eitaa logo
❤️ شهیدگمنام ❤️
1.9هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
9.8هزار ویدیو
22 فایل
السلام علیک یا فاطمة الزهرا(‌س) 🌷یادشهدا کمتراز شهادت نیست🌷 معـرفی شـ📋ـهداء،کلـ🎞ـیپ،‌مدا🎤حـی،خاطــرات شــهداء،عفاف و حجاب،بصیرت افزایی و... #‌شهیدگمنام #حاج_‌قاسم_سلیمانی کپی پست با ذکر صلوات آزاداست
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 تسلیت باد 🏴 💢آخرین وصیت امام صادق(ع)؟ ✅ اینکه امام صادق(ع) در زندگی خود، در نفسهای واپسین اهل خانواده و کسان را جمع کند و مهمی بیان کنند، یعنی آن وصیت فوق العاده اهمیت دارد که حضرت در لحظات آخر هم به آن توصیه میکنند. اما حضرت چه چیزی را تاکید میکنند؟ ابوبصیر از همسر امام صادق(ع) در مورد ساعات پایانی عمر ایشان سوال کرد؛ ✅حضرت در آن لحظه فرمود: كساني كه نسبت به بي اعتنا باشند، شفاعت ما اهل بيت عصمت و طهارت(ع)شامل حالشان نمي گردد.  قابل دقت است كه حضرت نفرمود: شفاعت ما شامل افراد بي نماز نمي شود؛ بلكه فرمود: ما شامل حال افراد بي اعتنا به نماز، نمي شود.  📚 بحارالانوار: ج 47، ص 2، ح 5.  ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
داشتیم براے عملیات آماده مے شدیم را گفتند، سریع آمدیم توے چادر تا بخونیم و حرڪت ڪنیم ، منطقہ شناسایـے شده بود و بمباران شروع شد . توے چادر مشغول خواندن بودیم ڪہ دو سہ تا راڪت افتاد ڪنار چادر ما برادرے ڪہ درحال بود یڪهو بہ رفت و همانطور ماند ... دیدم از ڪنار پیشانے اش رگہ خونے بیرون زد یاد ضربت خوردن افتادم . این بچہ ها بہ آقاے خودشان اقتدا ڪردند حتے هم بود ... ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت! ⭕️ خاطره رهبرانقلاب از بزرگوارشان: من کمتر پدری را دیدم که ‌اين‌قدر نسبت به فرزندانش داشته باشد. من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه می‌گرفتیم و می‌رفتیم ییلاق برای گردش و . با دوستان طلبه می‌رفتیم وکیل‌آباد. یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمی‌گشتیم، خسته و کوفته می‌خوابیدیم. پدرم که از بر می‌گشت، ماها را توی خواب می‌بوسید. طاقت نمی‌آورد. از صبح ما را ندیده بود.‌ اينقدر دلش تنگ شده بود.‌ ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
✍ برای نمازت غیرت داشته باش 👈 گاهے وقت‌ها ما گیر در خودمان است. ےڪ ڪسے آمد گفت: آقاے قرائتے من به راننده گفتم نگه دار بخوانم. نگه نداشت نماز من قضا شد 😞 گناه ڪردم؟ گفتم: بله☝️ گفت: من ڪه گفتم نگه دار. گفتم: چطور گفتی⁉️  گفت: رفتم گفتم آقاے راننده یک جایے نگه دارید نماز بخوانم. گفت: بنشین صدایت می‌زنم. ما نشستیم صدا نزد. گفتم: اگر می‌افتاد چه می‌ڪردید⁉️⁉️ می‌گفتے: آقاے راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار❗️ نگه دار❗️ چه... چمدانم افتاد. گفتم: آن غیرتے ڪه براے چمدانت دارے براے نماز نداری.❗️ ❌ گیر در خودت است. شما براے چمدانت نعره ڪشیدے، براے نماز نعره نڪشیدی. ❕ ❕ ❕ مقید نماز اول وقت باشیم ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🔸 خبرنگار ژاپنی پرسید: شما تا چه هنگام حاضرید بجنگید؟؟؟ شیرودی خندید. سرش را بالا گرفت و گفت: ما برای خاک نمی‌جنگیم ما برای اسلام می‌جنگیم. تا هر زمان که اسلام در خطـــر باشد. این را گفت و به راه افتاد. خبرنگاران حیران ایستادند. شیرودی آستین هایش را بالا زد. چند نفر به زبان های مختلف از هم پرسیدند: کجا؟ خلبان شیرودی کجا می‌رود؟ هنوز مصاحبه تمام نشده! شیرودی همانطور که می رفت برگشت. لبخندی زد و بلند گفت: نماز! صدای اذان می آید وقت است... 🌷 ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🔹من ۷ ساله بودم، بابا برای جلو می ایستاد، بلند و آهسته نمازش را می خواند تا ما نماز خواندن را با ایشان یاد بگیریم. 🔸هیچ وقت نمی گفت بابا بخوان، بلکه وقتی می گفتند اول خودش می گرفت بعد با لحنی آرام و مهربانانه ما را دعوت به نماز می کرد. اگر به ما می گفت نگویید و یا اگر کسی به شما بدی کرد در حقش خوبی کنید، خودش مطلقاً دروغ نمی گفت و به همه خوبی می کرد و اصلاً برخلاف صحبت هایش عمل نمی کرد. 👈تربیت ایشان کاملاً عملی بود و اگر مطلبی را زبانی به ما تذکر می دادند کاملاً لحنشان نرم بود. ❤️شهید جواد حاج خدا کرم❤️ ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
●بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّه‌ها «کارور» را دیدند که با قدم‌های استوار به طرف «تپّه‌های بازی دراز» می‌رود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. ● «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
زمان شاه انداختنش توی بند نوجوانان بزهکار . صبوری به خرج داد . چند روز بعد صدای جماعت و تلاوت قرآن از بند، بلند بود! مأموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد . می گفتند تو به اینها چه کار داشتی ؟! از آن به بعد شکنجه حسین، کار هر روز مأموران شده بود . یکبار هم نشد که زیر شکنجه ، اطلاعات را لو بدهد . نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی و یا این‌که از سقف آویزانش می کردند . ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
❤️ شهیدگمنام ❤️
مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از نماز شهید برونسی را کنار کشیده و با چشمان اشک آلود، فرم
🌹🌹🌹 مرحوم آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی، جبهه زیاد تشریف می‌آوردند، شبی که برای سخنرانی به تیپ امام جواد (ع) آمده بودند؛ موقع که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند، خیلی اصرار کردیم که دلمان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمی‌کردند. 🍃🍃🍃 عرض کرد: حاج آقا بروید جلو بایستید، ایشان فرموند: اگر شما دستور می‌دهید ، می روم، شهید برونسی گفتند: من کوچک‌تر از آنم که به شما دستور بدهم، از شما خواهش می‌کنم. فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. 🍃🍃🍃 بچه‌ها شروع کردند به التماس کردن که آقای برونسی، بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزویمان برسیم، شهید برونسی که مردی با اخلاق بود، به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو! حاج میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و حال عجیب، در حالی که اشک از چشمان این پیرمرد زاهد سرازیر بود، تمام شد. 🍃🍃🍃 بعد از نماز شهید برونسی را کنار کشیده و با چشمان اشک آلود، فرمودند: حاج عبدالحسین، مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! شهید ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما یاشید و ما را فراموش نکنید! 🍃🍃🍃 آن عالم و فرمودند: این تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود؟! حتما مرا کن. ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌷 امام صادق(علیه السلام) : ✍ شیعیان ما را در ۳ موقع امتحان کنید : 👌 در موقع چگونه به ان اهمیت می دهند. 👌 در هنگام چگونه آنرا از دشمنان ما حفظ میکنند. 👌 خود را در هنگام ضرورت چگونه بین نیازمندان تقسیم میکنند. 📒 اصول کافی ، ج۱ ، ص۱۱۷ ⁦🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷
🌹 چ ناز نماز می‌خواندید. جزیره که از اول جزیره بود. شما آن را مجنون کردید ... . 📷 #هورالعظیم_ سمجنون ۱۳۶۴ _ خواندن سردار قربانعلی زمانی‌ پور ؛و محسن احمد زاده.( چند ماه بعد هر دو در والفجر ۸ رسیدند) ⁦🥀 🥀 ✨ 🌷 @shahidegomnam14 🌷