eitaa logo
امام زادگان عشق
94 دنبال‌کننده
14.9هزار عکس
4هزار ویدیو
331 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
مروری بر زندگینامه شهدای بهمن ماه محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها السلام که قبلا توسط گروه تکریم ستاد یادواره امام زادگان عشق خدمت خانواده محترم شهید رسیده ایم ؛ شهید مدافع حرم 🌷حجت الاسلام محمد علی قلی زاده🌷 در چهارمین روز از سومین ماه پائیز1349 بدنیا آمد. غروب که پدر از سر کار به خانه برگشت،نامش را« نظر علی» نهاد.قبل از عزیمت مجدد به ایل، پدر به ثبت احوال مراجعه و شناسنامه فرزند را گرفت . اما نظر علی در شناسنامه«گودرز» ثبت شد. گودرز، مهرماه سال 1356 در یک مدرسه سیار عشایری در ایل ثبت نام کرد.شعرهای حافظ و سعدی را از بر بود و در غیاب آموزگار، خود معلم کلاس می شد. پائیز سال 57، زمزمه های نام سیدی به نام « خمینی» در همه جا پیچید. همه گوش به رادیو داشتند و اخبار انقلاب  را از رادیویی که پدر هنگام اقامت در بروجن تهیه کرده بود، پیگیر می شدند. اما اولین عکس سیاه و سفید آن سید را، گودرز، در راه مدرسه از یک فرد رهگذر خریده و به خانه آورد و در تاقچه خانه نصب نمود.انقلاب پیروز شد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. بک برادر زخمی در بیمارستان  و یک برادر در جبهه جنگ، غوغایی در خانواده بر پا بود و همین موضوع، حس رفتن به جبهه را در گودرز، که حالا فقط 13 سال بیشتر نداشت، برانگیخت که او نیز عازم جبهه گردد. اما با مخالفت شدید پدر مواجه شد. اما خداوند سبحان، آرزوی همراهی با نوجوانان فلسطینی و جنگ با سربازان خبیث اسرائیلی  را 30 سال بعد به درجه اجابت رساند و گودرز سال 64 با نام زیبای « محمد علی» در جنگ با تکفیریهای اسراییلی شرکت کرد. محرم سال 1410 ه.ق، مصادف با تابستان 1367 ه.ش، اکیپی از طلاب حوزه علمیه فرخشهر  به سرپرستی حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای همتیان جهت تبلیغ معارف دین به منطقه ییلاقی و عشایر نشین وردشت سمیرم آمدند.گودرز هم یکی از آن نوجوانان تشنه معارف دین بود که پای ثابت همه جلسات و سخنرانی های و روضه های طلاب بود. آن سال طلاب حوزه  علمیه فرخ شهر با خاطراتی زیبا  از مهمان نوازیهای مردم ایل و صفای آنان ایل را وداع گفتند. اما دوباره در محرم سال بعد، اکیپ تبلیغاتی مدرسه علمیه فرخشهر  مهمان مردم ایل  شدند. گودرز نیز  رفت و آمدهایش را با طلاب دو چندان کرد. حاج آقا همتیان به فراست دریافتند که گودرز، با آن ضمیر پاک و صفای باطن ایلیاتی ، شایسته  پوشیدن رخت روحانیت که همانا لباس پیامبر(ص) است، را دارد.مردمان قشقایی از دیرباز  با حوزه های علمیه  و علمای اسلام ، رابطه    نا گسستنی داشته اند. حکیم جهانگیرخان قشقایی که از علمای  اعلام و علامه دهر خویش بود، نیز تا چهل سالگی روزگار در ایل  قشقایی گذراند و بعد از چهل سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان  شد و شد آن که باید می شد  و همگان می دانند.گودرز، خود اظهار علاقه نمود و موضوع را با پدر در میان گذاشت.پدر نیز مخالفتی ننمود.او وارد حوزه علمیه فرخ شهر شد و با علاقه و پشتکار مثال زدنی به تحصیل علوم دینی پرداخت. دو سال بعد از ورودش به حوزه روزی به مادرش گفت: مادرجان چه کار خدا پسندانه ای انجام داده  بودید که خداوند این توفیق را داد که من وارد حوزه علمیه شوم و درس طلبگی بخوانم؟! پایه شش دروس حوزوی را به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم عزیمت نمود. گودرز 3 سال بعد از ورود به حوزۀ علمیۀ تشکیل خانواده داد. در هجده بهمن سال 1371 در یک زمستان سرد و سوزناک رسما زندگی مشترک با همسرش را که از خانواده ای متدین و پای بند به اعتقادات مذهبی بود . با اجاره اتاقی در طبقه دوم یک ساختمان در فرخشهر آغاز کرد . دو سال بعد از ازدواج خداوند چشمشان را به تولد اولین فرزند روشن نمود . پدر نوه های زیادی از دختران و پسران دیگرش داشت . اما علاقه و الفت خاصی به این نوه اش از خود نشان می داد و او را بیشتر دوست می داشت .همواره از اینکه چرا آن کارمند ثبت احوال همان نام « نظر علی » را که پدرش برایش گذاشته بود را در شناسنامه ثبت نکرده شاکی بود از طرفی هم می گفت هم از نام محمد خوشم می آید و هم از نام علی . لذا در بدو ورود به قم پیگیری نمود و نامش را از گودرز به «محمد علی» تغییر داد و نام فرزندانش را هم « فاطمه» و «حسین» گذاشت . از قضای روزگار دامادی که اختیار کرد ه « نامش مجتبی بود » و بدین ترتیب اسامی مبارک پنج تن آل کسا در خانواده محمدعلی تکمیل گردید.شهید محمدعلی قلی زاده در حال گذراندن پایه 10 دروس حوزوی در شهر مقدس قم بود که پیشنهاد خدمت در سپاه پاسداران را دریافت کرد . تفألی به کلام الله مجید نمود و بسم الله گفت . شهید قلی زاده که روحیۀ سلحشوری و رزمندگی و شجاعت را از ایل و تبارش به ارث برده بود ، سپاه را زمینه مناسبی برای هدایت و استفاده از این روحیه مناسب یافت . زمانی اندک از ورودش به لشکر عملیاتی حضرت علی بن ابی طالب (ع) نگذشته بود که داوطلبانه خدمت در تیپ 3 مالک اشتر را برگزید و راهی شهر خمین
شد و این شهید عزیز چندین سال به عنوان مربی ومسئول معاونت اموزش عقیدتی سیاسی در تیپ مالک اشتردرخشید سپس بااعلام نیاز لشگر علی بن ابیطالب(ع)به قم منتقل ودرتیپ اباعبدالله الحسین(ع )به عنوان مسئول اموزش عقیدتی خدمت نمود و به لحاض شایستگی هایی فراوان در سمت مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در ناحیه امام رضا (ع)به مدت چهار سال حضوری مهربانانه داشت ودرآبان سال94 با حکم آیت الله علی سعیدی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در یگان امنیت سپاه علی بن ابیطالب معرفی شد که چند ماهی تا آسما نی شدنش نمانده بودچون شهادت و قرب باری تعالی رسالت ایشان بود و آرزوئی بود که سالیان سال از خداوند متعال مسئلت می کردند، و لیاقت چنین مقام و جایگاهی را نیز داشتند در تاریخ1394/10/1 با گروهی ازتکاوران زبده برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به شوق پرواز عازم سوریه شد که در عملیات آزادسازی شهرهای نبل والزهرا شرکت نمود و درهای آسمان به رویش گشوده واز زندان و قفس دنیا رهائی یافت .                                                                     ⚘روحش شاد یادش گرامی⚘ 🌷نثار ارواح طیبه شهداء و امام شهداء و اموات صلوات 🌷
📜 فراز هایی از وصیت نامه شهید؛ انَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ وقتی در سیما دیدم چه مظلومانه مردم بی دفاع سوریه راسرمی برند و اشک های بچه های کوچک را می دیدم که پدر و مادرخود را یا سر بریده اند یاتیرباران کرده اند نمی توانستم آرام و قرار بگیرم. خصوصا وقتی که شنیدم به بارگاه ملکوتی حضرت زینب علیهاسلام جسارت کرده اند وتیر به طرف گنبد شلیک کرده اند دنبال فرصتی بودم که بیایم خودم را مدافع حرم کنم و از حریم رسول خدا (ص)دفاع کنم که خدا توفیق داد و توانستم در این امربزرگ شرکت کنم واز خداوند بابت این، شکر گذارم. امید به رحمت و غفران خداوند را دارم که این بنده گناهکار خود را قبول کند و عاقبت به خیرم کند. انشاالله ای دوستان و عزیزان امروز ندای (هل من ناصرینصری) امام حسین (ع) به گوش میرسد و باید جواب حسین فاطمه را داد. امروز ظلم یزیدیان دوباره به شام وعراق برگشته، همان کسانی که سر امام حسین  (ع)را ازتنش جدا کردند. امروز باقی ماندگان آنها به اسم اسلام وقرآن دارند بی گناهان را می کشند و نام اسلام رادر دنیا بدنام می کنند. وظیفه من وشما این ست که ازاسلام دفاع کنیم و اسلام واقعی را به تمام جهان معرفی کنیم . حرف ولی زمان خود را گوش کنیم، چشمان ما به دهان اوباشد، او هرچه گفت عمل کنیم. امروز خداوند به ما یک نعمتی داده که کشورهای دیگر ندارند، آن هم ولی فقیه است. قدرآن را بدانیم و پشت سراوحرکت کنیم، لحظه ای به خود اجازه ندهیم بدخواهان به او نگاه بدی داشته باشند. اگر در کشورهای دیگه هرج ومرج حاکم است وسالیان سال جنگ و خون ریزی دارند بخاطرهمین است که ولی فقیه ندارند، همان طور که امام (ره)فرمودند: (پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد) واقعا امروز به خوبی این امراحساس می شود . خدا را شکر ازآن وقتی  که خودم را شناختم در راه مستقیم ولی فقیه بودم و یک لحظه هم در این راه شک نکرده ام. اگر الان هم آمده ام در این جا به خاطر امر ولی زمانم است وافتخار می کنم به عنوان مدافع اسلام وقران و حرم اهل بیت (ع) دراین جا خدمت می کنم و از خداوند منان می خواهم که دراین راه توفیق شهادت در راه خودش را نصیبم کند. انشالله برادران وخواهران عزیزم همیشه به یاد اسلام باشید ودین خدا رایاری کنید تا خداوند هم شما رایاری کند. انسان یک جان دارد ویک روزی از این دنیا خواهد رفت چه بهتر که در راه دین و قرآن واهل بیت باشد. ⚘شهداء را با صلواتی یاد کنیم ⚘
ختم یک صفحه از قرآن کریم . هدیه به ارواح طیبه شهداء بویژه سرداران جبهه مقاومت.امام شهداء و اموات
اولین دیدار امشب کارگروه ستاد یادواره امام زادگان عشق (متشکل از امنای محترم ، اهالی محل و نمازگزاران ، جوانان و نوجوانان ) از خانواده معزز طلبه شهید ⚘مهدی پور هاشم ⚘ ⚘شهداء را با ذکر صلواتی یاد کنیم ⚘ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
همراهی بانوان محل با کارگروه ستاد یادواره امام زادگان عشق در دیدار از خانواده های معزز شهدای محل ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
دومین دیدار امشب دوشنبه کارگروه ستاد یادواره امام زادگان عشق با همراه اهالی محل از خانواده معزز شهید ⚘محمد رضا شاه جعفری ⚘ ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات ⚘ ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
حضور پر شور بانوان در دیدار از خانواده های معظم شهدای محلمون ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
کوچکترین عضوی که در دیدار از خانواده های معظم شهدای محل امشب کارگروه ستاد یادواره را همراهی کرد.
زندگینامه ⚘طلبه شهيد مهدی پورهاشم⚘ در سال 1349 آنگاه كه نبض سرخ انقلابي عظيم در سايه سار مهر گستر پير خمين، به آرامي مي‌تپيد و عرصة وسيع ايران زمين را به سوي يكپارچگي مي‌كشاند در «كله بست» بابلسر كودكي پا به عرصه گيتي نهاد تا ياوري از ياوران رهبر گردد و در مقابله با هجوم ددمنشانه استكبار ياريش نمايد. نام او را مهدي نهادند تا عشق و علاقة خانواده، به يوسف فاطمه (س) بيش از پيش عيان گردد. مهدي دوران پرمخاطره كودكي را در آغوش گرم خانواده و در محل تولدش به پايان رسانید. پس از چندي راهي دبستان شد و نزد آموزگاران دلسوز و با محبت، الفباي علم و معرفت آموخت. 8 ساله بود كه طنين «الله اكبر» انقلابيون در گوشت و خونش اثر كرد و او نيز به همراه ديگران، طعم شيرين پيروزي را با تمام وجود احساس كرد و از همان كودكي روحش با اسلام و انقلاب عجين شد. اوائل دوران راهنمايي، چشمة دلش لبريز از عشق و علاقه به روحانيت شد و در پاسخ به نداي حقيقت‌جوي درونش دست از علايق دنيوي كشيده و راهي حوزه علميه شد. مهدي نيك مي‌دانست كه تاريك‌نشينان حجره‌هاي نمناك، بر هزاران كاخ نشين عرصة ريا برتري دارند و هماي سعادت بر شانة كسي است كه دل در گرو جهان مادّي نبسته و راه وصال در پيش گيرد. به حوزه علميه رستم‌كلاي بهشهر رفت و از محضر خوبان روزگار بهره‌ها برد و از چشمة فيض قال الباقر(ع) و قال الصادق(ع) جرعه‌ها بنوشيد. مدرسه عترت، ريزش دل‌انگيز بلورهاي اشك بر گونه‌هاي مهدي، در نماز نيمه شبش را از ياد نخواهد برد. او شيفته اهل بيت(ع) بود