فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا
احترام به والدین در سیره شهدا
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸 دعای روز شنبه 🌸
بِـسْـمِ اللَّهِ الـرَّحْـمَـنِ الـرَّحِـيـمِ
بِسْمِ اللَّهِ كَلِمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ وَ مَقَالَةِ الْمُتَحَرِّزِينَ وَ أَعُوذُ بِاللَّهِ تَعَالَى مِنْ جَوْرِ الْجَائِرِينَ وَ كَيْدِ الْحَاسِدِينَ وَ بَغْيِ الظَّالِمِينَ وَ أَحْمَدُهُ فَوْقَ حَمْدِ الْحَامِدِينَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ بِلا شَرِيكٍ وَ الْمَلِكُ بِلا تَمْلِيكٍ لا تُضَادُّ فِي حُكْمِكَ وَ لا تُنَازَعُ فِي مُلْكِكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي مِنْ شُكْرِ نُعْمَاكَ مَا تَبْلُغُ بِي غَايَةَ رِضَاكَ
┅┅🍁✿🌸🌸❀✿🍁┅┅
وَ أَنْ تُعِينَنِي عَلَى طَاعَتِكَ وَ لُزُومِ عِبَادَتِكَ وَ اسْتِحْقَاقِ مَثُوبَتِكَ بِلُطْفِ عِنَايَتِكَ وَ تَرْحَمَنِي بِصَدِّي [وَ صُدَّنِي ] عَنْ مَعَاصِيكَ مَا أَحْيَيْتَنِي وَ تُوَفِّقَنِي لِمَا يَنْفَعُنِي مَا أَبْقَيْتَنِي وَ أَنْ تَشْرَحَ بِكِتَابِكَ صَدْرِي وَ تَحُطَّ بِتِلاوَتِهِ وِزْرِي وَ تَمْنَحَنِي السَّلامَةَ فِي دِينِي وَ نَفْسِي وَ لا تُوحِشَ بِي أَهْلَ أُنْسِي وَ تُتِمَّ إِحْسَانَكَ فِيمَا بَقِيَ مِنْ عُمْرِي كَمَا أَحْسَنْتَ فِيمَا مَضَى مِنْهُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ 🌸
روزِمان را با سَلام بَر چهارده مَعْصوم آغاز میکنیم
🌱اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اَللّه صل الله
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمیرَاَلْمؤمِنین
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا فاطِمَةُ اَلزَهْراءُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلمُجْتَبی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُسَینَ بنَ عَلیٍ سَیدَ اَلشُهَداءِ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَاَلحُسَیْنِ زینَ اَلعابِدینَ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بنَ عَلیٍ نِ اَلباقِرُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ نِ اَلصادِقُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَی بنَ جَعْفَرٍ نِ اَلکاظِمُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاعَلیَّ بنَمُوسَیاَلرِضَا اَلمُرتَضی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدٍ بنَ عَلیٍ نِ اَلجَوادُ
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلیَّ بنَ مُحَمَّد نِ اَلهادی
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بنَ عَلیٍ نِ اَلعَسْکَری
🌱اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقیَةَ اللَّه، یا صاحِبَ اَلزَمان
وَ رَحْمَةَ اَللّهِ وَ بَرَکاتِهِ
#اللّهُمَّ_عَجِّلْ_لَوِلیِڪَ_اَلْفَرَجْ
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_399
🌹 ادامه آیات 113تا115 سوره آل عمران
🌸 لیسوا سواء من أهل الكتاب أمة قائمة يتلون ءايات الله ءانآء اليل و هم يسجدون (113) يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِى الْخَيْرَاتِ وَأُوْلَئِكَ مِنَ الْصَّالحِينَ(114) وَمَا يَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَلَن يُكْفَرُوهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ(115)
🍀 ترجمه: اهل کتاب همه یکسان نیستند ، طایفه ای از آنها ایستاده، آیات الهی را در دل شب تلاوت می کنند و آنها سجده می کنند. (113) آنان به خدا و روز آخرت ایمان دارند و امر به معروف و نهى از منكر مى كنند و در كارهاى خیر شتاب مى ورزند و آنان از افراد شایسته هستند. (114) و آنچه از خیر انجام دهند، هرگز درباره آن ناسپاسى نبینند و خداوند به حال پرهیزكاران داناست. (115)
🔴 در جلسه قبلی ترجمه کلمه ها و شأن نزول آیه ها و تفسیر و توضیح آنها بیان شد. در این جلسه پیام های این آیات بیان می شود.
🔹 پیام های آيات113تا115سوره آل عمران
🌷 #خوبی و #کمال را از هر گروه و طایفه ای که باشد، بپذیریم و به آن اقرار کنیم.
🌷 #عبادت نیاز به همت ، عشق و آمادگی دارد.
🌷 #تلاوت آیات خداوند و سجده های شبانه، موجب ستایش خداوند است.
🌷 #تلاوت آیات الهی و سجده به درگاه او، قیام به امر الهی است.
🌷 #شب و #سحر بهترین وقت برای مناجات است.
🌷 گل ها در #شب و در سحر عطر و رایحه بیشتری دارند عبادت در شب و سحر هم عطر و رایحه بیشتری به زندگی و ایمان آدمی می دهد.
🌷 عالی ترین حالات عبادت #سجده است.
🌷 امر به #معروف و نهی از منکر در ادیان الهی دیگر نیز بوده است.
🌷 #سرعت در کار خیر، ارزش آن را بیشتر می کند.
🌷 #سبقت و سرعت صالحان در کارهای خوب همیشگی است.
🌷 افراد #صالح، کسانی هستند که با نشاط و شتاب، به سراغ هر کار خیری می روند.
🌷 #ایمان ، #عبادت ، تلاوت ، امر به معروف و نهی از منکر و سرعت در کار خیر انسان را در گروه صالحان قرار می دهد..
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
سلام مولای ما ، مهدی جان
چه دلنشین است صبح را با نام شما آغاز کردن و با سلام بر شما جان گرفتن و با یاد شما پرواز کردن ...
چه روح انگیز است با آفتاب محبت شما روییدن و با عطر آشنای حضورتان دل به دریا زدن و در سایه سار لبخند زیبایتان امید یافتن ...
شکر خدا که در پناه شماییم ...
سلام ✋
#صبحتون_شه🌹دایی
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت
اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست
باشد به زیر سایهی مهرش تمام خلق...
هـر ذرهای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست...
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یکی از دانشگاههای بزرگ کشور آمده بودند جنوب. چشمتان روز بد نبیند... آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند که هیچ کدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود. آرایش آنچنانی، مانتوی تنگ و روسری هم که دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.
اخلاقشان را هم که نپرس... حتی اجازه یک کلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند و مسخره میکردند و آوازهای آنچنانی بود که...
از هر دری خواستم وارد شوم، نشد که نشد؛ یعنی نگذاشتند که بشود...
دیدم فایدهای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهکار خاطره و روایت نیست که نیست!
باید از راه دیگری وارد میشدم... ناگهان فکری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد...
سپردم به خودشان و شروع کردم.
گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟؟؟
گفتم: آره!!!
گفتند: حالا چه شرطی؟
گفتم: من شما را به یکی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا کردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل کنید.
گفتند: اگر نتوانستی معجزه کنی، چه؟
گفتم: هرچه شما بگویید.
گفتند: با همین چفیهای که به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میکنی به رقصیدن!!!
اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوکه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره کار را به آنها سپردم و قبول کردم.
دوباره همهشون زدند زیر خنده
👇👇👇
از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میکنند، چه رسد به معجزه!!!
به طلائیه که رسیدیم، همهشان را جمع کردم و راه افتادیم ... اما آنها که دستبردار نبودند! حتی یک لحظه هم از شوخیهای جلف و سبک و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میکردند.
کنار قبور مطهر شهدای طلائیه که رسیدیم، یک نفر از بین جمعیت گفت: پس کو این معجزه حاج آقا! ما که اینجا جز خاک و چند تا سنگ قبر چیز دیگهای نمیبینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع کردند: حاج آقا باید...
برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یکی از بچهها خواستم یک لیوان آب بدهد.
آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری که هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود! همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری که طلائیه را پر کرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت میداد...
همهشان روی خاک افتادند و غرق اشک شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه میزدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همهشان را گرفته بودند. چشمهاشان رنگ خون گرفته بود و صدای محزونشان به سختی شنیده میشد. هرچه کردم نتوانستم آنها را از روی قبرها بلند کنم. قصد کرده بودند آنجا بمانند. بالاخره با کلی اصرار و التماس آنها را از بهشتیترین خاک دنیا بلند کردم ...
به اتوبوس که رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل کردم، حالا نوبت شماست، که دیدم روسریها کاملا سر را پوشاندهاند و چفیهها روی گردنشان خودنمایی میکند.
هنوز بیقرار بودند... چند دقیقهای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت میکردند...
پرسیدم: به کجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.
سال بعد که برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها کردهاند و به جامعهالزهرای قم رفتهاند ... آری آنان سر قولشان به شهدا مانده بودند ..."
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
📽 روایتی از زندگی شهید آرمان علیوردی
📌 در مستند "آرمان عزیز"
📺 شبکه افق
📆 شنبه ۲۴ دی ساعت ۱۸
📆 یکشنبه ۲۵ دی ماه ۱۰
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#شهیدی که
#پرچم آقارا باخون خودرنگ کرد
✍محمـدجـواد توی تبلیغـات بود
و نقـاشی می ڪشید قـرار شد
بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن ( ع ) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.
♦️نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن #پــرچــم_حــرم امام حسين( ع ) گفت؛
♦️حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی_رنـگ_بشـه...
♦️هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود
ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید،
♦️بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره
به سر محمدجواد خـورده
و خــون ســرش دقیقا به
پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده..😔
🌹طلبه شهید محمدجواد روزی طلب
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
#خداحافظ_سالار
روایتی از زندگی ۴۰ساله همسر گرامی سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
#قسمت : صد و پنجم
هم من و هم مهدی فهمیدیم که با چه قصد و منظوری به جای همدانی از متقینیا استفاده کرد مهدی در کنکور سراسری هم قبول شده بود اما دوست داشت مثل باباش عضو سپاه باشد. عاشق اخلاص و تواضع
بچه های سپاه بود. اتفاقاً سپاه آزمون
گرفت و مهدی قبول شد و برای
انجام دوره آموزشی به کاشان رفت چند ماه گذشت حتی یک بار نتوانست به ما سر بزند. دلم برای بچه ام حسابی تنگ شد. گفتم
:حسین» بیا بریم دیدن مهدی
گفت: «اون وقت دوستای مهدی بهش میگن بچه ننه
گفتم من مادرم دلم براش یه ذره
شده،
میریم جلوی پادگان
می بینیمش
گفت : اونوقت کسانی که مامان و
باباشون رو ندیدن دلشون میشکنه
مهدی هم راضی نیست به این کار
گفتم: باشه یه قراری توی شهر
میذاریم که کسی ما رو با بچه مون نبینه و همین کار را کردیم مهدی مثل مجرمها دور و بر را نگاه میکرد که کسی او را با ما نبیند و غر میزد که اصلاً چرا اومدید؟ مگه من
بچه م!»وقتی از کاشان برگشتیم حسین گفت: برا مهدی برو خواستگاری دیگه مثل ماجرای وهب از
سن و سال و کار پسرم حرفی نزدم گشتم و چند گزینه خوب و مناسب
پیدا کردم. مهدی از کاشان آمد از میان آنها اسم خانواده آقای دریایی
را که آوردیم سرش را پایین انداخت
گفت: و
«هرچی شما صلاح میدونید.»
ماجرا را با حسین در میان گذاشتم
👇👇👇
گفت: «آقای دریایی رو سالهاست میشناسم خانواده خیلی خوبیان. دوره آموزشی مهدی که تمام شد
قرار و مدارها بسته شد پیشنهاد کردند که خطبه عقد را حضرت آقا بخواند حسین پیگیری کرد گفته بودند که قراره آقا سفری به همدان
داشته باشن اونجا میشه خطبه
عقد رو بخونن
.سفر حضرت آقا انجام شد. حسین برای استقبال قاطی مردم با لباس
شخصی رفت و از سر شب لباس سپاه
پوشید و مثل یک سرباز تا آخرین روز کنار آقا بود. دفتر گفته بودند که عروس خانم و آقا داماد بیایند اما همان زمانی را که مشخص کرده بودند عروس خانم آزمون سراسری داشت و نتوانست به همدان بیاید
.دوباره من و مهدی به حسین اصرار
کردیم که برای تهران هماهنگ کن .گفت: این اصرار ما نوعی خودخواهیه مگه ما کی هستیم که با بقیه مردم فرق داشته باشیم یه ملّته و یه رهبر با یه دنیا درددل وقت آقا
باید به امور مهم تر صرف بشه.
همه پذیرفتیم و خطبه عقد را یکی از سادات در تهران خواند هنوز از کش و قوسهای ازدواج مهدی بیرون نیامده برای دخترم زهرا خواستگار آمد. اسم خواستگار امین آقا بود یک خانواده آرام و مؤمن و بی سروصدا که با هم در یک آپارتمان توی شهرک فجر زندگی میکردیم مادر امین آقا زهرا را به پسرش پیشنهاد داده بود. یکی دو جلسه با هم صحبت کردیم و موافقت اولیه شد ولی گفتم: «اگه میشه آقا پسرتون با حاج آقای ما یه دیدار و گفت و گو داشته باشن
امین آقا که بعداً داماد ما شد، تعریف
میکرد که وقتی مادرم گفت باید با
آقای همدانی جداگانه صحبت کنی
اولش ترسیدم بعد نماز خوندم و
آروم شدم باخواندن حدیث کساء آروم تر شدم رفتم مقابل حاج آقا نشستم از قبل خودم را برای سؤالات احتمالی از شغل و تحصیلات و درآمد
و
اعتقادات
وعالم سیاست آماده
کرده بودم درست مثل پرسش
کنکور برای هر سؤالی پاسخی
داشتم .اما حاج آقا نه از مهر دخترش
حرفی زد و نه از تحصیلات و شغل و
فقط یک جمله گفت:درآمد من.
زهرا خانم تا الآن پیش من از جانب خدا امانت بود. خیلی سعی کردم که به اون و بقیه بچه هام نون حلال بدم و حروم توی زندگی ام نیاد اگه قسمت بشه که با شما ازدواج کنه تنها درخواستم اینه که شما هم نون حلال بهش بدی.
حاج آقا با طرح موضوع ورود مال
حلال به زندگی ، مطلبی رو از من
خواست که تو سایه اون همه امور
زندگی معنا میشد.
تو همون اولین دیدار شیفته اش شدم و گفتم تلاش میکنم مثل شما نان حلال بهش
بدم.
دیدار امین آقا و حسین، زمینه توافق
نهایی دو خانواده را فراهم کرد و عقد
شدند ازدواج مهدی و زهرا در یک سال زندگیمان را طراوتی تازه داد دورمان شلوغ شد و عمه که حالا نوه هاش به خانه بخت رفته بودند تا
مدتی میهمانمان بود.
یک روز داشت برای نماز صبح وضو
میگرفت که افتاد و با ناله و فریاد او
حسین زودتر از ما بالای سرش رفت
دید از بینی اش خون میآید. خواست
بغلش کند که عمه
گفت :
حسین جان تکونم ،نده کمرم
شکسته باعجله اورژانس را خبر
کردیم پرستاران بهش دست که
میزدند ناله اش بالا رفت و مرتب
حسین را صدا میزد. مأموران
اورژانس بلندش کردند و بی توجه به
ناله و التماس او و نگاه نگران من و
حسین، بردنش بیمارستان
، بیمارستانی که اوضاع نابسامانی داشت هیچ کس پاسخگو نبود من و ایران به دنبال پتو و بالش و ملحفه تمیز بودیم که نبود و حسین رفت دنبال دکتر که او هم سر شیفت
کاری اش نبود.
⬅️ ادامه دارد ....
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🔸السلام علیک یافاطمه المعصومه🔸
#سلام_بانوی_آفتاب
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَة
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْن
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّه
السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر
يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ
◀️ با سلام به حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها روز مان را آغاز میکنیم.
🔻#اینجا_خیمه_گاه_شهداست... 👇
🌷〰🇮🇷〰〰🌷
@shahidanemasjedehazratezeynab
🌷〰〰🇮🇷〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن_جلسه_400
🌹 آیات 116و117 سوره آل عمران
🌸 إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَنْ تُغْنِىَ عَنْهُمْ أَمْواَلُهُمْ وَلَآ أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئاً وَأُوْلَئكَ أَصْحَابُ الْنَّارِ هُمْ فِيهَا خاَلِدُونَ (116) مَثَلُ مَا يُنْفِقُونَ فِى هَذِهِ الْحَيَوةِ الْدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُواْ أَنْفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمْ اللَّهُ وَ لَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (117)
🍀 ترجمه: همانا كسانى كه كافر شدند، هرگز اموالشان و اولادشان چیزى از (قهر) خدا را از آنان دفع نخواهد كرد و آنها یاران آتش هستند، و آنها در آن همیشه می مانند. مَثَل آنچه در این زندگى دنیا انفاق مى كنند، همانند بادى است كه در آن سرما و یا گرماى شدیدى باشد، بر كشتزار قومى كه بر خود ستم كرده اند بوزد، پس آن را از بین ببرد. خداوند به آنان ظلم نكرده است، بلكه آنان به خودشان ظلم مى كنند.
🌷 #لن_تغنی_عنهم: از ریشه اغنیا به معنای نجات دادن است لن تغنی عنهم: یعنی آنان را نجات نمی دهد
🌷 #اصحاب: یاران ، همنشینان
🌷 #النار: آتش
🌷 #خالدون: جاودان ، همیشگی
🌷 #ینفقون: انفاق می کنند
🌷 #الحیوة: زندگی
🌷 #کمثل: همانند
🌷 #ريح: باد
🌷 #فيها: در آن
🌷 #صر: شدت
🌷 #أصابت: برخورد کند
🌷 #حرث: کشتزار، مزرعه
🌷 #أنفسهم : خودشان
🌷 #فأهلكته: پس آنان را از بين برد
🌸 إن الذين كفروا لن تغنى عنهم أموالهم و لآ أولادهم من الله شيئا و أولئك أصحاب النار هم فيها خالدون: همانا كسانى که کافر شدند، هرگز اموالشان و اولادشان چیزی از عذاب #خدا را از آنان نجات نخواهد داد. بارها قرآن اعلام كرده كه نه مال، نه فرزند، و نه هیچ چیز دیگر، در برابر دور شدن از #خداوند ذرّه اى كارساز نیست. در این که از امکانات مادی تنها به ثروت و فرزندان اشاره شده به خاطر آن است که مهم ترین سرمایه های مادی یکی نیروی انسانی یعنی فرزندان و دیگری سرمایه اقتصادی یعنی اموال هستند.
🌸 #خداوند نور است خداوند نار و آتش نیست در آیات مختلف #قرآن می فرماید: الله نور السماوات و الأرض کسی که از نور دور بشود در تاریکی ها و ظلمت ها می ماند. در واقع آن چیزی که انسان را به جهنم می برد دور شدن از خداوند است و گرنه #خداوند سراسر لطف و لطافت است خداوند نور است خداوند نجات دهنده است به این خاطر خداوند 124هزار پیامبر را فرستاد تا آدمی مسیر درست را انتخاب کند ولی این آدمی است که راه نادرست و کفر را انتخاب کرده است.
🌸 مثل ما ينفقون فى هذه الحيوة الدنيا كمثل ريح فيها صر أصابت حرث قوم ظلموا أنفسهم فأهلكته: مثال آنچه در این #زندگی دنیا انفاق می کنند، همانند بادی است که در آن سرما و یا گرمای شدیدی باشد، بر مزرعه قومی که بر خود ستم کرده اند بوزد، پس آن را از بین ببرد. در آیه 117 سوره آل عمران یک #تمثیل به کار برده است. انسانی که کافر است هزینه هایی که با نیت های دنیوی انجام می دهد مانند بادی است که شدت داشته باشد یعنی اگر باد سرد باشد به شدت سرد است و اگر گرم باشد به شدت گرم و سوزان است و اگر به یک #مزرعه و باغ و بوستان بوزد محصول آن را از بین می برد و همه آنها را می خشکاند. و سپس می فرماید: و ما ظلمهم الله ولكن أنفسهم يظلمون: و خداوند به این کافران ظلم نکرده است بلکه آنان به خودشان ظلم می کنند.
🔹 پيام های آیات116و117سوره آل عمران
✅ #عقیده، در عمل مؤثر است. كفر، سبب محرومیّت از بركات انفاق مى گردد.
✅ یكى از عوامل #حوادث و بلایاى طبیعى، گناهان بشر است.
✅ #گناه، كارهاى نیک را نابود مىكند.
✅ قهر خداوندى #ظلم نیست، بلكه بازتاب عملكرد خود انسانهاست.
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸