⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
📜 #یڪـــآیــهقـــــرآن
از مڪافات #عــمل غافل مشــو!
هر عــــمل ، گَر خیر و شر از آدمی
سر میزند آن عمل مُزدش به زودی
پشتِ در ، در میــزند.
📒 ســوره ابراهــیم آیه ۴۲
👇👇
🌺 @shahidegomnam14 🌺
#حدیث_روز
#امام_صادق_علیه_السلام
كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَم يَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ التَّسْبِيحِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّكْبِير
امام سجاد «علیه السلام» در ماه رمضان جز به دعا و تسبیح و اتسغفار و تکبیر لب نمی گشود .
الکافی : جلد ۴ ، صفحه ۸۸
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🌺 @shahidegomnam14 🌺
#خاطرات_شـهید
عملیات بیت المقدس که تمام شد و رزمنده ها برگشتند، هیچ خبری از محمد نشد نه میگفتند شهید شده، نه خبر اسارتش رو می دادند...
خیلی گذشت مادرم تمام فکرش پیش #محمد بود یکی از آشناهامون داشت میرفت مشهد...
مادرم به من گفت: «یک نامه برای امام رضا علیه السلام بنویس و بخواه که از محمد خبری بیاورند لااقل اگر شهید شده، پیکرش برگردد»
دو سه روز بعد، محمد را آوردند فقط استخوان هایش باقی مانده بود..
#دانش_آموز_شهید
#محمد_اندرخور🌷
منبع: فهمیده های کلاس
🌺 @shahidegomnam14 🌺
« #راهـی_بـرای_آرامش»
🚌با اتوبوس راهی تهران بودیم🚶 بیشتر
مسافرین نظامی بودند راننده به محض
خروج از شهر صدای نوار ترانه را زیاد کرد.⚡️
🌸ابراهیم چند بار ذکر صلوات داد. بعد
هم ساکت شد اما بسیار عصبانی بود.😞
ذکر می گفت دستانش را به هم فشار
می داد و چشمانش را می بست .
💭حدس،زدم به خاطر نوار ترانه باشد.
گفتم می خوای برم بهش بگم؟ گفت:
قربونت برو بهش بگو خاموشش کنه.🙁
🔻راننده گفت: نمیشه خوابم می بره.
من عادت کردم و نمی تونم.
برگشتم به ابراهیم مطلب را گفتم.
فکری به ذهنش رسید از توی جیبش
قرآن کوچکش را درآورد و با صدای
زیبا شروع به قرائت آن کرد.👌
✨همه محو صوت او شدند راننده
هم چند دقیقه بعد نوار را خاموش کرد
و مشغول شنیدن آیات الهی شد.☺️
#هادی_دلها_ابراهیم_هادی❤️
🌺 @shahidegomnam14 🌺
سلام آخرین امید ، مهدی جان
هفته ای دیگر طلوع کرد و این منم و دست های خالی ام و چروک های روزافزون چهره ام و خرمن سپیدِ موهایم و عمری که به سرعت بدون تو می گذرد ...
ای کاش این چشم های خیسِ به راه مانده ، حسرتِ دیدارِ روی زهرایی ات را به گور نبرند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌺 @shahidegomnam14 🌺