eitaa logo
شفعا
148 دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.1هزار ویدیو
88 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج کانال رسمی پایگاه شهید فریادرس مدیر کانال: @jalalialii تبادل: @abbi313
مشاهده در ایتا
دانلود
اینایی که اول #محرم نگران فقرا شدن بی زحمت جواب بدن ، اگر راست میگن چرا وقتی مردم فقط در سال 96 نزدیک "هزار میلیارد تومان" برای کنسرت رفتن هزینه کردن ، نگران فقرا نشدن ؟ پ.ن: اعداد و آمار داخل تصویر طبق گزارش وزارت ارشاد است @shahidfaryadras
#مانورمقدماتی‌مسجدجوادیه باحضور عزاداران اباعبدالله(ع) و گروه موزیک هیئت پای قلعه @shahidfaryadras_official
#حضرت_علی_اصغر 🏴 بس کن رباب حرمله بیدار می شود 🏴 سهمت دوباره خنده ی اغیار می شود 🏴 بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی 🏴 اصلا خیال کن که تو کودک نداشتی... @shahidfaryadras
...ميان مسلم و ابن زياد و يزيد رابطه قربت و خويشى است و او را نخواهند كشت،هانى گفت :به خدا سوگند كه اين ننگ را بر خود نمى پسندم كه ميهمان خود را كه رسول فرزند رسول خدا است به دست دشمن دهم و حال آن كه من تندرست و توانا باشم و اعوان و ياوران من فراوان باشند، به خدا سوگند اگر هيچ ياور نداشته باشم مسلم را به او وا نخواهم گذاشت تا آن كه كشته شوم. ابن زياد چون اين سخنان را بشنيد هانى را به نزد خود طلبيد چون او را به نزديك او بردند هانى را تهديد كرد و گفت: به خدا سوگند كه اگر در اين وقت مسلم را حاضر نكنى فرمان دهم كه سر از تنت بردارند، هانى گفت : ترا چنين قوّت و قدرت نيست كه مرا گردن زنى چه اگر پيرامون اين انديشه گردى در زمان سراى تو را با شمشيرهاى برهنه حصار دهند و ترا به دست طايفه مَذْحِج كيفر فرمايند، و چنان گمان مى كرد كه قوم و قبيله او با او همراهى دارند و در حمايت او سستى نمى نمايند، ابن زياد گفت:و الهفاه عَلَيْكَ اَبا الْبارِقَهِ تُخَوفُنى؛گفت:مرا به شمشيرهاى كشيده مى ترسانى . پس امر كرد كه هانى را نزديك او آوردند. پس با آن چوب كه در دست داشت بر رو و بينى او بسيار زد تا بينى هانى شكست و خون بر جامه هاى او جارى شد و گوشت صورت او فرو ريخت تا چندان كه آن چوب شكست و هانى دليرى كرده دست زد به قائمه شمشير يكى از اعوانى كه در خدمت ابن زياد بود و خواست آن شمشير را به ابن زياد بكشد آن مرد طرف ديگر آن تيغ را گرفت و مانع شد كه هانى تيغ براند،ابن زياد كه چنين ديد بانگ بر غلامان زد كه هانى را بگيريد و بر زمين بكشيد و ببريد، غلامان او را بگرفتند و كشيدند و در اُطاقى از بيوت خانه اش افكندند و در بر او بستند، چون اسماءبن خارجه و به روايت شيخ مفيد حسّان بن اسماء اين حالت را مشاهده كرد روى به ابن زياد آورد و گفت:تو ما را امر كردى و رفتيم و اين مرد را به حيله آورديم اكنون با او غدر نموده اين نحو رفتار مى نمائى ؟! ابن زياد از كلام او در غضب شد و امر كرد كه او را مشت بر سينه زدند و به ضرب مشت و سيلى او را نشانيدند. و در اين وقت محمّدبن الاشعث برخاست و گفت:امير مؤ دّب ما است آنچه خواهد بكند ما به كرده او راضى مى باشيم.پس خبر به عمروبن حجّاج رسيد كه هانى كشته گشته،عمرو قبيله مَذْحج را جمع كرد و قصر الاماره آن لعين را احاطه كرد و فرياد زد كه منم عمروبن حجّاج اينك شجاعان قبيله مَذْحج جمع شدند و طلب خون هانى مى نمايند ابن زياد متوهّم شد،شُريح قاضى را فرمان كرد كه به نزد هانى رو و او را ديدار كن آنگاه مردم را خبر ده كه او زنده است و كشته نگشته است.شُريح چون به نزد هانى رفت ديد كه خون از روى او جارى است و مى گويد كجايند قبيله و خويشان من اگر ده نفر از ايشان به قصر در آيند مرا از چنگ ابن زياد برهانند. پس شُريح از نزد هانى بيرون شد و مردم را آگهى داد كه هانى زنده است و خبر قتل او دروغ بوده،چون قبيله او بدانستند كه او زنده است خدا را حمد نموده و پراكنده شدند. و چون خبر هانى به جناب مسلم رسيد امر كرد كه در ميان اصحاب خود ندا كنند كه بيرون آئيد از براى قتال بى وفايان كوفه چون صداى را شنيدند بر دَرِ خانه هانى جمع شدند مسلم بيرون آمد براى هر قبيله عَلَمى ترتيب داد در اندك وقتى مسجد و بازار پر شد از اصحاب او و كار بر ابن زياد تنگ شد و زياده از پنجاه نفر در دارالا ماره با او نبودند و بعضى از ياوران او كه بيرون بودند راهى نمى يافتند كه به نزد او روند پس ‍ اصحاب مُسلم قصر الاماره را در ميان گرفتند و سنگ مى افكندند و بر ابن زياد و مادرش دشنام مى دادند.ابن زياد چون شورش كوفيان را ديد، كثيربن شهاب را به نزد خود طلبيد و گفت:ترا در قبيله مَذْحج دوستان بسيار است از دارالاماره بيرون شوبا هر كه ترا اطاعت نمايد از مَذْحج مردم را از عقوبت يزيد و سوُء عاقبت حرب شديد بترسانيد و در معاونت مُسلم ايشان را سُست گردانيد،و محمّدبن اشعث را فرستاد كه دوستان خود را از قبيله كِنْدَه در نزد خود جمع كند و رايت امان بگشايد و ندا كند كه هر كه در تحت اين رايت درآيد به جان و مال و عِرْض در امان باشد. و همچنين قعقاع ذهلى و شَبَت بن رِبعى و حَجّاربن الجبر و شمرذى الجوشن را براى فريب دادن آن بى وفايان غدّار بيرون فرستاد. پس محمّدبن اشعث عَلَمى بلند كرد و جمعى برگرد آن جمع شدند و آن گروه ديگر به وساوس شيطانى مردم را از موافقت مسلم پشيمان مى كردند و جمعيّت ايشان را به تفرّق مبدّل مى گردانيدند تا آنكه گروهى بسيار از آن غدّاران را گرد آوردند و از راه عقب قصر به دارالاماره در آمدند. و چون ابن زياد كثرتى در اتباع خود مشاهده كرد عَلَمى براى شَبثَبن رِبعْى ترتيب داد و او را با گروهى از منافقان بيرون فرستاد و اشراف كوفه و بزرگان قبايل را امر كرد كه بر بام قصر بر آمده و اتباع مسلم را ندا كردند كه اى گروه بر خود رحم كنيد و پراكنده شويد كه اينك لشكرهاى شام مى رسند و @shahidfaryadras
و شما را تاب ايشان نيست و اگر اطاعت كنيد، امير متعهّد شده است كه عذر شما را از يزيد بخواهد و عطاهاى شما را مضاعف گرداند، و سوگند ياد كرده است كه اگر متفّرق نشويد چون لشكرهاى شام برسند مردان شما را به قتل آورند و بى گناه را به جاى گناهكار بكشند و زنان و فرزندان شما بر اهل شام قسمت شود. و كثيربن شهاب و اشرافى كه با ابن زياد بودند نيز از اين نحو كلمات مردم را تخويف و انذار مى دادند تا آنكه نزديك شد غروب آفتاب ، مردم كوفه را اين سخنان وحشت آميز دهشت انگيز شد بناى نفاق و تفرّق نهادند. @shahidfaryadras
تهیه و توزیع 16بسته ی لوازم التحریر به همت خیرین و شما دوستان عزیز👇👇👇👇
🔻«این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکرى، این یادآورى نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثاى یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش براى شما مشخص بشود و بعد در رثاى قهرمان بگریید، وگرنه رثاى یک آدم نفله شده بیچاره بى دست و پاى مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتى براى او معنى ندارد. در رثاى قهرمان بگریید براى اینکه احساسات قهرمانى پیدا کنید، براى اینکه پرتوى از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهاى نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، براى آزادى احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنى چه، شرف و انسانیت یعنى چه، کرامت یعنى چه. اگر ما صفحه نورانى تاریخ حسینى را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائى اش مى توانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است» @shahidfaryadras
هر دو شلوار رو دشمن پاره کرده اما این کجا و آن کجا!! ولله با همین تصویر هم میشه دشمن شناس شد... #غیرت_مردان_ایرانی #تهاجم_فرهنگی @shahidfaryadras
تحریف‌های محرم @shahidfaryadras