eitaa logo
امام زادگان عشق
98 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
313 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : صد و یکم عمه آرام شد اما حسین باز هم در تردید بود بهش :گفتم حکومت وما صدام چه ربطی به زیارت عمه داره مگه یه عمر برای این زیارت له له نمی زدی و اشک نمی ریختی؟! ابروهایش را درهم کشید با بودن صدام نه.» فردا سراغ یک عالم روحانی رفت که خیلی قبولش داشت. روحانی گفته بود که به خاطر مادرت حتی با بودن صدام به کربلا برو بلافاصله پیکان را برای هزینه سفر .فروخت قرار شد من و او و عمه و پدرم قبل از رسیدن نوروز با هم راهی کربلا شویم. تاریخ سفر مشخص شد و ساکمان را بستیم باور نمیکردیم که تا چند روز دیگر چشمانمان به گنبد و گلدسته های حرمین نجف و کربلا سامرا و کاظمین روشن شود. هیجان رفتن به مراتب بیشتر از سفر قبلی ام به حج تتمع بود. به خصوص اینکه برخلاف آن سفر غریبانه حسین کنارم بود. یک روز مانده به سفر حسین حرفی را زد که کاخ آرزوهایم فرو ریخت گفت: «شما برید، من باید برای کاری بمونم نگفت که کارش چیست و قرار هست که رهبر انقلاب اسلامی برای عید نوروز به دوکوهه و شلمچه برود و او در مقام میزبانی باید خدمت حضرت آقا .باشد من بی خبر از این موضوع داد و قالم بلند شد که این مأموریت تو چیه که اهمیتش بیشتر از زیارت کربلاست؟! مگه فقط شما هستی؟ بگن یکی دیگه بره این کار روانجام بده حالا که زمان جنگ نیست که می گفتی اگه وقت عملیات جبهه رو رها کنی و بیای حج خون شهدا می آد گردنت. حالا که وضعیت آرومه دیگه بهانه ت چیه؟! 👇👇👇👇
اصلاً جواب عمه رو چی میخوای بدی؟! اون همه اشک و آرزو برای دیدن کربلا چی میشه؟!» من یکریز میگفتم ،گاهی هق هق ،گریه طوفان شکوائیه ام را میبرید، حسین فقط نگاهم میکرد و سکوت معنادارش لَجَم را در آورد و برای اینکه به حرف بیارمش گفتم : اصلاً ما هم نمیریم خودت جواب عمه رو بده. یک لبخند حواله ام کرد و آرام گفت : شما برید قبل از اینکه به کربلا برسید خودمو میرسونم باز نگاهم کرد و نگاه نجیبش ، شرم را مثل باران به جانم ریخت و دیگر حرفی نزدم. ساکمان را دوباره مرتب کردیم و حسین به عمه همان را گفت که به من قول داده بود: «شما برید منم خودمو میرسونم.» عمه مثل من یکی به دو نکرد و حسین را به خاطر رسیدن به آرزویش دعا کرد. اصلاً سوار اتوبوس شدیم به طرف مرز قصرشیرین حرکت کردیم همه جا حسین را کنار خودم میدیدم صدایش را می شنیدم حسین جنگ را از جبهه های غرب و از مسیری که ما از آن میگذشتیم آغاز کرده بود.برای من پایان جنگ و به دام افتادن منافقین در تنگه چارزبر، در حد شنیده هایی جسته گریخته از حسین بود که حالا راهنمای کاروان آن را با نشان دادن محل ،درگیری کامل میکرد به سرپل ذهاب رسیدیم و از کنارتابلویی که در ورودی شهر نوشته بود عبور کردیم روی تابلو نوشته بود به شهر مظلومان فاتح خوش آمدید کمی جلوتر از سرپل ذهاب راهنما ارتفاع قراویز را در سمت راست جاده نشان دادتصویر حسین زنده تر از قبل در ذهنم جان گرفت. حسین همیشه می گفت: غربت ظهر عاشورا را تو عملیات شهریور ماه سال ۱۳۶۰ روی قراویز فهمیدم.» به قصرشیرین رسیدیم و باز زنگ صدای حسین در گوشم پیچید که بعد از جنگ برای آوردن اولین گروه از اسرای ایرانی در قالب راننده اتوبوس به داخل مرز منظریه رفته بود تا اولین کسی باشد که چشمش به آوردن آزادگان و همرزمان قدیمی اش روشن شود. شب مرز، بوی جبهه می داد . دلم نرفته برای حسین تنگ شد و نگران که مبادا نرسد او زیارت را باوجود صدام نمیخواست و من حالا به که قدری آکنده از یاد او شده بودم زیارت را بدون او نمیخواستم. ⬅️ ادامه دارد ..... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  امام زادگان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز سه شنبه روز زیارتی 🌸امام زین العابدین علیه السلام 🌸امام محمدباقر علیه السلام 🌸امام جعفرصادق علیه السلام دعا 🤲 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از  امام زادگان عشق
1_1319577382.mp3
8.5M
•[ میخوایم با هم یه زیارت عاشورا بخونیم! ] 🎧 - با صدای سردار دلها - ثواب این زیارت عاشورا رو هدیه می کنیم به روح ائمه اطهار علیهم السلام، روح امام شهداء، شهداء و اموات
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آيه 111 سوره آل عمران 🌸 لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّآ أَذىً وَإِن يُقاَتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ‏ 🍀 ترجمه: آنها جز آزارى اندک، هرگز به شما زیانى نخواهند رسانید و اگر با شما بجنگند، به شما پشت كرده و فرار کنند، آنگاه هیچ یارى نشوند. 🌷 : هرگز به شما زیانی نخواهند رسانید 🌷 : آزار و اذيت 🌷 : اگر با شما بجنگند 🌷 : بر می گردانند از کلمه تولیة به معنای برگرداندن می آید. 🌷 : پشت ها 🌷 : هیچ یاری نشوند. 🔴 : در شأن نزول اين آیه و آیه بعد نقل شده است: هنگامی که بعضی از بزرگان همانند عبدالله بن سلام به دین اسلام پیوستند ، جمعی ديگر از بزرگان یهود به نزد آنها آمدند و زبان به سرزنش و ملامت آنان گشودند و حتی آنها را تهدید کردند که چرا آیین پدران و نیاکان خود را ترک گفته و آورده اند؟ آیات 111و112 سوره آل عمران به عنوان دلداری و بشارت به آنها و سایر مسلمانان نازل شد. 🔴 این آیه چند بشارت به مسلمانان داده است: 1⃣ (يهود) هیچ گاه نمی توانند ضرر مهمی به شما مسلمانان برسانند و زیان های آنها جزئی و زود گذر است. « لن یضرّوكم إلا أذى: آنها جز آزاری اندک، هرگز به شما زیانی نخواهند رسانید.» 2⃣ هرگاه آنها در با شما روبرو شوند سرانجام شکست خواهند خورد و پیروزی نهایی از آن شما مسلمانان است و کسی از آنها حمایت نخواهند کرد و هیچ یاری نشوند. «و إن يقاتلوکم یولّوكم الأدبار ثم لا ينصرون: و اگر با شما بجنگند ، به شما پشت کرده و فرار کنند، آنگاه هیچ یاری نشوند.» 🔹 پيام های آیه111سوره آل عمران 🔹 ✅ روحیّه‏ ها را باید كرد. ✅ ، در سایه ‏‌ى ایمان بیمه هستند. ✅ كسى كه ندارد، روحیّه‏ ی مقاومت ندارد. ✅ ، فرار و ضعف اهل ‏كتاب در برابر مسلمانان را پیشگویى مى‏ كند. ✅ كسانى پیروز مى‏ شوند و دشمن را فرارى مى ‏دهند كه در و امر به معروف ثابت قدم باشند. ✅ توان را تحقیر كنید. «و ان یقاتلوكم یولّوكم الادبار» 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
•﷽• و‌خد‌اعشق‌ر‌‌ابے‌بھانہ‌آفرید ‌‌تابے‌بھانہ‌عاشق‌شوے و‌بنده‌ے‌عاشقت‌گفت‌↯ وقتی‌عقل‌عاشق‌شود عشق‌عاقل‌میشود آنگاه‌ سلام ✋ ‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | همخوانی سرود مردم قم در حضور رهبر معظم انقلاب با نوای مداح هیئت شهدای گمنام کوه خضر نبی(ع) 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
◻️در جلسه ای که همه فرماندهان می‌بایست حضور داشته باشند، نظم صندلی ها براساس درجه و جایگاه بود و بر این اساس،احمد می‌بایست بالای مجلس بنشیند. وضعیت را که دید، همه چیز را تغییر داد، آن قدر صندلی‌ها را جابجا کرد تا جای خودش از بالا به انتهای مجلس تغییر کند.(روایت حاج قاسم سلیمانی از شهید حاج احمد کاظمی) ◽️پيامبر خدا(ص): هر كه براى خدا فروتنى كند، خداوند او را بالا برد. پس او در نظر خودش ناچيز باشد و در چشم مردم بزرگ... (کنزالعمال،۵۷۳۷) 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
ranayi.mp3
10.34M
💐با مولودی های ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها "بارون داره میاد چه بارونی مهمون داره میاد چه مهمونی 🎙کربلایی مهدی رعنایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به مادرای گل کانال ، ان شاالله همیشه سالم باشید و سایه تون بر سر عزیزانتون پایدار پیشاپیش روزتون مبارک 🌹🌹🌹 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی : صد و دوم ستاره ها توی آسمان، پهن نشده بودند که حسین خودش را با یکی از دوستانش حاج علاء حبیبی به مرز .رساند سرشار از نشاط شدم عمه قربان صدقه حسین رفت و پدرم حرف دل ما را زد حسین جان زیارت با تو بهتر میچسبه به موقع رسیدی از سر مرز اتوبوس عوض شد و سوار یک اتوبوس عراقی شدیم قبل از حرکت چند مأمور با نشان حزب بعث عراق داخل اتوبوس آمدند و سر و شکلمان را برانداز کردند نگاه یکیشان روی حسین متوقف شد.دلم ریخت حسین بیخیال مأمور، از پنجره به بیرون اتوبوس نگاه میکرد. بعد از دقایقی دستور حرکت دادند. گفتند سر ظهر به بغداد رسیدیم می که شما امروز مهمان رئیس القائد صدام هستید حالا بیشتر از قبل دلیل حسین را برای نیامدن به زیارت درک میکردم در مسیر کاظمین پرسیدم: «حالا این مأموریت مهم چی بود که به خاطرش موندی؟ خلاصه و کوتاه :گفت میزبان حضرت آقا تو دوکوهه بودم.» سرم را پایین انداختم و با لحنی که بوی پشیمانی میداد گفتم اگه میگفتی که میزبان آقا هستی من به خودم اجازه نمیدادم که اون حرفها رو بهت بزنم حسین نخواست و نگذاشت که به حرفهای دو سه روز گذشته فکر کنم گفت :«خوش به حال شهدا که با تن آغشته به خون به زیارت سیدالشهدا رفتن . ما زیارت میکنیم و برمیگردیم اما اونها همیشه پیش امام حسین ان.» وقت نماز مغرب و عشاء به کاظمین رسیدیم و فردا برای زیارت به سامرا رفتیم و دوباره به بغداد برگشتیم. پایمان به نجف و کربلا که رسید 👇👇👇
خودمان را در عرش خدا میدیدیم چشمانم را میمالیدم که خوابم یا نه باور نمیکردم که بیدارم اشک روی چشمانم پرده میشد و می افتاد عمه و پدرم هم حال خوشی داشتند اما حسین حس مغموم دل شکسته ای داشت که احساسش را بروز نمیداد. گوشه ،صحن زیارت نامه و نماز میخواند و به ضریح چشم می دوخت شاید که نه حتماً دوستان شهیدش یکی یکی از ذهنش عبور میکردند و بیکلام با آنها درددل می.کرد دوست داشتم که مثل من آتش شعله کشیده درونش را با باران اشک خاموش کند. اما فقط نگاه میکرد و همین مرا میسوزاند. وقتی هم که از حرم خارج میشدیم مثل پروانه به دور عمه و پدرم می چرخید و دستشان را میگرفت و نمیگذاشت آب توی دلشان تکان .بخورد گویی تمام ثواب زیارت را در نوکری این دو نفر میدید. سفر زیارتی خیلی زود تمام شد به محض رسیدن به همدان و انجام دید و بازدیدهای مرسوم حسین بی مقدمه :گفت: «باید برای وهب زن بگیریم پرسیدم : «درخواست و هبه یا شما؟» گفت : نباید بذاریم جوون بیاد و بگه زن میخوام اگرچه من باهاش رفیقم و با من راحته و حرفهاشو میزنه اما تا حالا تقاضایی نکرده این پیشنهاد منه.» گفتم: «حتماً کسی رو دیدی و براش انتخاب کردی که این قدر عجله داری.» گفت : نه انتخاب با خودشه، ازدواج به زندگی جهت میده خنده شیطنت آمیزی کردم و گفتم «شما که اینقدر به ازدواج تو سن پایین اعتقاد داری چرا خودت بیست و هشت سالگی ازدواج کردی؟!» سر شوخی پا گرفت و حسین حاضر جوابی کرد دختردایی مثل اینکه یادت رفته همون موقع هم تو هجده نوزده ساله بودی خیلی انتظار کشیدم به اون سن رسیدی وگرنه خودت میدونی که مامانم از بچگی، تو رو برا من انتخاب کرده بود و... دهنش گرم و ذائقه اش از یاد روزهای ازدواجمان شیرین شده بود. میخواست سربه سرم بگذارد اما من رفتم سر ازدواج وهب من که از خدامه عروس بیارم یه عروس مؤمن و نجیب و با اصالت موضوع را با وهب مطرح کردم بچه ام سرش را پایین انداخت و گفت هرچی شما بگید تازه فهمیدم که چقدر از حسین عقبم دست به کار شدم. برای حسین و من و وهب شهرت و ثروت ملاک انتخاب نبود همترازی خانواده ها را در ارادت به اهل بیت معنا می کردیم و خیلی زود به گزینه مناسب رسیدیم. خانواده دختر خیلی خوب برخورد کردند و زودتر از آن که فکر میکردیم سوروسات عقد فراهم شد حسین به نماینده ولی فقیه و امام جمعه همدان آیت الله موسوی همدانی خیلی اعتقاد و ارادت داشت. او هم عاشق حسین بود حاج آقا درخواست حسین را پذیرفت و خطبه عقد وهب و عروس خانم را خواند. ⬅️ ادامه دارد.... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قم آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥دو آهنگران در کنار هم!😄 اخبار مهم را ابتدا اینجا ببینید http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c اولین و بزرگترین رسانه خبری قمی‌ها☝️
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 💫 هدیه به وجودی که پناه هست برای فرزندانش به وسعت عالَم، پناهی که اگر مهربانی در عالَم بود و هست؛ از دریچه‌ی این وجود بوده و هست و خواهد بود! اثری از موسسه منتظران منجی «عج» ویژه میلاد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها Montazer.ir 🌐 آپارات | یوتیوب | اینستاگرام | کاور | سایت @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  امام زادگان عشق
🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌲 روز پنجشنبه به نام حضرت عسکرى علیه السّلام است🌲 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللهِ وَ خَالِصَتَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِینَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِینَ وَ حُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِینَ صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ یَا مَوْلایَ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ أَنَا مَوْلًى لَکَ وَ لِآلِ بَیْتِکَ وَ هَذَا یَوْمُکَ وَ هُوَ یَوْمُ الْخَمِیسِ وَ أَنَا ضَیْفُکَ فِیهِ وَ مُسْتَجِیرٌ بِکَ فِیهِ فَأَحْسِنْ ضِیَافَتِی وَ إِجَارَتِی بِحَقِّ آلِ بَیْتِکَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. 🌹 🌸اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌸