🌺 پدر شدنِ شهید عباس بابایی روایت همسر شهید (قسمت سوم) از این بخشِ زندگی شهید می‌آموزیم: 🌷 🌿 اگرچه نتوانست خود را به لحظه تولد فرزندش برساند ولی همسرش میدانست و شاهد بود که تمام تلاشش را کرده تا حضور داشته باشد 🌿 نبود حضورش را با پیگیری از راه دور و ابراز اشتیاق و علاقه جبران می‌کرد، و در اولین فرصت در کنار همسر و فرزند با نهایت محبت حاضر شد 🌿 شکرگزاری بابت فرزند و همچنین محبت به خانواده را علنی ابراز می‌نمود 🌿 هنگام تولد فرزندان بعدی و در طول زندگی، با علاقه، پشتیبان خانواده و همراه‌شان بود ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄

👌صدا و سیما چه شعر قشنگی برای برد کیانی در برابر علیزاده گذاشته.... ✌️برد ایران و حجاب در مقابل وطن فروش جنبش مرده زن زندگی آزادی 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲

ناهید کیانی، کمیا علیزاده، که نماینده بلغارستان بود_ البته با کشف حجابش خون به دل زنان ایران زمین کرد_ رو شکست داد. با حجاب می توان قله های پیشرفت رو با امنیت فتح کرد 🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲

شهدا زنده هستند .🌷 شهدا نمردند بلکه شهدا با حریر نازکی از جنس نور هستند که از ما جدا شده اند.🍃 #شهید‌جاویدالاثر غلامحسین اکبری #رفیق_شهیدم

گمنام منم خوشنام تویی

جمعه های انتظار 😭😭 هم اکنون مسجد مقدس جمکران

با بچه ها رفته بودیم اردوی مناطق جنگی رسیدیم فکه تا از اتوبوس پیاده شد کفش هایش را در آورد و با پای برهنه راه افتاد رو کرد به بچه ها و گفت :{بچه ها ما اینجا داریم پا می ذاریم روی شهدا. روی بدن و اجزای مطهر شهدا} همه تعجب کرده بودن که محسن چه می گوید. ادامه داد : وقتی بچه های تفهص دنبال جنازه شهدا می گردن فقط چند تکه استخون رو پیدا می کنن پس گوشت این شهدا کجاست؟ خونشون کجاست؟ چشم و اعضای بدنشون کجاست؟ اینا همش همین جاست توی این خاک... شهید_محسن_حججی

می‌گفت : بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... 19 مرداد؛ سال‌روز شهادت سیدالاسرا شهید حسین لشکری #شهید_حسین_لشکری #سالروز_شهادت ●➼‌┅═❧═┅┅───┄