برگشتن من را نداشته باشی.»
شهیدمدافعحرم🕊🌹
#علی_اکبر_عربی
🌷
🌷۱۲ اسفند ۶۲ ،سالروز شهادت جاویدالاثر شهید شاهین باقری
📸عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
❄️تهران-خیابان انقلاب-زمستان۱۳۷۴-عکاس: محسن برمهانی
🔹مادر شهید شاهین باقری:
▫️شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هرلحظه منتظر بازگشتش بودم تا جاییکه هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم.یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی وخارجی بازتاب زیادی داشت
🔹شاهین درجزیره مجنون بشهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند،اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ وقتی برای دریافت پیکر او رفتم تنها چندکیلو استخوان تحویلم دادند و آن لحظه به یاد روز تولدش افتادم که تنها ۳کیلو داشت و آنروز هم ۳کیلو از استخوانش را تحویل دادند
سالروز شهادت جاویدالاثر شهید
#شاهین_باقری🕊🌹
🌷
به منا سبت بزرگداشت شهادت:
شهید مصطفی کرباسی نام پدر: قنبرعلی عملیات: والفجر8
محل شهادت: فاو تاریخ تولد: 12/02/1344 تاریخ شهادت:12/12/1364
سن شهید هنگام شهادت : 20 سال ، برگی ازخاطرات شهید: راهی شد! با پخش اعلاميه های حضرت امام رحمه الله علیه مورد تهديد عوامل مزدور رژيم شاه قرار گرفت. از پا ننشست و همواره مدافع دستاوردهای انقلاب اسلامی بود. با شروع جنگ تحميلي قصد عزيمت به جبهه های نبرد را داشت اما به دليل اينكه پدرش را در كودكی از دست داده و كمك خرج خانواده شده بود و از طرفی مادرش هم سن و سالی داشت، میان ماندن و رفتن مانده بود. تا اينكه بالاخره تصميمش را گرفت و راهی شد. خاطره دوم : بیسیم چی گردان " در لشكر 14 امام حسين علیه السلام در گردان مهندسي رزمي به عنوان راننده بولدوزر و بيسيم چی گردان خدمت می كرد. هميشه می گفت: «اگر لياقت شهادت پيدا كردم من را در میان دو دوست شهيدم مرتضي داوری و مرتضی حدادی به خاك بسپاريد.» هنوز شش ماه از آمدنش به جبهه نگذشته بود كه در عمليات والفجر 8 و والفجر مقدماتی به عنوان بيسيم چی شركت كرد. آن روز پا به پای فرمانده می دويد و عرق می ريخت تا اينكه جواز رفتنش صادر شد و بعد از پشت سر گذاشتن ماه ها انتظار برای پيوستن به دوست شهيدش با تركش خمپاره ای كه بر قلبش نشست به تنها آرزويش دست يافت. هدیه به ارواح مطهرو منور شهدای اسلام و امام شهدا ، خمینی روح خدا ، قدس الله نفسه الزکیه وجهت سلامتی رهبرحکیم انقلاب امام خامنه ای و هدیه به ارواح مؤمنین و مؤمنات ، الفاتحه مع الصلوات 🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد ٍو َآلِ مُحَمَّد ٍو َعَجِّلْ فَرَجَهُم ْ🤲
کاش افطاری؛
مهمانِ سفره شما باشیم
که احیاء هستند و رزقشان
عند ربهم یُرزقون ...❤️
شهید#حسین_خرازی
#فرمانده_لشکر۱۴_امامحسین
🌷
🌷به مناسبت سالروز شهادت شهید احمد مومن
▪️در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۴۸ در مشهد به دنیا آمد. تا کلاس سوم ابتدایی بصورت روزانه درس خواند و پس از آن به علت عدم توانایی مالی و مریض بودن پدر یک سال ترک تحصیل کرد و بصورت شبانه درس خواند و دوران ابتدائی را به پایان رساند.
▫️ سپس تصمیم رفتن به جبهه را گرفت. اولین بار شهریور ماه ٦٣ عازم جبهه شد و دومین بار نیز در اول ماه مبارک رمضان ٦٤ مدت سه ماه در جبهه جهاد کرد. پس از بازگشت از جبهه تصمیم گرفت که روزها به کار کفاشی مشغول شود و شبانه درس بخواند.
برای رفتن به جبهه چون سن قانونی نداشت خودش داخل شناسنامه اش دست برده و سن خود را اضافه کرده بود.
🔸همیشه میگفت ما باید تا آخرین قطره خون از انقلاب و اسلام دفاع کنیم. در مدت ۱۶ سال عمر گرامیش به یاد شهدا و مجروحین و معلولین بود و در مراسم تشییع پیکر پاک شهدا شرکت و در مجالس آنها خدمت می نمود.
🔹 آخرین بار در تاریخ ٦٤/۱۱/۱۳ برای بار سوم بود که عازم جبهه شد و سرانجام ٦٤/١٢/١٢ در دیواندره کردستان توسط گروهک تروریستی کومله به شهادت رسید و در آرامگاه خواجه ربیع مشهد به خاک سپره شد.
شهید#احمد_مومن🕊🌹
📙منبع:کانال هابیلیان
🌷
#پارسال_همین_موقعها بود که...
در جمعی از همکارانشان وقتی صحبت از مرگ و یا شهادت شده بود، گفته بودند: «امید دارم در لحظه جان دادن، خدا از من راضی باشد»
یاد همه عزیزایی که سال پیش بینمون بودند
خاصاشهیدان والا مقام
وامسال آسمونی شدند
باذکرصلوات ❤️
🌷
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️حاج حسین یکتا: مادر ۴ شهید فقط یک جمله خطاب به دختران و پسران گفت، حواستون به آقا خامنهای رهبر انقلاب باشد
🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صدای خمینی کبیر است:
خدایا
ما بندگان ضیعف هستیم
ما بندگانی هستیم که هیچ نداریم
ما هیچیم وهر چه هست تویی
خدایا کشورعزیزم ایران که از همه اطراف به او هجوم شده است خودت محافظت کن
خدایا مردم سرزمینم را در پناه مولا علی مرتضی علیه السلام از گزند دشمنان حفظ بفرما
الهی یا رب العالمین
شب آرامی داشته باشید
به امید فردای بهتر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
به منا سبت بزرگداشت شهادت:سردار شهید محمد( اصغر)معینی
نام پدر: حسن
عملیات: منطقه عملیاتی والفجر8 محل شهادت: فاو
تاریخ تولد: 01/06/1343
تاریخ شهادت: 12/012/1364
سن شهید هنگام شهادت : 21سال ، برگی ازخاطرات شهید : فرمانده تازه نفس "جاذبه عجبيبي داشت. شخصيت معنوي و طرز برخورد او با اطرافيان باعث شده بود تا كمتر كسي از دوستي و رفاقت با او بي بهره بماند. در عمليات آزاد سازي فاو فرمانده گروهان به جمع ياران آسماني اش پيوست و اين محمد بود كه بايد جاي خالي فرمانده را پر مي كرد. بعد از آزاد سازي فاو دشمن براي تلافي ضربه هاي سنگيني كه خورده بود شروع به پاتك كرد و این بار قرعه به نام گردان اميرالمؤمنين(علیه السلام) افتاد تا پاتكهاي دشمن را بي پاسخ نگذارد. درست در همان جايي كه محمد به تازگي فرمانده يكي از گروه ها شده بود تقدير رقم خورد و سرماي نيمه شب دوازدهم اسفندماه هم جلودار اراده او و نيروهايش نبود.خاطره دوم : با دست گچ گرفته! پيكر شهيد حدود دو ماه در همان منطقه ماند تا اينكه ياران همرزمش در تاريخ 9/2/65 محورهاي ياد شده را آزاد کردند و پيكرش را به سمت زادگاهش آوردند. در عمليات بدر با هم بوديم رفتار سنجيده و كلام پخته اش نمي گذاشت كم بودن سنش مشخص شود. عمليات تمام شد و برگشتيم عقب. محمد را ديدم که دستش را بسته بود. هنوز همان صبوري و آرامش در چهره اش نمايان بود. صبر و مقاومتش به اندازه اي بود كه كمتر كسي متوجه زخمي شدندش مي شد. دستش را گچ گرفتند و برگشتيم اصفهان. آرام و قرار نداشت و مدام به هر بهانه اي مي خواست دوباره راهي جبهه شود. هر چه مي گفتيم بمان و استراحت كن فايده اي نداشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نخستین افطار جمعی در میان آوارهای محلۀ الشجاعیه غزه
sسپاه نیوز
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
🌙 رمضان آمد ....
دستهای خالیمان 🤲
دستاویز دلهای پاکتان ... 💕
🌴 #التماس_دعا
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
💠 فرصت کسب نورانیت نفْس
🌗 ماه رمضان, در بین ایام و ماههای سال، حکم اوقات نماز را دارد در شبانهروز. همانطوری که ساعات نماز در شبانهروز برای این است که از اسارت ماده یک لحظهای بیرون بیائیم، در دورهی سال هم ماه رمضان فرصتی است که با این ریاضت طولانی یکماهه، نفس از عوامل مادی خلاصی پیدا کند؛ یک نفسی بکشد، نورانیتی پیدا کند.
🌙 #بهار_معنویت | ماه مبارک رمضان ۱۴۴۶
در دعاهاتان هنگام افطار، حقیر را هم فراموش نفرمایید🙏
#ادمین
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄