هدایت شده از
امام زادگان عشق
#همسران_صبور_شهدا
قرار هر پنجشنبه ی دلم ،
گوشه ای از شهر ،
که آسمانش تو را در بر گرفته است...
هدیه به روح مطهر #شهداء#امام_شهداء#اموات
#صلوات
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از
امام زادگان عشق
پنجشنبه است؛
شادی روح پاکِ سردار دلها؛
شهدای عزیزمون؛
جمیعِ اموات
صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌹🌹:
#خاطرات_شهدا
#شهید_ابوالفضل_راه_چمنی
✍راوی: همسرشهید
●همیشه با او شوخی میکردم و میگفتم: «اگه شربت شهادت آوردند نخوری، بریز دور! یادمه یک بار به من گفت: «اینجا شربت شهادت پیدا نمیشود، چه کار کنم؟» گفتم: «کاری ندارد، خودت درست کن، بده بقیه هم بخورند.» خندید و گفت: «اینطوری خودم شهید نمیشوم، بقیه شهید میشوند.»
●«شربت شهادت» یک جوری رمز بین من و آقا ابوالفضل بود. یک بار دیدم در تلگرام یک پیام از یک مخاطب آمد که من نمیشناختم! متنش این بود: «ملازم، مدافع هستم. اگر کاری داشتی به این خط پیام بده. هنوز هم شربت نخوردم.» هنوز چند دقیقه نگذشته بود که دیدم گوشی خانه مادرم زنگ زد. ''آقا ابوالفضل بود'' بعد از احوالپرسی گفت: «این، خط دوستم است، کاری داشتی پیام بده.»
● دو روز قبل از شهادت آخرین تماسش بود، خیلی با هم صحبت کردیم. مثل همیشه! یادم هست که به او گفتم: «ببخشید اگر زن خوبی برایت نبودم.» گفت: «خدا دو تا نعمت بزرگ به من داد، زن خوب، پول خوب! بعد هم زد زیر خنده.»
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🔰اگر با گلوله توپ شهیـد نشوم ،آبرویم می رود؛
#برگی_از_خاطرات
🌷شهید حجت فتوره چی ، فرمانده محور عملیاتی لشکر ۳۱ عاشورا مدت ها در کردستان با ضد انقلاب مبارزه میکرد.
یکی از همرزمانش درباره این شهید میگوید:
شهید فتوره چی بارها میگفت خدا نکند حجت با گلوله یا ترکش شهید❣ شود.. حجت باید با گلوله توپ شهید شود و الا آبرویم می رود.
همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی😂 تلقی میکردند.
در مرحله دوم عملیات والفجر۴ بود که راهی منطقه عملیاتی ک حجت در آن جا بود شدیم سراغ وی را از حمید باکری گرفتیم و حمید اقا با دست به منطقه پر درخت🌳 اشاره کرد ک شاید آنجا باشد.
چون بیسیمش📞 قطع شده بود به جستجو منطقه دیگر پرداختیم تا این که سر بی بدن 🌹او را پیدا کردیم.
بدنش متلاشی شده بود و قابل جمع کردن نبود.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نگاره_امامت
🔺️شرط قبول عبادتها ...
#مادرانه
#پنجشنبه_های_دلتنگی
دلیلش را
نـمیدانم امـا
انـگـار
#باران که میبارد غَمِ دوری
تـو تازه میشود ...
و مَــن
بـیشـتر از
همیشه دلتنگِ تــو میشوم
⬅️ حرم مطهر شهدای گمنام گوه خضر نبی «علیه السلام»
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
💥پنج شنبه های_شهــ🌹ــدایی
💥خاطرات رزمندگان را به صورت کتاب حفظ کنید و بخوانید تا ببینید، بچه ها در زمان جنگ چه کردند.
✨ شهيد سيد منوچهر مدق
🍀داشتيم مى رفتيم مراسم شهيد كلهر. چشم هاش پر از اشك شد. گفت «هفته ى پيش رفتم مقر، ديدم كلهر نشسته، بلند بلند گريه مى كنه. پرسيدم چى شده؟ تعريف كرد چه قدر از نيروهاش شهيد شدن. بيش تر از همه براى ميررضى مى سوخت. نمى دونم چرا گفتم. اما گفتم غصه نخور. تو اولين كسى هستى از ميون ما، كه مى رى پيش ميررضى.» به محاسنش دست كشيد و گفت «ديگه دلم مى خواد خدا توى همين عمليات مزد منم بده.»
#شهید عبد الله ميثمي
منبع : برگرفته از مجموعه كتب یادگاران | انتشارات روایت فتح | مریم برادران]
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌹پنج شنبه_ها_با_شهــــداء
☀️کلام شهید
شهادت حد نهايي تکامل انسان و قله رفيع انسانيت است، شهادت، مرگ سعادتآميزي است که آغاز ديدن و زندگي پر ثمر نوين را بشارت ميدهد، شهادت يک تولدي است براي زندگي جاويد.
🍀شهیدجلال عباسي🍀
💥خاطره اول
🍀شهید صدررضوان الهی برای او باد
روزی امام صدر در یک کلیسا ( یا دانشگاه ) سخنرانی بسیار موثر و جذابی ایراد کرد و همه را مجذوب نمود. اواخر سخنرانی یک خانم جوان و زیبا که از این توفیق یک عالم مسلمان بسیار دلخور بود به دوستانش گفت : من می دانم چه طور حالش را بگیرم و ضایعش کنم ! و بلا فاصله پس از پایان سخنرانی در حالیکه همه را متوجه خود کرده بود جلورفت و دستش را به طرف ایشان دراز کرد . ایشان طبق عادت دستشان را روی سینه گذاشتند. او هم که منتظر همین بود پرسید : می خواهید نجس نشوید ؟ ( و به همان موضوعی اشاره کرد که مشکل سو تفاهم خانم هاست و شبهه دون پایه بودن زنان در دیدگاه اسلام و نجس بودن غیر مسلمانان و ... ) ایشان با زیرکی بلافاصله پاسخ دادند : بل لاحافظ علی طهارتک ! فرمودند بلکه بر عکس تو آنقدر با ارزش و پاک هستی که چنین تماس هایی حریم قدسی و زنانه تو را می آلاید ... این جواب حکیمانه و عارفانه و عمیق و هوشمندانه نه تنها توطئه او را خنثی کرد بلکه کار بر عکس شد و جمعیت مسیحی حاضر بیشتر به وجد آمده و به ایشان ارادت بیشتری پیدا کردند. امام موسي صدر
✨منبع : برگرفته از پايگاه منبرك
💥خاطره دوم ازشهید صدر
☀️بستنی خریدن امام موسی صدر از بستنی فروش مسیحی
هاشم الهاشم ابتدا به سابقه آشنایی خانواده خود با امام صدر اشاره کرد و گفت: این آشنایی به زمانی برمیگردد که من و برادر دو قلویم نوجوان بودیم و امام صدر هنوز در شهر صور لبنان سکونت داشت. آن روزها رابطه بسیار صمیمانهای میان امام و پدر من برقرار بود. به یاد دارم که امام هرگاه پدر من را میدید از او با لقب پسر عمو یاد میکرد چون پدر ما از سادات هاشمی بود. در آن سالها ما دائم ایشان را ملاقات میکردیم و همراهشان به جلسات مختلف میرفتیم به گونهای که من و برادرم دائم در دو طرف امام بودیم و در نمازهای جماعت به امامت ایشان شرکت میکردیم.
الهاشم در ادامه با اشاره به ماجرای یک بستنیفروش مسیحی که به امام مراجعه کرده و از خرید نکردن مسلمانان شکایت داشت، افزود: در یک روز پس از اقامه نماز جمعه، امام صدر گفت که میخواهیم جایی برویم. جمعی با ایشان همراه شدند که من هم جزو آنان بودم. رفتیم تا رسیدیم به بستنی فروشی آنتیبای مسیحی، امام به آنتیبا گفت که ما آمدهایم در اینجا بستنی بخوریم. آنگاه اول امام و بعد همه حاضران از بستنیهای آنتیبا خوردند. این کار امام خیلی صدا کرد. گویا یک بستنی فروش شیعه اینگونه تبلیغ کرده بود که چون آنتیبا مسیحی است، شرعاً نمیتوان از بستنیهای او خورد چرا که اهل کتاب پاک نیستند. و البته این سخن براساس نظر برخی علما عنوان شده بود، اما امام که معتقد به طهارت اهل کتاب بود، تنها به بیان نظر فقهی خود اکتفا نکرد و عملاً اقدامی را انجام داد که بازتاب گستردهای در جامعه آن روز لبنان داشت.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#کتاب_با_بابا
براساس خاطراتی از
#سردار_شهید_حاج_محمد_طاهری
و فرزندش#مصطفی
#قسمت_پنجاه و سوم
#غسل_شهادت
برادر شاکري مي گفت: یکی دو شب به عملیات بدر مانده بود. حاجي طاهري حسابي تو فکر بود. شب بود که به من گفت: بریم حمام؟ برویم براي غسل شهادت. گفتم: من تازه حمام بودم اما اگه کاري هست بیام؟ حاجي طاهري گفت: نه، خودم ميرم. وقتي آخر شب برگشت و گفت:شاکري به نظرت کسي هست که از دست من ناراحت باشه؟ اگه فکر مي کني يا احتمال میدي من در حق کسي بدي کردم بگو که برم ازش حلالیت بطلبم.گفتم: حاجي، بچه ها در حق شما بدي کردند اما یادم نمیاد که شما در مورد کسي بدي کرده باشي. با این حال حاجي از بسیاری از رزمندگان و رفقا و همشهري ها حلالیت طلبيد. آخرشب، وقتي حاجي برگشت، کلاه بافتني ایشان را طوري تا زدم که اندازه سر یک بچه شد. بهش دادم و گفتم: حاجي، این اندازه سر پسر کوچیکه شماست. اسمش چي بود؟ مرتضي!؟ حاجي کلاه را از دست من گرفت و پرت کرد انتهاي سنگر و گفت: الان وقت این حرفهاست؟ این همه به شما ميگم دل بکن. این همهميگم یاد بچه ها رو از دلتون خارج کنید که پاتون نلرزه. باز شما از اونها حرف ميزني؟ حاجي این حرف را زد و رفت. من مطمئن شدم که این حاجي طاهري ديگه توي دنيا نمي مونه.
👇👇👇
براي يکي از يادواره هاي شهيد طاهري استاد حسن رحیم پور ازغدي دعوت شدند. ایشان به من گفت: پدرت پس از دیپلم دانشگاه رفت یا حوزه؟ گفتم: به نظر شما کجا رفتند؟ ایشان گفت: فکر کنم حوزه . چون تسلط عجيبي در مسائل دیني داشتند. ایشان روایت جالبي را بیان کردند: یادم می آید اسفند سال ۱۳۶۳
و قبل از عملیات بدر بود. من آن زمان غواص بودم. بالاخره پس از انتظاري نسبتا طولاني، لحظهي موعود فرا رسید. گروهان ما به عنوان نیروی خط شکن، می بایست فاصلهاي بیش از چند کیلومتر را با بلم طي کند. قبل از آنکه به سمت هدف مورد نظر حرکت کنیم، قرار شد چند دقیقه اي پاي صحبت حاج آقاي طاهري بنشینیم و ازسخنان و توصيه هاي
خالصانهي آن مرد بی ریا و نوراني فیض ببریم. لذا به اتفاق چند تن از برادران، به طرف چادر، يعني محل سخنراني حاجي رفتیم. هنوز چند قدمي از چادرمان دور نشده بودیم که صداي هق هق گریهاي توجه ما را به خود جلب کرد؛ اطراف را نگاه کردم، چيزي ندیدم. بچه ها کنجکاو شدند تا بدانند صدا ازکجاست!؟ کي گریه می کند؟ هنوز در همین فکر بودیم که مجددأ صدای گریه بلند شد. خوب که دقت کردیم، دیدیم حاج آقاي طاهري گوشهي دنجي پیدا کرده و مشغول راز و نیاز است. از سوز و ناله های این عبد صالح خدا، سخت تحت تأثیر قرار گرفتیم. مکثی کردیم تا حاج آقا بلند شدند و رفتند. در آنجا صحنهي عجيبي دیدم که خیلی بیشتر از قبل منقلبشدم.
آنجا، قسمتي از خاک که حاجي روي آن نشسته و گریه کرده بود، از اشک های ایشان، گل شده بود. البته برای من که شدت گریه های ایشان را دیده بودم، خيلي جاي تعجب نداشت. آري حاجي طاهري تحصیلات آنچناني نداشت، ولي از معرفت و بینش و خلوص بالايي برخوردار بود. از همین روسخنانش جذاب بود. قبل از عملیات بدر صحبت کردند. بچه ها آن قدر گریه کردند که باور کردني نبود. برای من جالب بود که حاجي تا بسم الله را گفت، همه گریه کردند! این سخنراني متأسفانه ضبط نشد اما چیزی که پس از گذشت سالها از آن سخنراني یادم هست، این بود که مي گفت: «تمام خلقت و نظام تکوین، براي انبياء و تمام انبیاء،براي اسلام آفریده شدند. و اینک خلاصهي اسلام، انقلاب اسلامي است و خلاصهي انقلاب ما، در این جنگ تحميلي است و خلاصهي جنگ، امروز در این عملیات تبلور یافته و این عملیات نیز به تلاش رزمندگان بستگي دارد و تلاش رزمندگان، به تلاش گروهان خط شکن شما بستگي دارد که امر مهم عملیات را باید شما نیروهاي غواص به انجامبرسانید. پس مواظب باشید که امروز، مسير نظام خلقت را شما تعیین می کنید و حاصل تلاش انبیاء در دست شماست. سخت بکوشید و مواظب وظیفهي خود باشید.» حاجي با مرتبط ساختن کار انبیاء با خط شکني گروهان ما، تأثیر عجيبي در روحيه ي ما گذاشت. این آخرین سخنراني حاجي طاهري بود و بلافاصله نیروهاحرکت کردند. اما این عبارات، عصارهي همهي حقيقت بود که بر زبان ملکوتی ایشان جاري ميشد و همزمان اشک بر گونه هاي ما جریان داشت. آن شب با شهید عباس ابراهيمي زمزمه می کردیم که: با این سخنان حاجي طاهري، احساس می کنیم در کنار ما در سایر بلم ها، حضرت ابراهیم(ع) و نوح (ع) و عيسي(ع) وموسي(ع) و مجاهدان بدر و خندق و صفین و جمل و شهداي کربلا پارو مي زنند.
⬅️ادامه _دارد......
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
درود و سلام خدا بر شهید سرافراز و والامقام ، سرلشکرخلبان شهید عباس دوران* - ۳۰ تیر یاد و خاطره شهادت این اسوه سرافراز شجاعت و غیرت ایران زمین گرامی باد.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌹🌹🌹
مستند سلام فرمانده
جمعه ۳۱تیرماه
ساعت ۲۱
شبکه دو سیما
#مستند
#سلام_فرمانده
هدایت شده از
امام زادگان عشق
ا ❀✿
ا 🌺
🌷صلوات خاصه صاحب الزمان (عج)🌷
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
🌿اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى وَلِيِّكَ وَ ابْنِ أَوْلِيَائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُم🌿 و أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْس🌿 و طَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيرا اللَّهُمَّ انْصُرْهُ 🌿و انْتَصِرْ بِهِ لِدِينِك🌿 و انْصُرْ بِهِ أَوْلِيَاءَكَ وَ أَوْلِيَاءَهُ وَ شِيعَتَهُ وَ أَنْصَارَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْهُم🌿 اللَّهُمَّ أَعِذْهُ مِنْ شَرِّ كُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ مِنْ شَرِّ جَمِيعِ خَلْقِك🌿 و احْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ🌿 و عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ احْرُسْهُ وَ امْنَعْهُ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ بِسُوءٍ وَ احْفَظْ فِيهِ رَسُولَكَ وَ آلَ رَسُولِك🌿 و أَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَ أَيِّدْهُ بِالنَّصْرِ وَ انْصُرْ نَاصِرِيهِ🌿 و اخْذُلْ خَاذِلِيهِ وَ اقْصِمْ بِهِ جَبَابِرَةَ الْكُفْرِ وَ اقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنَافِقِينَ وَ جَمِيعَ الْمُلْحِدِين🌿 حيْثُ كَانُوا مِنْ مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بِحْرِهَا وَ امْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلا وَأَظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ🌿 و اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ🌿 و أَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ مَا يَأْمُلُونَ وَ فِي عَدُوِّهِمْ مَا يَحْذَرُونَ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ.🌿
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
🌺
❀✿
هدایت شده از
امام زادگان عشق
💢 اعمال عبادی روز جمعه
🔹نماز جمعه
🔹غسل جمعه
🔹به جا آوردن نمازهای مستحب، مانند نمازهای نافله
🔹روز جمعه، نمازهای هدیه به پیامبر اكرم(ص) و حضرت فاطمه(س)، نماز اعرابی و نماز جعفر طیار
🔹خواندن دعاهای اختصاصی روز جمعه
🔹خواندن زیارتهای خاص این روز، مانند زیارت امام حسین(ع) و زیارت امام زمان(عج)
🔹صلوات فرستادن بر پیامبر اكرم
🔹تلاوت قرآن به ویژه برخی سورههایی كه به خواندن آنها سفارش شده است.
🔹دعا كردن و طلب مغفرت از خداوند
🔹فراگیری دین
🔹انتظار فرج ولی عصر و دعا برای ظهور او
🔹خواندن دعای سِمات در غروب
💢آداب روزجمعه
🔸استفاده كردن از عطر و چیزهای خوشبوكننده
🔸مسواک زدن
🔸كوتاه كردن مو و ناخن و شارب
🔸پوشیدن بهترین لباس
🔸فراهم كردن نیازهای اهل خانه
🔸زیارت اهل قبور به ویژه قبر پدر و مادر
🔸عیادت بیماران
🔸صدقه دادن
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼