1.69M
⭕️ در حلقه شریفترین متحصنین
🔹 توفیقی بود که دقایقی در خدمت بانوان متدین و انقلابی متحصن در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی باشم و چند جملهای به جهت تشکر و قدردانی از اقدام به موقع و مطالبات دقیقشان عرض کنم.
🔹 این اقدام مبارک در سایر شهرها (مشهد ، کرمانشاه و ...) آغاز شده و قرار است به همت پیروان حضرت زینب در سراسر کشور ادامه یابد تا ان شاء الله موجب زدودن غفلت عمیق مسئولان محترم مملکت از مقوله بسیار مهم حجاب و عفاف گردد.
👤دکتر کوشکی
🔴https://eitaa.com/shahidfahmideh313
👈امام زمان تو کیست؟
کاش ما هم اینطور امام زمان خود را طلب کنیم....
داستان جالب سید #حمیری است که فردی خوش ذوق در شعر و شاعری بود و امام صادق علیه السلام او را سید الشعراء نامیدند
او علاقه زیادی به امام باقر و امام صادق علیهما السلام داشت و بسیار سعی می کرد ایشان را تعظیم کند و اما داستان این دلدادگی❗️👇
سید حمیری روزی کوزه #شرابی در دست داشت و به سمت محفل دوستان اراذل خود می رفت که در میانه راه به امام صادق علیه السلام برخورد نمود...
او که به شدت احترام امام صادق علیه السلام را نگه می داشت از اینکه با ایشان در چنین وضعی ملاقات کند شرمنده شد و بسیار حیا کرد و عرق شرم بر پیشانی او نشست ولی چاره ای نبود و امام نزدیک شده بودند
امام صادق علیه السلام به او فرمودند سید حمیری چه چیزی در کوزه داری؟
او که شرمنده شده بود با ناراحتی گفت آقاجان شیر است
امام فرمودند کمی شیر در دستم بریز❗️
او ناچارا کوزه را خم کرد و مشاهده کرد که شیر از آن خارج می شود
امام صادق علیه السلام با لبخند پرسید: امام زمانت کیست؟
سید حمیری گفت : امام زمان من کسی است که شراب را به شیر تبدیل کرد
مامقانى، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، ج 10، ص 313، قم، مؤسسة آل البیت(ع)، 1431ق
متن بالا ❗️👇
. متن اصلی روایت از کتاب «تنقیح المقال» علامه مامقانی:
… فمرّ یوماً فی طریق من طرق المدینه و معه إبریق فیه خمر
فلقیه الصادق علیه السلام، فقال له: یا حمیری! ما فی إبریقک؟
فقال: یابن رسول اللّه! إنّه لبن!
فقال له: صبّ فی کفّی من اللبن،
فصبّه فی کفّه، فإذا هو لبن!
فقال له الصادق علیه السلام: مَن إمام زمانک؟
فقال: الذی حوّل الخمر لبنا!!
(تنقیح المقال، ج۱۰، ص۳۱۳)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
#ﺧﺪﺍﯾﺎ💕
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ
ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ
ﮐﻪ:
ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻧﻌﻤﺖ
ﻧﺪﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ
ﻭﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ
ﯾﺎﺭﺏ؛ﺁﻧﭽﻪ ﺧﯿﺮﺍﺳﺖ ﺩﺭﺗﻘﺪﯾﺮﻣﺎ قرار ده
#آمین_یارب_العالمین
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
#تلنگر
🍃آیا خدا به عبادات ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم و رو به کعبه بایستیم؟
🌺 پاسخ : اگر همه مردم رو به خورشید خانه بسازند چیزی به خورشید اضافه نمیشود و اگر همه مردم پشت به خورشید خانه بسازند، چیزی از خورشید کم نمیشود.
خورشید نیازی به مردم ندارد که رو به او کنند، این مردم هستند که برای دریافت نور و گرما باید خانه های خود را رو به خورشید بسازند.🌱
خداوند به عبادات مردم نیازی ندارد که فرمان داده نماز بخوانند. این مردم هستند که با رو کردن به او از الطاف خاص الهی برخوردار میشوند و رشد میکنند.🌱
قرآن کریم میفرماید: اگر همه مردم کافر شوند، ذره ای در خداوند اثر ندارد، زیرا او از همه انسانها بی نیاز است.🌱
«ان تکفروا انتم و من فی الارض جیمعا فان الله لغنی حمید»
(سوره ابراهیم،آیه 8)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹
*بهلول شبی در خانه اش مهمان داشت ودر حال صحبت با مهمانش بود كه قاصدي از راه رسيد. قاصد پيام قاضي را به او آورده بود. قاضي مي خواست بهلول آن شب شام مهمانش باشد. بهلول به قاصد گفت: از طرف من از قاضي عذر بخواه ، من امشب مهمان دارم ونمي توانم بيايم.*
*قاصد رفت و چند دقيقه ديگر برگشت وگفت: قاضي مي گويد قدم مهمان بهلول هم روي چشم. بهلول بيايد ومهمانش را هم بياورد.*
*بهلول با مهمانش به طرف مهماني به راه افتادند او در راه به مهمانش گفت: فقط دقت كن من كجا مي نشينم تو هم آنجا بنشين هرچه مي خورم تو هم بخور تا از تو چيزي نپرسيدند حرفي نزن واگر از تو كاري نخواستند كاري انجام نده.*
*مهمان در دل به گفته هاي بهلول مي خنديد و مي گفت: نگاه كن يك ديوانه به من نصحيت مي كند.*
*وقتي به مهماني قاضي رسيدند خانه پراز مهمانان مختلف بود. بهلول كنار در نشست ولي مهمان رفت ودر بالاي خاته نشست. مهمانان كم كم زياد شدند وهر كس مي آمددر كنار بهلول مي نشست و بهلول را به طرف بالاي مجلس مي راند بهلول كم كم به بالاي مجلس رسيد ومهمان به دم در. غذا آوردند و مهمانان غذاي خود را خوردند بعد از غذا ميوه آوردند ولي همراه ميوه چاقويي نبود. همه منتظر چاقو بودند تا ميوه هاي خود را پوست بكنند و بخورند. ناگهان چاقوي دسته طلايي ازجيب خود درآورد و گفت: بياييد با اين چاقو ميوه هايتان را پوست بكنيد و بخوريد.*
*مهمانان به چاقوي طلا خيره شدند. چاقو بسيار زيبا بود ودسته اي از طلا داشت.* *مهمانان از ديدن چاقوي دسته طلايي در جيب مهمان بهلول كه مرد بسيار فقيري به نظر مي رسيد تعجب كردند. در آن مهماني شش برادر بودند كه وقتي چاقوي دسته طلا راديدند به هم اشاره كردند و براي مهمان بهلول نقشه كشيدند.*
*برادر بزرگتر رو به قاضي كه در صدر مجلس نشسته بود و ميزبان بود كرد وگفت: اي قاضي اين چاقو متعلق به پدر ما بود و سالهاي زيادي است كه گم شده است ما اكنون اين چاقو را در جيب اين مرد پيدا كرده ايم ما مي خواهيم داد ما را از اين مرد بستاني و چاقوي ما را به ما برگرداني.*
*قاضي گفت: آيا براي گفته هايت شاهدي هم داري؟*
*برادر بزرگتر گفت: من پنج برادر ديگر در اينجا دارم كه همه شان گفته هاي مرا تصديق خواهند كرد.*
*پنج برادر ديگر هم گفته هاي برادر بزرگ را تاييد كردند وگفتند چاقو متعلق به پدرآنهاست كه سالها پيش گم شده است.*
*قاضي وقتي شهادت پنچ برادر را به نفع برادر بزرگ شنيد يقين كرد كه چاقو مال آنهاست و توسط مهمان بهلول به سرقت رفته است. قاضي دستور داد مرد را به زندان ببرند وچاقو را به برادر بزرگ برگردانند.*
*بهلول كه تا اين موقع ساكت مانده بود گفت: اي قاضي اين مرد امشب مهمان من بود و من او را به اين خانه آوردم اجازه بده امشب اين مرد در خانه من بماند من او را صبح اول وقت تحويل شما مي دهم تا هركاري خواستيد با او بكنيد.*
*برادر بزرگ گفت: نه اي قاضي تو راضي نشو كه امشب بهلول اين مرد را به خانه خودش ببرد چون او به اين مرد چيزهاي ياد مي دهد كه حق ما ازبين برود.*
*قاضي رو به بهلول كرد وگفت: بهلول تو قول مي دهي كه به اين مرد چيزي ياد ندهي تا من او را موقتا آزادكنم ؟*
*بهلول گفت: اي قاضي من به شما قول ميدهم كه امشب با اين مرد لام تا كام حرف نزنم و اصلا كلمه اي هم به او ياد ندهم.*
*قاضي گفت: چون اين مرد امشب مهمان بهلول بود برود وشب را با بهلول بماند و فرداصبح بهلول قول مي دهد او را به ما تحويل دهد تا به جرم دزدي به زندانش بيندازيم.*
*برادران به ناچار قبول كردند و بهلول مهمان را برداشت وبه خانه خود برد و در راه اصلا به مهمان حرفي نزد به محض اينكه به خانه شان رسيدند بهلول زمزمه كنان گفت: بهتر است بروم سري به خر مهمان بزنم حتما گرسنه است واحتياج به غذا دارد.*
*مهمان كه يادش رفته بود خر خود را در طويله بسته است گفت: نه تو برو استراحت كن من به خر خود سر مي زنم.*
*بهلول بدون اينكه جواب مهمان را بدهد وارد طويله شد. خر سر در آخور فرو برده بود ودر حال نشخوار علفها بود.*
*بهلول چوب كلفتي برداشت و به كفل خر كوبيد. خر بيچاره كه علفها را نشخوار مي كرداز شدت در طويله شروع به راه رفتن كرد. بهلول گفت: اي خر خدا مگر من به تو نگفتم وقتي وارد مجلس شدي حرف نزن هر جا كه من نشستم تو هم بنشين اگر از تو چيزي نخواستند دست به جييبت نبر چرا گوش نكردي هم خودت را به دردسر انداختي هم مرا. فردا تو به زندان خواهي رفت آن وقت همه خواهند گفت بهلول مهمان خودش رانتوانست نگه دارد و مهمان به زندان رفت.*
*بهلول ضربه شديدتري به خر بيچاره زد وگفت: اي خر ، گوش كن فردا اگر قاضي از تو پرسيد اين چاقو مال توست بگو نه ، من اين چاقو را پيدا كرده ام و خيلي وقت بود كه دنبال صاحبش مي گشتم تا آن را به صاحبش برگردانم ولي متاسفانه صاحبش را
پيدا نمي كردم.*
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ https://eitaa.com/shahidfahmideh313 ✨
اوایل جنگ بود و ما با چنگ و دندان و با دست خالی با دشمن تا بن دندان مسلح می جنگیدیم. بین ما یکی بود که انگار دو دقیقه است از انبار ذغال بیرون آمده بود! اسمش عزیز بود. شب ها می شد مرد نامرئی! چون همرنگ شب می شد و فقط دندان سفیدش پیدا می شد. زد و عزیز ترکش به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش به عقب.
وقتی خرمشهر سقوط کرد، چقدر گریه کردیم و افسوس خوردیم. اما بعد هم قسم شدیم تا دوباره خرمشهر را به ایران باز گردانیم. یک هو یاد عزیز افتادیم. قصد کردیم به عیادتش برویم. با هزار مصیبت آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم به سراغش. پرستار گفت که در اتاق 110است. اما در اتاق 110 سه مجروح بستری بودند. دوتایشان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود. دوستم گفت:«اینجا که نیست، برویم شاید اتاق بغلی باشد!» یک هو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به ول ول خوردن و سر و صدا کردن. گفتم:«بچه ها این چرا این طوری می کنه؟ نکنه موجیه؟» یکی از بچه ها با دلسوزی گفت:«بنده ی خدا حتما زیر تانک مانده که این قدر درب و داغون شده!» پرستار از راه رسید و گفت: «عزیز را دیدید؟» همگی گفتیم :« نه کجاست؟» پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت:«مگر دنبال ایشان نمی گردید؟» همگی با هم گفتیم :«چی؟این عزیزه!؟»
رفتیم سر تخت. عزیز بدبخت به یک پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر تنزیب های سفید گم شده بود. با صدای گرفته و غصه دار گفت:«خاک تو سرتان. حالا مرا نمی شناسی؟» یه هو همه زدیم زیر خنده. گفتم:« تو چرا اینطور شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک دنبک نمی خواهد!» عزیز سر تکان داد و گفت :« ترکش خوردن پیش کش. بعدش چنان بلایی سرم امد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!» بچه ها خندیدند. آنقدر به عزیز اصرار کریم تا ماجرای بعد از مجرویتش را تعریف کند.
_ وقتی ترکش به پام خورد مرا بردن عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند. تو همین گیر و دار یه سرباز موجی را آوردند انداختن تو سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و برّ مرا نگاه کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم را کیسه کرده بودم. سرباز یه هو بلند شد و نعره ای زد:« عراقی پست می کشمت!» چشمتان روز بد نبینه، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی کنم. حالا من هر چه نعره می زدم و کمک می خواستم کسی نمی آمد. سربازه آنقدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ای و از حال رفت. من فقط گریه می کردم و از خدا می خواستم که به من رحم کند و او را هر چه زودتر شفا دهد. بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم. دو مجروح دیگر هم روی تخت هایشان دست و پا می زدند و کر کر می کردند.
عزیز ناله کنان گفت:« کوفت و زهر مار هر هر کنان؟ خنده داره. تازه بعدش را بگویم. یه ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی را انداختند عقبش و تا رسیدن به اهواز یه گله گوسفند نذر کردم دوباره قاطی نکند. تا رسیدیم به بیمارستان اهواز دوباره حال سرباز خراب شد. مردم گوش تا گوش دم بیمارستان ایستاده بودند و شعار می دادند و صلوات می فرستادند. سرباز موجی نعره زد و گفت:« مردم این یک مزدور عراقی است. دوستان مرا کشته!» و باز افتاد به جانم. این دفعه چند تا قل چماق دیگر هم آمدند کمکش و دیگر جان سالم در بدنم نبود یه لحظه گریه کنان فریاد زدم:« بابا من ایرانیم، رحم کنید.» یه پیر مرد با لحجه عربی گفت:« آی بی پدر، ایرانی ام بلدی؟ جوانها این منافق را بیشتر بزنید!» دیگر لشم را نجات دادند و اینجا آوردند. حالا هم که حال و روز من را می بینید.» پرستار آمد تو و با اخم و تخم گفت: « چه خبره؟ آمده اید عیادت یا هرهر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!» خواستیم با عزیز خداحافظی کنیم که ناگهان یه نفر با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد:« عراقی مزدور، می کشمت!» عزیز ضجّه زد:« یا امام حسین. بچه ها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات دهید!»
🥀🕊 https://eitaa.com/shahidfahmideh313 🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انقلاب اسلامی ایران و اتصالش به ظهور امام زمان (عج) در روایات
🔹 دوستان پس نگید که دیگه کاری نکنیم چون این انقلاب به دست صاحبش میرسه دیگه، ببینید؛ این انقلاب درسته که به دست صاحبش میرسد اما ما باید تمام تلاشمان را بکنیم تا زودتر این اتفاق رقم بخورد
#استاد_عالی
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 شیعه یاد گرفته است که با فضیلتترین اعمال، #انتظار_فرج است.
🔸جهت تعجیل در #فرج ان شاءلله و سلامتی مولایمان #امام_زمان عج صلوات...
#ظهور
#امامعصر
#عصرظهور
#اماممهدیعج
#رهبر_انقلاب
✅ #بصیرت
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🇮🇷https://eitaa.com/shahidfahmideh313
🔴ژاپن صدرنشین گروه مرگ شد
🔹تیم فوتبال ژاپن با برتری ۲ بر یک مقابل اسپانیا به عنوان صدرنشین راهی مرحله بعدی جام جهانی ۲۰۲۲ شد.
✅https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️🎥این روزها جای سلطان خیلی خالیست
این سه دقیقه طوفانی را از دست ندهید
ببینید که علی آقا چگونه پته قهرمانهای پوشالی این روزها را روی آب میریزد
سلطان همیشه ده سال از زمان خودش جلوتر بود.
☫اکبر
#امام_زمان
#برای_ایران
23.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺🎥می دونستید یکی از قاتلای شهید مدافع امنیت ، معلمه؟
یک معلم ۳۵ ساله ی خانم❗
🌹«بصیرت»از نوع شهید«فهمیدهها»🌹✌🏻
🔴قاتلین شهید عجمیان را ببینید ! این کفتارها را ببینید. بخشی از جلسه رسیدگی به پرونده قاتلین شهید رو
🔻قلمت بشکنه تاریخ اگر ننویسی شهید روحالله عجمیان کارگر گچکاری بود که یکی از قاتلینش ماهانه ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومن درآمد داشت
#شورش_شکم_سیرها
ـــــــــــــــــــــــ
✅ با ما همراه باشید👇
🔷لطفا جهت تقویت نیروهای انقلاب و گسترش فرهنگ استفاده از پیام رسان های داخلی این کانال را به دیگران معرفی نمایید.
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مهمان یک مهمانی خاص
🔹همهی ما به مهمانی دعوت میشویم و از قبل میدانیم که صاحب آن مهمانی کیست، اینبار اما شما روایت یک مهمان را میبینید که نمیداند به کجا دعوت شده است!
بسیج دانش آموزی استان گلستان
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگی یعنی کربلا بارون گرفته ❤️
تقدیم با عشق
به همه ی همراهان مشتی و با معرفت
به شما افتخار میکنیم...
https://eitaa.com/shahidfahmideh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴سخنان استراتژیک و راهبردی یک ایرانی ساکن آمریکا، در رابطه با مذاکره با آمریکا :
حالا متوجه شدم با برجامِ غربگراهای خائن داخلی، چه ضربهای به اقتصاد و کشور ایرانزمین خورده است!!
امریکا مذاکره نمیکنه!! اگر ایران برجام۲ را بپذیره، یعنی سیستم دفاعیش رو بر داره، رهایش میکنند؟؟
امریکا با آلمان مذاکره نمیکنه!! اینا نمیدونن آمریکا داره صنایع المان رو خورد میکنه!!!
📣جهت اطلاع جوانان و شبههداران نسبت به آمریکا و راهبرد سلطهجویانه شیطان بزرگ، که به هیچ "مذاکره"ای پایبند نمیباشد و تنها و تنها... بدنبال اجرای نظام سلطه خود میباشد.
#امنیت
#جهاد_تبیین
#دشمن_شناسی
#سردار_سلیمانی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امنیت_اتفاقی_نیست
#اگر_سپاه_نبود_کشور_نبود
🕊🌴💐❣🇮🇷❣💐🌴🕊
http://eitaa.com/mahdavieat
♨️ شورش اغنیای ولنگار فاحشه هرزه
بر مستضعفین جهادی!
🔴در تاریخ بنویسید یک پزشک میلیاردر مرفه، یک بسیجی از قشر متوسط جامعه رو کشت
👈 در تاریخ بنویسید یک جوان فقیر مدافع جمهوری اسلامی بود و یک پزشک مرفه بدون درد میخواست جمهوری اسلامی نابود شود...
در تاریخ خیلی چیزها بنویسید
👈 یک طلبه هم نقل میکرد که روی موتور پشت چراغ، مردی از پشت فرمان شاسی بلند به او گفته بود حقمون را ازتون میگیریم🧐
دو ماه حبس براى كشف حجاب
اگر از خانمهايى كه كشف حجاب ميكنند به دادگاه شكايت كنيد محكوميتشون حتميه
اگر توهين كنند ٧۴ ضربه شلاق هم ميخورند
#تذكرلسانى_وظيفه_همگانى
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸غلط میکنید که به خاطر عصبانی بودنتان، از دشمن ایران حمایت میکنید!
🔹ما دیگر با شما گفت و گو نمیکنیم.
#کلیپ_کوتاه
پ. ن
برنامه خوبیه لطفا ببنید
نتیجهی اجرای بی چون چرای سند کثیف توسعه پایدار ۲۰۳۰ توسط حسن روحانی، جهانگیری و نیلوفر ابتکار در مدارس را این روزها میبینیم.
با سند ۲۰۳۰ برای غرب سرباز تربیت کردند، آنهم سربازی که تبدیل به قاتل خونسرد شده است و اصلا مفهومی به نام هویت، وطن و هموطن برایش معنایی ندارد.
#محاکمه
✍#سید_علیرضا_آل_داود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تشرف دختر آیت الله اراکی محضر امام زمان علیهالسلام
🔰 #استاد_عالی
🔴