فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.•°🌱
خاطراتم را کمے بالا و پایین میکنم ...!
تا به مشهد میرسد حالم دگرگون میشود
۴روز تا شهادت
#السلامعلےامامالرئوف 🕊
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
•°🌱
#سَرْزَمٓیْنِمٰادَرْی
به غبار
حرم گرب و بلایت سوڱند
دوست دارم
که شبی
در حرمت
ڱریه کنم ...
#شبتون_حسینی ... 💔
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
.
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
❣#قرار_شبانہ❣
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
خدایا؛
من همانم که گاه خندانم،
و گاهی گریان.
گاه شکرگزارم،
و گاهی در حال گله کردن.
گاه بنده توام،
و گاهی بنده خویش؛
خدای همیشگی ام،
من مبتلا به گاه و
بیگاههای هموارهام.
بیماری که همیشه به نسخه
طبیب خویش عمل نمیکند؛
اسیر خویشتنم؛
و گاه و بیگاههای اسارت گونهام
مرا در برگرفته است؛
معبود آزادهام
بندهای گاهها و بیگاههای
زندان تنم را از هم جدا كن ؛
مرا به آغوش خویش دعوت كن
که تشنه ترینم به آن ؛
تمام این گاه و بیگاههای مدامم را، ببخش به حق بزرگی و مهربانیت.
«آمین یا ربالعالمین»
به نام خدای همه
🍃🌹🍃🌹
#یک حبه نور ✨
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ يَهْدي لِلَّتي هِيَ أَقْوَمُ وَ يُبَشِّرُ الْمُؤْمِنينَ الَّذينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبيراً
همانا این قرآن (خلق را) به راست و استوارترین طریقه هدایت می کند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب بزرگ بشارت می دهد.
#سوره اسرا #آیه 9
🍃🌹🍃🌹
#سلام_اربابم
سردارسر بريدهۍدنياسلامعشق
عاليجنابحضرٺدرياسلامعشق
شمسوقمربہگنبدتانبوسہميزنند
خورشيدڪربلاۍمعلیسلامعشق
#صلیاللهعلیڪیااباعبدالله♥️🌱
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
حسینجان…
کربلاخواستنمازهوسمنیستولی
خاکتانطعمعسلداشتنمکگیرمکرد
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
🎼 ملاقات امام زمان (عج) با یک کفاش در اصفهان
🎙 استاد دانشمند
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز یـکشنبـــه روز زیارتی
🌸حضرت علـــــے علیه السلام
🌸حضـرت زهــرا سلام الله علیها
#التماس دعا
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صاحب حرم و ایوونه حسن(ع)...💚
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#پست_اینستاگرام
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما مشھد رو نگیرید🥀
#مشھدالرضا🕌
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با جوانی که بعد از بازگشت از جبهه، خانوادهاش او را نشناختند
👤 "عباسعلی مختاری" جانباز دفاع مقدس:
🔹ترکش داخل دهنم رفت، لثه و استخوانهای بینی و گونهام خرد شد.😞
🍃🌹🍃🌹
🕊 سالروز شهادت مدافع حرم "علیرضا قنواتی"
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستارهها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🍃🌹🍃🌹
💔
#دم_اذانی
الهی
و انظر إلی..!
نظری بر من و
بر درد من و
زاری من...!
🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
#استوری
-فقطگدایتومیشم..
-امامرضایخودمباش♥️!'
-چهارروزتاشهادتامامرضا(ع)📆
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
♨️پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسیدند یا رحلت کردند؟
🎤پاسخ حجت الاسلام #محمدی را بشنوید.
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#کلام_شهید
صداقت حرف اول زندگیتان باشد. اول با خدا بعد با خود و خانواده. اگر صداقت باشد هر چیزی پشتبندش میآید.
#شهید_علیرضا_قنواتی🌷
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی اکبر هست🥰✋
*شهیدی که حاجت روا میکند*💫
*شهید علی اکبر نظری*🌹
تاریخ تولد: ۲ / ۶/ ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۱۶ / ۱۲ / ۱۳۶۴
محل تولد: قم
محل شهادت: فاو
*🌹پدرش← عملیات والفجر ۸ پسرم به شهادت رسید🕊️یک روز سر مزار فرزندم میرفتم دیدم خانم مسنّی دارد سنگ قبر فرزندم را میشوید🍃گفتم: «خانم این شهید را میشناسید؟ گفت: تا یک هفته پیش نمیشناختم‼️گفتم: چطور؟ گفت: من خودم مادر شهید هستم🍃فرزندم در ردیف دوم پیش پای شهید زینالدین مدفون است🍃بیماری لاعلاجی گرفتم و مدتها دنبال مداوا بودم هرکاری کردم خوب نمیشدم؛🥀از خدا خواستم تا خواب فرزند شهیدم را ببینم. وقتی به خوابم آمد به پسرم گله کردم که مگر تو شهید نیستی؟🥀من مادرت هستم و سیدهام! کاری بکن و از خدا بخواه شفا بگیرم🥀پسرم گفت: برو سر قبر علیاکبر. گفتم: کجاست؟‼️گفت: عصر پنجشنبه پدرش میآید سر قبرش، بگرد پیدا میکنی🍃چند بار آمدم تا پیدا کردم. به شهید شما متوسل شدم و شفا گرفتم💫 بار دیگر از خدا خواستم تا خواب پسرم را ببینم. به خوابم آمد. گفتم: چرا مرا به آن شهید حواله دادی؟‼️گفت: در این عالم شهدا درجه و جایگاههای متفاوتی دارند💫هرکسی در دنیا اخلاص و تلاش بیشتری داشته در اینجا درجه و مقام بالاتری دارد💫به همین خاطر شما را به شهید علیاکبر نظری ارجاع دادم*🕊️🕋
*شهید علی اکبر نظری ثابت*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_پانزدهم
💠 در انتظار آغاز عملیات ۱۵ روز گذشت و خبری جز خمپارههای #داعش نبود که هرازگاهی اطراف شهر را میکوبیدند. خانه و باغ عمو نزدیک به خطوط درگیری شمال شهر بود و رگبار گلولههای داعش را بهوضوح میشنیدیم.
دیگر حیدر هم کمتر تماس میگرفت که درگیر آموزشهای نظامی برای مبارزه بود و من تنها با رؤیای شکستن #محاصره و دیدار دوبارهاش دلخوش بودم.
💠 تا اولین افطار #ماه_رمضان چند دقیقه بیشتر نمانده بود و وقتی خواستم چای دم کنم دیدم دیگر آب زیادی در دبه کنار آشپزخانه نمانده است.
تأسیسات آب #آمرلی در سلیمانبیک بود و از روزی که داعش این منطقه را اشغال کرد، در لولهها نفت و روغن ریخت تا آب را به روی مردم آمرلی ببندد. در این چند روز همه ذخیره آب خانه همین چند دبه بود و حالا به اندازه یک لیوان آب باقی مانده بود که دلم نیامد برای چای استفاده کنم.
💠 شرایط سخت محاصره و جیرهبندی آب و غذا، شیر حلیه را کم کرده و برای سیر کردن یوسف مجبور بود شیرخشک درست کند. باید برای #افطار به نان و شیره توت قناعت میکردیم و آب را برای طفل #شیرخواره خانه نگه میداشتم که کتری را سر جایش گذاشتم و ساکت از آشپزخانه بیرون آمدم.
اما با این آب هم نهایتاً میتوانستیم امشب گریههای یوسف را ساکت کنیم و از فردا که دیگر شیر حلیه خشک میشد، باید چه میکردیم؟
💠 زنعمو هم از ذخیره آب خانه خبر داشت و از نگاه غمگینم حرف دلم را خواند که ساکت سر به زیر انداخت. عمو #قرآن میخواند و زیرچشمی حواسش به ما بود که امشب برای چیدن سفره افطار معطل ماندهایم و دیدم اشک از چشمانش روی صفحه قرآن چکید.
در گرمای ۴۵ درجه تابستان، زینب از ضعف روزهداری و تشنگی دراز کشیده بود و زهرا با سینی بادش میزد که چند روزی میشد با انفجار دکلهای برق، از کولر و پنکه هم خبری نبود. شارژ موبایلم هم رو به اتمام بود و اگر خاموش میشد دیگر از حال حیدرم هم بیخبر میماندم.
💠 یوسف از شدت گرما بیتاب شده و حلیه نمیتوانست آرامَش کند که خودش هم به گریه افتاد. خوب میفهمیدم گریه حلیه فقط از بیقراری یوسف نیست؛ چهار روز بود عباس به خانه نیامده و در #سنگرهای شمالی شهر در برابر داعشیها میجنگید و احتمالاً دلشوره عباس طاقتش را تمام کرده بود.
زنعمو اشاره کرد یوسف را به او بدهد تا آرمَش کند و هنوز حلیه از جا بلنده نشده، خانه طوری لرزید که حلیه سر جایش کوبیده شد.
💠 زنعمو نیمخیز شد و زهرا تا پشت پنجره دوید که فریاد عمو میخکوبش کرد :«نرو پشت پنجره! دارن با #خمپاره میزنن!» کلام عمو تمام نشده، مثل اینکه آسمان به زمین کوبیده شده باشد، همه جا سیاه شد و شیشههای در و پنجره در هم شکست.
من همانجا در پاشنه در آشپزخانه زمین خوردم و عمو به سمت دخترها دوید که خردههای شیشه روی سر و صورتشان پاشیده بود.
💠 زنعمو سر جایش خشکش زده بود و حلیه را دیدم که روی یوسف خیمه زده تا آسیبی نبیند. زینب و زهرا از ترس به فرش چسبیده و عمو هر چه میکرد نمیتوانست از پنجره دورشان کند.
حلیه از ترس میلرزید، یوسف یک نفس جیغ میکشید و تا خواستم به کمکشان بروم غرّش #انفجار بعدی، پرده گوشم را پاره کرد. خمپاره سوم درست در حیاط فرود آمد و از پنجرههای بدون شیشه، طوفانی از خاک خانه را پُر کرد.
💠 در تاریکی لحظات نزدیک #اذان مغرب، چشمانم جز خاک و خاکستر چیزی نمیدید و تنها گریههای وحشتزده یوسف را میشنیدم.
هر دو دستم را کف زمین عصا کردم و به سختی از جا بلند شدم، به چشمانم دست میکشیدم اما حتی با نشستن گرد و خاک در تاریکی اتاقی که چراغی روشن نبود، چیزی نمیدیدم که نجوای نگران عمو را شنیدم :«حالتون خوبه؟»
💠 به گمانم چشمان او هم چیزی نمیدید و با دلواپسی دنبال ما میگشت. روی کابینت دست کشیدم تا گوشی را پیدا کردم و همین که نور انداختم، دیدم زینب و زهرا همانجا پای پنجره در آغوش هم پنهان شده و هنوز از ترس میلرزند.
پیش از آنکه نور را سمت زنعمو بگیرم، با لحنی لرزان زمزمه کرد :«من خوبم، ببین حلیه چطوره!»
💠 ضجههای یوسف و سکوت محض حلیه در این تاریکی همه را جان به لب کرده بود؛ میترسیدم #امانت عباس از دستمان رفته باشد که حتی جرأت نمیکردم نور را سمتش بگیرم.
عمو پشت سر هم صدایش میکرد و من در شعاع نور دنبالش میگشتم که خمپاره بعدی در کوچه منفجر شد. وحشت بیخبری از حال حلیه با این انفجار، در و دیوار دلم را در هم کوبید و شیشه جیغم در گلو شکست...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#قرار_عاشقی
#استوری
| ۴ روز مانده تا شهادت امام هشتم
کبوترم هوایی شدم
ببین عجب گدایی شدم
دعای مادرم بوده که منم امام رضایی شدم
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
🍃🌹🍃🌹