eitaa logo
صفحه رسمی شهیده زینب کمایی
447 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
674 ویدیو
19 فایل
[مــــــن میتـــــرا نیــستم] صفحه ی نورانی #مجاهد چهارده ساله و شاگرد خصوصی حضرت زهرا و پرستار حضرت علی اصغرعلیه السلامه پیام داری به صورت ناشناس بفرست👇 https://harfeto.timefriend.net/17237486553671 ⛔️نشر پستها بدون آدرس کانال مورد رضایت نیست ⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
26.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸ ✿✿✿✿ خوانش کـــــــــــــتاب راز درخــــــــــــــت کـــــــــــاج ✿✿✿✿ ¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 . . 📌 زندگینامه 🥀 دختر چهارده ساله ی آبادانیست که به قلم بانو نوشته شده است... @shahidehzeinabkamaee
15.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸ ✿✿✿✿ خوانش کـــــــــــــتاب راز درخــــــــــــــت کـــــــــــاج ✿✿✿✿ ¸¸♫·¯·♪¸¸♩·¯·♬¸¸ 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 . . 📌 کتاب راز درخت کاج زندگینامه 🥀 دختر چهارده ساله ی آبادانیست که به قلم بانو _رامهرمزی نوشته شده است @shahidehzeinabkamaee
22.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♡ ♡ بـــــــــــــــسم اللـہ النــــــــــور بـــــــــــــــسم اللـہ نور علے نـــــــــور ♡ ‌ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱🖤🌱 . 📌زینب شبی که دعای نور حضرت زهرا🌱 (سلام الله علیها) را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاه‌پوش در کنارش می‌نشیند و دعای نور را برای او تفسیر می‌کند. آن قدر زیبا تفسیر را می‌گوید که زینب در خواب گریه می‌کند. زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد می‌گیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد می‌دهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند. زینب دعا را می‌خواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه می‌کردند.» زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنه‌هایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری می‌داد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف می‌کند سفارش می‌کند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند..... 🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤🌿🖤 🖤 🥀 @shahidehzeinabkamaee
30.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زینبم!!! 😔 روبروی عکست ایستاده ام و به نگاهت خیره مانده ام... تو هم چشمهایت مدتهاست به من خیره شده و من مثل کودکی لجباز به هر سو میدوم تا به خیال خودم دیگر تحت تعقیب چشمهایت نباشم...! گم میشوم میان دلبستگی های روزانه ام... و با چشمهایی اشک الود دوباره به التماس یک نگاه دیگر بر میگردم سمت تو... دوباره نگاهت را به زندگی ام گره میزنی! راه روشن میکنی برایم.. و من دوباره لجبازی های کودکانه ام را از سر میگیرم و غفلت زده خودم را به جاده خاکی میزنم! حس یک کور محروم از روشنایی رهایم نمیکند! نمی بینم تورا... و این درد دارد! این طور نمی شود! هنوز عاشق نشده ام...! هنوز فاصله دارم تا مرد میدان عشق شدن! برای همین است که معنی نگاه هایت را نمیفهمم... گم شده ام... چون تورا گم کرده ام.. باید فکری به حال این دل کرد که فقط مدعای عشق است! وگرنه این دل کجا و... رسیدن به قافله ی عشق کجا ؟! 💔 @shahidehzeinabkamaee
دلنوشته های زینب جان برای صمیمی ترین دوستش زهرا♡ 💛 @shahidehzeinabk