eitaa logo
از بهشتی برای امروز
913 دنبال‌کننده
112 عکس
60 ویدیو
22 فایل
این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5969823663187297095.mp3
2.7M
: اگر خانمی گفت من از خانه بیرون بیایم، با در خیابان ظاهر بشوم در اینجا با او چه کند؟ https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
فایل تصویری سخنرانی در آذر ۱۳۵۹ در کانون ابوذر صریحترین موضع در مورد و و برخورد حکومتی با مفاسد اخلاقی و اجتماعی و تفکر لیبرالی زمامداران در لینک زیر yon.ir/lblib https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد به بهانه درگذشت سخنگوی وقتى كه تشكيل شد، با خوشحالى از اين خبر استقبال كردم و وقتى در اساسنامۀ آن از به عنوان يك و از نهضت آزادى به عنوان يك ياد نشده بود، به دوستان بنيانگذار نهضت آزادى انتقاد كردم و گفتم كه اين حزب، مكتبى نيست. اسمش را هم گذاشته ايد نهضت آزادى. . آزادى از مسائل مهم بشرى است و از اركان اسلام، ولى همۀ اسلام نيست. دوستان گفتند براى اين كه ما خواستيم كسانى كه دارند، روى عنوان اسلام از اين تشكيلات فرار نكنند. ولى حقيقتش اينكه قصه فقط اسم نبود. قصه اين بود كه نشان می داد كه يك عده مسلمان آمده اند يك حزب درست كرده اند، اما در اين ، اسلام را به عنوان يك مطرح نكرده اند. در عين حال به اين تشكيلات علاقه مند بودم. براى اين كه لااقل چهره هاى برجسته اى از مسلمانهاى متفكر، مبارز و فعال در اين تشكيلات گرد آمده بودند. اما به همين دليل كه از نظر مكتبى و مرامى ملتزم به اسلام نبودند، از اينكه عضو آن بشوم، خوددارى كردم. منبع: حزب جمهوری اسلامی، 1390 صص310-311 https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
به مناسبت سالروز تشکیل #شورای_نگهبان #شهید_بهشتی: بعد از اعلام فقها، قوانینِ خلاف موازین اسلامی، قابل اجرا نیست #فقهای #شورای_نگهبان اصل ۴ #قانون_اساسی #جاودانه_تاریخ؛ مصاحبه ها ۲؛ چاپ دوم ص۷۱ https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ #شهیدبهشتی به سوالاتی مربوط به عضویت در #شورای_نگهبان چند دوره می توان عضو شورای نگهبان ماند؟ اصل ۹۲ #قانون_اساسی #تجدید_دوره #تمدید_عضویت #اعضای_شورای_نگهبان https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
به مناسبت سالروز تشکیل شورای نگهبان : ما ميخواهيم حالت تداومي داشته باشد كه كشور و جمهوري اسلامي داراي شوراي نگهبان و قانون اساسي باشد و هيچ فترتي پيش نيايد، و ضمناً حالتي داشته باشد كه در مقطع معين بيايند و با صاحبنظران قبلي که هستند داشته باشند تا آن مهارت و حضوري كه افراد در طول اين پيدا ميكنند به آنهايي كه بعد ميآيند منتقل شود و چنان نباشد كه يك دورهاي كه ميآيند در اين قسمت كم تجربه باشند. اصل 92 منبع: مشروح مذاكرات قانون اساسى. ج2، جلسه سی و ششم ص971 https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد و ! به برادرهای پاسدار اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند بهمن ۱۳۵۸؛ تهران؛ مسجد لرزاده ... تا موقع شهادت آیت الله استاد ما همین چیزهائی را که گفتم کاملا می توانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا می آمدم و می رفتم، می آمدم و می رفتم و محافظ و مراقبی هم نمی خواستم. خیلی راحت و آسان و بی ریا و بدون هیچ قیدی بدون هیچ گونه آمد و شد می کردیم. در خانه ما مسلحی نبود، در کنار خانه ما مسلحی نبود، در اتاق ما مسلحی نبود، تنها می رفتیم و می آمدیم. پس از شهادت ایشان و ایشان، شما در تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید که امنیت اینها باید تامین شود. شما فریاد کشیدید و امر فرمود که باید از اینها مراقبت کنیم. بنده خودم را می گویم. بنده چیزی نیستم که بخواهند از من مراقبت بکنند ولی خوب بالاخره فعلا اینطور که شما می گویید باید مراقبت کنند بنابراین در رفت و آمدهایمان دو یا سه یا چهار پاسدار با اسلحه همراه ما هستند.‌ در خانه چند پاسدار هستند. درِ خانه را پاسدار باز می کند. این برای ما است. .‌‌.. ما اصلا به این حرفها عادت نداشتیم. اصلا برای ما خلاف عادت است. ما یک طلبه ای بودیم که راحت می آمدیم راحت می رفتیم آزاد می آمدیم آزاد می رفتیم. الآن اصلا آزادی ما سلب شده است . گاهی هم که بنده می خواهم در جایی زودتر پیاده شوم و با مردم باشم این برادرها بر اساس احساس مسئولیت می گویند آقا پیاده نشوید البته من گاهی به حرف اینها گوش نمی دهم. حتی مکرر به حرفهایشان گوش نمی دهم. پیاده می شوم می گویم در میان همین مردم از همه جا بهتر است ... من عرض کردم که می خواهم انشاءالله با کمک شما مسئله را حل کنیم ... نمی شود که به این صورت بماند. من اصلا می ترسم این مسئله‌ ما را کند... امیدوارم که به زودی بتوانیم این مسئله‌ را تمام کنیم. اگر هم حادثه ای پیش بیاید هیچ طور نمی شود ما به افتخار شهادت می رسیم و این سعادت ما است. جامعه هم جای ما را پر خواهد کرد. دیگران مسئولیتهای ما را به عهده خواهند گرفت. من با تمام وجودم از این که الآن در زندگی ام و روابطم با مردم پیش آمده بیزار هستم. می دانم عده ای دیگر از برادران ما هم دچار این مشکل هستند ولی تلاش می کنیم اولا این وضع را به زودی عوض کنیم و به همان صورت عادی به تمام معنا عادی که با مردم و با دوست و دشمن داشتیم برگردیم و ثانیا حالا که نمی شود این کارها را برخلاف فرمان امام و رأی و نظر کرد حالا که فعلا برای که توطئه های و و دیگران سر راه ماست اجازه نمی دهید و اجازه نمی دهند که چنین کنیم، کوشش داریم آن را به حداقل لازم برسانیم به طوری که واقعا فقط در همان حد مراقبت امنیتی باشد نه در حد . به این نکته سخت مراقبت داریم به همین دلیل من به برادرهای اجازه نمی دهم درِ ماشین را برای من باز کنند. خودم در را باز می کنم. حتی الامکان هم نمی گذارم آنها در ماشین را ببندند. باید خودم ببندم. لااقل می گویم این جزئیات را مراقبت کنیم تا این کار معنی مراقبتی و محافظتی داشته باشد... منبع: ولایت رهبری روحانیت(۱۳۹۰) صص ۲۸۶_۲۸۸ https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti
پاسخ به تهدیدات : از عصبانیتت سخنرانی در جمع ارتشیان آذربایجان شرقی؛ 1359 ما می دانستیم از روز اول که انقلاب ما به یک چنین پشتوانه باایمان نیاز دارد. به همین دلیل در اسناد به دست آمده از آنقدر که آمریکا از دست این عصبانی است کمتر از دست نهاد دیگری عصبانی است. وقتی چشمان ما وقتی چشم و گوش ملت ما مراقب کشف ها است وقتی نیروی پرتوان و فداکار سپاه آماده در هم کوبیدن توطئه ها است ... البته آمریکا عصبانی است البته ناراحت است امریکا از دست این نهادها عصبانی است از دست آن چهره ها و شخصیتهایی که خط ضد را خط اصلی این انقلاب در بعد خارجی اش ترسیم کرده اند عصبانی است. از آنها که می گویند در این مقطع از زمان ما امریکا است عصبانی است. از روزنامه ها و روزنامه هایی که در این خط مردم را آگاه می کنند عصبانی است از تشکیلات سیاسی که ملت را در این خط بسیج و متشکل می کند عصبانی است ولی به آمریکا بگویید و از عصبانیت خودت بمیر. ملت ما همین است که می بینی و می شناسی و به آنها باید گفت که این ملت ابعاد فراوان ناشناخته دارد که خبر نداری ( حضار) منبع: ؛ گفتارها 3؛ (1390) ص196 https://ble.im/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
با ؛ انقلاب آرمانها دیدار با چند روز قبل، آمده بود. خوب بفرمائيد: تا كِى مى‌خواهيد اين را نگه داريد؟ گفتم: تكليف اينها را روشن كرديم، چند بار مى‌پرسيد؟ گفتيم تعيين تكليف اينها با نمايندگان و مردم در شوراست. از اين بهتر هم مى‌شود؟ چرا؟ مگر اينجا به اينها بد مى‌گذرد؟ شما كه جوان ما را در زندان‌هاى آمريكای متمدنتان كشتيد. اينها كه اينجا در زندگى مى‌كنند، ديگر چه مرگتان است؟ گفتم كه در اين مدت سعى مى شد كه با اينها رفتارى متناسب با داشته باشند. اما اين هم واقعا مصيبتى است كه بهترين بچه هاى اين امت، پنج شش ماه ناچار شدند كه نگهبان چهل پنجاه تا آمريكايى باشند. اين هم براى خودش يك مصيبتى است ... حالا به هر حال شاه و امريكا و جنايت امريكا سبب شد كه بپاخاسته برافروخته ما بروند سفارت را بگيرند. را در آنجا بگيرند، تازه بيافريند. اما به قيمت اينكه ماهها گرفتار نگهدارى اين شدند. بى‌خود نق مى‌زنند كه چرا روزنامه‌هاى روز آمريكا را براى ما نمى‌آوريد. سفير انگليس گفت ولى كارتر و نمى‌توانند تا دو ماه ديگر صبر كنند، ولى ملت ما گفتند ما تصميم خودمان را مى‌گيريم آنها هم تصميم خودشان را مى‌گيرند. گفت: خيلى با مسائل سياسى برخورد مى كنيد. گفتم: همينطور است، ما قرار است با مسائل، برخورد كنيم. ما انقلاب آرمانهاست؛ نه انقلاب تسليم به واقعيتها. ما انقلاب كرديم كه واقعيتها را عوض كنيم؛ نه اينكه واقعيتها را هرچه هست بپذيريم. صحبت از تشديد كرد. گفتم: ما از همان اول قرارمان بر اين بود كه انقلاب پيش برود ولو همان خودمان را كه در همين مملكت به دست مى‌آيد بخوريم. خدا هم در اين دو ساله بركت داده است. مژده باد بر شما! تا الان محصول گندم ايران نسبت به سال گذشته بسيار عالى است [تكبير حضار] انشاءالله به سيلوها و نانوايى‌ها برود و همه مردم ايران نوش جان كنند و [تكبير حضار] در آخر اوقاتش تلخ شد و گفت كه آمريكا خواهد كرد. همين كار را كه كرد، و اين ديگر اتمام حجت شان به وسيله سفير انگليس، چون سفير ندارند ، انجام گرفته بود. گفت: دخالت نظامى خواهد كرد. گفتم: ما از خيلى وقت پيش براى دخالت نظامى آماده ايم؛ خلاف انتظار ما نيست، ولى هر كه به داخل مرزهاى ايران بيايد در جمعيت مردم يك جا بيشتر برايش در ايران نيست آن هم گور و زير خاك است. [تكبير حضار] البته حالا معلوم شد خدا يك جاى ديگر برايشان پيشبينى كرده بود و آن زغال سوخته شدن. گفت: اين ممكن است به يك تبديل شود. گفتم: در اين حالت هم جنگ يك ملت فداكارِ با ايمان كه با كمترين سلاح حاضر است با دشمن مجهز به آخرين سلاح بجنگد، خواهد بود. نخواستم به او بگويم مگر آمريكا تجربه را زود فراموش كرد؟ ايران، اگر است برتر از ويتنام است. [تكبير حضار] منبع: ولایت رهبری روحانیت؛ 1390؛ صص353-355 (10 اردیبهشت 1359 سخنرانی در مسجد ابوالفضل) @Shahiddoctorbeheshti
لاس زدن با امریکا! موضع ما در اين است كه جامعۀ مسلمان‌ها، جامعه‌ای با است. ما مسلمان‌ها روى دو پاى خودمان، بدون تكيه دادن به هيچ و دنيا، می‌خواهيم بايستيم و غولها و غول‌بچه‌ها هم براى ما ترس‌آور نيستند. نه و نه و نه هيچ چيز ديگر. ما وقتى شعارِ استقلال مى‌داديم، تا عمق معناى آن را مى‌فهميديم. بنابراين، ما جنگمان با است، اما همراه با با شوروى نيست. و مقابله‌مان با شوروىِ تجاوزگرِ در افغانستان و خيلى جاهاى ديگر تمام‌عيار است، اما معنايش لاس زدن با آمريكا نيست. منبع: ، ، 1390، ص58 @Shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ مصاحبه با روزنامه صریحا می گویم من همواره با مخالف بودم و هستم و صریحا می گویم که در هیچ گفتگو و مذاکره ای که به سمت به آمریکا دادن و آوانس از او گرفتن پیش برود و پیش رفته باشد حاضر نبوده ام و اگر مذاکره ای بوده که دیگران در آن شرکت داشته اند و خواسته اند مذاکره را به این سمت ببرند ام. ... بنابراین من خط سازش را حتی نوع سازش و خط مذاکره را حتی مذاکره به معنای جلب حمایت دشمن را همواره محکوم کردم و می کنم و معتقد هستم که این طرز فکر در رهبری و اداره ایران خطرهایی را به بار می آورد و باید جلوی او را گرفت. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها؛ ج۲ ؛ ص۱۹۵ https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
سلام علیکم این کانال مجالی است برای بازخوانی اندیشه کسی که شهادتش در برابر مظلومیتش ناچیز بود تلاشی است خودجوش برای مقابله با آنها که به اقتضای منافع روزشان، منظومه فکری ایشان را تقطیع می کنند فرصتی برای زدودن غبار مهجوریت از چهره یکی از برجستگان کم نظیر تاریخ معاصر که یک ملت بود برای ملت ما اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی سید شهیدان انقلاب اسلامی شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و السلام علینا و علی عبادالله الصالحین https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti
ماستمالی کردنِ دین! منبع: ؛ شریعتی جستجوگری در مسیر شدن؛ صص۲۸-۲۹ @Shahiddoctorbeheshti
، وطن است ۱۰ دی ۱۳۴۵ - هانوفر - کتاب خدا و سنت رسول خدا با کمال صراحت اعلام می دارد که محور همه سیاسی و مدنی، چه در میدان و چه در میدان ، است. یک مسلمان را از هر کجای عالم که باشد در قلمرو حکومت محلی خود به شمار آورد. مسلمان به هر جا از برود وطن اوست و در آنجا بیگانه نیست. این وضعیت که با یک مسلمان اهل یا یا یا یا یا یا در مناطق اسلامی چون یک بیگانه رفتار بشود بدون شک برخلاف نص است. منلع: ؛ اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان در اروپا؛ (۱۳۸۶) ص۳۰ https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti
هدایت شده از از بهشتی برای امروز
نظر در مورد ۲۷ بهمن ۱۳۵۸ مصاحبه با روزنامه صریحا می گویم من همواره با مخالف بودم و هستم و صریحا می گویم که در هیچ گفتگو و مذاکره ای که به سمت به آمریکا دادن و آوانس از او گرفتن پیش برود و پیش رفته باشد حاضر نبوده ام و اگر مذاکره ای بوده که دیگران در آن شرکت داشته اند و خواسته اند مذاکره را به این سمت ببرند ام. ... بنابراین من خط سازش را حتی نوع سازش و خط مذاکره را حتی مذاکره به معنای جلب حمایت دشمن را همواره محکوم کردم و می کنم و معتقد هستم که این طرز فکر در رهبری و اداره ایران خطرهایی را به بار می آورد و باید جلوی او را گرفت. منبع: (۱۳۹۰) مصاحبه ها؛ ج۲ ؛ ص۱۹۵ https://eitaa.com/shahiddoctorbeheshti https://gap.im/shahiddoctorbeheshti http://sapp.ir/shahiddoctorbeheshti
قائل به هستیم ما برای قائل به ولایت مطلقه هستیم یعنی معتقدیم امامت در جهت هر تصرفی را لازم بداند می کند و منافات با حقوق شخصی افراد ندارد. در حقیقت این قوانینی که در رابطه با شخصی و خصوصی و اینها هست اینها حریم اشخاص را نسبت به یکدیگر معلوم می کند؛ نه حریم اشخاص را نسبت به کل جامعه و امامت که در خط کل جامعه می خواهد حرکت کند. او برایش این مرزها و این حریمها دیگر وجود ندارد. این اساس ولایت مطلقه امامت هست در بینش اجتماعی و اقتصادی و حقوقی که الان هست. عده ای از آقایان این را قبول ندارند از آقایان فقهای ما عده ای این را قبول ندارند. آنها این ولایت را برای امام معصوم قائل هستند ولی برای امام غیرمعصوم و برای امامت غیرمعصوم قائل نیستند. عموماً برای امام معصوم قائل هستند. ... در میان فقهای معاصر ما فقیهی که از اول به این مسئله خیلی قاطع معتقد بود، تا آخرش هم ایستاد و در این راه موفقیت تاریخی جهانی را برای به وجود آورد امام [خمینی] بودند.ایشان در بحثهایشان خیلی قاطع از آن اول به معتقد بودند؛ می خواهد امام معصوم، می خواهد امام غیرمعصوم؛ امامت به طور کلی. و همین اواخر شاید چند ماه قبل که با ایشان باز مطرح کردیم دیدیم بله ایشان همچنان این امامت مطلق را رویش تکیه می کنند. منبع: جاودانه تاریخ؛ گفتارها 2؛ (1390) صص62 تا 64 @Shahiddoctorbeheshti
چرا علی؟ چرا غدیر؟ اگر با شما مشورت می‌شد، چه کسی را غیر از علی معرفی می کردید؟ نگرانی پیامبر در مورد گرانبهایش! قصه و مطرح نيست سخنرانی در سال 1351 ؛ در سال‌هايى كه ما اين جشن بزرگ را در مسجد جشن مى‌گرفتيم، در آن چند سال كه آنجا بودم همه ساله خود به خود من سخن مى گفتم. خوب به خاطر دارم كه در هيچ سال ناچار نشدم مطلبى را تكرار كنم يا براى اجتناب از تكرار مطلب، موضوع سخنرانى را مسأله‌اى غير از غدير و ، عليه السلام، قرار دهم. همواره با خودم فكر مى كردم كه و بخواهم براى همان مردم درباره غدير سخن بگويم قافيه سخن تنگ نيست، چون مسأله اى كه موضوع عيد غدير است يك مسأله جزئى پيش پا افتاده نيست بلكه مسأله اى بسيار مهم است. مطلب اين است كه پيامبرى به فرمان خدا مأموريت يافته در جهان پرغوغاى چهارده قرن پيش اى بر مبناى اسلام بسازد. جامعه اى كه به تمام معنا يك است. جامعه اى است كه وضع موجود را كاملاً دگرگون كرده است. ... پيغمبر بزرگوار اسلام به فرمان خدا و با اتكا بر وحى خدا، بر پايه و يكتاپرستى، بر پايه احترام به و بر پايه كنار زدن همه ارزشهاى ضد انسانى ديروز، جامعه اى نو ساخته است. حالا چنين بنيانگذارى الهام گرفته است كه ماه‌ها، هفته‌ها و روزهاى پايان عمرش نزديك مى شود. است. نگران اينكه اين جامعه نوبنياد را با اين خصلتهاى نو بايد به دست چه كسى سپرد و چه كسى مى تواند پس از او اين جامعه را كند؛ اداره اى كه همراه با آن، در مسير به وجود نيايد. اين است. مسأله، ... پيغمبر احساس مى كند، مى‌يابد، مى‌داند و به عنوان ، دانا، تيزبين و ژرف‌نگر مى بيند كه با ، عده معدودى مسلمان زبده خالص ساخته است. بقيه هم به اسلام و آمده‌اند، نماز مسلمانى را مى‌خوانند، ماه رمضان هم روزه مى‌گيرند، حتى زكات هم مى‌دهند، حتى به ميدان جنگ و جهاد هم مى‌روند و براى اسلام شمشير هم مى‌زنند، اما آيا ساختمان درون و جسم و جان و روح و خلق و عادت آنها است؟ نه! تعجب نكنيد. ... چطور پيغمبر اسلام نگران است كه اين بزرگترين ميراث را پس از او چه كسى نگهدارى خواهد كرد؟ پيغمبر به اطراف خودش نگاه مى‌كند و هر بار نگاه مى‌كند مقدم بر همه ، مىباشد؛ انسانى كه اصولاً از است، چون ده ساله بوده كه مسلمان شده و چند سال از همان ده سال را نيز زير دست پيغمبر بزرگ شده است. او كسى است كه چند سال قبل از بعثت را هم با خصلتهاى پيغمبر بزرگوار اسلام رشد كرده است: . اين انسان زبده آگاه هوشمند بافضيلت، كودك بود كه به خانه محمد رفت. دوران كودكى را در گذراند. ده ساله شد كه شروع شد. اولين مردى بود كه اسلام را پذيرفت .چه اسلام پذيرفتنى؟ خالص، مخلص، باصفا، باصميميت، ، .نه طمع در رياست دارد، نه طمع در ثروت دارد، نه طمع در سالارى لشكر دارد. هيچ طمعى ندارد. ! شما اصلا از صرف نظر كنيد، از تصميم پيغمبر صرف نظر كنيد؛ فكر كنيد كه به جاى پيغمبر، يك رهبر ديگر، جامعه اى را با آن ساخته بود، مى آمد با شما و با آنها كه با تاريخ سرنوشت اسلام آشنايى دارند و با اين حقايق اجتماعى هم كه عرض كردم آشنا هستند مى‌كرد و مى‌گفت چه كسى مى‌تواند پس از من اين ميراث را به خوبى نگه دارد و نهضت اسلام را در مسيرش نگه دارد تا منحرف نشود؟ چه كسى را مى‌توانيم معرفى كنيم غير از على؟ باشيد. قصه و مطرح نيست. ... آیا پيغمبر نگران بود كه اگر دست ، را بگيرد و بگويد « » مردم على را كنند؟ نگرانى پيغمبر اين نبود. او چنين ترسى از مردم نداشت .پيغمبر نگرانى ديگرى داشت. از اين طرف نگران بود كه اگر على بر سر كار نيايد ميراث گرانبهايش، يعنى ، به چه سرنوشتى دچار خواهد شد، و از آن سو نگران بود كه اگر على را به فرمان خدا به منصوب كند دارد. مسأله اين است كه پيغمبر از عكس‌العملهاى سياسى اين امر كه ممكن بود يك در مسير نهضت اسلام به وجود بياورد بيمناك بود ... منبع: ، ولایت رهبری روحانیت (1390) صص74-83 @Shahiddoctorbeheshti
شرط و مرز ندارد در مورد نظارت بايد بگويم شرط و مرز ندارد. هر فرد بايد به آنچه در پيرامونش مى گذرد با دقت بنگرد و اگر چيزى به نظرش مى رسد بگويد، كند، بدهد و براى اجرا به مقامات مسئول اطلاع بدهد. امروز در دانشگاه عرض كردم كه مى دانيد دستگاه آگاهى و و جمهورى اسلامى كجاست؟ در سرتاسر ايران. همه بايد نقش را در ايران ايفا كنند. اين آن نظارت است كه مرز ندارد. اما يعنى چه؟ يعنى شما سر چهارراه مى بينيد مأمور راهنمايى كار خودش را درست انجام نمى دهد. اگر هر كسى از راه مى رسد بگويد من مى خواهم راهنمايى كنم هرج و مرج مى شود. دخالت حساب دارد. پس بايد چه كار كند؟ بايد فوراً به مسئول مربوط اعتراض كند و اطلاع بدهد . باور كنيد كه اگر كسى كارش را انجام نمى دهد، پنج نفر، ده نفر، پانزده نفر به او بگويند چرا كارت را خوب انجام نمى دهى، خيلى از مشكلات حل مى شود. منبع: ؛ مبانی نظری قانون اساسی(۱۳۹۰) ص51 و اصل 8 @Shahiddoctorbeheshti
مردم نگاه می كنند ببينند زمامدارها چه جور عمل می كنند اين يك اصل طبيعى است كه «» عمل و رفتار و رهبر جامعه بر مردم اثر می‌ گذارد و اين يك اصل طبيعی است. مردم نگاه می كنند ببينند زمامدارها چه جور عمل می كنند و به همان صورت به سوى عمل گرايش پيدا می‌ کنند. اين است. پس اگر قرار است حركت جامعه به سوى و راه خدا باشد، بايد و پيشتازان و زمامداران جامعه، رفتارشان، بينششان، اعتقاداتشان، عبادتشان، نمازشان، روزه شان، لباسشان، ، ، صِدقشان، راستی شان، امانتشان، شان، عدالتشان و همه چيزشان، و نمونه اى از اسلام باشد. اگر نمونۀ صددرصد نه، لااقل نودوپنج درصد يا نود درصد. بر اين اساس، موضع در مورد مملكت اين است كه مملكت ما و ما در نظام ، بايد به وسيلۀ كسانى اداره شود كه هر عمل آنها نزديك كنندۀ مردم به باشد. منبع: ؛ حزب جمهوری اسلامی(1390)؛ صص49-50 به @Shahiddoctorbeheshti
رمز و راز اسلحه : بر هم زدن نقشه حریف () مباهله براى اين نيست كه قرآن بخواهد حق و باطل را با دعا و نفرين اثبات و نفى كند. پیامبر با مباهله، زمینه بحث منطقی را فراهم کرد. شیوه مبارزه با با مردمى كه نمىشود با# منطق با ايشان حرف زد و اسير يك سلسله تلقينات متكى بر احساسات گذشته هستند، بايد با روبرو شد. شيوه احساسى چيست؟ . اينها را به ميدان بيم و اميد بياور. اگر آنها دنبال مطلب را رها كردند كه هيچ؛ اما اگر با اين همه دنبال مطلب را رها نكردند آنها را به نفرين دعوت كن. ... اگر پيروانِ پروپاقرص اينكه و خدا متجسد شد و تبديل به گوشت شد (تعبير تبديل شدن به گوشت در متن عبارات امروزى مسيحيت هم وجود دارد) بر اين مطلب پافشارى كردند، بگو بسيار خوب، حالا كه كُميت شما در ميدان منطق و استدلال لنگ است، به ميدان دعا و نفرين درآييد. بياييد را كه دوست داريم كنيم. خودمان، پسرانمان، زنانمان، و كسانى كه ما هستند، جمع شويم و بگوييم بارالها، لعنت تو، دورى از رحمت تو، عذاب تو، بر آن گروهى باد كه در اين داستان راه دروغ مى‌روند. پيغمبر، آنها را به اين كار دعوت كرد و آنها هم، كه بيشتر بودند تا دنباله‌رو منطق، سنگر را خالى كردند و عقبنشينى كردند. گفتند: نه، ما جرأت نمى‌كنيم. اين بسيار مناسب بود، براى اينكه قبل از شروع اسلام آرام‌آرام در شبه جزيره شروع شده بود و پايگاه‌هاى كوچك مسيحى در اين طرف و آن طرف به وجود آمده بود و مسيحيت داشت مشركين را از شرك به يك نوع شرك سوق می‌داد. اسلام آمد تا اين مردم را به سوى واقعى دعوت كند، اما مسيحيت بر سر راهش قرار داشت. تبليغات مسيحى، گيرايى‌هاى خاصى دارد. بايد بر سر اين گيرايي‌ها ايستاد. اول با منطق، و اگر منطق كارگر نيفتاد با چنين تاكتيكى. به محض اينكه مسيحت در برابر چنين دعوتى عقب‌نشينى مى‌كرد، همان عقب‌نشينى افكار ديگران را براى توجه بيشتر به منطق اسلام آماده مى‌كرد. همينطور هم شد. گروه مبلّغان ورزيده مسيحيت كه به مدينه آمده بودند تا با پيامبر مباحثه كنند و او را در زمينه اعتقاد مذهبىِ صحيح در نظر ديگران محكوم كنند و گسترش اسلام را از طريق اين متزلزل كنند، در برابر چنين صحنه احساس‌انگيزى به ناچار عقبنشينى كرد. و اين عقب‌نشينى پيروزى بسيار ارزنده‌اى براى نهضت اسلام بود. شما دوستان در همين عصر خودمان ببينيد، چند درصد از مردم در بحث‌ها دنباله‌رو و منطقى هستند؟ به خصوص در زمينه مسائلى كه مى‌شود با الفاظ كمى به آن آب و رنگ داد و احساسات را برانگيخت، كُميت منطق واقعاً لنگ مى شود و حربه منطق واقعا از كار مى‌افتد… در اينگونه شرايط مگر مىشود با منطق سخن گفت؟ گوش كسى به منطق بدهكار نيست! فكرش براى تحليل آماده نيست. در اينجا جز استفاده از تاكتيك‌هاى تبليغى احساسى در مقابل آن تاكتيكهاى اغفالگرانه احساسى هيچ راه ديگرى وجود ندارد. پيغمبر در برابر رهبران مسيحيت بخشى از عربستانِ زمان خودش () در وضعى قرار مى‌گيرد كه هرچه با منطق با آنها روبرو مى‌شود، آنها بر احساسات مخالف انگشت مى‌گذارند و تحريك مى‌كنند. پيامبر بايد كارى مىكرد كه اينها در يك ميدان احساسى جا خالى كنند. پيامبر به فرمان خدا، باقاطعيت آنها را به ميدان لعن و لعنت دعوت مى كند: نفرين خدا بر آنها باد كه به راه دروغ مى روند! آنوقت اينها مى‌ترسند و جا خالى مى‌كنند. توجه داريد كه جا خالى كردن ناشى از ترس در چنين صحنه‌اى چه تأثيرى دارد. وضع حريف را بر هم مى‌زند. او را شكست مى‌دهد و زمينه را براى منطق آماده مى‌سازد. مكرر از من سؤال شده است كه مگر، پيغمبر اسلام و قرآن هم براى اثبات حق و باطل خواسته از دعا و نفرين استفاده كند؟ هرگز! شما ببينيد سابقه اين صحنه چيست. ببينيد قرآن و پيغمبر، اول با چه زبانى به ميدان آمده و پيامبر چرا و تحت تأثير چه شرايطى سراغ اين رفته است. در شرايطى كه حريف، يا يا ، زمينه‌هاى فكرى را براى كاربرد منطق از بين برده است. در چنين شرايطى شما چه توصيه‌اى مى فرماييد؟ ... مباهله براى اين نيست كه قرآن بخواهد حق و باطل را با دعا و نفرين اثبات و نفى كند . داستان مباهله براى آن است كه نقشه حريف را به هم بزند و استعدادهاى انسانى را از دام حريف برهاند و آزاد كند و به ميدان تأثير منطق بياورد و البته همين طور هم شد. منبع: ولایت رهبری روحانیت (1390) صص56-60 @Shahiddoctorbeheshti
درس انقلاب؛ انقلاب به ما نشان داد كه مسألۀ و مسألۀ چقدر مهم است. نشان داد وقتي جامعه يك پيدا مي‌كند، يك امام پيدا مي‌كند و در پي آن حركت مي‌كند، چه سعادتي دارد. نعمت امام چه نعمت بزرگي است و جامعه بايد هميشه در راهي برود كه امام ها در آن ساخته شوند. همۀ شما ياد گرفتيد كه يك نقطۀ مركزي براي سعادت جامعه وجود دارد و آن امامت و امام است. و اين نقطۀ مركزي، هميشه بايد پرتوان‌ترين و پاك‌ترين و صادق‌ترين و اصيل‌ترين و خداپرست‌ترين و باتقواترين نقطه باشد. اينها را همه در طي انقلاب ياد گرفتيم. منبع: (سخنرانی تشکل، پاسدار مکتب) (1390)، ص219 @Shahiddoctorbeheshti
نظر در مورد آرمان مرحوم 1- براى همه ما جاى تأسف بسيار است كه جاى عالم جليل و و معلم و مربى و پيشگام را در جلسه امروز، در جمعمان خالى بيابيم. شك نيست كه آيت الله در مسلمان ايران، زنده و زنده ياد و زنده نام است و هر انسان مؤمن به خدا و معاد، چه براى خودش و چه براى دوستانش، مرگ، جز نوعى از جدايى از محيطى و پيوستن به محيطى ديگر، جز انتقال، معنايى ندارد و اين از اساسىترين ويژگىهاى مكتبهاى الهى است كه به بودن انسان معتقد است. ... ولى ترديدى نيست كه از دست دادن چنين ، ضايعهاى بزرگ براى ماست و با فقدان او خلأيى به وجود آمده كه پر شدنش ميسر نيست مگر به پا گرفتن چهره و چهرههايى كه همچنان بتوانند اينگونه نقشهاى پيشتاز، مترقى، الهى و سازنده را بر عهده بگيرند و تاريخ به ما نشان داده است كه اين چهرهها، خلق_الساعه به وجود نمىآيند. ما به عنوان دوستان قديم و همگامان و همراهان او در اين راه و به عنوان نمايندگان و به عنوان ، ياد اين عالم بزرگ را گرامى مىداريم. منبع: صورت مشروح مذاكرات قانون اساسی، ج1، جلسه پانزدهم (21 شهریور 1358)، ص 369 2- امروز مصادف است با چهلمين روز فقدان عالم بزرگ و مجاهد سختكوش و نستوه و مجلس خبرگان مرحوم آيت الله طالقاني طاب ثراه. ... در آغاز اين جلسه هم ياد اين برادر بزرگ و عزيز را گراميميداريم و از همه ملت و همه دوستان مرحوم آيت الله طالقاني و به خصوص از و آگاه و مبارز ميخواهيم در اين لحظه حساس تاريخي به نقشه شومي كه اروپايي و آمريكايي و اسرائيلي براي جنگ اعصاب، ، مشكلتراشي، آتشافروزي و توطئه در گوشه و كنار كشور طرح كرده و اجرايش را آغاز كردهاند، اين قشرها و همه قشرهاي ديگر همچنان با هم، همفكر و همپيمان و همراه باشند و منتظر آن ننشينيم كه حتماً يك وحدت شكل يافته و سازمان يافته به داد اين ما برسد. ما در طول انقلاب بدون اينكه تشكيلاتي داشته باشيم وحدت داشتيم، همرزميداشتيم. طول ميكشد، مراحلي را بايد پشت سر بگذاردكه ان‌شاءالله به وحدت تشكيلاتي هم خواهيم رسيد و با اخلاص در نيت و با اخلاص در عمل و فائق آمدن بر هرگونه خودخواهي و خودمحوري و خودپرستي بر همه مشكلاتي كه تاكنون مانع شده است ما يك نوع وحدت تشكيلاتي بزرگ داشته باشيم پيروز خواهيم شد ولي تا رسيدن به آن روز آيا راهي جز حفظ همان پيوند و همان كه بر گرد محور و است، راهي ديگر داريم؟ هرگز نه. اين رهنمود رهبر انقلاب و حضرت آيت‌الله العظمي خميني و نيز عشق و آرمان مرحوم آيت الله طالقاني بود و همه هم يك چنين عشق و آرماني داشتهاند و دارند ... منبع: ، ج2، جلسه چهل و هشتم (26 مهر 1358)، ص 1295 @Shahiddoctorbeheshti
از بهشتی برای امروز
کتاب #مبارزه_پیروز اثر #شهیدبهشتی تاریخ تحلیلی قیام #عاشورا @Shahiddoctorbeheshti
تغییر روش مبارزه بعد از شهادت مسلم @Shahiddoctorbeheshti علیه السلام طبق نوشته از مکه حرکت کرد و در راه عده‌ی زیادی به پیوستند. ایشان آمد تا نزدیک خاک عراق. آنجا به حضرت خبر رسید که وضع نه آن است که مسلم برای شما نوشته بود. الان وضع دگرگون شده. مسلم کشته شده، هانی کشته شده، عبدالله بن یقطر که نامه حضرت را برای مسلم و مردم کوفه می‌برد کشته شد، اما با این اخبار وحشتناک متوقف نشد، فقط و روش عوض شد، چون وضع عوض شده بود. حضرت دستور داد مردمی که همراه او بودند همه جمع شوند، بعد به میان آنها آمد و نوشته‌ای را برای آنها خواند و بعد از حمد و ثنای خدا فرمود باخبر باشید اخبار وحشتناکی از کوفه می‌رسد، مسلم و هانی و عبدالله بن یقطر را کشته‌اند. مردم به ما کرده‌اند. من باید به این راه بروم تا کشته شوم، هر کس از شما تا این ساعت به امید مال و ثروت و به امید مقام و منصب با من آمده راهش را بگیرد و برود. بیشترِ کسانی که در میان راه به این کاروان ملحق شده بودند، رفتند. حسین بن علی ماند و آن عده از خُدامی که از مدینه با حضرت بیرون آمده بودند و چند نفر از یاران وسط راه. چون صحنه‌ی مبارزه عوض شد دیگر نباید افراد و در اردوی حسینی باقی بماند. چون روش مبارزه عوض شد باید مردان ، مردان باصفا که از چاه طبیعت به درآمده‌اند، پیرامون او بمانند: پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده باید مردمی پاک و منزه و توانا و نیرومند در این راه بیایند که به هدف مبارزه‌ی کربلا داشته و آماده‌ی و جانبازی باشند. منبع: ؛ (1391) صص19-20 @Shahiddoctorbeheshti