eitaa logo
از بهشتی برای امروز
889 دنبال‌کننده
109 عکس
56 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
سرعت بله، عجله خیر درس انتظار انقلاب مهدوی 🔸 ما با سرعت موافقيم و با و شتاب مخالف، تعبير نهج البلاغه اين است كه كسي كه بخواهد ميوه‌اي را از درخت زودتر از موعد بچيند اين ميوه را براي خود نچيده است گويي براي ديگران كار كرده، آب به آسياي ديگران ريخته. گاهي مي شنويم از مشكلاتي كه امروز پيش آمده بعضي ها دلشان دچار لرزه شده، مگر مي شود يك انقلاب تمام عيار رخ بدهد يك نظامي ولو پوسيده واژگون شود و همه كارها هم روال عادي داشته باشد؟ مگر چنين چيزي ممكن است اين يك ايده آليسم است اين يك ذهنيت است. عينيت انقلابها، درس ديگري به ما مي دهد انقلاب تداوم مي خواهد نه تداوم يك ماه و چند ماه و نه يكسال و دو سال و پنج سال همچنان تداوم يكي ديگر از محتواهاي ارزنده اعتقاد به امام قائمي كه ظهورش معلوم نيست همين است كه انقلاب اسلامي در طول قرنها نياز به تداوم دارد بايد انقلاب اسلامي را زنده نگه داريم. 📚 سخنرانی در تاریخ ۵۸/۴/۱۹ در محل دارالتبلیغ امیرالمومنین (ع) او به تنهایی یک ملت بود. نسخه الکترونیکی صفحه ۳۴ نشر واحد فرهنگی بنیاد شهید ۱۳۶۱. چاپ اول @shahiddoctorbeheshti
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیست؟ از بیانات دو هفته پیش از برگزاری رفراندوم جمهوری اسلامی در فروردین ۱۳۵۸ @shahiddoctorbeheshti
سلام علیکم این کانال مجالی است برای بازخوانی اندیشه کسی که شهادتش در برابر مظلومیتش ناچیز بود تلاشی است خودجوش برای مقابله با آنها که به اقتضای منافع روزشان، منظومه فکری ایشان را تقطیع می کنند فرصتی برای زدودن غبار مهجوریت از چهره یکی از برجستگان کم نظیر تاریخ معاصر که یک ملت بود برای ملت ما اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی سید شهیدان انقلاب اسلامی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و السلام علینا و علی عبادالله الصالحین https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
نام واقعی نظام جمهوری اسلامی ما براي نظام آينده بهترين نامي كه ميتوانيم انتخاب بكنيم همان است نظام امت است و امامت. امت و امامتي كه همينطور از نظر واژه و ريشه با هم يك ريشه دارند و از يك مصدر هستند در مقام هم يكي هستند و اين است آرزوي بزرگ ما. منبع: صورت مشروح مذاكرات قانون اساسی، ج3: ص1836 @shahiddotorbeheshti
؛ حکومت ایدئولوژیک مردمی نظام جديد اجتماعى ايران نظامى است اسلامى، ولى نظامى است كه مردم با و اختيار و گزينش خودشان آن را انتخاب كردند ، نظامى است در راه خدمت به مردم؛ يا به تعبير ديگر نظامى است مردمى بر پايه اسلام. بنابراين نظام اجتماعى آينده ما نظامى است ، نه نظامى فاقد ايدئولوژى؛ در برابر اسلام؛ و نظامى است مردمى و اومانيستى نه ملّى و ناسيوناليست، آن هم اومانيسم اسلامى كه انساندوست است نه انسانپرست. و همه اين مفاهيم در نامى كه براى اين نظام انتخاب شد نهفته است. چه نامى انتخاب شد؟ جمهورى اسلامى منبع: مبانی نظری قانون اساسی(۱۳۹۰)، ص64 @shahiddoctorbeheshti
انتشار به مناسبت 🇮🇷 ✅از شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی... در جمهوری بودن حکومت و نظام کنونی‌مان تردیدی هست؟ مگر نه اینکه ما ۲۲ بهمن پیروز شدیم و در ۱۲ فروردین (فقط با ۲ ماه فاصله) از ملت‌مان پرسیدیم چه نظامی را می‌خواهید؟ آن نظامی را که می‌خواهید، به آن رأی بدهید. بر طبق شعارهای راهپیمایی‌های میلیونی‌تان استنباط رهبری شما و مدیریت کشور شما و جامعه‌تان این است که را می‌خواهید، ولی با این حال جمهوری اسلامی را به رأی می‌گذاریم، هر کس می‌خواهد، رأی «آری» بدهد، هر کس که نمی‌خواهد هم رأی «نه» بدهد، ورقه «نه» را به صندوق بریزد. با اکثریت قاطع گفتید جمهوری اسلامی می‌خواهید. یک عده‌ای هم قهر کرده‌اند گفتند نه، این‌جوری نه، یک جور دیگر رأی‌گیری کنید تا ما رأی بدهیم. یک عده‌ای هم قهر نکردند آمدند گفتند ما اصلاً می‌خواهیم یا می‌خواهیم. یک عده‌ای هم بودند که رویشان نشد هنوز بگویند ما رژیم شاهنشاهی می‌خواهیم، بودند یک عده‌ای ولی رویشان نشد، اما همه می‌دانستند که اکثریت قاطع ملّت رأی دلخواه آزادش، بود و هست. به این ترتیب با اینکه انقلاب اصولاً با شرکت توده‌ها به پیروزی رسید، نه متکی بر سرنیزه‌ها، دو ماه بعد از پیروزی، متکی به رأی مستقیم ملت وضع خودش را مشخص کرد. از ۱۲ فروردین ۵۸ تا امروز دیگر آدمِ معاندِ مغرضِ کوردلِ کورچشم می‌خواهد که شک کند که این نظام واقعاً جمهوریست و متکی به آرای جمهور می‌باشد... 🗓سخنرانی آیت الله شهید بهشتی(ره) در تاریخ ۲۷ فروردین ماه ۱۳۵۹ در محل بانک ملی ایران @shahiddoctorbeheshti
تبریک ماه مبارک 🔸 یکی از موارد مناسب برای تبریک، «حلول ماه مبارک رمضان» است. متأسفانه در میان ما کمتر معمول است که آغاز این ماه مبارک را به یکدیگر تبریک بگوییم. ولی در جامعة بزرگ اسلامی خوشبختانه این سنت هست و به مناسبت آغاز رمضان، همچون یک عید بزرگ، اوراق تبریک برای یکدیگر می­فرستند. در برخوردها هم به یکدیگر تبریک می­گویند. جالب اینجاست که کلمۀ «ماه مبارک» اصلا برای همین ماه مبارک است. رمضان، در میان ما از قدیم معمول بوده اما فراموش کردیم که «مبارک» و «تبریک» از یک ریشه است. اگر ماه «مبارک» است، حلولش و آغازش «تبریک» هم دارد. به هر حال شروع این ماه پر ارج را به همۀ دوستان تبریک می­گویم. 🔸 امیدوارم ماه پر برکتی باشد برای همۀ ما. بزرگترین برکتش، پیراستن و دور کردن یا کاستن آلودگی­ها از جانمان و از خلقیاتمان است. اگر ماه رمضان بیاید و بگذرد و اخلاق ما، همان اخلاق ناپسندی باشد که داشتیم، ماه کم برکتی براي ما بوده است. بزرگترین برکت این ماه را از آن غفلت نکنیم، برکتی که با توجه و هوشیاری ما، و با سعی و کوشش ما، بدست می­آید. هرچند متأسفانه ما، نمی­دانم چرا اینطور بار آمده­ایم، همیشه جویای برکت­های بی­تلاش و بی­کوشش هستیم و با این گرایش غلطی که در مورد برکت و برکت دادن خدا، در فکرمان به وجود آمده است از خیلی از برکات الهی محروم می­مانیم. 🔹 منبع: سایت رسمی بنیاد شهید بهشتی | لینک سخنرانی @shahiddoctorbeheshti
💠انتخاب آزادانه مردم، اساسی‌ترین پایه جمهوری اسلامی حالا که باید در جامعهٔ ما بر این اساس حکومتی سر کار آید، این حکومت باید شکلی داشته باشد که در آن شکل عامل تحمیل، عامل این‌که این سمت را من بر شما تحمیل می‌کنم، وجود نداشته باشد. این شکل بر طبق تعریف‌هایی که ما از انواع سه‌گانهٔ حکومت کردیم، چه شکلی می‌تواند باشد؟ جمهوری. بنا بر این، یک پایه از جمهوری اسلامی این است: جمهوری اسلامی نوع حکومتی است که با پذیرش و انتخاب آزادانهٔ اکثریت ملت به قدرت می‌رسد. این یکی از اساسی‌ترین پایه‌های جمهوری اسلامی است. ملت ایران! برادران و خواهران عزیز! بیدار باشید ای زنان و مردان پر خروش انقلابی کشور ما! هشیار باشید! از هم اکنون باید حکومتی را انتخاب کنید که در آن حکومت عامل زور و عامل تحمیل به هیچ عنوان برای رسیدن به هیچ سِمَتی از سِمَت‌های اجتماعی مورد بهره‌برداری احدی قرار نگیرد. این پایهٔ اساسی است. به نظر ما همة مسائل دیگر، همهٔ مصالح دیگر باید از اینجا مایه بگیرد و از این طریق تأمین شود؛ از طریق دخالت آگاهانهٔ زن و مرد مسلمان متعهد در تعیین سرنوشت خویش و در تعیین فرد یا گروهی به عنوان زمام‌دار امت. این یک پایهٔ اساسی است. 📚مبانی نظری قانون اساسی، ص۲۲و۲۳ ﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋ ❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝ ༺ @AndisheBeheshti
بپذير و چيزی هم نگو در روش ما نيست. گزیده تفسیر 🔹 [ ما یک سوالی را میخواهیم در دین بفهمیم ]. ايـن سـؤال بجاسـت. مـا از آنهـايي نيستيم كه در برابر اين سؤالات بگوييم وقتي كه چيـزي را وحـي گفتـه، ديگر بپذير و چيزي هم نگو. ما ميگوييم بپذير، اما حرفت را هـم بـزن. 🔹 اين دو خيلي با هم فرق دارد. بپذير و چيزي هم نگو در روش ما نيست. نه خير، بپذير، حرفت را هم بزن، سؤالت را هـم بكـن. بـه اسـتناد وحـي پذيرفتي؟ بسيار خوب، اما اين سؤال در مغزت پيدا شد. بـه تـو بگـوييم نپرس و الّا از دين بيرون ميروي! نه، اصـلاً ايـن روش مـا نيسـت. اگـر سؤالي داري مطرح كن. سؤالي كه به صورت يك عقده در فكر مسـلمان بماند، مثل موريانه، ايمان او را ميخورد. هر سؤالي داري مطرح كن و آن كساني كه اين سؤالات برايشان عرضه مي‌شود، بايد به آنها گفت در برابر سؤالات بردبار باشيد. از جا در نرويد. آنقدر معلومات داري به سـؤالات اين آقا جواب بدهي، جواب روشن‌كننـده دلچسـب بـه او بـده. آن قـدر معلومات نداري به او جواب بدهي، تكبر و خودپسندي را كنـار بگـذار. 🔹 بگو من هم مثل تو نميدانم. من هم مثل تو در جستوجوي كسي هستم كه بتواند اين مطلب را پاسخ بدهد. اما با ترشرويي و تشدد و چماق بـه جنگ سؤالات عقده زا رفتن، اين اصلاً شيوه اسلام نيست.آنجا كه مي‌آيند از پيغمبر سـؤالي مـي كننـد كـه مصلحت سياسي ايجاب ميكند درباره‌اش سخني گفته نشود، آن وقت پاسخي كه پيغمبر از كلام خدا مي‌آورد اين قدر لطيف اسـت : «لا تَسئَلُوا عنْ أشْيآء انْ تُبد لَكُـم تسئوکم» سؤالاتي نكنيد كه اگر جوابش را گفتيم، ناراحتي برايتان ايجـاد كند. ببينيد چه قدر آهنگ، آهنگ مربيانه دلپذير سازنده‌اي است. « وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا » اسرا:۸۵ 🔹 از تو مي‌پرسند كه روح چيست؟ بگو روح از آن چيزهايي است كه ذات و كُنهش را خدا ميشناسد و به طـور كلي شما انسانها اينطور نيست كـه همـه چيـز را بدانيـد. بـالاخره يـك چيزهايي را نمي‌دانيد. اين هم از آنهاست. ملاحظه مي‌كنيد، آن هم چيزي كه به جايي لطمه اي نمي‌زند. سؤالي نيسـت كـه بـه جـايي لطمـه بزنـد. 🔹 ميدانيم كه مسأله روح يك آگاهي‌اي نيست كه اصلاً با ايمان به اسلام و مبدأ و معاد ارتباط نزديك داشته باشد. در عين حال وقتي پاسخي قرآنـي ميدهد، پاسخي است اينطور مربيانه. 📚 کتاب پیامبری از نگاه دیگر | خاتمیت و امامت ۲ @shahiddoctorbeheshti
💠معنای رمز گونگی قرآن اگر کسی بخواهد بگوید زبان قرآن، مثل نامه های محرمانه اداری، سیاسی یا نظامی که رمزی نوشته و فرستاده می شود زبان رمز است و رمز آن کلیدی دارد که گیرنده نامه باید به آن مراجعه کند تا معنی نامه را بفهمد، ما گفته اش را قبول نداریم. قرآن کتاب رمز نیست؛ کتاب مبین است. می توان گفت تعداد اندکی از آیات قرآن که به آن متشابهات میگویند، کم و بیش به صورت رمز است، اما اگر این گفته که قرآن زبانی رمزگونه و سمبولیک دارد به این معنا باشد که قرآن کلامی است دارای سلسله معانی ساده و همه کس فهم، ولی علاوه بر این معانی، اشاراتی هم به مفاهیم و مطالب عالی تر دارد کسانی می‌توانند آن را بهتر درک کنند که از نظر فکری وضع بهتر و پیشرفته تری دارند، این درست است. 📚نگاهی دوباره؛ بازخوانی اندیشه های قرآنی شهید آیت الله دکتر بهشتی، ص۵۲ ﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋ ❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝ ༺ @AndisheBeheshti
4_5911428098124941234.pdf
414.1K
▪️انتشار به مناسبت شب قدر▪️ ✔️کتاب ✔️اثر شهید آیت الله دکتر بهشتی(ره) @shahiddoctorbeheshti
سه احتمال در مورد ✅از اين آيات قرآن اينطور فهميده مى‌شـود كـه شب قدر شبى است كه مقـدرات اشـخاص و مـردم معـين مى‌شود؟ شب قدر است يعنى شـب تقـدير اسـت؟ آن هـم تقديرات مردم و سرنوشت مردم؟ آن هم بـراى چـه مـدتى: يك سال، كمتر، بيشتر؟ اين يك احتمال در معنى كلمه قدر. ✅احتمال ديگر در معنى كلمه قدر ايـن اسـت كـه شـب قـدر است يعنى حسابها روشن مى‌شود، اما نه سرنوشت افـراد و مردم؛ بلكه حكم قاطع هر مطلبى روشن مى‌شـود. چـون در شب قدر قرآن كريم نازل شد و پيغمبر اسـلام بـه پيغمبـرى مبعوث شد و خدا احكام حلال و حرام و بد و خوب را در قرآن كريم به صورتى قاطع و ابدى فرسـتاد و فرشـتگان بـه همراه روح الامين حامل پيام الهى بعثت و حامل كتاب الهى قرآن براى پيغمبر بودند. بنابراين شب قدر است يعنى شـبى است كه اندازه و قدر هر مطلبى بـه صـورتى قـاطع روشـن شده است. در اين معنا ديگر بحثى از سرنوشـت اشـخاص، چه يك شب و چه يـك سـال و چـه يـك عمـر، در ميـان نيست. ✅معنى سوم اينكه اصلاً كلمه قدر بـه معنـاى ارزش و منزلت باشد، نه به معناى ارزيابى. يعنى ما قرآن را فرستاديم در شبى ارزنده؛ شبى كه بايد قدردانى شود؛ شبى كه از هزار ماه بهتر است. منبع: کتاب شب قدر ص ۱۴ @shahiddoctorbeheshti
معنای یک سال در آن قسمت اصلى مطلب اين است كـه اين شب، شب پربركتى است؛ شب پرارزشـى اسـت؛ شـب فرو آمدن قرآن بر پيغمبر است؛ شبى است كه فرشـتگان بـه همراه روح الامين بر پيغمبر آمدنده‌اند شب سـلامت اسـت؛ شب رسيدن به سلامت؛ اين در حد . شـب دعاسـت، شبى است كه خـوب اسـت هـر كسـى دربـاره خـودش و ديگران دعا كند؛ شب را به زنـده نگـه دارد و كند؛ اين در حدود رواياتى كه از پيغمبر نقل شده است. بسيارى از روايات ائمه هم مؤيد همين است. دعاهاى زيادى هم در اين زمينه هست. بعد قدرى كه پايينتر مى‌آييم مى‌رسيم به آنچه به تعيين يك سال مربـوط اسـت. مطلب تا اين جمله آخر روشن است، اما درباره جمله آخـر بايد عرض كنم كه هيچ عالم شيعى و غيرشيعى نگفته است كه بعد از شب قدر ديگر انسان دعا نكند. پس اينكه امشـب شب تعيين مقدرات يك سـاله اسـت بايـد معنـى و مفهـوم ديگرى داشته باشد كه با استحباب و تأكيد به دعا در شبها و روزها و هر ساعتى از ساعتهاى سال كاملاً سازگار باشد. آن و تعبيـرى كه مـا مى‌توانيم بـراى ايـن مطلـب بكنـيم اين است كه آدمى در دوره زندگى يكساله‌اش خوب اسـت يك شب، دو شب، سه شب را به جنبه‌هاى معنوى خـودش و به رسيدگى به خـودش اختصـاص بدهـد. نـه تنهـا يـك مؤسسه اقتصادى در روزهاى آخر سال يا اول سال نـو بايـد كارهاى جارى‌اش را كم بكند و بـه سـال بپـردازد، بلكه يك انسان هم خوب است در دو ـ سه شب يا در دو ـ سه روز از يك سال، كارهاى عادى را كم بكند و به حساب خودش بپردازد. ببيند در گذشته چه كـرده و در آينـده چـه مى‌خواهد بكند. به راستى بسيار بجاست كه هر انسانى چنين يك يا دو يا سه روز و يا چند روزى در زنـدگى‌اش داشـته باشد. شكى نيست كه وقتى انسان قرار گذاشت در يك، دو، سه، چهار روز و شب از سال بيشتر به خودش برسـد، ايـن رسيدگى در تعيين مقدرات او، لااقل تا يك سال ديگر، تأثير فراوان دارد. اگر من امشب، ديشب، فردا شب، چنـد شـب، چند روز، مدتى را اختصاص دادم به اينكه به خودم برسم و ببينم در گذشته چه راهى را رفته‌ام، چه گناهى كـرده‌ام، چـه كار خيرى كـرده‌ام و بعد، از گناهى كه كرده‌ام از خدا طلـب مغفرت و كنم، توبه كـنم، برگـردم و خـواه نـاخواه تصميم بگيرم نسبت به سال آينده و نسبت به آينـده‌ام بهتـر بشوم و ديگر اين گناهها را مرتكب نشوم و آنهـا را تكــرار نكنم و به درگاه خدا كنم و از خـدا مـدد بخـواهم و توفيق بخواهم... اگر هيچ كس هيچ مطلبى هم نگفته بـود و ما خودمان حساب مى‌كرديم مىگفتيم بلـه، ايـن دو ــ سه شب در تعيين و روش و رفتار و مقـدرات يك ساله من تـأثير بسـزايى خواهـد داشـت. چـون آثـار روحى اين بررسى و اين مطالعه، اين توجه، اين ، اين دعاى به درگاه خدا بدون شك تا سـال آينـده‌اى كـه باز چنين محاسبه‌اى تكرار خواهد شـد، در روح مـن بـه طور خودآگاه و به طور ناخودآگاه آثار ارزنده‌اى خواهـد داشت. اين آن مفهوم معقول دلچسبى است كه من بـراى شب قدر براى خودم دارم؛ حالا آيا برادران و خواهران ما هم اين مفهوم را مى‌پذيرند و مى‌پسـندند يـا نـه، نمى‌دانم. ✔️کتاب صص ۱۸-۲۰ @shahiddoctorbeheshti
دعا؛ پناهگاه یا لغزشگاه! دعای جاهلانه و دعای عاقلانه در مفهوم دعا در اسلام اصلاً آمادگى براى تلاش و كوشـش بى‌پايان نهفته است. دعا پناهگاه پرارزشى اسـت براى مردمى كه بفهمند دعا يعنى چه و چه جـور بايـد دعـا كرد و كجا بايد دعا كرد. و دعـا لغزشـگاه خطرنـاكى اسـت براى فرد و امتى كه ميزان و حد دعا را نشناسد؛ كمـا اينكـه امت ما در مورد دعا به چنين لغزشى دچار شـده اسـت. در اين مورد بايد يك جمله عرض كنم، و آن اين است كه دعا به‌هيچ صورت براى آن نيست كه دعاكننده ذره‌اى از كوشـش و تلاش خودش براى رسيدن بـه آن مطلبـى كـه دربـاره آن مطلب دعا مى‌كند خوددارى كند. اگر دعاكننده‌اى دعـا کرد و خودش حركت نكرد، يا حركت كرد ولى به اندازه كافى حركت نكرد، انسان جاهل و نادانى است. بيماردارى است، پدرى يا مادرى كه كودك بيمارش كـه او را بسـيار عزيـز مى‌دارد جلويش در بستر خوابيده، نالـه مـى‌كنـد؛ آن پـدر، مادر، آن بيماردار ناراحت مىشود و مىگويد خدا، كـودك من را شفا بده! اما همان وقت كه مىگويد خدا كودك مـن را شفا بده، بايد به اين حساب برسد كه آيا آنچه از دستش در معالجه اين كودك بيمار برمىآمده، كردهاند يا نـه. اگـر ذره‌اى در معالجه و درمان آن بيمار فروگـذارى و كوتـاهى كرده باشند و بگويند اى خدا، خدا را بد شناخته‌اند؛ غلـط شناخته‌اند؛ دعا را هم بد و غلـط شـناخته‌انـد. اگـر امتـى، اجتماعى، كه در لابلاى چرخهاى پيچيده زندگى اجتماعى گير افتاده و از هر سو فشار مى‌گيرد، دست به دعا بردارد و از خدا خلاص و نجات و رهايى خـودش را از شـرايط و مشكلات بخواهد، بسيار بجاست؛ بسيار خوب اسـت؛ امـا قبلاً بايد از اين پرسيد آيا همه راههاى عقلايى تلاش و كوشش براى نجات و اصلاح خودش را طى كرده يا نه. اگر قدمى در اين راه كوتاهى كرده باشد و دعا كند، دعايى جاهلانه است و منتظر اجابت هم نباشند. دعا را از آن سر معنى كردم: به خدا، پيوند بـا خـدا؛ اجازه بدهيد آن را از اين سر هم معنى كنم. معناى دعا از ايـن سر اين است كه اگر فرد يا جامعه تمام تلاشـهاى عـادى را كرد ولى با تلاشش به جايى نرسيد، دچار يـأس و نااميـدى نشود؛ بداند و ايمان داشته باشد كه دسـتگاه الهـى از حـوزه او بسى وسيعتـر اسـت و چـه بسـا راههـاى تـلاش ناشناخته‌اى وجود داشته باشد كه در آينـده بـه رويـش بـاز شود و مسيرى تازه و نو براى تلاش و كوشش پيش پـايش بگذارد. بنـابراين ملاحظـه مـىكنيـد اصـلاً در مفهـوم دعـا، مخصوصاً در اسلام،... مبادا دعاى اسلام در حد دعاى اديـان ديگر، اديان خرافى ديگر، يا آلوده بـه خرافـات، تنـزل كنـد؛ كما اينكه متأسفانه بايد بگويم تنزل كرده. ملاحظه مـى‌كنيـد در مفهوم دعا در اسلام اصلاً آمادگى براى تلاش و كوشـش بى‌پايان نهفته است. يعنى آدمى نه تنها بايد در حـدودى كـه عقلش رسيده كار كرده باشـد، بلكـه بايـد در حـدودى كـه عقلش هنوز نرسيده نيز به راههاى نشناخته نو بـراى تـلاش و كوشش داشته باشد. اين كجا و آن تنبلى و كنـار زدن تلاش و كوشش به اميد كجا؟! خيلى فاصله دارد! بنابراين، ما كه دعا مىكنيم، معنى دعا ايـن اسـت كـه از آن طرف پيوند با بى‌نهايت، پيوند بـا خـداى بـى‌نهايـت و قـدرت بى‌نهايت او را،همواره براى خودمان محفوظ نگه مـى‌داريـم. و از اين طرف معنايش اين است كه بر خودمان نهيـب مـى‌زنـيم مبادا دچار يأس و نااميدى باشيم. بكوش؛ اميـدوار بـاش؛ اميـد است از راههايى كه حتى به فكرت نمى‌رسد بـه هـدف و مقصود و آمال و آرزويت برسى. کتاب صص ۲۴-۲۷ @shahiddoctorbeheshti
هستیم، ولی نیستیم ملت دوست بودن و مردم دوست بودن درست و صحیح است اما هدف را در یک فرد در یک دسته در یک قشر در یک ملت و یک نژاد محدود کردن شرک است. قصه این است که مسلمان، انسان معتقد به خدای رب العالمین و پروردگار جهانیان است و اسلام یک آیین جهانی است. مسلمان به سعادت انسان به صورت یک کل نگاه می کند و در راه نجات انسان به صورت یک کل تلاش می کند. اصولا محدود کردن آرمانهای یک انقلاب در نجات یک ملت شرک است . گذشته از اینکه اصلا بر اساس جهان بینیاسلام نجات یک ملت از نجات همه انسانها نمی تواند جدا باشد ... پس اگر یک انسان، یک حزب، یک تشکیلات، یک قشر، یک ملت و یک نژاد بخواهد به سعادت برسد بر طبق جهان بینی اسلام باید به آزادی به نجات و رستگاری و فلاح همه انسانها بپردازد ... اصولا یک مسلمان یا یک ملت مسلمان در برابر فلاح بلکه مسئولند. ما شعارمان از اول همین بود. مگر نه اینکه ما همیشه همین حدیث را می گفتیم شرح می دادیم و انگیزه انقلابمان بود. روی پلاکاردهایمان می نوشتیم و توی مساجدمان می زدیم " من أصبح لایهتمَّ بأُمور المسلمین فَلَیس بمسلم" هرکس صبح سر از خواب نوشین بردارد و در اندیشه مسائل همه مسلمانان نباشد آن فرد مسلمان نیست. بنابراین من خواهش می کنم مسئله را در جامعه مطرح کنیم و بگوئیم ما ملت دوست هستیم، ولی ملی گرا و ناسیونالیست نیستیم یعنی هدف و آرمانمان را برای فلاح و رستگاری مردم، در فلاح و رستگاری ملت ایران محدود نمی کنیم.‌ فلاح و رستگاری مردم ایران را می خواهیم و فلاح و رستگاری همه مسلمانان جهان را و بلکه همه انسانهای جهان را. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها۲؛ صص ۲۴۹-۲۵۱ @shahiddoctorbeheshti
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباس و رفتار و گفتار جلوه اعتقاد درونی اوست معلمی از کودکیاری تا استاد دانشگاه همگی شغل کلیدی هستند @shahiddoctorbeheshti
تقویت ؛ راه ما باید روی اقتصاد تعاونی به عنوان یک وسیله و عامل برای تکیه کنیم و خط جمهوری اسلامی این است که دخالت مستقیم دولت، چه در اقتصاد و چه در اداره مملکت، هرچه کمتر شود؛ این خط کلی است. به عنوان یک نقطه نظر کلی عرض می کنم که نقش دولت به صورت مستقیم و روزبه روز باید کمتر شود؛ اما وقتی نقش دولت کمتر می شود، نباید جایش را به قطبهای یعنی یا قطب های سلطه سیاسی بسپارد ... حتی الامکان در بخش عظیمی از اقتصاد یا تمام آن می توانیم طوری عمل کنیم که دولت کمتر دست اندرکار باشد و مردم دست اندرکار باشند. اما در عین حال، به سمت شوم هم کشانده نشویم ... منبع: ، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه صص۲۱۱-۲۱۲ ۴۴ @shahiddotorbeheshti
یا ؟! هركس، در هر مقامى، در ، اسير القاب و آداب و باشد، دور از اسلام است.اگر ما با صراحت لااقل از خودمان انتقاد مى كرديم... می گوییم آقا لااقل براى خودمان القاب درست نكنيم تا شروع بشود. مقامات یک جور، مقامات غیرروحانی یک جور. اقلا من ديگر اسير القاب نباشم. واى به اينكه يك در مجلسى كه يك حضور دارد بالاى منبر برود و اولا دعا نكند، يا اگر هم دعا كرد نگوید! اگر کلمه عظمی افتاد ديگر هيچ! اين چيست؟ كجاى اين به اسلام مى خورد؟ خوب وقتی من عالم دینی اسیر آیت الله و آیت الله العظمی باشم دیگر می توانم رهبر مبارزه با تشریفات در قشرها و گروههای دیگر بشوم؟ منبع: ؛ باید ها و نباید ها (امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه قرآن)؛ ۱۳۸۰ ؛ صص۳۲-۳۳ @shahiddoctorbeheshti
🔸 شهیدبهشتی: 🔴 سلام به همه راه خدا، السلام علیکم یا اولیاء‌الله و احبائه، السلام علیکم یا اصفیاء‌الله و اودائه، همان سلام و درودی را که به برکت عاشورای حسینی و زیارت تربت‌پاک حسین(ع) و اصحاب او یادگرفتیم و با او خو کرده‌ایم، امروز به شهیدان پاک عرصه‌های گوناگون و قهرمانان انقلاب اسلامی درود میفرستیم. چه سعادتمندند این انسانهای رشد یافته و به رسیده | 23/11/65 https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
جامعه مقدس؛ جامعه آلوده ببینید در عصر خودش و را مسئول چه وظیفه بزرگ و عهده‌دار کدام نقش حساس معرفی می کند. روایت از امام صادق است. لابد اگر نمی گفتم از امام صادق است شما فکر می کردید از امام علی در زمانی است که شمشیر به دست دارد. ... روایت این است 《ما قُدِّسَت أُمَّة لَم یُؤخَذ لِضَعيفِها مِن قَویِّها غَیرَ مُتَعتَع》 جامعه و امتی که در آن حق ضعیف از قوی چنان با قدرت گرفته نشود که قوی با تواضع و خضوع حق ضعیف را به او بپردازد، جامعه ای که چنین شیوه‌ای در آن ساری و جاری نباشد، جامعه مقدس و منزّه و پیراسته‌ای نیست، بلکه جامعه‌ای است آلوده. منبع: بایدها و نبایدها؛ (۱۳۸۰)؛ ص۱۶۵ @shahiddoctorbeheshti
♦️ امام خمینی پیرو راستین پیامبر صلی الله علیه وآله (۲) امام با پیغمبر در این نقطه وجه مشترک داشت که تا موقع هجرت اجباریش از ایران و تبعیدش از ایران به ترکیه و اقامت اجباریش در عراق ( در نجف اشرف ) نتوانست شاهد پیروزی نهایی انقلاب باشد . دوران دعوت پیغمبر قبل از پیروزی نهایی انقلاب ۱۳ سال بود و دوران دعوت امام قبل از پیروزی انقلاب ۱۶ سال بود . چیزی نزدیک به هم با این تفاوت که پیغمبر آن ۱۳ سال را تقریباً بطور کامل در همان مکه گذراند ، اما طاغوتیان زمان به امام فرصت ندادند که این ۱۶ سال را در قـم کـانون دعوت بگذراند و امام بخش عظیمی از این ۱۶ سال یعنی ۱۳ سال تمام آنرا در غربت گذراند . از من می پرسید مگر نجف برای امام غربت بود . پاسخ من به شما این است که بله نجف برای امام غربت بود اینجا دیگر خیلی از شماها باید مطالب یادتان بیاید . یادتان می آید که امام در نجف فریاد برآورد ای نجف چرا ساکت نشسته ای و امام در نجف به انقلابیون ایران مقیم عراق و یا انقلابیون مقیم عراق در رابطه با سئوالی که از او کرده بودند که آقا چرا اینجا حرکتی نمی کنید ؟ فرموده بودند که من اینجا یک مهمان هستم. امام تمام آن مدت ۱۳ سال ، ایران را همچنان پایگاه اصلی انقلاب اسلامی می شناخت. 📚 جاودانه تاریخ، گفتارها۱، ص ۲۰_۲۱ ﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋ ❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝ ༺ @AndisheBeheshti