eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
ختم یک صفحه از قرآن کریم . هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
هدایت شده از بیداری ملت
12.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 هنرنمایی جدید فاطمه عبادی از شهید قاسم سلیمانی به‌مناسبت روز مادر 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📷 سنگ مزار سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آماده نصب شد. ⚘شهداء را با ذکر صلواتی یاد کنیم ⚘
4_5839134572943508110.mp3
3.67M
💌 چکار کنم ؟ چکار کنم ، مَــــــن .... من باشم اون فرزندی که مادرم زهرا "س" روی اون حساب می‌کنه؟ 🎤 ✨ @ostad_shojae
ختم یک صفحه از قرآن کریم . هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ درخواست حاج قاسم از رئیس بنیاد شهید، دو ماه قبل از شهادت 🇮🇷 @hajghasem_ir 🇮🇷
مروری بر زندگینامه شهدای بهمن ماه محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها السلام که قبلا توسط گروه تکریم ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده محترم شهید رسیده ایم ؛ شهید مدافع حرم 🌷حجت الاسلام محمد علی قلی زاده🌷 در چهارمین روز از سومین ماه پائیز1349 بدنیا آمد. غروب که پدر از سر کار به خانه برگشت،نامش را« نظر علی» نهاد.قبل از عزیمت مجدد به ایل، پدر به ثبت احوال مراجعه و شناسنامه فرزند را گرفت . اما نظر علی در شناسنامه«گودرز» ثبت شد. گودرز، مهرماه سال 1356 در یک مدرسه سیار عشایری در ایل ثبت نام کرد.شعرهای حافظ و سعدی را از بر بود و در غیاب آموزگار، خود معلم کلاس می شد. پائیز سال 57، زمزمه های نام سیدی به نام « خمینی» در همه جا پیچید. همه گوش به رادیو داشتند و اخبار انقلاب  را از رادیویی که پدر هنگام اقامت در بروجن تهیه کرده بود، پیگیر می شدند. اما اولین عکس سیاه و سفید آن سید را، گودرز، در راه مدرسه از یک فرد رهگذر خریده و به خانه آورد و در تاقچه خانه نصب نمود.انقلاب پیروز شد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. بک برادر زخمی در بیمارستان  و یک برادر در جبهه جنگ، غوغایی در خانواده بر پا بود و همین موضوع، حس رفتن به جبهه را در گودرز، که حالا فقط 13 سال بیشتر نداشت، برانگیخت که او نیز عازم جبهه گردد. اما با مخالفت شدید پدر مواجه شد. اما خداوند سبحان، آرزوی همراهی با نوجوانان فلسطینی و جنگ با سربازان خبیث اسرائیلی  را 30 سال بعد به درجه اجابت رساند و گودرز سال 64 با نام زیبای « محمد علی» در جنگ با تکفیریهای اسراییلی شرکت کرد. محرم سال 1410 ه.ق، مصادف با تابستان 1367 ه.ش، اکیپی از طلاب حوزه علمیه فرخشهر  به سرپرستی حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای همتیان جهت تبلیغ معارف دین به منطقه ییلاقی و عشایر نشین وردشت سمیرم آمدند.گودرز هم یکی از آن نوجوانان تشنه معارف دین بود که پای ثابت همه جلسات و سخنرانی های و روضه های طلاب بود. آن سال طلاب حوزه  علمیه فرخ شهر با خاطراتی زیبا  از مهمان نوازیهای مردم ایل و صفای آنان ایل را وداع گفتند. اما دوباره در محرم سال بعد، اکیپ تبلیغاتی مدرسه علمیه فرخشهر  مهمان مردم ایل  شدند. گودرز نیز  رفت و آمدهایش را با طلاب دو چندان کرد. حاج آقا همتیان به فراست دریافتند که گودرز، با آن ضمیر پاک و صفای باطن ایلیاتی ، شایسته  پوشیدن رخت روحانیت که همانا لباس پیامبر(ص) است، را دارد.مردمان قشقایی از دیرباز  با حوزه های علمیه  و علمای اسلام ، رابطه    نا گسستنی داشته اند. حکیم جهانگیرخان قشقایی که از علمای  اعلام و علامه دهر خویش بود، نیز تا چهل سالگی روزگار در ایل  قشقایی گذراند و بعد از چهل سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان  شد و شد آن که باید می شد  و همگان می دانند.گودرز، خود اظهار علاقه نمود و موضوع را با پدر در میان گذاشت.پدر نیز مخالفتی ننمود.او وارد حوزه علمیه فرخ شهر شد و با علاقه و پشتکار مثال زدنی به تحصیل علوم دینی پرداخت. دو سال بعد از ورودش به حوزه روزی به مادرش گفت: مادرجان چه کار خدا پسندانه ای انجام داده  بودید که خداوند این توفیق را داد که من وارد حوزه علمیه شوم و درس طلبگی بخوانم؟! پایه شش دروس حوزوی را به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم عزیمت نمود. گودرز 3 سال بعد از ورود به حوزۀ علمیۀ تشکیل خانواده داد. در هجده بهمن سال 1371 در یک زمستان سرد و سوزناک رسما زندگی مشترک با همسرش را که از خانواده ای متدین و پای بند به اعتقادات مذهبی بود . با اجاره اتاقی در طبقه دوم یک ساختمان در فرخشهر آغاز کرد . دو سال بعد از ازدواج خداوند چشمشان را به تولد اولین فرزند روشن نمود . پدر نوه های زیادی از دختران و پسران دیگرش داشت . اما علاقه و الفت خاصی به این نوه اش از خود نشان می داد و او را بیشتر دوست می داشت .همواره از اینکه چرا آن کارمند ثبت احوال همان نام « نظر علی » را که پدرش برایش گذاشته بود را در شناسنامه ثبت نکرده شاکی بود از طرفی هم می گفت هم از نام محمد خوشم می آید و هم از نام علی . لذا در بدو ورود به قم پیگیری نمود و نامش را از گودرز به «محمد علی» تغییر داد و نام فرزندانش را هم « فاطمه» و «حسین» گذاشت . از قضای روزگار دامادی که اختیار کرد ه « نامش مجتبی بود » و بدین ترتیب اسامی مبارک پنج تن آل کسا در خانواده محمدعلی تکمیل گردید.شهید محمدعلی قلی زاده در حال گذراندن پایه 10 دروس حوزوی در شهر مقدس قم بود که پیشنهاد خدمت در سپاه پاسداران را دریافت کرد . تفألی به کلام الله مجید نمود و بسم الله گفت . شهید قلی زاده که روحیۀ سلحشوری و رزمندگی و شجاعت را از ایل و تبارش به ارث برده بود ، سپاه را زمینه مناسبی برای هدایت و استفاده از این روحیه مناسب یافت . زمانی اندک از ورودش به لشکر عملیاتی حضرت علی بن ابی طالب (ع) نگذشته بود که داوطلبانه خدمت در تیپ 3 مالک اشتر را برگزید و راهی شهر خمین