29.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نقاشی_با_شن
داستان امام خمینی(ره) و رحلت ایشان🏴
💔···سال ها می گذرد حادثه ها می آید
انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم···
📒فصل اول : آن روزها
🖋قسمت هفتم
قرآن را از دوران کودکی نزد مادر، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دورهای قرائت را در منازل مدیریت میکرد آموختم. پدر، من و برادرم را به این مرد مومن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام میگذاشت... من نزد او قرآن میخواندم و او قرائت مرا تصحیح میکرد. یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحلهای رسیدهاید که من نمیتوانم به شما درس بدهم و بیشتر از این شما را به جلو ببرم. به ما توصیه کرد که پیش استاد او - ملاعباس- برویم که در سن هفتاد سالگی در صحن حرم رضوی تدریس میکرد. عمامه، نماد وجود طائفهای است که در دین تفقه میکنند، دین را تبلیغ میکنند و در برابر مخالفان دین میایستند. از همین روی، دستنشاندگان استعمار و مبلغان لاییسیم، با عمامه جنگیدهاند. رضاشاه دستور داد عمامهها را بردارند و کلاه پهلوی بهسر بگذارند. پسرش از این تصمیم شکست خورده عقب نشینی کرد، اما دستگاه حاکمه نقشه کشید تا یک روحیهی عمومی ایجاد کند و عمامه را مورد تحقیر و استهزا قرار دهد.
📝 ادامه دارد ....
#خون_دلی_که_لعل_شد
🔰در بهشت زهرای تهران قطعه ۵۰، شهیدی خوابیده است که قول داده برای #زائرانش دعا کند🤲 سنگ قبر ساده او
حرفهای صمیمانه اش و قولی که به زائرانش می دهد دل آدم را #امیدوار میکند.
📜بخشی از وصیتنامه:
📝شما چهل روز #دائم_الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
📝نمازهای واجب خود را دقیق و #اول_وقت بخوانید، خواهید دید درهای اجابت به روی شما باز میشود👌
📝سوره #واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند. از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید🚷 زیرا امام منتظر دعای خیر شما است.
📝اگر درد دل داشتید و یا خواستید #مشورت بگیرید بیایید سر مزارم🌷 به لطف خداوند حاضر هستم. من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد #شهید شود. خداوند سریع الاجابه است✅ پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.
خواندن #فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من، پس فراموش نکنید🙏
#شهید_سجاد_زبرجدی
@Modafeaneharaam
🌷سالروز شهادت
۱۶ خردادماه سالروز شهادت یکی دیگر از شهدای محلمون هست که قبلا توسط گروه تکریم ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده معززشان رسیده ایم شهید مدافع حرم؛
🌷مهدی طهماسبی🌷
روز چهاردهم آبان سال ۱۳۶۲ در شهر مسجد سلیمان از توابع استان خوزستان ، پدر متوجه می شود که مادر و نوزاد تو راهی ، حالشان خوب نیست . پدر که مرد جنگ و جبهه بود کاری جز دعا از دستش بر نمی آمد . وضویی می گیرد و به سمت نماز خانه بیمارستان می رود . تنها چیزی که در آن زمان به ذهنش می رسد نماز استغاثه به در گاه امام عصر (عج) است . دو رکعت نماز حاجت میخواند و به امام عصر (عج) متوسل می شود تا نوزاد و مادرش هردو صحیح و سالم باشند . پدر دل تو دلش نبود .از خدا خواسته بود فرزند اولش پسر باشد تا اگر در میدان جنگ شهادت نصیبش شد، جای او را بگیرد و مراقب خانه و خانواده اش باشد .
دعای پدر در آن شب سخت برآورده می شود و صدای گریه نوزاد پسری ساعت یک و نیم نصف شب چهاردهم آبان سال ۱۳۶۲ فضای بیمارستان را پرمی کند و حاج عبدالکریم سجده شکر به جا می آورد . بنا به عهدی که با امام زمان (عج) بسته بود نام پسرش را مهدی می گذارد. پسر می شود نذر امام زمان ارواحنا له فداه .
دوران کودکی شهید در کنار خانواده ی مهربان و ولایت مدارش سپری می شد . بازیگوشی های دوران بچگی مهدی، مادر را به خنده وا می داشت . پراز شور و نشاط و انرژی بود و به قول امروزی ها آتیش می سوزوند و بیشتر اوقات سربه سر خواهرش می گذاشت . مهدی هیچوقت برای خودش لباس نمی خرید بلکه سلیقه مادر را قبول داشت .