🥀قصه ڪربلا🥀
☑️شب هفتم حضرت علی اصغر:
در این روز عبید الله بن زیاد نامه ای به عمربن سعد فرستاد و به او دستور داد تا با سپاهیان خود میان امام (ع) واصحابش و آب فرات فاصله ایجاد کرده و اجازه ی نوشیدن حتی یک قطره آب را به امام ندهد عمربن سعد نیز فوراعمروبن حجاج را با پانصدسوار در کنار شریعه ی فرات مستقر کرد و این رفتار غیر انسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) صورت گرفت . در این هنگام مردی بنام عبدالله بن حصین اردی که از قبیله ی بجیله بود فریاد بر آورد که ای حسین این آب را بساترنگ آسمانی نخواهی دید بخدا سوگند که قطره ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی حمیر بن مسلم می گوید بخدا سوگند که پس از این گفتوگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود دیدم که عبدالله بن حصین آنقدر آب می آشامید تا شکمش بالا می آمد و آن را با لا می آورد!و باز فریاد میزد العطش وباز آب می خورد تا شکمش آماس میکرد ولی سیراب نمیشد او چنین بود تا جان داد! آخرین لحظه ها و کودک شیر خوار امام (ع) به خیمه آمد و فرزندش عبدالله را نزد وی آوردند آن حضرت او را در دامان خود نشانید . در این اثنا مردی از پنی اسد تیری پرتاب کرد و آن طفل را به شهادت رسانید پس امام (ع) خون آن طفل را گرفت وچون دستش پر شد آن را روی زمین ریختهم چنین در نقل دیگری آمده است که : ( چون امام (ع) سپاه کوفه را دید که در ریختن خونش اصرار می ورزند قرآن را گرفته و آن را باز کرد وروی سر نهاد و فریاد بر آوردبین من و شما کتاب خدا وجده محمد رسول الله - ای قوماخون مرابه چه چیز حلال میشمارید در این حال امام حسین (ع) نظر کرد و طفلی را دید که از تشنگی می گریست او را روی دست گرفت و گفت : ای جماعت ! اگر به من رحم نمی کنید پس بحال این کودک شیر خوار رحم آورید ؟ در این اثناء مردی از سپاه کوفه با تیری آن کودک بی گناه را به قتل رساند . ) امام حسین (ع) با مشاهده ی این احوال می گریست و می فرمود خداوندا ! داوری کن در میان ما واینان که ما را دعوت کردند تا به یاریمان بشتابند ولی شمشیر های خود را به روی ما کشیدند . نوزاد شهید امام (ع) در حالی که بر اسب خود سوار و عازم میدان بود کودکی را که در همان ساعت متولد شده بود نزد آن حضرت آوردند امام (ع) در گوش فرزند خود اذان می گفت وکام او را برداشت در آن هنگام تیری برحلق آن طفل اصابت نموده و او را به شهادت رسانیدامام (ع) تیر را از حلقوم آن طفل بیرون کشید و کودک را به خونش آغشت و کودک خون آلود خود آورده و نزد سایر جنازه های فرزندان و برادر زادگانش نهاد...
#محرم🥀
#امام_حسین🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها🖤🍃'
📌ظرفیت تمدن سازۍ قیام عاشورا‼️
👤 استاد_رائفی_پور🥀
▪️قسمت ۶👇🏻
https://www.aparat.com/v/Z5XEP/%D8%B8%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%AA_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86_%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C_%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7_%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87_%D8%B4%D8%B4%D9%85_%7C_%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%A7%D8%A6%D9%81%DB%8C
#محرم🍂
#پیشنهاد_دانلود👌🏻
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها🖤🍃'
📌 تیرهای سه‌شعبه
◾️ گاهی به مهارت حرمله می‌اندیشم. به غلط می‌گویند که او ماهر بوده است. او فقط هدف‌های روشنی داشت:
➖ چشم عباس،
➖ سینهٔ حسین،
➖ گلوی علی‌اصغر…
◽️ فقط تو بودی که خوب فهمیدی استخوانی که در گلوی علی بود، سه شعبه داشت… از جنس تیرهایی که من با گناهانم به سمت مهدیِ فاطمه پرتاب می‌کنم.
🔘 هفتم #محرم ؛ حضرت #علی_اصغر
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها🖤🍃'
•🥀#محرم_شب_هفتم_حضرت_علی_اصغر🥀•
و بالاخره امشب هم سر رسید . .
امشب شبِ هفتم ماھِ محرم است
روزے کهـ طفلِ شش ماھ شیرخوار
کوچکترین سربازِ سپاھِ امام حسين[؏
بهـ شهادت مے رسد
عبیدالله بن زياد دستور داده بود تا مانعِ دسترسىِ امام حسين[؏ و يارانش بهـ آب بشوند . .
امام حسين[؏ طفلِ شیرخوارش را با دو دست خود بلند کرد . .
براے طفلش جرعھ ای آب از كوفيانِ پست خواستار شد . .
تمامیِ اصحابِ امام حسین[؏ بهـ ميدان رفتهـ و شهید شدھ بودند
علی اصغر طفلِ شش ماههـ تشنهـ بود و از شدتِ تشنگی گریهـ می کرد . . 😭
اما در خيمهـ ها آبی وجود نداشت . .
و رباب شیری در سینھ نداشت تا بهـ علی اصغر بدهد . .
امام حسین[؏ قنداقھ علی اصغر را در دستانش گرفت و در مقابلِ لشكرِ يزيد ايستاد
فرمودند :
ای مردم اگر بهـ من رحم نمی كنيد بر اين طفلِ کوچک رحم کنید . .
اما آنان بسیار سنگدل و بی رحم بودند . .
تيراندازی از بنی اسد تيری در كمان نھاد و گلویِ طفل را نشانهـ گرفت . . 😭💔
گردنِ کوچک و ظريفِ طفل شيرخوارھ از بدنش جدا شدھ بود . .
دستان و سینھ ی امام حسین[؏ بھ خون رنگین شد😭💔
امام حسین[؏ دستان خود را از خون علی اصغر پر كردند و بهـ آسمان پاشيدند و گفتند :
تحمل اين مصيبت بر من آسان است چرا كھ خداوند آن را مے بيند . .
امام حسین[؏ رو بهـ آسمان اینگونھ نیایش کردند :
خدايا ! سوے تو شكايت می‌كنم از آنچهـ با من و برادران و فرزندان و خويشانم می‌كنند . .
ز داغت تیر هم گریان شدھ اے واااے
نفس در سینھ‌ات سوزان شدھ اے واااے
خدا را شکر دستم زیر سر بود . .
سرت از پوست آویزان شدھ اے واااے
نویسندھ : م.جعفرے
#محرم🥀
#امام_حسین🕯🍂'
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها🖤🍃'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا