eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.9هزار دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
73 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
یک قاب پر از دلتنگی 💔🥺 یاد مردترین مردان تاریخ که داشتن امنیت و آرامش پدران و همسران مون را مدیون از جان گذشتگی اون ها و دلشکستگی و حسرت پدرانه های فرزندان شون هستیم، گرامی باد 🌷🌷🌷 شادی روح مطهرشون آرامش دل فرزندان شون صلوات (ع)
🌱🌺🌱 وقتی نبود،وقتی منطقه بود و مدتها می شد که من و بچه ها نمی دیدمش،دلم می گرفت.توی خیابان زن ها و مرد ها را می دیدم که دست در دست هم راه می روند،غصه ام می شد.زن شوهر می خواهد بالای سرش باشد. می گفتم:«تو اصلا می خواستی این کاره بشوی چرا آمدی مرا گرفتی؟» می گفت:«پس ما باید بی زن می ماندیم» می گفتم:«اگر سر تو نخواهم نق بزنم پس باید سر چه کسی بزنم؟» می گفت:«اشکال ندارد ولی کاری نکن اجر زحمتهایت را کم کنی،اصلا پشت پرده همه این کارهای من بودن توست که قدم هایم را محکم تر می کند» نمی گذاشت اخمم باقی بماند.کاری می کرد که بخندم و آن وقت همه مشکلاتم تمام می شد.. به توان
🌱🌱 یکبار که برای خرید لباس با محمد علی به خیابون رفته بودیم خریدمون خیلی طول کشید واز صبح تا ظهراز این مغازه به اون مغازه می رفتیم، دوست داشتم لباس دلخواهم را پیدا کنم، با اینکه مشغله ی کاریش خیلی زیاد بود ولی چیزی نگفت، فقط سکوت کرد، بدون اینکه کوچکترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو تحمل می کنه، همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت، چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه، در صورتی که اگر کار به بحث کردن می کشید، من هیچ وقت به این مسئله فکر نمی کردم. به توان
ای دل اگر عاشقی ، در پیِ دلدار باش بر درِ دل روزُ شب منتظرِ یار باش دلبرِ تو جاودان بر درِ دل حاظر است روزن ِدل بر گُشا ، منتظرِ یار باش !💚. 🪴✨
ای دل اگر عاشقی ، در پیِ دلدار باش بر درِ دل روزُ شب منتظرِ یار باش دلبرِ تو جاودان بر درِ دل حاظر است روزن ِدل بر گُشا ، منتظرِ یار باش !💚. 🪴✨
❇️ تصویری از حضور شهید حجت الاسلام والمسلمین در مراسم ۱۳ رجب امسال در مسجد فرشته حاجی باخدای خود چگونه مناجات کردی که اینطوری خریداری کرد 🥺 💔
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷⃟🕊 📹 | عمری اندر جست و جویت دست و پایی می‌زدیم عمر ما افسوس بگذشت و تو را نشناختیم... 🌹
🤍 من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده‌ای🙃 قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره‌اش را بگیرم وقتی این کار را کردم،دیدم شماره مرا با عنوان “شریک جهادم و مسافر بهشت” ذخیره کرده بود گفت: از اول زندگی شریک هم بوده‌ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش‌ترین دارایی‌ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم🥲 📝همسر شهید جواد جهانی به توان
یه دختر خوب واست سراغ دارم برم با مادرش حرف بزنم همین آخر هفته بریم خواستگاری؟😃 به توان
تربیت در زندگی متاهلی💞 👈آرامش یک حالت است. تو نمی تواني به زور به این حالت درآیی❌ 👈کافی است همه منفی بافی ها و موانع را کنار بگذاری تا با پاي خودش به سراغت بیاید و خود به خود در تو به وجود بیاید.👌🌹 ‌ به توان
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ 🔰هروقت که از ماموریت میومد،به تلافی اینکه دل منو به دست بیاره، گوشه سفره غذامون یه قلب کوچیک با گلهای رز درست میکرد.منم دیگه به تلافی اون،قرار گذاشتم هربار که بیام گلزارش، براش یه قلبی با گل رز درست کنم....🥺🌹 ●یبار که از ماموریت های زیادش،خیلی ناراحت بودم،به من گفت خانوم قول میدم جبران میکنم،یه کوچولو هم که شده جبران میکنم. روز پنجشنبه بود،من همش تو ذهنم میگفتم میخواد فردا مارو جایی ببره.میخواد یه کاری انجام بده...🧐 صبح شد، دیدم پاشده خودش ناهار قرمه سبزی گذاشته.آشپزیشم خوب بود. گفت امروز تو اصلا با غذا کاری نداشته باش،گفت موقعی که میخوام سفره رو بچینم،میری تو اتاق نمیای،سفره که چیده شد شما بیا...😁 بعد که اومدم دیدم سفره رو قشنگ چیده.یه گوشه سفره یه قلب با گل رز درست کرده بود. اصلا نفهمیده بودم کی رفته گل رز گرفته🤩 ‌‌✍🏻راوی: همسرشهید شهید محمدحسین میردوستی 🥀 به توان
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍🫂 🔹نتونستم بهش نگم که چقدر وجودش آرامش بخشه🥲💕" قهربودیم😡 درحال نمازخوندن بود.. نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم.🧎‍♂️ کتاب شعرش رو برداشت و با یه لحن دلنشین شروع کرد به خوندن ولی من بازباهاش قهربودم! کتابو گذاشت کنار بهم نگاه کرد و گفت: ➕غزل تمام،نمازش تمام، دنیا مات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد! بازهم بهش نگاه نکردم اینبارپرسید: عاشقمی؟😉 سکوت کردم.. گفت: ➕عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم میکند🤨 دوباره با لبخند پرسید: عاشقمی مگه نه؟ گفتم:نه گفت: ➕لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری.... که اینسان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری😌 زدم زیرخنده، و روبروش نشستم😁 دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه...🫀 بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم..‌ خداروشکرکه هستی ..🤲🏻 🖇روایت عاشقانه از همسر شهید عباس بابایی به توان