eitaa logo
❤️ شهیدگمنام ❤️
1.9هزار دنبال‌کننده
23هزار عکس
9.9هزار ویدیو
22 فایل
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(‌س) 🌷یادشهدا کمتراز شهادت نیست🌷 معـرفی شـ📋ـهداء،کلـ🎞ـیپ،‌مدا🎤حـی،خاطــرات شــهداء،عفاف و حجاب،بصیرت افزایی و... #‌شهیدگمنام #حاج_‌قاسم_سلیمانی کپی پست با ذکر صلوات آزاداست
مشاهده در ایتا
دانلود
کعبه زیباست به شرطی که تو در کعبه درآیی به حرم تکیه نهی، روی به عالم بنمایی خواستم تا که دعایی بکنم بهر ظهورت چه دعایی بکنم یوسف زهرا، تو دعایی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
5c95ed145a64a33f196d9e75_5957028931044679669.mp3
9.87M
مداحی در وصف آقا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف جمعه های مهدوی 🌷 @shahidegomnam14 🌷
دختران خودنما در چشم ها جای دارند ولی دختران عفیف در دل ها زیرا حجاب یعنی به جای شخص، شخصیت را دیدن 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🔴شباهت‌ روحانی و زلزله! یه پنجشنبه شب این بزرگوار با گرون کردن یهویی بنزین مردم رو از خونه میاره تو خیابون، یه پنجشنبه شب هم زلزله! ولی خب انصافا قدرت تخریب روحانی از زلزله بیشتر بود😂 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🍃 💔 🔹خدا را چه دیده ای...؟! ✨ شاید با همین حسرتِ خوب بودن یک روز ما هم رفتیم پیش خوب ها...! ✨ ‏ 🌸 🍃 🍃 ✨اݪݪهم عڄل ݪۅݪیڪ اݪڣڔڄ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
سعی کنید بی تفاوت نسبت به مسائل و نباشید.❤️ (شهید ناصر آتش زر) ‌🌷 @shahidegomnam14 🌷
رأسِ بر نِی تو دیدم و بر زبانم آمد: «ألسلام علی الرأس المرفوع» و چه خوش سعادتی تو... 🌷 @shahidegomnam14 🌷
😍ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام به همه مسلمانان جهان تبریک می گوییم😍 🌱🍃🌱🍃 🌷 @shahidegomnam14 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جـــآݩ جهآنـــم تـــۅیـــی❤️ 🌷@shahidegomnam14🌷
خــــــــــإطــــــــــره❤️  سنم كم بود، گذاشتندم بي‌سيم‌چي؛ بي‌سيم‌‌چي ناصر كاظمي كه فرمانده‌ي تيپ بود. چند روزي از عمليات گذشته بود و من درست و حسابي نخوابيده بودم. رسيديم به تپه‌اي كه بچه‌هاي خودمان آنجا بودند. كاظمي داشت با آنها احوال‌پرسي مي‌كرد كه من همان‌جا ايستاده تكيه دادم به ديوار و خوابم برد. وقتي بيدار شدم، ديدم پنج دقيقه بيشتر نخوابيده‌ام، ولي آنجا كلي تغيير كرده بود. يكي از بچه‌ها آمد و گفت: «برو نمازهاي قضايت را بخوان.» اول منظورش را نفهميدم؛ بعد حالي‌ام كرد كه بيست و چهار ساعت است خوابيده‌ام. توي تمام اين مدت خودش بي‌سيم را برداشته بود و حرف مي‌زد. وسايل نيروهايم را چك مي‌كردم. ديدم يكي از بچه‌ها با خودش كتاب برداشته؛ كتاب دبيرستان. گفتم «اين چيه؟» گفت: «اگر يه وقت اسير شديم، مي‌خوام از درس عقب نيفتم.» كلي خنديدم. عادت داشتند با هم بروند منطقه؛ بچه‌هاي يك روستا بودند. فرمانده‌شان كه يك سپاهي بود از اهالي همان روستا، شهيد شد. همه‌شان پكر بودند. مي‌گفتند شرمشان مي‌شود بدون حسن برگردند روستايشان. همان شب بچه‌ها را براي مأموريت ديگري فرستادند خط. هيچ كدامشان برنگشتند. ديگر شرمنده‌ي اهالي روستايشان نمي‌شدند. 🌷@shahidegomnam14🌷
بــه تۅاز دۅږ ســلـــام بــه ســلـــیمـــانـــ نجـــف اَزطـــرفــــ مـــۅږ ســلـــام❤️ 🌷@shahidegomnam14🌷