صندوقچه آرزوهایم را...
خواهم گشود تا نگویند
ازهیچ پراست
نام تو
یاد تو
عشــــق تو
افتخاریست در دارایی دلم،
دوستت دارم خدا
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
شيشهی
پنجره را
باران شست؛
از دل من اما چه كسی
نقش غم تو را خواهد شست...
أین صاحبنا...؟
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سلام
صبحتون پر طراوت
روزتون قشنگ و شاد
دوشنبه ای سرشار از نغمه های خوش زندگی آرزومندم🍂🍃
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
هدایت شده از کانال خوشبختی 🌹
سلام 🌹
صبح تون پر از نغمه های 💜
خوش
پر از مهربانی و نیکی
خدا رو در گوشه قلبت💜
جای بده
وعاشقانه لحظه ها را
زندگی کن 💜
کانال شهید ابراهیم هادی
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت یازدهم : شکستن نفس ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸باران شديدي در #تهران
☘ سلام بر ابراهیم ☘
💥قسمت دوازدهم : يدالله
✔️راوی : سيد ابوالفضل كاظمي
🔸ابراهيم در يکي از مغاز ههاي #بازار مشغول کار بود. يك روز #ابراهيم را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم!
دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشش بود. جلوي يک مغازه،کارتنها را روي زمين گذاشت.
🔸وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما!
نگاهي به من کرد و گفت: #کار که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم که من انجام ميدم براي خودم خوبه، مطمئن ميشم که هيچي نيستم. جلوي غرورم رو ميگيره!
🔸گفتم: اگه کسي شما رو اينطور ببينه خوب نيست، تو ورزشكاري و... خيلي ها ميشناسنت. #ابراهيم خنديد وگفت: اي بابا، هميشه كاري كن كه اگه #خدا تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم.
٭٭٭
🔸به همراه چند نفر از #دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم.
يكي از دوستان كه ابراهيم را نميشناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟
با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟!
🔸گفت: من قبلاً تو #بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله #باربري هم مي انداخت روي دوشش و بار ميبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟
گفت: من رو #يدالله صدا كنيد!
🔸گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟
گفتم: نه، چطور مگه!
گفت: ايشون #قهرمان واليبال و كشتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم!
🔸صحبتهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با #نفس اصلاً با #عقل جور در
نمي آمد
٭٭٭
🔸مدتي بعد يكي از دوستان #قديم را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين #غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد.خيلي خوشمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا #ابراهيم گفت: چطور بود؟
گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!!
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
از کسی که غصه مساله ای
را می خورد خنده ام می گیرد
" غصه های دنیا کم یا کوچک
نمی شوند تو باید بزرگ شوی ! "
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔👈هر روز سه مصیبت بر ما وارد می شود ولی پند نمی گیریم:
🍂شخصى محضر امام زين العابدين رسيد و از وضع زندگيش شكايت نمود.
🍃امام فرمود: بيچاره فرزند آدم هر روز گرفتار سه مصيبت است كه از هيچكدام از آنها پند و عبرت نمى گيرد. اگر عبرت بگيرد دنيا و مشكلات آن برايش آسان مى شود.
🦋👈مصيبت اول اينكه، هر روز از عمرش كاسته مى شود. اگر زيان در اموال وى پيش بيايد غمگين مى گردد، با اينكه سرمايه ممكن است بار ديگر باز گردد ولى عمر قابل برگشت نيست .
🦋👈دوم : هر روز، روزى خود را مى خورد، اگر حلال باشد بايد حساب آن را پس بدهد و اگر حرام باشد بايد بر آن كيفر ببيند.
سپس فرمود: سومى مهمتر از اين است .
گفته شد، آن چيست ؟
🦋👈امام فرمود: هر روز را كه به پايان مى رساند يك قدم به آخرت نزديك شده اما نمى داند به سوى بهشت مى رود يا به طرف جهنم .
📚بحار الانوار: ج 78، ص 160.
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
4_750708911236972625.mp3
4.52M
🎙موفقیت در امتحانات بزرگ الهی
💠مواظب تله های #شیطان باشید!
🔴 #استاد_عالی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
سلام حضرت زیبا... خدای دلدارها
سلام حضرت خورشید ماه منظرها
سلام ساقی هشتم، می خراسانی
سلام جوشش پیمانه ها و ساغرها
🌷🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌸شیخرجبعلیخیاط (ره):
اگر مواظب دلتان باشید،
و غیر خدا را در آن راه ندهید،
آنچه را دیگران نمیبینند شما میبینید،وآنچه دیگران نمیشنوند شما میشنوید
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
⠀