عبدالحسین، اول در سبزی فروشے کار
مے کرد و مدتے هم در شیر فروشے بود.
اما زود از آنجا بیرون آمد!...
مےگفت: سبزےفروش آشغال تحویل مردم مےدهد و شیرفروش آب قاطے شیر مےکند و مےفروشد!...
خیلیها به او گفتند که اگر این کارها را
نکنے رشد نمےکنے! و او هم مےگفت:
نمےخواهم رشد کنم...
یک روز صبح از خانه بیرون رفت.
و شب که برگشت، متر بنّایے و کمے
وسایل خریده بود صبح رفت براے کار بنّایے.
وقتی آمد خیلے خوشحال بود!
ده تومان مزد گرفته بود! به بچه نان که مےداد، مےگفت: از صبح تا الان زحمت کشیده ام!
بخور! نان حلال است. بالاخره هم بنّا شد.
شهید عبدالحسین برونسی
📚کتاب خاکهاے نرم کوشک
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اولین روز عملیات خیبر بود، از قسمت جنوبی جزیره ، با یک ماشین داشتم بر می گشتم عقب.
توی راه دیدم یک ماشین با چراغ روشن داشت می آمد، این طور راه رفتن توی آن جاده، آن هم روز اول عملیات، یعنی خودکشی.
جلوی ماشین راگرفتم، راننده آقا مهدی بود، بهش گفتم « چرا این جوری می ری؟ می زننت ها.»
گفت: « می خوام به بچه ها روحیه بدم، عراقی ها رو هم بترسونم، می خوام یه کاری کنم او نا فکر کنن نیروهامون خیلی زیاده.»
شهید مهدی باکری
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💠لباس گرم
زمستان بود. جایی که بودند هوا به شدت سرد بود و برف زیادی می بارید خیلی سرمایی بود. کلی لباس گرم با خودش برد. از کلاه و شال گرفته تا جوراب و کاپشن.
اما توی تمام عکس هایی که برایم می فرستاد، لباس درست و حسابی تنش نبود.
می پرسیدم: چرا خوب لباس نمی پوشی؟ خدای نکرده سرما می خوری.
جواب می داد: می پوشم. حواسم هست.
مرخصی که آمد، گفت برایم لباس گرم بگذار. هر چقدر که می توانی.
پرسیدم: پس آن لباس هایی که با خودت بردی چه؟
گفت: بچه هایی رو دیدم که پدرانشون رو در جنگ از دست داده بودند و توی برف و سرما کار می کردند آن هم بدون لباس گرم.
همه لباس های گرمم را به آن ها دادم. دلم طاقت نیاورد من احساس سرما نکنم ولی اون ها از سرما بلرزند...
طلبه شهید مدافع حرم
شهید محمد پورهنگ
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و عشا به هم رزمانش گفته بود که به راننده بگن بایسته؛
بعد راننده ی اتوبوس گفت الان جایی برا نماز خوندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد میرسیم و شهید شالیکار در جواب به آنها گفت من یکسال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدین که من نماز اول وقتمو از دست دادم
و خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه ی اتوبوس خم کرد و اشک از چشم هایش جاری شد از اینکه نماز اول وقت رو بعد از یک سال از دست داده بود و این خاطره ی شهید شالیکار خیلی جالب و تأثیرگذار بود
رسول اكرم(ص): أَوَّلُ الْوَقْتِ رِضْوَانُ اللَّهِ وَ آخِرُهُ عَفْوُ اللَّه
نماز در اول وقت خشنودى خداوند و پايان وقت عفو خداوند است.
شهید محمد شالیکار
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راز خواهر شهید مدافع سلامت، با بوسهای که بر سینه پدر و برادر شهیدش زد، برملا شد.
💐شادی ارواح طیبه شهدای سلامت صلوات
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
دلم لک زده کربلا قسمتم کن - محمدحسین پویانفر.mp3
4.92M
بچه ها بریم کربلا؟!
دلم لک زده
#کربلا
قسمتم کن.....💔
#شب_جمعه هوایت نکنم می میرم
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#مهربان خدای من
غيراز تو هرچه هست وجود مكرر است..
#حسین_منزوی
به نام خدای همه
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور ✨
اِقْضِ لَنَا الْخَيْرَ،
وَاجْعَلْنا مِنْ اَهْلِ الْخَيْرِ...
خدایا
خیر و نیکی براى ما مقرر كن،
و از اهل خیر قرارمان ده...
#دعای عرفه امام حسین (ع)
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#حـسیـن_جان🌹🍃
سلام اے ڪعبہ ے دل،بیقرارَم
بہ سر سوداے احرام تو دارم
سلام از دور بر شاهِ شهیدان
بہ آیاٺِ عظیم حےِّ سبحان
سلام بر آیہ آیہ عشق و احساس
سلامُ الله،بر ارباب و عباس
💚سلام ارباب خوبم💚
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi