eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
12.9هزار ویدیو
73 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شهدای کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍قبل از انجام هرکاری یک صلوات برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بفرستیم ته دلمان بگوییم آقا دستمان را بگیر... @shahidan_kerman
هدایت شده از شهدای کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍پلی تا خدا... 🔸ای همسفران معراج حسین چه مبارک شبی است تا اینجا جبرائیل را نیز در التزام رکاب داشتی اما از این پس بال در سبحاتی گشوده اید که جبرائیل را نیز در آن بار نمی دهند. @shahidan_kerman
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
در تلفنم، نام همسرم را با عنوان شهیدزنده ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما می‌بینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده ای قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شماره اش را بگیرم وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان "شریک جهادم و مسافر بهشت" ذخیره کرده بود گفت: از اول زندگی شریک هم بوده ایم و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش ترین دارایی ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم. آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم شام غریبان امام حسین علیه‌السلام بود که در خیمه محله مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت دعا کنم تا بی بی زینب قبولش کند من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود، من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت الشهدا قرار دهم شهید جواد_جهانی راوی همسرشهید # همراه _ شهدا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ حرفی بزن به لهجه‌ی باران که مدتی‌ست این بغض کهنه منتظر یک اشاره است شهید محمد عبدالکریم علی🌷 حزب الله 📎سلام ، صبـحتون شهـدایـی 🕊🌹🌹🌹🌹🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🪧 📸به یاد شهید مدافع حرمی که بیست و یکم اسفند سال۱۳۹۴ در جبهه‌های مقاومت به شهادت رسید! 🌹شهید داود مرادخانی 🥀زِ کودکی درِ این خانه کار می‌کردم 🍃به نوکریِ حسیــــن افتخار می‌کردم 🥀اگر خدا به تن من هزار جان می‌داد 🍃برای حضرت زینــــب نثار می‌کردم 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات   💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔖 نام : داود نام خانوادگی : مرادخانی نام پــــدر : غیبعلی تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۰۱/۰۱ - تهران🇮🇷 دین و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۲ فرزند شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ دوم ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱۲/۲۱ - حلب🇸🇾 مــزار : گلزار شهـدای زنجان کتاب : «بمان، زندگی کن» توضیحات : رزمنده و جانبــــاز شیمیایی دفاع مقدس، باجناق شهید دفاع مقــــدس «علی الله سلیمی»، فرمانده گردان تخریب تیپ۳۶ انصارالمهدی(عج) ┄┅─✵🕊✵─┅┄🪧 📸به یاد شهید مدافع حرمی که بیست و یکم اسفند سال۱۳۹۴ در جبهه‌های مقاومت به شهادت رسید! 🌹شهید داود مرادخانی 🥀زِ کودکی درِ این خانه کار می‌کردم 🍃به نوکریِ حسیــــن افتخار می‌کردم 🥀اگر خدا به تن من هزار جان می‌داد 🍃برای حضرت زینــــب نثار می‌کردم 📿هدیه به روح مطهر شهید صلوات   💐اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💐 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ می گفت: امیدوارم . . . هـر گلولہ ای ڪہ بہ تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس ڪنم ◻️تاریخ ولادت: ۱۳۴۱/۱۰/۲۰ ◻️محل ولادت: روستای کوهی‌خیل_ جویبار ◻️تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۲۱ ◻️محل شهادت: شمال فاو : کاش تقدیر چنین باشد تا مرگ، افتخاری را که بارها و بارها بدان نزدیک شدم نصیبم گرداند، این بار با این انگیزه به جبهه می روم، فقط برای نجات دین و انقلابم و امنیت کشور اسلامیم و خدا را به یاری می طلبم که مرا آن طور که صلاح می داند هدایت کند. تنها هدفم خدا و مکتبم دین اسلام و مذهب شیعه و مرادم روح الله می باشد هر قدمی که بر می دارم و هر گلوله که شلیک می کنم فقط برای خدا و رضای خدا می باشد و امیدوارم هر گلوله ای که به تنم می خورد درد و رنجش را از عسل شیرین تر حس نمایم.  آری اگر در این نبرد الهی من به آرزویم برسم دست پرورده پدری مهربان و فداکار بوده ام و آن معلم زندگی من بوده است. پس از وی تقاضا دارم در قبال شهادتم بردبار باشد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
🌸 🌸 مردی به دندان پزشک خود تلفن می کند و به خاطر وجود حفره بزرگی در یکی از دندان هایش از او وقت می گیرد. موقعی که مرد روی صندلی دندان پزشکی قرار می گیرد ، دندان پزشک نگاهی به دندان او می اندازد و می گوید: نه یک حفره بزرگ نیست ! خوردگی کوچکی است که الان برای شما پر می کنم. مرد می گوید: راستی؟ موقعی که زبانم را روی آن می مالیدم احساس می کردم که یک حفره بزرگ است! دندان پزشک با لبخندی بر لب می گوید: این یک امر طبیعی است، چون یکی از کارهای زبان اغراق است. 🌸 نگذارید زبان شما از افکارتان جلوتر برود.
هدایت شده از همراه شهدا🇮🇷
گفتم:بذار هروقت به سنِ حبیب رسیدی، الان برایِ شہادت زوده،بمون و خدمت‌کن! جواب داد:لذتی که علی‌اکبر برد، حبیب ابن مظاهر نبرد .. ‹شہیدمحمدحسین‌محمدخانی› @Hamrahe_Shohada