‹ شـهـیـده 🇮🇷›
یه شعر خوندم که نوشته بود :
هوای گریه که تنگ غروب زد به سرت
پناه می بری از غصه ها به شانه ی کی؟
و من تنها شانهای که یادم اومد شما بودی.
آخه هروقت بغض خفهم میکرد و دلم میخواست
سر به شانهی کسی بذارم و دلگیریهامو ببارم
ولی پناهی نداشتم ؛ میومدم پیش شما ..
میومدم که سر به شانهی دیوار حرمت بذارم و
دلتنگیهامو ببارم .
میومدم که دست نوازش پدرانهت رو به سرم
بکشی و بهم بگی غصه نخور ،
تا منو داری بیخیال نبودن بقیه .
خودم حواسم بهت هست ،
خودم دستتو میگیرم و از زمین بلندت میکنم .
پشتت به خودم گرم باشه که
هیچوقت پشتت رو خالی نمیکنم.
خودت میدونی چقدر غم توی دلم تلنبار شده
و چقدر نیاز دارم به پناه امنت ..
که از نامردی دنیا و روزگار و آدمهاش نترسم
و دلم به پناه امنت خوش باشه
که بدونم هنوزم هوامو داری(:
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
فاطمیه سالگرد ِ به سمت حیا رفتنِ خیلی از فاطمیهاست ؛ نمیخوای بسم الله بگی ؟
#فاطمیه
آقای امام رضا ..
جون دادن کنج حجره های آزادی
که همیشه اونجا میشینم آرزوست :)
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
‹ شـهـیـده 🇮🇷›
و شاید آن لحظه ؛ جواب ِ سلامی شنیده باشد :))
690.8K
ویسِ یکی از دوستای با اخلاص بنده :))
درباره پستی که ریپ زدم روش..
خیلی جالب بود
خواستم شما هم بشنوید🥲❤️🩹
امروز
اعتراضاتِ ضد صهیونیستی در برزیل
عکسها و اون پلاکارد بزرگ از تصویرِ
حاجقاسم و سیدحسن نصرالله رو ببینید(:
#امام_خمینی: بکشید ما را زندهتر میشویم؛
#بیداری_اسلامی #قیام_غرب