eitaa logo
امام زادگان عشق
98 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
3.7هزار ویدیو
313 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  امام زادگان عشق
آغاز عملیات بزرگ بیت المقدس 1361/02/10 بیش از بیست ماه از آغاز جنگ تحمیلی استکبار علیه جمهوری اسلامی ایران می گذشت و شهر خرمشهر همچنان در چنگ ارتش عراق قرار داشت . عملیات فتح المبین در منطقه غرب دزفول و شوش به پایان رسیده و نتایج شگفت انگیز آن روح تازه ای در کالبد رزمندگان اسلام دمیده بود . فرماندهان جنگ بر آن بودند تا فرصت ابتکار عمل از دشمن گرفته شود ، به ویژه آنکه فصل گرمای طاقت فرسای جنوب کشور در راه بود، لذا آزاد سازی مناطق خرمشهر ، شلمچه ، هویزه و بخش های دیگر طرح ریزی شد. البته دشمن در غرب رودخانه کارون که در خرمشهر جاری است ، استحکامات و موانع احداث و 36 هزار نفر از نیروهای خود را در خطوط پدافندی پیچیده ای متمرکز و مستقر کرده بود . گذر از چنین خط به یک معجزه شبیه بود . چنان که امام خمینی(ره) به محض آزاد شدن خرمشهر فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد . مقدمات و طرح عملیات ، به منظور رویارویی با مشکلات ، از جمله آب گرفتگی های غیر طبیعی و پیچیدگی مواضع و حجم ادوات زرهی و نیروهای پیاده دشمن، برای انجام چهار مرحله عملیات تهاجمی در منطقه ای به وسعت 6000 کیلومتر مربع، آماده سازی شد. ساعت 30 دقیقه بامداد 10 /2/ 1361 نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تحت امر قرارگاه مشترک کربلا( سپاه و ارتش) و 3 قرارگاه عملیاتی ( قرارگاه قدس در منطقه سوسنگرد و محور شمالی کرخه کور ، قرارگاه فتح در منطقه دارخوین و قرارگاه نصر در شمال خرمشهر ) حمله سراسری خود را به منظور آزادسازی خرمشهر و مناطق شمال آن و عقب راندن دشمن تا مرز بین المللی ، با رمز یا علی بن ابی طالب (ع) آغاز نمودند . ودر تاریخ 3/3/ 1361 خرمشهر که با 34 روز مقاومت در برابر دشمن سقوط کرده بود ، پس از 575 روز اشغال و ویران شدن خانه ها و اماکن عمومی و دولتی ، در کمتر از 25 روز آزاد شد. بازتاب این پیروزی شگرف تا مدت ها در رسانه های جهان در صدر تمام اخبار و گزارش ها بود . فتح خرمشهر به منزله بزرگترین پیروزی نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی در جریان جنگ تحمیلی و مهلک ترین ضربه به دشمن تلقی شد . نتایج عملیات عبارتند از: - آزادی خرمشهرو شهر هویزه - آزاد سازی جاده مهم و مواصلاتی اهواز – خرمشهرو سوسنگرد – هویزه - آزاد سازی 180 کیلومتر از خط مرزی و 5038 کیلومتر مربع از مناطق اشغالی - بیش از 16500 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی و 19000 نفر نیز اسیر شدند. - خارج شدن شهر های اهواز ، حمیدیه و سوسنگردو بخش وسیعی از جنوب ایران از زیر آتش توپخانه دشمن - تصرف پادگان حمید ، منطقه جفیر و حسینیه و 12 پاسگاه مرزی تجهیزات و جنگ افزارهای منهدم شده دشمن عبارتند از : - 285 دستگاه تانک و نفربر - ده ها انبار مهمات - 40 فروند هواپیما - 2 فروند هلیکوپتر - چندین دستگاه ماشین آلات مهندسی - 500 دستگاه خودرو - ده ها قبضه توپ سنگین و سبک - مقدار قابل توجهی سلاح های سبک و سنگین غنایم به دست آمده از دشمن عبارتند از : - 105 دستگاه تانک و نفربر - ده ها انبار مهمات - 95000 عدد انواع مین - صد ها دستگاه خودرو سبک و سنگین - تعداد قابل توجهی ماشین آلات مهندسی - 18 قبضه توپ 130 میلیمتری - هزاران قبضه سلاح انفرادی ⚘شهداء را با ذکر صلوات یاد کنیم⚘
☑️صدور گذرنامه ویژه اربعین با اعتبار ۵ سال از امسال 🔸رئیس پلیس مهاجرت و گذرنامه فراجا: 🔸از امسال گذرنامه ویژه اربعین با اعتبار ۵ ساله صادر خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت یازدهم قسمت قبل: hhttps://eitaa.com/salonemotalee/357 فصل اول کوچه باغهای محله شترگلو (۹) ... این که انقلاب به شکل اساسی در سطح نوجوانان و جوانان تحولی شگرف ایجاد کرده بود. اما باز در گوشه و کنار شهر امثال رضا سیاه پیدا می‌شدند. شاید پنج شش سال از من بزرگتر بود. سر راهم ایستاد در حالی که نوچه هایش چپ و راست بودند با لحنی مسخره خطاب به آنها گفت: بچه‌ها تا آنجایی که من می‌دانم توی این محله بچه سوسول نداشتیم! داشتیم؟ منتظر بود که جوابش را بدهم. اطرافیانش آنطور که او می‌خواست، جواب دادند: نه آقارضا! نداشتیم. در دستش یک کمربند چرمی با قلاب آهنی بود که در هوا می‌چرخاند. مطمئن شدم که مفری برای گریز نیست. معطل نکردم و با مشت وسط پیشانی‌اش کوبیدم. انگار کور شده باشد سر خم کرد و مشت دوم و سوم را برق‌آسا خورد. همین که نوچه هایش نزدیک شدند مثل تیر از معرکه گریختم. رضا سیاه عربده می‌کشید و فحش می‌داد و چهار نفری دنبالم می‌کردند. آنها می‌دویدند و مردم بی خبر از اصل آن ماجرا به آنها ملحق می‌شدند و در توهم اینکه فرد فراری مقصر است دنبالم می‌کردند. نزدیک مسجد رسیدم. احساس خوبی داشتم. شاید فکر می‌کردم بچه‌های مسجد به کمکم خواهند آمد که رضا سیاه رسید و مثل فیلم‌های زمان طاغوت نوچه‌هایش را عقب زد و تنهایی جلو آمد. مردم نگاه می‌کردند. برای یک لحظه مثل گردباد به هم پیچیدیم. آنقدر زد و زدم که یکباره درد جانکاهی در دستم احساس کردم. از ضربه مشتی که زده بودم، دستم شکست کوچکی برداشته بود. رمق نداشتم و خواست خدا بود که مردم جدایمان کردند. فردا مثل توپ توی منطقه کمال آباد و شترگلو پیچید که یکی پیدا شده و گنده لات محل را زیر مشت و لگد سیاه کرده است. خیلی‌ها خوشحال شدند. بیشتر از همه آن کسانی که زهر تحقیر و توهین رضا سیاه را کشیده بودند. من هم به جای دکتر و دوا دستم را با دستمال یزدی بستم و تا مدتی با درد کنار آمدم عباس حیدری (از جوانان اهل مسجد) یادم داد که با صدای اذان به مسجد بیا. اگر نماز را اول وقت بخوانی، دور دعوا خط خواهی کشید و همین هم شد. یک شب شام منزل آقای خضریان میهمان بودیم که رادیو خبر ناگواری را داد. خبر از سربریدن پاسداران شهر پاوه توسط نیرو‌های ضد انقلاب و گروه‌های کمونیستی بود. حضرت امام از مردم خواست برای کمک به پاسداران و محاصره شدگان در پاوه خودشان را به آنجا برسانند. دلم می‌خواست شرایط رفتن من هم فراهم شود اما سن و سالم برای اعزام به کردستان کم بود. سال ۱۳۵۹ فرا رسید و حالا در کنار مدرسه و مسجد در رشته‌هایی مثل فوتبال، دوچرخه‌سواری، کونگ‌فو و ... فعالیت می‌کردم. یک روز با بچه‌های محل در زمین خاکی کنار انبار گندم فوتبال بازی می‌کردیم که صدای مهیب انفجاری تمام شهر را لرزاند. بازی نیمه تمام ماند و هر کسی به گوشه‌ای دوید. دقایقی بعد صدای عبور گوش خراش هواپیما دیوار صوتی را شکست و همه چشم‌ها را رو به آسمان و در بهت و حیرت فرو برد. صدای هواپیما مرا به توهم مانور هواپیماها در آستانه انقلاب برد و نمی‌دانستم که یک جنگ تمام عیار از زمین و هوا و دریا آغاز شده است آن روز ساعت ۲ بعد از ظهر ۳۱ شهریور ماه سال ۵۹ بود ◀️ ادامه دارد ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 یکی از شهدای عجیب و مظلوم دفاع مقدس که شخصیتی پنهان و عارفانه دارد، علی حیدری است. از او حکایاتی نقل می‌کنند که فوق العاده عجیب و تاثیرگذار است. علی در عملیات بدر جاودانه شد و در قطعه ۲۹ بهشت زهرا در جوار دوستانش قرار گرفت. او هر بار می خواست معطر شود به جای استفاده از عطر... در وصیت نامه اش نوشته که چه می کرده؛ تصویر بالا را مطالعه کنید.☝️ 📙بی خیال. خاطرات شهید علی حیدری 🌷هدیه به روح مطهرشان صلوات🌷 ‎‎‌‌‎‎ ‎‎ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌به مناسبت ایام غرورآمیز سالگرد فتح خرمشهر نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضا در شهر قم برگزار می‌گردد. 📌این نمایشگاه همه روزه از 20 اردیبهشت تا 5 خرداد در سه سانس صبح ، بعداز‌ظهر وشب برپا می‌باشد. 🔔 به اطلاع می رساند برای ثبت نام و استفاده ازنمایشگاه هزینه ای دریافت نمی گردد. ⏰صبحها از ساعت 8:00 تا 30 :11 و بعدازظهرها از ساعت 16:00 تا 18:30 (ساعت 18:30 تا 20:00 جهت اقامه نماز تعطیل می باشد.) و شب از ساعت 20:00 تا22:30 گروههای بیش از 10 نفر می توانند هم در سانس صبح و هم در سانس بعدازظهر بازدید نمایند که لازم است زمان بازدید خود را از قبل با تلفن 09046093323 هماهنگ نمایند. 🔰هر سانس بازدید 30 دقیقه می باشد. 🗺آدرس: قم، میدان مفید، بلوار شهید مغنیه، باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس 🌐ثبت نام بازدید از نمایشگاه (انفرادی و خانوادگی)👇 https://formafzar.com/form/aseman_e
این بچه های مردم دیشب توسط قاچاقچیان در مرز پاکستان قتل عام شدند، اما چون جنایتکار نبودند؛ چون بانک آتش نزدند و بسیجی نکشتند؛ چون به وطن و جمهوری اسلامی وفادار بودند و چون کس و کارشان پیج اینستا نزده و کاسبی سیاسی نمی کند، هیچ سلبریتی شارلاتان و فمینیست و همجنس بازی برایشان هشتگ نمی زند مبارک مادرانتان باشد که پای جنازه فرزندشان، به جای کف و سوت و هلهله، روضه حسین(ع) می خوانند... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 👌 کتابی از نان شب واجب تر برای خواهران انقلابی 💠 کتابی که خواهران ولایی و انقلابی که قصد انجام مطالبات رهبری را دارند ، باید بخوانند ! ✅ کتابی بسیار زیبا که که همه مطالبات رهبری از خوهران در هر سطح سواد و تحصیل و.. را دسته بندی کرده و بسیار مناسب است برای کسانی که دوست دارند مطالبات رهبری را انجام دهند. 💠 نام این کتاب را در قسمت جستجوی نمایشگاه کتاب بنویسید و آن را با قیمت عالی سفارش دهید. 👈👈 امیدوارم خواهران ولایی دور هم بنشینند و این کتاب را بارها و بارها و بارها با هم مباحثه کنند و بخوانند و خط به خط دستورات رهبری را در حد توانی که دارند انجام دهند. 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی شهید مدافع حرم مهدی طهماسبی یاد ذکر 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1319577382.mp3
8.5M
•[ میخوایم با هم یه زیارت عاشورا بخونیم! ] 🎧 - با صدای سردار دلها - ثواب این زیارت عاشورا رو هدیه می کنیم به روح ائمه اطهار علیهم السلام، روح امام شهداء، شهداء و اموات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه 45 سوره نساء 🌸 و الله أعلم بأعدائكم و كفى بالله وليا و كفى بالله نصيرا (45) ً 🍀 ترجمه: و خداوند به دشمنان شما داناتر است و کافی است که خدا سرپرست شما باشد و کافی است که خدا یاور شما باشد. (45) 🌷 : داناتر 🌷 : دشمنانتان 🌷 : کافی است 🌷 : سرپرست 🌷 : یاور 🔴 : این آیه به همراه آیه بعدی همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. كلمه ‏ى «راعِنا را مسلمانان به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى‏ گفتند، و منظورشان این بود كه مراقب و متوجّه ما باش، امّا با تحریف این كلمه، معناى زشتى را اراده مى‏ كردند. چون كلمه ‏ى «راعِنا» را اگر از ریشه ‏ى «رعى» بگیرند، معنایش مراعات كردن است و اگر از «رعونت» گرفته شود و با تشدید نون «راعنّا» خوانده شود، به معناى آن است كه ما را احمق كن. با پیچیدن زبانشان و جابجا كردن كلمات و حروف، مسلمانان را تحقیر و پیامبر را مسخره مى ‏كردند. که آیات 45 و 46 سوره نساء نازل شد. 🌸 این آیه خطاب به می فرماید: و الله أعلم بأعدائكم: و خداوند به دشمنان شما داناتر است. گروهی از یهودیان خود را دوست نشان می دهند اما دشمنان واقعی شما هستند چه دشمنی از آن بالاتر که با سعادت و شما مخالفند، گاهی به زبان خیرخواهی و گاهی از طریق بدگویی و هر زمان به شکلی به دنبال تحقق بخشیدن به اهداف شوم خود هستند. ولی شما هرگز از دشمنی آنها وحشت نکنید شما تنها نیستید. و کفی بالله ولیا و کفی بالله نصیرا: و همین قدر کافی است که خدا شما باشد و کافی است که خدا شما باشد. 🔹 پيام های آیه 45 سوره نساء 🔹 ✅ ممکن است ما در شناخت دشمن اشتباه کنیم، ولی دشمنان واقعی ما را بهتر می شناسد. ✅ با وعده های مبنی بر ولایت و نصرت مؤمنان ، نبايد از توطئه ها و دشمنى ها ترسيد. ✅ بايد همراه با قدرت و نصرت باشد. ✅ عدّه ‏اى از یک گروه را نباید به گردن همه‏ ى آنان انداخت. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
رو گــرفتار این پیچ و خم دنیا نڪنید این پیچ و خم دنیا انــــسان رو به باتـــلاق می برد و گـــرفتار می ڪند ازش نـــــجات هـــم نمیــشه پیدا ڪرد. سلام ✋ شه‍🌹دایی 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فرازی از وصیتنامه شهید رضایی کرامتی: 🌹 شهید والامقام ، بسیجی 📆ولادت: سی ام فروردین ۱۳۳۹ در تبریز 📅شهادت: بیست و چهارم خرداد ۱۳۶۷ در ماووت عراق🌹 🌷اي امت حزب الله! خودم و شما را به الهي متذكر مي شوم كه سفارش حضرت علي(ع) بوده است. ما خود را شيعه ی او مي ناميم مواظب باشيم بيش از اين در دام هاي رنگين شياطين اسير نشويم❌خداي ناكرده موقعي متوجه مي شويم كه ديگر دير شده است، لذا تا هست، قدرش را بدانيم و امانت دار خوبي براي امين قريش محمد(ص) باشیم كه آن امانت دو چيز است: كتاب خدا (قرآن)📖 و (ائمه ی معصومين) كه اكنون ما منتظران ظهور اختر تابناك ولايت، دوازدهمين امام معصوم، (عج)، روز را به شب تار و شب را به صبح حواله مي دهيم؛ به اميد فجري صادق كه وعده ی حق تحقق يابد، ان شاء الله🌺 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسب سوم خرداد ماه (سالروز آزاد سازی خرمشهر ) و اول خرداد (سالروز شهادت شهید محمد بروجردی) اکران فیلم سینمایی غریب 🔹 با موضوع زندگینامه شهید بروجردی در دوران دفاع مقدس ♦️ پنجشنبه ۴ خرداد ماه 🔸 زمان: ساعت ۲۱ ( ۹ شب ) 🔸 مکان: در جوار حرم ۱۴ شهید گمنام کوه خضر نبی«ع» شما هم دعوتید به دیدن این برنامه قرارگاه فرهنگی شهدای گمنام
🇮🇷🇮🇷 مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت دوازدهم؛ قسمت قبل: hhttps://eitaa.com/salonemotalee/361 فصل دوم پایگاه راه خون (۱) خبرهای نگران‌کننده‌ای از مرزها می‌رسید. شهرهای مرزی از شمال غرب تا غرب و جنوب صحنه درگیری مردم بی‌دفاع و نیروهای محدود نظامی ما با ارتش مجهز بعث عراق بود. ثقل جنگ در جنوب به ویژه در خرمشهر و آبادان بود. این را می‌شد از خبرهای مکرر رادیو به‌خوبی فهمید. یعنی همان شهرهایی که خاطرات سفرهای هر ساله من در کودکی به همراه خانواده ام سرشار از شیرینی آن بود. شهرهای مرزی یکی پس از دیگری به دست دشمن می افتاد. با سقوط خرمشهر، فامیل خرمشهری ما به تهران هجرت کردند. آنها و بسیاری از مردم مرزنشین خانه و کاشانه خود را رها می‌کردند و به شهرهای امن‌تر می آمدند. خانواده آقای ناظری وقتی از جنایت‌های دشمن در خرمشهر می‌گفتند، فکر رفتن به جبهه به سرم زد. سنم کم بود اما روانه بسیج شدم. مسئول اعزام نیرو وقتی شناسنامه‌ام را دید، قد و قامتم را برانداز کرد و خندید و گفت: "پسرم جنگ به این زودی تمام نمی شود فعلاً برو درست را بخوان و حداقل دو سال دیگر بیا" دل من با جنگ بود. تنها که می‌شدم به شناسنامه لعنتی‌ام خیره می‌ماندم و از این سن کم لجم می‌گرفت . دنبال راهی برای دستکاری شناسنامه بودم اما فکرم به جایی نمی‌رسید. وقتی به مدرسه می‌رفتم، می‌دیدم جبهه دیگری در شهرهای پشت جبهه باز شده است. جبهه‌های متشکل از ائتلاف و هماهنگی ده‌ها حزب و گروه وابسته به شرق و غرب از گروه های کمونیستی تا سازمان التقاطی منافقین و حزب هایی که یک شب هم مثل قارچ روی داده بودند و با اعلامیه و پوستر و روزنامه در نقطه نقطه و اعلام موجودیت می گردند. غروب که می‌شد پاتوق من خیابان بوعلی همدان مقابل فروشگاه کفش ملی بود. یعنی همان مکانی که از ازدحام حضور انواع گروه‌ها پیاده رو و حتی خیابان بسته می شد. در آن آشفته بازار بحث و جدل های خیابانی به پیشنهاد بچه های مسجد من لب خیابان کتاب می‌فروختم. بیشتر کتاب‌های شهید مطهری و شریعتی. دور تا دور من کف خیابان پر بود از کتاب کتابفروشی با آن جلدهای رنگارنگ و پر جذبه به وسیله دختران و پسران دانش آموز و دانشجو عرضه می شد. اوایل محیط آرام بود. اما کم‌کم به کشمکش و مجادله رسید قدرت مناظره و بحث نداشتم اما در دلم چراغی روشن بود که سیاهی مسیر آنها را به خوبی نشان می داد. کار که از مباحثه و جدل می‌گذشت، دعوا و یقه گیری شروع می‌شد. اینجا دیگر کم نمی‌آوردم. به محض اینکه با پا کتابهایم را به هم می‌ریختند و بهانه به دستم می آمد گاه می‌زدم و کمتر می‌خوردم. گاهی دعوا و نزاع های دسته جمعی میان جمعی که از پلیس هم کاری بر نمی‌آمد. شبها که به خانه می‌رفتم مادرم با صورت کبود و کتک خورده‌ام روبرو می‌شد. ناراحت و دل‌گرفته نصیحت میکرد: "از تو بزرگتر ها زیر مشت و لگد این از خدا بی خبرها له می‌شوند، تو یه الف بچه شدی یک طرف دعوا تا دیروز که سرت درد می‌کرد برای دعوا در کوچه و محل حالا هم که بساط می زنی و مقابل ضد انقلاب سینه سپر می‌کنی. پس کی درس می خوانی؟" این گلایه ها را می‌کرد و به گریه می‌افتاد. من هم دلم میگرفت اما با وجود جنگ در مرزها و توطئه گروهک‌ها در شهرها برای درس خواندن کاملاً بی انگیزه بودم. ◀️ ادامه دارد ... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا