eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.2هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
24.9هزار ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
  💠  از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! 🌷🕊اولین کوچه به نام شهید همت؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام  بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🌷🕊دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار  همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت  خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از  از کوچه گذشتم... 🌷🕊به سومین کوچه رسیدم! شهید محمد حسین علم الهدی... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت:  و  در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🌷🕊به چهارمین کوچه! شهید عبدالحمید دیالمه... آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!  کردی؟! برای  خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🌷🕊به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران... صدای نجوا و  شهید می آمد! صدای  و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم!  شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🌷🕊ششمین کوچه و شهید عباس بابایی... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🌷🕊هفتمین کوچه انگار  بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و  تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🌷🕊هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار  پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را  میکردند! آنها که اهل  به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... 🌷🕊پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم  وساطت میکردند،برایشان... اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از  تا ! فاصله زیاد بود... 🌷🕊دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با  چه کردم! تمام شد...  🕊🌷از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت...  گاهی،نگاهی...🌹  روحشون شاد ✨اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّـدٍ وَّ آلِ مُحَمـَّد وعَجـِلْ فَرَجَهُم✨ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 دل نوشته ای با شهدا از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . . کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . کوچه و ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی دل... کم آوردم... گذشتم... . . کوچه انگار بود! بله؛ ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . کوچه؛ رسیدم به ... انگار هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔 💞 إلَهِي! كَسْرِي لاَ يَجْبُرُهُ إلاَّ لُطْفُكَ وَ حَنَانُكَ وَ فَقْرِي لاَ يُغْنِيهِ إلاَّ عَطْفُكَ وَ إِحْسَانُكَ خدايا ! شكستگی ام را جز لطف و محبتت جبران نكند، و تهيدستی ام را بےنيازی نرساند جز مهر و احسانت... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
✨💎✨ خدایا! فاصله زندگی با مرگ خیلی کوتاه‌تر از آن است که من گمان می‌کنم و فاصله کودکی‌ام با پیری‌ام بسی کوتاه‌تر از هر چیزی! سعادت دنیا و آخرت، در گرو دیدن این فاصله کوتاه است. بر من این فاصله را تا می‌توانی کوتاه‌تر نشان ده تا هیچ غمی در دنیا رنجورم نسازد و هیچ شادی مرا مغرورام در دنیا نگرداند. 🍃🌹
وَ لٰا اَری لِکَسْری غَیرَکَ جٰابِرا... و برای دلشکستگی ام جبران کننده ای جز تو نمی بینم عزیز دلم... تائبین
🌱أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَاتَقْنَعُ ، وَ بَطْنٍ لَايَشْبَعُ ، وَقَلْبٍ لَايَخْشَعُ ، وَدُعاءٍ لَايُسْمَعُ ، وَعَمَلٍ لَايَنْفَعُ 🌈به تو پناه می‌آورم از نفسی که قانع نمی‌شود و از شکمی که سیر نمی‌گردد و از قلبی که فروتنی نمی‌کند و دعایی که به اجابت نمی‌رسد و کرداری که سود نمی‌بخشد
💔 خدایا ! مثل لذت می خواهم إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ ..... یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
...💚 کنار مزارت خواندم.. به خدا گفتم: بلند بلند مناجات میخونم تا ببینه حال منو.. دلش به حالم بسوزه یه کنه یه دعا کنه.. کنه شاید هم صدامو بشنوی.. فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ يَرْحَمُنِي لِسُوءِ مَوْقِفِي ، أَوْ تُدْرِكُهُ الرِّقَّةُ عَلَيَّ لِسُوءِ حَالِي فَيَنَالَنِي مِنْهُ بِدَعْوَةٍ هِيَ أَسْمَعُ لَدَيْكَ مِنْ دُعَائِي ، أَوْ شَفَاعَةٍ أَوْكَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِي تَكُونُ بِهَا نَجَاتِي مِنْ غَضَبِكَ وَ فَوْزَتِي بِرِضَاكَ ...💔 ۳۱‌_صحیفه ... 🌷 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
5fca40e36ed74_42880501.mp3
4.17M
🔊 📆 جمعه ها: 📝 ای بی‌نشونِ من کجایی؟😔 👤 حاج محمود 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
~🕊 🍂 خـدایــا... مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان مےکنم بــبـخـــش! ♥️🕊 👈🏻اللهم اغفرلی کل ذنبٍ اذنبته🤲🏻😞 🌿خدايا! بيامرز همه گناهانى را كه مرتكب شدم. 🍃🌺
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! اولین کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی... جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم... 🔹🔹 دومیـن کوچه و ... لبخنـد ملیحـی برچهره و.. نگاه خاصی داشت... خـادم اهـل بیـت بود! مبارزه با ،نگهبانی ... کم آوردم... گذشتم.. 🔹🔹 به سومین کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... 🔹🔹 به چهارمین کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... 🔹🔹 به پنجمین کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... 🔹🔹 ششمـین کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... 🔹🔹 هفتمین کوچه انگار بود! بله؛ شهید ابراهیم هادی... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... 🔹🔹 هشتمین کوچه؛ رسیدم به شهید محمودوند... انگار پازوکی هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ارباب... 🔹🔹 پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود. . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... .. از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
CQACAgQAAx0CUyYOlAACEvNgbzZNx_KBlbR83J7bgraw5vbBnwACkwgAAlHVgVOgFygD81QrDh4E.mp3
1.53M
🔊 📌 سبک 📝 حسین جان 👤 حاج‌منصور ▪️ هوایت نکنم می‌میرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم! ماه مهمانیِ خدا از راه رسیده! با رحمت و برکت و مغفرت! در شب‌ها و روزهایِ ماهِ خدا... در خلوتِ مناجات و... روزهایِ بندگی... را بشنوید! چه ماهی بشود... شنیدن نام علی و اولادش... با زبانِ روزه... و گریه، با روضه‌ی حضرت حسین! لحظه‌ی افطار یادتان نرود: فَذَکَرَ عَطَشَ الحُسَین(علیه‌السلام) کوچکتر: 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور ✨ إِلَهی لا حَوْلَ لِی وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِقُدْرَتِکَ وَ لا نَجَاةَ لِی مِنْ مَکَارِهِ الدُّنْیَا إِلّا بِعِصْمَتِکَ... خدایا توان و نیرویى براى من جز به قدرت تو نیست، و راه نجات از گرفتاری هاى دنیا جز نگهدارى تو برایم نمى باشد... الشّاکین 🍃🌹🍃🌹
حبه نور ✨ [خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ ... آنان كه بر غير تو یار يافتند نااميد گشتند... امام صادق‌(ع) 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi