❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷
✫⇠ #خاطرات_شهید_طیب_حاج_رضایی
#از_جهالت_تا_شهادت
قسمت: 4⃣
✍وابستگی به رژیم شاهنشاهی
🌙او غیر از سه ماه محرم و صفر و رمضان، بقیه سال خودش را ریزه خور رئیس مملکتش میدانست. شاهدوستی طیب در نه ماه دیگر زبانزد بود. کودتای 28 مرداد، یک پای کار شد «طیب حاجرضایی». شاهدوستیاش پیوند خورد با کمک به آمریکا و انگلیس و در نتیجه دولت مصدق سقوط کرد. طیب هر کار از دستش برآمده بود برای دم و دستگاه شاه کرد. آنها هم قدرشناسی کردند و «واردات موز» را انحصاراً به طیب دادند.
🌙بگذریم که محرم و صفر که میآمد، طیب تمام دم و دستگاهش را میآورد کنار خیمه امام حسین(ع) میگذاشت و خودش دوباره غلام امام حسین (ع) میشد.
🌙در مراسم جشن تولد پسر محمدرضا پهلوی، تمام چهار راه مولوی را تا شوش، فرش کرد و طاقِ نصرت بست. به دلیل اقداماتی که در 28 مرداد به نفع تاج و تخت انجام داد، همواره مورد توجه محمدرضا پهلوی بود و حتی از شاه، یک طپانچه هدیه گرفته بود.
🌙 او شاه را دوست داشت، تا جایی که تصاویر شاه و پرچم شیروخورشید را روی بدن خود خالکوبی کرده بود. خود طیب در این باره میگوید:«اوایل دوران پهلوی بود. آن موقع من رضاخان را دوست داشتم. میگفتند آدم خوبیه، مقتدره، با خداست. به مردم کمک میکنه و ... من دیده بودم که رضاخان توی محرم میوندار دسته تکیه دولت بود. خلاصه خیلی از رضاخان خوشم اومد. برای همین روی بدنم تصویر سر رضاخان رو خالکوبی کردم.»
🌙طیب در آن دوران، اگرچه با روحانیت، ارتباط چندانی نداشت؛ اما احترام خاصی برای ایشان قائل بود. در گزارش های ساواک، درباره رفت و آمد طیب با آیت الله کاشانی – که در آن زمان، در انزوا به سر می برد- چنین آمده است: «طیب حاج رضایی، چهار صندوق میوه به منزل آیت الله کاشانی برد» «چندی است که طیب حاج رضایی، تغییر لحن داده و با طرفداران آیت الله کاشانی طرح دوستی ریخته است»
🌙رفتار و شخصیت مرحوم طیب به کلی با افراد بی قیدی، چون شعبان جعفری- که برای جلب نظر شاه، تن به هر کاری می دادند- تفاوت داشت. او به اسلام، علاقه مند بود و جوانمردی و شجاعت را از سردار کربلا آموخته بود. اما به اشتباه، ایران دوستی را با شاه دوستی همراه می دید و بر همین اساس، در جهت تقویت سلطنت تلاش می کرد...
ادامه دارد
منبع:
http://yazd.irib.ir/-
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@shahidfaryadras
پنجاه-درس-اصول-عقاید.pdf
حجم:
1.31M
#سیر_مطالعاتی
کتاب پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان
دوستان حلقه نوجوانان کتاب را دانلود کنید،از این پس موضوع حلقه طبق درس های کتاب مطرح میشود
@shahidfaryadras
هدایت شده از کانال
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍 اللهم لك الحمد علی كل حال ...
🔗 حسن عباسی
هدایت شده از کانال
🔴سوال میکنند که فرقه شیرازی چه فرقه ای است و چه عقایدی دارد؟ چکیده افکار این فرقه، خلاصه کردن #اسلام در 4 چیز است:👇
1️⃣ ثواب داشتن #قمه زنی! (نتیجه: معرفی مذهب #شیعه بعنوان مذهب #خشونت و خونریزی در شبکه های جهانی و ذهن غیرمسلمانان)
2️⃣ #عزاداری پی در پی و #افراطی و دائمی ایام محسنیه و کاظمیه و.. (نتیجه: معرفی #شیعه بعنوان مذهب #عزا و ایجاد دلزدگی در جامعه)
3️⃣ توهین و #لعن مقدسات #اهل_سنت (برای شعله ور نگهداشتن جنگ شیعه و سنی و فتنه های مذهبی)
4️⃣ مخالفت با جمهوری اسلامی و گروههای مقاومت #ضداسرائیلی (لیدر این فرقه که یک "آیت الله قلابی به اسم شیرازی است"! حتی یک جمله علیه جنایات #اسرائیل ندارد. و جالب است بدانید در #عربستانی که همه شیعیان خود را میکشد، فعالیت این فرقه آزاد است!)
👈 از اینرو، این فرقه #شیعه_انگلیسی یا #شیعه_اسرائیلی خوانده میشود.
هدایت شده از کانال
⭕️ اروپاییها اینگونه پیشرفت کردند...
🔺 قربانیان قحطی، احتمالا سال ۱۸۹۹، #هندوستان
🔸این بلایی است که انگلیس سر هندی ها آورد. در طول یک قرن هندوستان را تبدیل به مزرعه کشت پنبه برای صنعت نساجی خودش کرد..
🔸بعد از جنگ داخلی آمریکا قیمت پنبه کاهش پیدا کرد و کشاورزانی که پیشتر محصولات غذایی کشت می کردند حالا فقط پنبه بی ارزش داشتند. کمبود غذا و غله و حبوبات در هند باعث شد قیمت ها سر به آسمان بکشد.
🔸غذا بود ولی کم بود و مردم پول نداشتند بخرند.. بیش از ۱۹ میلیون نفر در هندوستان در دهه ۱۸۹۰ مردند.
🔸حالم از این صنعتی سازی تان بهم می خورد. شما زالوها به کمک توپ و تفگنتان و استثمار حومه های جهانی است که امروز اینجا ایستاده اید.
🔸مستشار انگلیسی را نگاه کنید چه طور کنار کودکان رو به موت عکس یادگاری گرفته است: با لبخندی بر لب، با کلاهی بر سر و کت و کراواتی که انگار مجلس عروسی مادرش است.
/ هاتف خالدی
هدایت شده از کانال
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب:
مردم امام زمان(عج) را میبینند، اما نمیشناسند. مانند حضرت یوسف که برادرانش او را میدیدند، روی فرش آنها راه میرفت، ولی نمیشناختند.